در آثار حضرت بهاءالله مکرر آمده است که این جهان یک وطن است و جهانیان اهل آن و یا فرموده است که فخر در این نیست که انسان وطنش را دوست بدارد بلکه فخر در این است که انسان عالم دوست باشد. بسیاری از مردم حتی کسانی که از غرض ورزی به دورند چون اینگونه بیانات را با دخالت نکردن بهائیان در امور سیاسی کنار هم می گذارند به غلط چنین نتیجه می گیرند که بهائیان به وطن خویش علاقه ندارند. حال آنکه در فصل گذشته معلوم داشتیم که چرا بهائیان امروز در سیاست دخالت نمی کنند. اما آیا این امر معنایش آنست که بهائیان به وطن خود علاقه ندارند و در آبادی کشورشان و خدمت به هموطنانشان نیستند؟
آیا وحدت عالم انسانی که هدف آئین بهائی و سرنوشت آینده بشری است یعنی بی وطنی و خودپرستی؟
هرگز چنین نیست زیرا اگر بهائیان اعتقاد دارند که فخر در این نیست که انسان وطن دوست باشد، بلکه فخر در عالم دوستی است علتش این است که وطن دوستی از خصائص طبیعی هر انسانی است. کیست که زادگاه خویش را دوست نداشته باشد و دشت و صحرا و باغ و بوستان و زمزمۀ جویباری را که در ایام کودکی با آن خو گرفته و در سایۀ پدر و مادر نشو و نما نموده دوست نداشته باشد؟
اگر چنین است درست نیست که کسی بگوید من به دوستی وطنم مفتخرم مثل آنست که یکی اظهار دارد من افتخار می کنم که مادرم را دوست دارم. دوست داشتن مادر وظیفۀ ما است. محبت مادر را در فطرت ما سرشته اند. ادای این وظیفه فطری که افتخار ندارد. اگر کسی دوست نداشته باشد غیرطبیعی است و مستوجب ملامت است.
وانگهی حزب بازی و سیاست طلبی یگانه راه خدمت به وطن نیست. خدماتی که بهائیان به ایران از قبیل تأسیس مدارس و درمانگاه و خدماتی که در نهایت صداقت و امانت به سازمان های مختلف انجام داده اند و می دهند هر منصفی بر آن گواهی می دهد.
دوستان عزیز در اینجا لازم است به بیاناتی از فرمایشات حضرت بهاءالله که به این موضوع مربوط است اشاره رود:
“ای دانایان امم از بیگانگی چشم بردارید و به یگانگی ناظر باشید و به اسبابی که سبب راحت و آسایش عموم اهل عالم است تمسک جویید. این یک شبر عالم یک وطن و یک مقام است. از افتخار که سبب اختلاف است بگذرید و به آنچه علت اتفاق است توجه نمایید. نزد اهل بهاء افتخار به علم و اخلاق و دانش است نه به مقام و وطن.”
“اصلاح این مفاسد قویه قاهره ممکن نه مگر به اتحاد احزاب عالم در امور و یا در مذهبی از مذاهب. بشنوید ندای مظلوم را و به صلح اکبر تمسک نمایید.”
“آنچه از لسان و قلم ملل اولی از قبل ظاهر فی الحقیقه سلطان آن در این ظهور اعظم از سماء مشیت مالک قدم نازل از قبل فرموده اند، حب الوطن من الایمان و لسان عظمت در یوم ظهور فرموده لیس الفخر لمن یحب الوطن بل لمن یحب العالم. به این کلمات عالیات طیور افئده را پرواز جدید آموخت و تحدید و تقلید را از کتاب محو نمود”
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر: ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی: www.reference.bahai.org/fa