خبر میرسد که کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب که وظیفهی قانونیاش صدور مجوز برای احزاب است در صدد لغو مجوز احزاب اصلاحطلب است.
شهروند ۱۲۳۶ پنجشنبه ۲ جولای ۲۰۰۹
رادیو آلمان: خبر میرسد که کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب که وظیفهی قانونیاش صدور مجوز برای احزاب است در صدد لغو مجوز احزاب اصلاحطلب است. الهه کولایی عضو جبههی مشارکت میگوید لغو مجوز احزاب در صلاحیت کمیسیون مادهی ۱۰ نیست.
دویچه وله: خانم کولایی، زمزمههایی به گوش میرسد که گویا قرار است کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب، امتیاز حزب جبههی مشارکت و همین طور مجمع روحانیون مبارز را لغو بکند. این خبر تا چه حد میتواند صحت داشته باشد؟
الهه کولایی: با توجه به مباحثی که در روزهای اخیر مطرح شده، بخصوص طرح اعتراف یکی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به هرحال زمینهساز این نوع اقدامات میتواند تلقی بشود، این بحث مطرح شده است که امکان لغو مجوز برخی از احزاب ازجمله جبههی مشارکت ایران اسلامی میتواند در دستور کار کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب قرار بگیرد. ولی نکتهی مهم این است که در کشور ما که مسئلهی قانون و اجرای قانون همواره مورد تاکید بوده، چنین اجازهای به وزارت کشور داده نشده که در خصوص لغو مجوز فعالیت احزاب بخواهد اقدامی انجام بدهد. در خصوص شروع فعالیت احزاب وزارت کشور و کمیسیون مادهی ۱۰ براساس قانون احزاب میتوانند زمینه را برای فعالیت احزاب در کشور مهیا بکنند و این مجوز قانونی را صادر بکنند، یعنی برای شروع فعالیت احزاب چنین صلاحیت قانونی را دارند. اما در خصوص لغو امتیاز فعالیت احزاب، این وظیفهی دادگاه و دستگاه قضاییست که بخواهد براساس مستندات و شواهدی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آن را مشخص کرده مجوز یک گروه خاص را ملغا بکند، این دیگر وظیفهی وزارت کشور نیست و باید این بخش را قوهی قضائیه برعهده بگیرد تا در مورد نحوهی فعالیت یا ادامهی فعالیت احزاب تصمیمگیری بکند. بنابراین به نظر نمیرسد این در صلاحیت مدیرکل وزارت کشور باشد که چنین موضوعی را مطرح کرده است.
سوال اینجاست که الان هم عملا این احزاب، بخصوص احزاب اصلاحطلب، نمیتوانند فعالیت علنی داشته باشند. اولین اقدامی که بعد از انتخابات شد این بود که دفتر حزب مشارکت پلمب شد و الان تعداد زیادی از اعضای این حزب در بازداشت و در زندان هستند. حالا در این شرایط، لغو مجوز چه تاثیر دیگری میتواند بر فعالیت این احزاب بگذارد؟
همان طور که شما اشاره کردید در وضعیت فعلی اساسا امکان فعالیت این احزاب هم وجود ندارد. ولی به نظر میرسد که هیات حاکمه و کسانی که قدرت را در اختیار دارند، تلاش میکنند تا با بستن احزاب، صورت قانونی به ایجاد محدودیتهای غیرقانونی برای فعالیت آنها بدهند و از این طریق این رفتارهای غیرقانونی را توجیه بکنند.
و فکر میکنید تاثیر این کار روی حرکت خودجوش مردم چه خواهد بود؟
واقعیت این است که حرکت خودجوش مردم که شما هم به درستی از این واژه استفاده کردید، تحت تاثیر فعالیت احزاب نبوده و در واقع احزاب همان طور که در برنامههای خودشان اعلام کردهاند در چارچوب فعالیتهایی که در دوران انتخابات در کشور امکانش فراهم شده، برنامههای خودشان را دنبال کردهاند. طبیعتا تحرکاتی که امروز در کشور وجود دارد با نحوهی فعالیت احزاب ارتباط پیدا نمیکند. ولی متاسفانه این درک وجود دارد که گویا احزاب بر این روند تاثیرگذار هستند. ولی من تصور میکنم جدا بودن این دو واقعیت به زودی ابعاد گستردهتر و مشخصتر خودش را هم نشان خواهد داد. بنابراین این تصور و این فرضیه که احزاب این شرایط را هدایت میکنند، از طریق ایجاد این محدودیتها برای این احزاب و تاثیرش بر فضای عمومی جامعه فکر میکنم مشخصتر خواهد شد.