برگآرایی: جهانگیر سروری
طراحی و پرداخت جلد: امیل
خوشنگاری: قاسم شمسی
ناشر: باران
حکایت بندیان و حبس یک قصه بیش نیست: مصاف تازیانه و استخوان در تقابل با نکبت قدرت. آنچه آنسوتر بر خانوادهها آوار شد، فصلی است ناگشوده از کتاب زندان در حکومت اسلامی.
۱۲۳ روایت از خانوادههای درگیر با زندان در چهار فصل
پدران و مادران: آفتابم کو؟
همسران: خانه خالی است
فرزندان: آواز صدایت کو؟
خواهران و برادران: کوچه تلخ است
————–
نگاه او از دریچهی تاریک هم انبان دلتنگی بود هم ترنم دیدار.
هم زخم خارزارِ کابوس بود هم تمنای مرهم رویا.
هم درد تیر صیاد بود هم فرصت بام پناه.
همنواییی پلک و مردمک بود آواز آن نگاه.
وای اگر نمیدیدم آن نگاه.