شهروند ـ فرح طاهری: سعید یوسف، شاعر، منتقد ادبی، مترجم، روزنامه نگار و استاد زبان فارسی دانشگاه شیکاگو، روز دوازدهم ماه می ۲۰۱۸ به دعوت شهروند زیر عنوان “قند پارسی بدون سکر عربی” در تورنتو سخنرانی کرد. سعید یوسف از دوستان قدیمی دست اندرکاران شهروند، حسن زرهی و نسرین الماسی، است که سالهاست از تورنتو به شیکاگو مهاجرت کرده است. او با پذیرش دعوت شهروند، موقعیت خوبی برای دوستداران شعر و ادب تورنتو به وجود آورد تا از نزدیک پای سخنانش بنشینند.
سعید یوسف در وبلاگش خود را اینگونه معرفی کرده است: شاعر، منتقد ادبی، مترجم، روزنامه نگار، اهل خراسان (تربت حیدریه، ۱۳۲۷)، لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه مشهد، فوق لیسانس ادبیات انگلیسی و آلمانی از دانشگاه فرانکفورت، دکترای ادبیات تطبیقی از دانشگاه تورنتو، در حال حاضر مدرّس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شیکاگو (از سال ۲۰۰۲)
* شروع به چاپ آثار از نیمه ی دهه ی ۴۰ در ایران، همکاری با نشریات گوناگون
* عضو کانون نویسندگان ایران و انجمن قلم کانادا
* همچنین عضو “کانون نویسندگان ایران در تبعید” و “انجمن قلم ایران در تبعید” و عضویت در هیئت دبیران این دو نهاد در برخی از دوره ها
* مؤسس و مدیر “کانون فرهنگی لاهوتی” در آلمان در سالهای ۸۰ و ۹۰ میلادی و انتشار “گاهنامۀ ویژۀ شعر”
برخی از آثار چاپ شده به صورتِ کتاب:
درآمدی بر انسانشناسی (ترجمه) (نشر سپهر، تهران، ۱۳۵۷)
شعر جنبش نوین (شعر) (انتشارات توس، تهران، ۱۳۵۷)
زان ستاره یْ سوخته یْ دنباله دار (شعر) (نشر هوای تازه، آلمان، ۱۳۶۳)
سرودهای ستایش (ترجمه ی اشعار برشت) (نشر خاوران، پاریس، ۱۳۶۴)
نوعی از نقد بر نوعی از شعر (نقد شعر) (انتشارات نوید، آلمان، ۱۳۶۵)
تأملی در راه (جلد اول گزینۀ اشعار) (نشر صدا، تهران، ۱۳۷۳)
غبارروبی (جلد دوم گزینۀ اشعار) (نشر باران، سوئد، ۱۳۷۳)
جان باختگان به بوی فردائی نو (منظومه) (انتشارات قطره، پاریس، ۱۳۸۲)
از بوته بوطیقا (شعر) (H&S Media، لندن، ۲۰۱۷)
پارسی گوی دگرخو (شعر) (H&S Media، لندن، ۲۰۱۷)
از تلخی چای تا بکاهم (شعر) (۲۰۱۷)
و من در چشم خرگوشم (۲۰۱۷)
Poetics and Politics — East and West: The Poetries of AhmadShāmlu and Bertolt Brecht (Canada: Javān Publishers, 2007 )Basic Persian – A Grammar and Workbook [English] (London: Routledge, 2012)
Intermediate Persian – A Grammar and Workbook [English] (London: Routledge, 2013
حسن زرهی سردبیر شهروند، دوست قدیمی اش را نه به رسم همیشگی که بیان زندگینامه ی سخنران است که با ذکر خاطره ای و اطلاعاتی ورای زندگینامه ی معمول او، معرفی کرد.
سعید یوسف ضمن تشکر از حسن زرهی برای معرفی دوستانه و تشکر از شهروند برای برگزاری جلسه گفت: داشتم فکر می کردم در مورد چه چیزی صحبت کنم: ۲۰ سال از فاجعه قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده می گذرد، ۳۰ سال از کشتار جمعی زندانیان سیاسی در ایران می گذرد، ۴۰ سال از انقلاب ایران می گذرد، ۵۰ سال از تولد دوباره ی کانون نویسندگان ایران می گذرد، ۱۰۰ سال از پایان جنگ جهانی اول می گذرد و ۲۰۰ سالگی تولد مارکس.
یوسف افزود که در نهایت این عنوان را برای سخنرانی اش انتخاب کرده است:”قند پارسی بدون سکر عربی”.
سخنران برای نشان دادن ارتباط بین زبان ها، از کلمه های این عنوان شروع کرد. از قند شروع کرد که از سانسکریت آمده (کهندا) و در فارسی قدیم به صورت “کند” بوده و شکل معرب آن “قند” بوده و از “کند” و “قند” در زبان های غربی کلمه ی “کندی” را داریم. در واقع زبان ها در حال بده بستان هستند و با هم ارتباط دارند. کلمات از این زبان به آن زبان می رود و گاه تلفظش تغییر می کند.
او به درهم آمیزی عربی با فارسی، ژرمن و فرانسه با انگلیسی اشاره کرد و گفت، اگر شما کلمات عربی را از فارسی خارج کنید، آن چیزی که باقی می ماند دیگر زبان فارسی نیست و چیز دیگری می شود و باید ببینیم آیا ما آن چیز دیگر را می خواهیم یا نه.
سخنران با استفاده از پاورپوینت، متنی را نشان داد از آثار انگلیسی قدیم و گفت: انگلیسی قبل از اینکه از خانواده زبان های لاتین و بویژه فرانسه وارد آن شوند، امروزه قابل فهم نیست. یکی از آثار انگلیسی قدیم قبل از ورود این زبان ها، حماسه یBeowulf است که امروزه برای خواندنش نیاز است که به انگلیسی جدید ترجمه شود چون از کلماتی در آن استفاده شده که امروزه منسوخ شده و قابل فهم نیست.
سخنران مثال های زیادی برای درهم آمیزی زبان های انگلیسی و فرانسه و آلمانی گفت و در انتها گفت که این ها را می توان در مورد زبان عربی و فارسی هم گفت.
یوسف گفت در این زمینه باید به نکاتی توجه کرد، یکی از این نکات، وضعیت ایرانیان و اعراب پیش از اسلام و پیش از حمله ی اعراب است. برای خیلی از ما انگار همه چیز با حمله ی اعراب به ایران شروع می شود، و توجه نمی کنیم قبل از آن چقدر بین ایرانیان و اعراب به عنوان همسایه های منطقه رابطه بوده.
دیگر اینکه فارسی نوینی که زبان امروز ما هست چگونه پیدا شد؟ در این رابطه هم افسانه ها و تخیلاتی وجود دارد که باید تصحیح و تحقیق شود. دیگر اینکه آیا هر زبان یک پدیده ی ثابت است و یا اینکه تغییر می کند؟ و بعد تحول کمی و کیفی زبان ها و تکامل زبان ها، گاه یک زبان منسوخ می شود و اینکه گرایش طبیعی هر زبان چه هست؟ آیا گرایش طبیعی هر زبان این است که در طول زمان ساده تر و کارآمد تر شود یا اینکه برعکس قرار است دشوارتر و سخت تر شود؟ باید از دینی که عربی و فارسی بر گردن هم دارند، گفت. اینکه متاسفانه بسیاری از ایرانیان امروز فکر می کنند که عرب ها یک مشت بیابانگرد وحشی بوده اند و تمدنی نداشته اند، چیزی ست که ظاهرا دوست داریم این طور فکر کنیم، ولی این واقعیت ندارد.
سخنران سپس آثار تاریخی کشف شده ی عرب ها را نمایش داد و به کتیبه هایی که به زبان های سامی در شبه جزیره عربستان پیدا شده اشاره کرد که مربوط به قرن هفتم قبل از میلاد بوده در حالی که کوروش مربوط به قرن پنجم قبل از میلاد بوده، یعنی آنها دویست سال قبل از کوروش و دوران هخامنشی خط داشته اند و ما خط نداشتیم. ما خط مان را از آرامی ها گرفتیم. این ها چیزهایی ست که متاسفانه ما دوست نداریم بپذیریم.
سخنران به نمونه های دیگری در این زمینه اشاره کرد و به ارتباط بین دو زبان فارسی و عربی در این دوره پرداخت و گفت: قبل از اسلام بیشتر واژه های فارسی وارد عربی شده بود. در قرآن پنجاه واژه فارسی یا واژه هایی از طریق فارسی وارد کتاب شده مثل خندق.
یوسف با این پرسش ادامه می دهد: فارسی امروز ما چگونه پیدا می شود؟ روشن است که این فارسی دری بوده، یعنی فارسی دربار، دربار در تیسفون بوده که امروزه در عراق است. ایران پر از لهجه های گوناگون بوده و تا بعد از دوران ساسانی از زبان آرامی به عنوان زبان مشترک و کارهای اداری استفاده میشده. بعد از شکست ایرانی ها هست که فراری های دربار لهجه فارسی دری را با خودشان به منطقه ای که امروزه خراسان و افغانستان و ازبکستان است، می برند. در آنجا بیشترین لهجه، لهجه ی سغدی بوده و در کنار آن لهجه های مختلف ترکی بوده و لهجه دری می رود به آن لهجه ها اضافه می شود. و بعد اقلیت های عرب به آن منطقه می روند. مثلا خانواده اعلم، خزیمه اعلم از طوائف عرب بودند که به بیرجند می روند. اینها اوایل برای جنگ رفته بودند و بعد کم کم ساکن می شوند.
از زمانی که نوشتن به خط عربی شروع می شود حکمرانان ترکی که در آن منطقه بودند، ترجیح می دهند از لهجه ی دری به عنوان زبان مشترک استفاده کنند و از آنجاست که لهجه ی سغدی کم کم کنار رانده می شود و امروزه این لهجه حیاتی ندارد. و ما این را مدیون حکمرانان ترک هستیم که لهجه ی دری را رسمیت می بخشند. سلسله ی گورکانیان هند که زبان فارسی را به هند بردند، آنها خودشان بقایای تیمور و ترک ها و مغولها بودند، خود ایرانیها که این کار را نکردند. دولت عثمانی از شاهان صفوی ما فارسی دان تر بودند. شاهان صفوی ما نامه به ترکی برای آنها می فرستادند، آنها به فارسی جواب می دادند. این عثمانی ها بودند که زبان فارسی را نگه داشتند. گفته شده که بر مساجد قاهره در مصر شعر فارسی نوشته شده و اینها را عثمانی ها آنجا بردند چون ایرانی ها قدرتی در آنجا نداشتند که این کار را بکنند.
ایرانی ها از زمانی که با عربی آشنا شدند و با اسلام، سعی کردند که در علوم اسلامی، در نوشتن دستورزبان عربی و لغت عربی از خود عرب ها پیشی بگیرند و عرب ها هم این دین را می شناسند و می گویند که ایرانی ها چقدر در این زمینه به آنها کمک کرده اند.
سخنران در ادامه در مورد لهجه های زبان فارسی گفت و سپس از جدیدترین کتاب های شعرش، چند شعر برای حاضران خواند و به پرسش های آنان پاسخ داد.
از آنجا که این جلسه همچون یک کلاس درس زبانشناسی برای حاضران آموزنده بود، تعدادی از اسلایدهایی که سخنران به نمایش گذاشت را در این گزارش می بینید. همچنین دعوت می کنم که ویدیوی سخنرانی، شعرخوانی و بخش پرسش و پاسخ با سعید یوسف را در وبسایت شهروند در لینک های زیر ببینید.