پاسخ به چهار پرسش شهروند
فرزانه عظیمی- از مسئولین هیات سیاسی – اجرایی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
مبارزات اخیر مردم ایران در بیش از صد شهر علیه رژیم جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
خیزش اعتراضی اخیر یکی از فراگیرترین و گسترده ترین حرکت هائی بود که تاکنون علیه جمهوری اسلامی در ۲۹ استان و صدها شهر کشور صورت گرفته است. درست است که این خیزش در اعتراض به افزایش بهای بنزین و دست درازی حکومت بر سفرهی مردم آغاز شد، اما با یورش نیروهای سرکوب رژیم به سرعت سمتگیری علیه نظام جمهوری اسلامی به خود گرفت و در مواجهه با خشونت عریان حکومت، به دفاع از خود برخاست. وسعت این اعتراضات نشاندهندهی وجود نارضایتی عمیق مردم در بطن جامعه است. این وسعت و فراگیری در عین حال نشاندهندهی احساس و درد همگانی و جمعی مردمی است که علیرغم پراکندگی جغرافیائی در سراسر کشور، بدون ارتباط مستقیم با همدیگر، واکنشی در برابر یک تصمیم حکومت داشته اند که این واکنش و ایستادگی، حتی بدون سازماندهی هم به یک مبارزه عمومی تبدیل شده است.
حرکتها و تجمعات عمدتا در مناطق فقیرنشین، شهرها و شهرکهای حاشیه شهرهای بزرگی مثل تهران اوج گرفت. مناطق اتنیکی مثل کردستان و خوزستان هم در این حرکت نقش برجستهای داشتند. در کل میشود گفت این خیزش اعتراضی یک نقطه ی چرخش مهمی در جنبش مردم علیه جمهوری اسلامی بوده و جمهوری اسلامی را در برابر انتخابی قرار داد که سرنوشت آن را تعیین خواهد کرد. سران جمهوری اسلامی یا باید در مقابل برآمد مردم عقب می نشستند و تصمیم خود را پس می گرفتند- که چنین نکردند- یا این که به خواست مردم وقعی نمی نهادند و اعتراضات آنها را سرکوب می کردند، که راه دوم را انتخاب کردند و خامنهای شخصا فرماندهی سرکوب را به عهده گرفت، کاری که جمهوری اسلامی همواره کرده است.
اما آن چه که مسلم است، با کشتن صدها تن و بازداشت و زندانی کردن هزاران تن دیگر، ارادهی مردم برای تغییر وضعیت کنونی و مقابله با حکومت زور و تزویر سست نخواهد شد. خشم فروخوردهی میلیونی آنها در هر فرصتی، راهی برای فوران پیدا خواهد کرد. ادامهی سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی را نجات نخواهد داد، ولی کشور ما را به سوی انفجاری دیگر سوق خواهد داد. کاری که رژیم پهلوی کرد و در بهمن ۵۷ نتیجهی آن را دید.
تفاوت این دور از مبارزات با گونه های پیشین چیست، و چرا به نظر می رسد که بیشتر امیدوارانه است؟
خیزش آبان ۹۸ ادامهی گسست از جنبشهای درون سیستمی جمهوری اسلامی، از اصلاحات تا جنبش سبز و گام مهم و بزرگی در شکل گرفتن جنبش برون سیستمی علیه جمهوری اسلامی و برای گذار از آن بود.
از ویژگیهای این حرکت علاوه بر گستردگی جغرافیائی آن، عدم وابستگی به جریان معینی در درون حکومت یا حتی ارتباط معینی با یک کلیشه خاص در بیرون حکومت بود. علاوه بر آن کوچکترین نشانی از شعارهای مذهبی در آن نبود و حرکتی بود کاملا برآمده از بطن جامعه. اکثر جانباختگان و یا بازداشت شدگان متولدان دههی هفتاد و هشتاد شمسی و از نسلهای جوان کشور هستند. در میان قربانیان کشتار رژیم کم نیستند نوجوانانی که ۱۴، ۱۵ و یا ۱۶ ساله هستند. از این نقطه نظر هم با جنبشهای پیشین متفاوت است. همین ویژگیهاست که امیدوار کننده است.
جنبش اعتراضی اخیر در واقع ادامهی پر قدرت خیزش دی ماه ۹۶ است که با فاصلهی زمانی دو ساله، تمام ارکان جمهوری اسلامی را به لرزه درآورده است. این حد از رشد و توانائی در بطن جامعه، مایه امید به آینده است.
به نظر شما ایرانیان بیرون کشور علاوه بر تظاهرات خیابانی چه کمک هایی می توانند به مردم ایران در مبارزه آنها برای احقاق حقوقشان از نظام جمهوری اسلامی بکنند؟
در خارج از کشور میتوان صدای مردم را پر طنین تر ساخته، پشت جبههی قدرتمندی برای مردمی که درگیر مبارزه با یکی از سبعانه ترین حکومتهای تاریخ هستند، ایجاد نمود. ما قبلا هم طی بیانیه ای از همه هموطنان دعوت کردهایم که با ایجاد کمیتههای اقدام در هر نقطه از جهان با خیزش مردم ابراز همبستگی کنند. اختلافات در عرصههای دیگر را کنار بگذارند و به خاطر منافع مردم و نیاز به پشتیبانی از مبارزات آنها، دست به دست هم بدهند و افکار عمومی جهانیان را متوجه آنچه که در میهنمان میگذرد بنمایند. با مراجعه به نهادهای بینالمللی، سازمانهای مدافع حقوق بشر، احزاب سیاسی و پارلمانها، جنایت جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراضات مردم را افشا کنند و خواستار دخالت سازمان ملل برای توقف سرکوب تظاهرات مردم شوند. ما آمادگی خودمان را برای همکاری در حمایت از خیزش مردم اعلام کردهایم.
نقش و وظیفه نیروهای اپوزیسیون ایرانی در خارج و داخل کشور در این برهه حساس چیست؟
ما معتقدیم که کشور ما امروز، بیش از هر زمان دیگری نیازمند همراهی بین نیروهائی است که در اندیشهی تغییر وضعیت کنونی و ایجاد چشم اندازهای امیدبخش در برابر مبارزات مردم برای گذار از جمهوری اسلامی و نیل به دمکراسی و عدالت اجتماعی هستند. تاکید کردهایم که همسویی و همراهی در بین نیروهای اپوزیسیون، نافی تنوع برنامه ای و استقلال هیچ کدام از آنها نیست، بلکه گامی مهم در جهت توانمندسازی آنها در خدمت به جنبش مردم در عین حفظ استقلال برنامه ای، سیاسی و تشکیلاتی خودشان است.
ما معتقد نیستیم که از خارج میشود برای جنبش در داخل نسخهی رهبری پیچید، ولی معتقدیم که میشود در ارتباط تنگاتنگ با فعالان جنبشهای اجتماعی و مدنی در داخل، در شکل گیری سازماندهی درونی آن همراهی موثر کرد. واقعیت این است که یکی از نقاط ضعف اپوزیسیون، مشکل ناتوانی آن در ارائه یک چهره قابل اعتماد و قابل اتکا برای مردم است.
آن چه در لحظه کنونی از اهمیت خاص برخوردار است، پاسخ گفتن به نیازهای جنبش در لحظات خطیر کنونی است. ما همیشه با خیزشهایی از نوع خیزش اخیر مواجه نیستیم. از این رو نیز، با توجه به نیازهای این لحظه، معتقدیم همهی مبارزان آزادیخواه باورمند به حق حاکمیت مردم، باید با اشتراک عمل مبارزاتی خود، دست به دست هم بدهند و در جهت شکل دادن به اپوزیسیونی متحد یا دستکم همسو، در سپهر سیاسی کشور گام بردارند. این تنها راه تغییر توازن قوا به نفع مردم و برای گذار از جمهوری اسلامی است. ما بارها آمادگی خود را برای همراهی، هماهنگی و عمل مشترک با همهی آنانی که اولویتشان در مبارزه با جمهوری اسلامی اتکاء به نیروی مبارزاتی مردم ایران است و بر استقرار جمهوری سکولار و دمکرات برآمده از رای مردم تاکید دارند، اعلام کردهایم. طبعا اتحاد نیروهای جمهوریخواه سکولار و دمکرات در مرکز ثقل سیاست های ما قرار دارد و از همکاری تا اتحاد پایدار با نیروهای متعلق به این طیف از اپوزیسیون، استقبال می کنیم. هم اکنون هم با سه جریان دیگر همکاریهای مشترک داریم و در جهت ایجاد یک اتحاد پایدار تلاش می کنیم.