جنبش های اخیر در دنیای عرب که رژیم های مستبد، و وابسته به آمریکا و غرب را یکی پس از دیگری از هم می پاشاند، نشان از سپری شدن دوران “انقلابات رنگی”دارد. انقلاباتی که در سرویس های امنیتی آمریکا سازماندهی شده و توده های فریب خورده را نیز به سیاهی لشگر خود تبدیل می کرد.
امروز توده های به فقر و فلاکت کشیده شده ی دنیای عرب علیه مستبدان و دیکتاتورها و حامیان غربی آنان به پا خاسته اند. آنها خواهان تغییرات واقعی، پایان یافتن درد و رنج، بدبختی و عقب ماندگی و بیکاری و بی حقوقی خود هستند. آنها خواهان یک زندگی آزاد، عاری از خشونت، یک زندگی انسانی و حاکم برسرنوشت خویش اند.
غرب در مقابل این خیزش ها دچار شوک، سردرگمی و نگرانی عمیقی شده است، زیرا منافع آنها که به یمن وجود دیکتاتورهای ریز و درشت تامین می شد در معرض خطر قرار گرفته است. رسانه های غرب که در نقش اساسی ترین وسیله فریب و تحمیق افکار عمومی مردم خود و جهان، و یکی از مهم ترین چرخه های تداوم وضع موجود عمل می کنند در مقابل این خیزش ها به “بدیل تراشی” برای ملت های عرب روی آورده اند.
کاریکاتورهای وطنی آنها در ایران نه تنها از دیکتاتورها دفاع می کنند بلکه پا را فراتر گذاشته با ادبیات غیر انسانی و نژادپرستانه به تبلیغات ضد عرب و ناسزاگوئی و تحقیر اعراب مشغولند، با این عمل گویا می خواهند “پاک نژادی” خود را به ولی نعمتان خود نشان داده و “هم کیشی” خود با آنان را به ثبوت برسانند.
غرب، با رسانه ها، استادان، صاحب نظران و تحلیل گران و نیز خیل “فکر انبار”های خود الگوهائی را در مقابل عصیان های دنیای عرب پیشنهاد می کند. در این میان بهترین الگوئی که با شرایط دنیای عرب مناسب تشخیص می دهند الگوی “اسلام میانه رو” در ترکیه است. الگوئی که به نظر آنان می تواند در مقابل “اسلام سیاسی”، “اسلام رادیکال” و در عین حال شکست خورده و آبرو باخته ایران، توده های عرب را جلب کند.
الگو سازی فوق صرفا مربوط به عصیان های اخیر خلق های عرب نیست چرا که بسیاری از رهبران و صاحب نظران اصلاح طلب حکومتی و غیر حکومتی در ایران سالهاست که به حمد و ثنای الگوی “اسلام میانه رو” و “اعتدالی” حکومت ترکیه مشغولند، و این الگو را به خاطر به اصطلاح “مدارای” سیاسی و ایدئولوژیک، توسعه و پیشرفت اقتصادی، ثبات و استقرار و بالاخره قدر و منزلت آن در میان کشورهای غربی تبلیغ می کنند. به زعم آنها دسترسی به توسعه، تامین آزادی های، و عدالت اجتماعی مورد نظرشان تحت اسلام میانه رو میسر است. از این رو دست به دامن الگوی “اسلام میانه رو”ی ترکیه شده و راه نجات و ادامه حاکمیت اسلام خود را در تاسی به آن جستجو می کنند!
اشاره به یکی دو مورد از دیدگاه های “اسلام میانه رو” در مورد زنان می تواند در این زمینه روشنگر باشد. امیدواریم در فرصت های دیگر به جنبه های دیگر حاکمیت اسلام میانه رو و پیامدهای آن در ترکیه اشاره کرده و قضاوت را به عهده خوانندگان بگذاریم.
ـ اخیرا حکومت ترکیه در مورد “توربان”Türban (روسری اسلامی)، مصرف مشروبات الکلی و سریال های تلویزیونی قوانین و مقرراتی را پیشنهاد کرده و آنها را در رسانه های وابسته و مداح حکومت به بحث گذاشته است. حکومت تلاش می کند با دامن زدن به این بحث ها و به تصویب رساندن مقررات پیشنهادی حیات اجتماعی ترکیه را طبق باورهای مذهبی خود شکل دهد.
ـ در عکس العمل به مقررات پیشنهادی حکومت سخن گوی “اتحادیه زنان ترکیه” عقیده دارد: “حکومت در همه زمینه های زندگی، از طریق زنان، تلاش می کند که شکل زندگی اجتماعی مان را تغییر دهد. از یک طرف می خواهند توربان را به عنوان یک نماد سیاسی بر زنان ترکیه تحمیل کنند و از طرف دیگر برای محدود کردن مصرف مشروبات الکلی از زنان و کودکان سوء استفاده می کنند. این درحالی است که کودکان سه ماهه از گرسنگی تلف می شوند و خشونت در همه زمینه های زندگی حاکم است و معترضان را به شدید ترین وجهی سرکوب می کنند”.
سخن گوی اتحادیه زنان اضافه می کند: “ما از رای و تصمیم “دانیشتای” Danıştay (شورای مشورتی دولتی) در رد مقررات پیشنهادی حکومت و در یادآوری قوانین انقلاب و جمهوری پشتیبانی کرده و معتقدیم که قوانین انقلاب می تواند تاثیر بازدارنده ای در این زمینه داشته باشد”.
ـ”کانون وکلای آنکارا” برای متوقف کردن مقررات پیشنهادی حکومت به “دانیشتای” مراجعه و علیه حکومت شکایت کرد. کانون وکلای آنکارا در توضیح نقطه نظرات خود اشاره کرده است که: “با این بحث ها و مقررات حکومت تلاش دارد که یک نوع شیوه زندگی خاصی را به مردم تحمیل و مخالفان آن شیوه زندگی را مجازات نماید”.
ـ “ریاست امور دینی” حکومت پیشنهاد کرده است که برای حل مشکلات خانوادگی باید به “امام ها” وظیفه داد. از طرف دیگر حکومت با ایجاد مراکز”هدایت و ارشاد” در دهات راه موثرتری از سازماندهی امامان را برای “هدایت” مردم انتخاب کرده است.
ـ پروفسور “اورهان چکه ر” Orhan Çeker رئیس بخش علوم اسلامی پایه دانشکده الهیات “دانشگاه سلجوق” نظر خود را در مورد زنان چنین بیان کرد است: “کسی که دکولته بپوشد بهش تجاوز می کنند” (۱۷ فوریه ۲۰۱۱).
اتحادیه زنان ترکیه در عکس العمل شدیداللحن خود به این گفته نوشت: “فکر کسی که دکولته پوشیدن را تحریک به تجاوز و تشویق به ارتکاب جرم تلقی کند می تواند فقط محصول یک نگاه منحرف و بیمار باشد. این نگاه نشان می دهد که تا چه حدودی ارزش های جمهوریت را از دست داده ایم. با این حرف، این آقا به آنهائی که این جرم را مرتکب می شوند حق می دهد و می گوید که عکس العمل شما مشروع است و از لحاظ روانی از آنها حمایت و ارتکاب جرم را تشویق می کند”.
در ادامه نوشته آمده است:”ما هر قدر ارزش های جمهوریت و استقلالمان را از دست می دهیم به عنوان زنان، آزادی هایمان را نیز از دست می دهیم. بعضی ها سعی می کنند به نام زنان فکر کنند و زنان را در قالب هائی که خود مناسب تشخیص می دهند حبس کنند. نمونه این افراد “رجب طیب اردوغان” است. او گفته بود مسئول زنان و حقوق بشر پروژه خاورمیانه بزرگ است! همین امر خود آغازگر حمله به حقوق زنان در ترکیه گردید. وقتی نخست وزیر کشوری زنان را “تورنادان چیخدی” Turnadan Çıkdı (موجودی که از ماشین تراشکاری بیرون آمده) خطاب می کند، پروفسور منحرفی هم جسارت یافته دکولته پوشیدن را دعوت به تجاوز تلقی خواهد کرد. پروفسور “چکه ر” و آنهائی که مثل او فکر می کنند تحت رهبری طیب اردوغان خود محصول ماشین تراشکاری پروژه بزرگ خاورمیانه ی آمریکا هستند. این آقا باید از دانشجویان دوری گزیده و از دانشگاه اخراج گردد. ما علیه او اعلام جرم خواهیم کرد”.
حکومت ترکیه برخلاف قانون اساسی و برخلاف احکام دادگاه قانون اساسی، توربان را در دانشگاه ها آزاد کرد و حالا قدم دیگری برداشته و قصد آزاد کردن توربان در ادارات دولتی، و مدارس متوسطه و ابتدائی را دارد. قدم بعدی مسلماً اجباری کردن توربان و سپس اخراج زنان از حیات اجتماعی است. اینکه حکومت AKP قادر به این کار است، و یا شرایط ترکیه اجازه چنین عقب گردی را می دهد و اینکه جامعه لائیک ترکیه تسلیم چنین تحمیلات قرون وسطائی می شود یا نه بحث دیگری است، ولی آنچه مهم است قصد و نیت حکومت و برنامه های خزنده و موذیانه آن برای تحمیل این برنامه ست. ترور یکی از اعضای”دانیشتای” Danıştay به دلیل مخالفت با آزادی توربان، و آزادی غیرموجه و غیرقانونی اخیر رهبران حزب الله ترکیه از زندان های ترکیه که مرتکب جنایات بیشمار و سازمان یافته ای بر علیه دولت و شهروندان ترکیه شده اند بیانگر واقعیاتی است که اتفاق می افتد.
اشارات فوق نمونه هائی از هزاران گفتار و عملکرد حکومت اسلام میانه رو است. “میانه روی” و “اعتدال” حکومت ترکیه میانه روی و یا مدارای این حکومت در زمینه ایدئولوژیک و باورهای دینی آن نیست، بلکه میانه روی و مدارا در مقابل برنامه ها، طرح ها و پروژه های غرب و ایفای نقش در آن است. آنها همانقدر که در برابر غرب مطیع، سر به زیر و تسلیم طلب اند، به همان میزان نیز در مورد اسلام، و لزوم حاکمیت بلامنازع آن بر سیاست و جامعه سرسخت و آشتی ناپذیرند.
خلق های عرب اگر هوشیار نباشند در دام بدیل هائی خواهند افتاد که حامیان آن دیکتاتورها برای تداوم چپاول گری هایشان برای آنها تدارک دیده اند، و همان گونی را بر سر آنها خواهند کرد که بر سر ترکیه کرده اند.
توضیح:
“دانیشتای” Danıştay (شورای مشورتی دولتی) نهادی مبتنی بر قانون اساسی ترکیه است. اعضای آن از طرف دادگاه قانون اساسی انتخاب می شوند. در میان وظایف آن رسیدگی به اختلافات حقوقی قوه مجریه و نظردهی درباره آن، رسیدگی به لوایحی که از طرف شورای وزیران پیشنهاد می شود، نظر دهی درباره قراردادهای داخلی و خارجی دولت …. است.
زن، جامعه و “اسلام میانه رو” در ترکیه
دوغو پرینچک
ترجمه: علی قره جه لو
ماکارونی برای چادر سیاه، برلیان برای خانم سلطان
برابری صدقه دهنده و صدقه گیرنده
چادر سیاه برتن، پاکت ماکارونی در دست: این است جوهر سیاست جامعه و زن حکومت AKP که بر بالای هرم رژیم مافیا- طریقت ها نشسته است. با یک فرق، انگشتری های برلیان بر انگشتان خانم سلطان را فراموش نخواهید کرد.
به چادرسیاه های فقیرمان و خانم های “گروه اکابر” AKP نظری بیاندازید، پرتگاه دهشتناکی که میان زنانی که به نظر می رسند در تستر (روپوش) متحد الشکل شده اند شما را به وحشت نمی اندازد؟ هر دو زیر روپوش اند، ولی وقتی به انگشتانشان نگاه می کنید، انگشتان چادر سیاه از فرط لباس شستن از شکل افتاده، انگشتان دیگری مانند سنگ های برلیان است.
دو “سین” (S) سلاح و صدقه
در هر جامعه طبقاتی، مسئله اساسی نیروهای حاکم زیر کنترل داشتن توده های مردمی است که آنها را استثمار کرده و سرکوب می کنند. کنترل تنها به وسیله سلاح ممکن نیست، درعین حال رضایت سرکوب شوندگان هم شرط است. در جوامع فئودالی این کنترل با دو “سین” (S) تامین می شود: سلاح و صدقه.
به وضعیت گردن خمیده زن چادری دقت کنید، که هزاران سال است که هیچ تغییری نکرده است. در آنجا هم ترس در برابر سلاح و هم شکستگی ناشی از احتیاج به صدقه را خواهید دید. فرهنگ فئودالی این ترس و شکستگی را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده است. هرکی هرچه می خواهد بگوید، چرخش با گردن خمیده در “رقص سماء”، در اصل رقص بردگی انسان به انسان است. بردگی به آسمانها همیشه تلخی های بردگی روی زمین را تسکین داده و استثمار تحمل ناپذیر را تحمل پذیرتر کرده است.
آیا اینست “برابری مسلمانان”؟
چادری برده است و برده هم باید بماند تا “خانم سلطان”هایمان بتوانند انگشتری های ۶۵ میلیونی به انگشتانشان بزنند. “برادری مسلمانان” آن سرپوشی است که این تضاد طبقاتی را پنهان می کند. یکی از برادران دستش به سوی صدقه دراز شده، دیگری دستش در میان ثروت هائی است که ملت تولید کرده است و خانم سلطان برلیان دار عالیجناب مآبانه پاکت ماکارونی را به “برادرش” دراز می کند، اما آن لطف و کبر فقط در برابر زن چادری معنی دارد، نهایتاً خانم سلطان هم در مقابل مرد با گردن خمیده هزاران ساله خواهد ایستاد. نهایتا او هم یک “جاریه” برلیان به انگشت است. بردگی در میان طبقات با بردگی میان جنس ها یکدیگر را تکمیل می کنند.
امروز ترکیه بعد از تاسیس جمهوری شدیدترین تضادهای طبقاتی را زندگی می کند. سروران سیستم “چهار زالو” ی AKP یعنی: “رانت خواران طریقت های مذهبی”، “رباخواران بزرگ”، “بورس بازان” و “غارتگران ثروت های ملی” از طرفی مردم را به صدقه محتاج کرده و از طرف دیگر بورژوازی صنعتی و تجاری را نیز به حاشیه می رانند. دستگیری رئیس اطاق بازرگانی آنکارا در دوسال قبل و اکنون، زندانی شدن رئیس اتاق بازرگانی استامبول “مراد یالچین تاش” نماد این تبعیدیان به حاشیه است. بزرگترین رشوه خواران رقبای خود را به رشوه خواری متهم می کنند. در این سیستم است که شاهد تحقیر و سقوط زن به اعماق هستیم.
طبق داده های سازمان ملل در سال ۲۰۰۲ مقام زن ترک در جهان رتبه ۵۲ بود، امروز بعد از هشت سال زن ترک به مقام ۱۲۶ سقوط کرده است.
نسخه دعائی که روشنفکران “ترک سفید” نوشتند:
سیستم حاکم ترکیه، به زن و شوهرش که در رده بندی جهانی در انتها قرار گرفته فقط ماکارونی و ذغال پخش نمی کند، بلکه نسخه های آسمانی هم برایشان می پیچد. برادران مسلمانمان که صدقه می گیرند از طریق”برادران مسلمان” برلیان دار به تخت سروران جدید ترکیه نیز نشانده می شوند. این تخت ها را مبل سازان نمی سازند، بلکه “رؤیا پردازان” سیستم می سازند. آنهائی که ما ” گروه روشنفکر نمایان” می نامیم.
آنها برای “برادران مسلمان”ی که با صدقه زندگی می کنند نسخه بسیار دلپذیری نوشتند: دعای “ترک های سیاه” را، شما هم، نسخه ی دعا را به هنگام خواب سه بار خوانده و پف کنید. با این پف اوج گرفته و در میان “برادرانمان” که ترکیه را اداره می کنند جای می گیرید. پاکت های ماکارونی که شکم هایتان را سیر می کند، این نسخه های دعا نیز به شما آرامش ابدی خواهد بخشید.
اگر آگاهی مان را سر به پائین کنیم
مارکس آنرا “آگاهی معکوس” نامیده بود. ایدئولوژی هر طبقه حاکمی در اصل حقیقتی را منعکس می کند، ولی حقیقت معکوسی را! تئوری “ترکان سفید ـ ترکان سیاه” چنین است. واقعیت ترکیه را وارونه می کند. آنهائی که در حقیقت زیر پا له می شوند با یک افسون ایدئولوژیک، آن بالا ها را سهیم می شوند. البته غارتگری “جماعت” نیز زکاتی دارد. AKP این زکات را نیز سازماندهی کرده و به گردن خمیده ها می رساند، و ما نیز به خدایمان دعا می کنیم تا سایه صدقه دهندگان را از سر ما کم نکند. این سیستمی است که بی غروران را به شکرگزاری وا می دارد. در سایه ترکان سفیدمان هیچ دردی احساس نمی کنیم و به بهشت پرواز می کنیم.
توضیح:
* دوغو پرینچک: سرمقاله هفته نامه “آیدینلیک” شماره ۱۲۱۵ نوامبر ۲۰۱۰
دوغو پرینچک رهبر”حزب کارگر” ترکیه، از برجسته ترین حقوقدانان و روشنفکران معاصر ترکیه است. او در جریان توطئه “ارگنه کن” که حکومت ترکیه علیه نیروهای ملی و مستقل به راه انداخته بازداشت و سه سال است که بدون اثبات جرمی در زندان بسر می برد!
*ماکارونی و همچنین ذغال اشاره به سیاست حکومت ترکیه در آستانه هر انتخاباتی است که برای خرید رای مردم فقیر و محتاج بدان دست می زند.