این روز یادگار کوشش و حرکت زنانی است که برای اولین بار با هم به خیابان آمدند و خواهان قانونمند شدن حقوق فردی و اجتماعی خود شدند. کاری کارستان که بی باکی و خردمندی و از خود گذشتگی بسیار می خواست. صداهای یکدلی که آموزه های ظالمانه ی الهیات مردانه و سنت دیرپای آقابالاسری و اقتدار مردان را خانواده و اجتماع به چالش می کشید. همه ی طرفند ها و تهدید و دستگیری ها و شقاوت موسسات حکومتی و مذهبی نتوانست آن اندیشه و عمل را از همگانی شدن باز دارد.
زنان سرزمین من نیز که هم بار اندوه و بیداد فرزندان، همسران و کسان خود را بر دوش می کشند و هم تنها به جرم زن به دنیا آمدن، از بسیاری حقوق طبیعی و پذیرفته شده ی جهانی محرومند و مدام به گناهان ناکرده متهم، این روز را گاهی دور از تیررس مفتشان و عمله های حکومت جشن می گیرند و گاهی با وجود آگاهی به امکان دستگیری و یا انتقام جوییی مردان فرومایه به خیابان آمده اند و آزادی و عزت پامال شده ی خود را ندا می دهند. ندایی که وجدان هر انسان شرافتمندی را به خود می خواند.
من دلیلی سرراست تر از این از هواداری، همکاری و ستایش زنان کوشنده برای برپایی جهانی دوست داشتنی تر نمی شناسم.
هشت مارس روز جهانی زن را به زنان دربند و زندانی، تبعیدی، داغدار و آزاده سرزمینم و جهان شادباش می گویم.