باراک اوباما بیهوده با شعار "امید" انتخاب نشد. ظهور او و انتخاب او به راستی برای میلیونها نفر از ساکنان همسایهی جنوبی ما پیامِ امید بود.
شهروند ۱۲۴۴ پنجشنبه ۲۷ آگوست ۲۰۰۹
شهروند: باراک اوباما بیهوده با شعار "امید" انتخاب نشد. ظهور او و انتخاب او به راستی برای میلیونها نفر از ساکنان همسایهی جنوبی ما پیامِ امید بود. امید پایان یافتن سالها وعدههای عمل نایافته، امید آغاز بعضی تغییرات واقعی در زندگی آنها.
و این خود چیزهای زیادی راجع به سرزمینِ "رویای آمریکایی" میگوید. سرزمینی که با هر حسابی ساکنانش باید ثروتمندترینهای دنیا باشند اما واقعیت اینجاست که بسیاری از آنها از بدترین کیفیت زندگی در بین کشورهای توسعه یافته برخوردارند. بخصوص در دو دهه گذشته هجوم سرمایهداری جنگلی بازار آزاد باعث شده دستاوردهای روزولتی یکی پس از دیگری پس گرفته شوند و بدبختترین آمریکاییها روز به روز بدبختتر شوند.
یکی از حساسترین مسائل که وضع بد مردم آمریکا در آن به راستی دردناک است وضع خدمات درمانی است. حقایق گویا هستند:
بیش از پنجاه میلیون نفر در آمریکا از هیچگونه بیمه خدمات درمانی برخوردار نیستند. این به این معنا است که آنها در وقتِ بیماری باید دست در جیب خود بکنند و تا هر کجا که دستشان برسد زنده میمانند و بس. اما کسانی که بیمه دارند نیز از وضع خیلی بهتری برخوردار نیستند. آنها باید برای حیات خود تا پای جان به جنگ با شرکتهای خصوصی بیمه بپردازند. بدهیهای پزشکی بزرگترین علت ورشکستگی در آمریکا است. صحنههایی از این جنگ به خوبی در فیلم "سیکو"ی مایکل مور تصویر شده است.
اگر نظرِ بیطرفتری میخواهید، به گزارش سازمان جهانی بهداشت نگاه کنید که نظام خدمات درمانی آمریکا را در بین ۱۹۱ کشور جهان، گرانترین در جهان و ۷۲ام از لحاظ سطح عمومی بهداشت میداند. باز هم بیطرفتر میخواهید؟ موسسه پزشکی که بخشی از آکادمی ملی علوم در خود آمریکا است در گزارشی میگوید آمریکا "تنها کشور ثروتمند و صنعتی است که از پوشش تمام شهروندان کسب اطمینان نمیکند". باورش سخت است، اما وضع بهداشت شهروندان آمریکای ثروتمند بسیار بدتر از وضع بهداشت در کشوری مثل کوبا است که، به لطف تحریمهای همین آمریکا، از فقر شدید رنج میبرد.
از این رو اصلاحات در خدمات درمانی یکی از اولین نکاتی بود که همه انتظار داشتند از اوباما ببینند.
اما کسانی که سیاستها اوباما را از نزدیک دنبال میکردند میدانستند که او، گرچه میخواهد مسائل کلیدی مثل بیمه نداشتن بیش از ۵۰ میلیون را حل کند، اما حتی قصد رفتن به سمت استقرار نظام خدمات درمانی عمومی و رایگان برای همه را، آنطور که در سایر کشورها از جمله کانادا مرسوم است، ندارد.
در ماه اخیر بالاخره انتظارها به سر آمد و اقدامات باراک اوباما در زمینه خدمات درمانی آغاز شده است، اما هر کسی که امید به اصلاحات جدی و عمیق که بالاخره به نظام درمانی همگانی منجر بشود داشته است به سرعت نومید شده است. اوباما حتی از تلاشهای نیمبند خود نیز با اولین هجوم از سوی محافظهکاران و شرکتهای بیمه عقب کشیده است و اصرارش برای یافتن راه حل دوحزبی به این معنی است که بعید است آمریکاییها حالا حالاها خواب اصلاحات اساسی در خدمات درمانی خود را ببینند. در هفته گذشته شاهد بودیم که اوباما کاملا از طرفداری همیشگیاش از نوعی خدمات درمانی دولتی کنار کشید و اعلام کرد که از نوعی تعاونی شرکتهای بیمه حمایت میکند.
مقایسه با کانادا
برای ما که از نظام خدمات درمانی رایگان در کانادا استفاده میکنیم در نگاه اول مسلم است که کدام نظام ارجحیت دارد.
کدام کانادایی هست که دوست داشته باشد هنگام بیماری مثل آمریکاییها به فکر درآوردن کارت اعتباری و یا شمردن اسکناس باشد؟
اما قضیه به همین سادگی نیست. چرا که غولهای بزرگ بیمهای که سالانه میلیونها دلار از بیماری آمریکاییها میسازند بهترینهای صنایع تبلیغاتی را به کار گرفتهاند تا به آمریکاییها ثابت کنند که… وضع بهداشت در کانادا بدتر است!
این روزها پیچ تلویزیونهای آمریکایی را که باز کنید کلی سیاستمدار و "کارشناس" دست راستی میبینید که دارد تعریف میکند چطور کاناداییها باید در صف انتظار برای عملهای جراحی بمیرند و خلاصه چه دردی باید از نظام "سوسیالیستی" بهداشت خود بکشند. هدف این تبلیغات وحشتپراکنی در بین مردم برای متوقف کردن هرگونه اصلاحات نظام درمانی و کاهش سودهای کلان شرکتهای بیمه است.
اما نکتهی مهم و حساس اینجاست که آن شرکتهای کانادایی که آرزو دارند نظامهای عمومی این کشور از هم بپاشانند تا بتوانند مثل همتایان آمریکایی خود دلارهایی به جیب بزنند از این جو استفاده میکنند تا به نظام خدمات درمانی عمومی در این کشور حمله کنند. از این روست که پیش رفتن جدال خدمات درمانی در همسایهی جنوبی ربط مستقیمی به ما کاناداییها هم پیدا میکند.
جالب است بدانید که نظام کنونی بهداشت که آنرا به راحتی فرض میگیریم، به هیچوجه خودبه خود به دست نیامده و حاصل مبارزهی کارگران و سوسیالیستها بوده است که موفق شدند در قلب آمریکای شمالی به این دستاورد سوسیالیستی دست پیدا کنند. در این جا قصد ما پرداختن به تاریخ پرشور کسب آن دستاورد نیست، اما باید اشارهای به تامی داگلاس، اولین رهبر حزب نیودموکرات و نخستوزیر سابق ساسکاچوان، کرد که بنیانگزار خدمات درمانی عمومی در این کشور است و برای دستیابی به آن نبردهای مهمی را پشت سر گذاشت. بیهوده نیست که حزب نیودموکرات این قدر به داگلاس افتخار میکند. او در نظرسنجی چند سال پیش سی بی سی توسط مردم به عنوان بهترین کانادایی تمام تاریخ انتخاب شد و این بیشک بیش از هر چیز به علت نظام خدمات درمانی است.
اما مهمترین حرف داگلاس که باید به خاطر داشت این واقعیت است که در هر نسل جدال بر سر دستاوردهایی مثل نظام بهداشت عمومی در میگیرد و برای حفظ این دستاوردها باید در این جدالها پیروز شد. هر چه باشد شرکتهای بزرگی که هرساله از میلیونها دلار سود به علت دولتی بودن بهداشت در کانادا محروم میمانند به همین راحتی کنار نمیکشند.
در حال حاضر البته خطر چندان نیست. نظرسنجیها نشان میدهد که ۸۷ درصد مردم نظام بهداشت کانادا را به آمریکا ترجیح میدهند و به این راحتی نمیتوان به جنگ این مردم آمد.
اما همیشه یادتان باشد که سودی که شرکتهای بیمه در آمریکا به جیب میزنند تقریبا برابر کل خرج کانادا در خدمات درمانی است و سرمایهداران کانادایی نمیخواهند از این سودها محروم باشند. آنها از هر بهانه و مشکلی استفاده میکنند تا داراییهای عموم مردم را به تاراج ببرند و نظام خصوصی خود را مستقر کنند.
نظام خدمات درمانی کانادا هم البته مشکلات خودش را دارد. بیشتر این مشکلات نه از زیادی دولتی بودن که، دقیقا برعکس، از مالکیت خصوصی میآیند: مثلا بخشهایی مثل دندانپزشکی و چشمپزشکی کاملا به دست بازار آزاد رها شده و مواردی مثل دارو، فیزیوتراپی، نگهداری طولانیمدت، پرستار خانگی و حتی در بعضی موارد آمبولانس در بیشتر استانها جزو خدمات رایگان نیستند.
به اضافه شکی نیست که ما دکتر و پرستار کم داریم و نیاز به افزایش تعداد آنها داریم. از مشکلات دیگر میتوان محدودیت دسترسی به بعضی فنآوریها و تفاوت کیفیت خدمات در بخشهای مختلف کشور اشاره کرد.
اما نکته آن جاست که بعضی میخواهند با استفاده از این موقعیت قدمهایی در راه نابودی نظام درمان رایگان و عمومی و استقرار نظام خصوصی بردارند و جدال در آمریکا بهترین بهانه را برای پیشروی این طرح به آنها داده است. هفتهی گذشته مجمع عمومی سالیانه انجمن پزشکی کانادا برگزار شد و این جلسه از اتاوا و استانها خواست تا استفاده از بعضی پیمانکاران خصوصی در دل نظام دولتی را بررسی کنند. این البته دعوتی به خصوصیسازی نیست و حتی در همین شکل معتدل آن نیز مورد اعتراض بسیاری از اعضای انجمن بود. در نهایت همین اختلافات باعث شد در بیانیه از کلمهی "بررسی" (به جای "تجویز") استفاده شود، اما کلا این اولین قدمها از سلسله تلاشهایی است که جدال بر سر نظام خدمات درمانی در کانادا را نیز زنده میکند.
این البته میتواند فرصت خوبی باشد تا با دفاع از مزایای نظام همگانی خدمات درمانی، همین نظام در تمام زمینهها مطرح شود ـ و در ضمن نقصهایی که در بالا به آنها اشاره شد هم حل شوند.