پس از درگذشت حضرت عبدالبها در سال ۱۹۲۱ میلادی، حضرت شوقی ربانی تا سال ۱۹۵۷ مسئولیت اداره جامعه جهانی بهائی را به عهده داشتند. مقاله زیر دیدگاهی است از جهان آینده که حضرت شوقی ربانی در سال ۱۹۳۶ میلادی آن را به رشته تحریر درآوردند.
وحدت نوع انسان به نحوی که حضرت بهاءالله مقرر فرموده مستلزم آنست که یک جامعه متحد جهانی تشکیل یابد که در آن تمام ملل و نژادها و ادیان و طبقات کاملاً پیوسته و متحد گشته و در عین حال استقلال دول عضوش و آزادی و ابتکار اعضاء مرکبهاش تماماً و یقیناً محفوظ مانده باشد. این جامعه متحد جهانی تا جایی که میتوان تصورش را نمود باید دارای یک هیئت مقننه باشد که اعضایش به منزله امنای تمام نوع انسان بالمآل جمیع منابع ملل آن جامعه جهانی را در اختیار خود گیرد و قوانینی را وضع کند که برای تنظیم حیات و رفع حاجات و ترمیم روابط جمیع ملل و اقوام لازم و واجب است. در چنان جامعه ای یک هیئت مجریه به پشتیبانی یک نیروی پلیس بینالمللی مصوبات هیئت مقننه را اجرا کند. به تنفیذ قوانینش پردازد و وحدت اصلیه تمام جامعه جهانی را حفاظت نماید و نیز یک محکمه جهانی تشکیل شود که تمام دعاوی حاصله بین عناصر مرکبه این نظام جهانی را داوری کند و حکم نهایی و لازمالاجرایش را صادر نماید. یک دستگاه ارتباطات و مخابرات بینالمللی بوجود آید که با سرعتی حیرتانگیز و نظم و ترتیبی کامل به کار افتد و جمیع کره زمین را دربر گیرد و از جمیع موانع و قیود ملی آزاد باشد. یک پایتخت بینالمللی به منزله کانون و مرکز اعصاب مدنیت جهانی تعیین شود که کانونی برای تمرکز و توجه قوای وحدت بخش حیات باشد و از انوار نیرو بخش و جان افزایش به جمیع جهات ساطع گردد. یک زبان بینالمللی ابداع شود و یا یکی از زبانهای موجود انتخاب و علاوه بر زبان مادری در تمام کشورهای فدرال جهانی تعلیم داده شود. یک خط و ادبیات جهانی یک نظام مشترک برای پول و اوزان و مقادیر تعیین شود و روابط و تفاهم بین نژادهای متنوع و ملل جهان را ساده وسهل نماید. در چنین جامعه جهانی علم و دین یعنی دو نیروی بسیار توانای بشر با هم آشتی پذیرند و همکاری نمایند و در پیشرفتشان هم آهنگ شوند. در سایه چنین نظامی مطبوعات به اظهار نظرات و عقاید بشر کاملاً میدان دهد و از این که مورد سوء استفاده ارباب غرض چه شخصی و چه عمومی قرار گیرد ابا کند و از قیود نفوذ ملل و دول امتناع و رهایی یابد. منابع اقتصادی جهان تحت نظم درآید و از مواد خامش بهرهبرداری و استفاده شود. بازار فروشش توسعه و همآهنگی یابد و محصولاتش به طور عادلانه توزیع شود.
رقابتها و کینهها و دسائس ملی از میان برخیزد و تعصبات و عداوتهای نژادی به دوستی و حسن تفاهم و همکاری تبدیل گردد. علل خصومتهای دینی رفع موانع و قیود اقتصادی کاملاً القاء و تفاوت فاحش طبقاتی نابود شود. هم فقر و فاقه و هم مالکیت و ثروت فوقالعاده از بین برود و نیروهای عظیمی که در راه جنگهای اقتصادی و سیاسی به هدر میرود از آن پس معطوف به اهداف لایقی از قبیل توسعه اختراعات و ترقیات فنی و ازدیاد تولیدات و محصولات بشری وامراض و توسعه تحقیقات علمی و بالا بردن سطح صحت و تشحیذ و اعتلاء مغز و فکر بشری و بهرهمندی از منابع بکر و ناشناخته کره زمین و درازای عمر انسان گردد و به ترویج هر وسیلهای که حیات فکری و اخلاقی و روحانی نوع انسان را تقویت کند پردازد. در چنان جامعهای یک نظام فدرالی جهانی برقرار گردد که بر جمیع بلاد حکومت نماید و فرمانروای بلامنازع منابع بسیار عظیمش باشد و مرامهای عالیه شرق و غرب را دربر گیرد و طلسم جنگ بدبختی را بشکند و به استفاده از جمیع منابع موجود در زمین راغب باشد….
خوانندگان عزیز، در صورتی که مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر: ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی: www.reference.bahai.org/fa