جمعه ششم ماه می ۲۰۱۱، دومین جشن حامیان سازمان زنان ایرانی انتاریو در سالن اسپیراله برگزار شد؛ جشنی که با استقبال خوبی مواجه شده بود و حدود سیصد نفر از پشتیبانان سازمان زنان را زیر یک سقف گرد آورده بود.
برنامه ترکیبی بود از سخنرانی های کوتاه، موسیقی، رقص، شام، قرعه کشی جوایز ارزنده، و در پایان هم دی جی تکین با آهنگ های شاد همه را به رقص کشاند.
لیلا مجتهدی و نرگس کوشکی مجریان برنامه بودند.
افخم مردوخی، رئیس سازمان زنان ایرانی انتاریو، ضمن خوشامدگویی به حاضران، با اشاره به این نکته که “سازمان زنان هیچ گونه کمک مالی از دولت دریافت نمی کند”، تنها اتکای سازمان را به پشتیبانانش خواند و در ادامه، مراتب قدردانی خود و اعضای هیئت مدیره، کارمندان و داوطلبان سازمان زنان را بیان داشت.
خانم مردوخی، سپس از دکتر رضا مریدی، نماینده ریچموندهیل در مجلس انتاریو، به عنوان پشتیبان دائمی جامعه ایرانی نام برد که همه جا در کنار ایرانیان حضور دارد، و از او خواست که خانم وزیر را به حاضران معرفی کند.
دکتر مریدی، ضمن قدردانی از خدمات شایسته ی سازمان زنان به جامعه ایرانی، به وضعیت زنان در دولت انتاریو اشاره کرد وگفت: یک سوم اعضای کابینه ی دالتون مک گینتی زنان هستند که از آن میان دو وزیر زن ـ وزرای آموزش و بهداشت ـ حدود ۷۰ درصد بودجه دولت را در اختیار خود دارند. دکتر مریدی از خانم لورل براتن، وزیر خدمات کودکان و نوجوانان و وزیر مسئول مسائل زنان به عنوان یکی از ستاره های دولت انتاریو یاد و ایشان را دعوت به سخنرانی کرد.
خانم براتن را برای اولین بار در برنامه های سازمان زنان می دیدیم، ولی به نظر می رسید ایشان با سازمان زنان آشنایی دارند زیرا که با ذکر تاریخ تاسیس این سازمان(۱۹۸۹) از خدمات آن به زنان و به جامعه گفت و از هما سرلتی، از بنیانگذاران و رئیس اسبق این سازمان، به عنوان پیشگام نام برد که ادامه ی راه را به افخم مردوخی سپرده است. خانم براتن به این نکته اشاره کرد که “زنان اگر در کنار هم قرار بگیرند، بسیار نیرومندتر خواهند بود” و افزود:”کمااینکه شما در سازمان زنان، همانگونه که در فعالیت های اجتماعی ـ اقتصادی ـ سیاسی مشارکت دارید، به هم کمک می کنید تا فرهنگ و میراث خود را حفظ کنید.”
خانم براتن با اشاره به این نکته که “کانادا در جنبش های حق طلبانه ی زنان در جهان همواره پیشگام بوده همچون حق رای، رفع آزار جنسی، و برابری حقوق” از موضع دولت انتاریو در قبال زنان نیز گفت:”دولت ما در انتاریو بر حقوق زنان، برابری و آزادی آنان در این استان و در کانادا و در تمام دنیا باور دارد. دولت ما در کنار شما که به زنان برای بهبود بخشیدن به زندگی شان کمک می کنید، چه کمک برای استقلال آنان و چه کمک به زنان درگیر در خشونت های خانگی، ایستاده است.”
وزیر مسائل مربوط به زنان اشاره به برنامه ای کرد که مستقیما مربوط به زنان می شود، و گفت: “برنامه ای وجود دارد که دولت استانی انتاریو سالانه ۲۰۸ میلیون دلار بودجه برای حمایت از زنان آسیب دیده از خشونت های خانگی اختصاص داده است. نام این برنامه “همسایه ها، دوستان، خانواده” است. این برنامه ای واقع بینانه است که نشان می دهد نقش همسایه و دوستان و خانواده چقدر برای افرادی که دچار خشونت های خانگی هستند، حیاتی است.”
از دیگر مقامات حاضر در سالن، خانم کاتلین وین، وزیر حمل و نقل استان انتاریو، و یکی از حامیان همیشگی سازمان زنان و کلا جامعه ایرانی تورنتو بود. او در بسیاری از برنامه ها و جشن های ایرانی ها از جمله چهارشنبه سوری، جشن های نوروزی، حتی نمایشگاه های نقاشی حضور دارد. در این جشن هم با اینکه دیر آمد ولی بالاخره آمد و در همان زمان کوتاه با بسیاری از میهمانان خوش و بش کرد.
خانم شلی کارول، عضو شورای شهر تورنتو از حوزه ی ۳۳ (شرق دان ولی) نیز یکی دیگر از حامیان همیشگی سازمان زنان ایرانی انتاریو در این مراسم حضور داشت و به کوتاهی با حاضران سخن گفت.
سازمان زنان با دوزبانه برگزار کردن مراسم و برنامه هایش، باعث شده تا حضور غیرایرانیان در جشن ها و برنامه هایش بیشتر شود و همین به شناخته شدن این سازمان در جامعه کانادایی کمک کرده و نیز باعث شده تا هرچه بیشتر از سوی جامعه ی میزبان شناخته و به دیده گرفته شویم و وزن شایسته ی خود را پیدا کنیم.
و اما سخنران اصلی این مراسم، دکتر هایده مغیثی، استاد جامعه شناسی سیاسی و مطالعات زنان دانشگاه یورک بود.
کار معرفی دکتر مغیثی به عهده نسرین الماسی، نویسنده، روزنامه نگار، فعال حقوق زنان و مدیر تحریریه نشریه شهروند بود.
همانگونه که نسرین الماسی به خوبی اشاره کرد، دکتر مغیثی یکی از شخصیت های برجسته ای ست که پس از سالها حضور در جامعه ی دانشگاهی و در جامعه ی ایرانی کانادا، با نوشته ها، کتاب ها، سخنرانی ها و دیگر فعالیت هایش واقعا نیازی به معرفی ندارد.
الماسی با این نقل قول از دکتر مغیثی شروع کرد:”درک نادرست از فمینیسم این دیدگاه ضد فمینیستی را دامن می زند که فمینیسم ایدئولوژی ضد مرد است. مبارزه ی فمینیستی مبارزه ی بین زن و مرد نیست، مبارزه ی بین زن باوران ترقی خواه و تساوی طلب و مردسالاران مرتجع، زورگو و خودمحور اعم از مذهبی و سکولار است.”
دکتر مغیثی در سمت معاون پیشین روابط خارجی رشته های علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه، رئیس کمیته اجرائی مرکز مطالعات فمینیستی و عضو شورای مرکزی مطالعات پناهندگی این دانشگاه خدمت کرده. دکتر مغیثی یکی از چهار استادی است که از دانشگاه ههای سراسر کانادا جایزه ی پژوهشی و عضویت در بنیاد “پی یر الیوت ترودو”در سال ۲۰۱۱ را دریافت داشته. او از بنیانگذاران اتحاد ملی زنان و عضو نخستین هیئت اجرایی و هیئت تحریریه انتشارات اتحاد ملی پس از انقلاب بود. پژوهش های به چاپ رسیده ی هایده مغیثی به زبان انگلیسی، شامل ۳۵ مقاله و ۷ کتاب است از جمله کتاب “فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی” که در سال ۲۰۰۰ از طرف نشریه انجمن کتابداران دانشگاهی آمریکا برنده جایزه بهترین کتاب آکادمیک رشته جامعه شناسی شد. این کتاب به زبان های کره ای و اندونزی نیز ترجمه و منتشر شده است.
دکتر مغیثی با طنز اشاره کرد که نمی خواهد وقت زیادی از حاضران که در انتظار شام هستند، بگیرد، گفت: بیست و چند سال پیش که من برای بار دوم و این بار به عنوان پناهنده سیاسی به کانادا آمدم جنبه ای از رفتارهای اجتماعی کانادا توجهم را خیلی جلب کرد و آن گستردگی کار داوطلبانه در این کشور بود. تقریبا در همه جا، در مدارس، دانشگاه، بیمارستان، سازمان های دولتی و غیردولتی همیشه عده ای را می دیدم که به کار داوطلبانه و پر کردن خلاء پرسنل مشغول بودند و بیشتر آنان هم زنان بودند. بعضی ها ممکن است بگویند علت این همه کار داوطلبانه این است که دولت بخشی از وظایف خودش را به عهده ی داوطلبان می گذارد و کار مجانی از آنها می گیرد، اما حتی اگر این نظر هم درست باشد، به هر حال کار داوطلبانه بیانگر جامعه ای است که اهمیت می دهد به خودش و احساس مسئولیت اجتماعی دارد. از طریق کمک و همراهی به دیگران و احساس مفید بودن یک بخشی هم خود افراد داوطلب به نوعی احساس رضایت می کنند. احساس تعاون دارند و اعتماد به نفس پیدا می کنند. این به وضوح در کانادا دیده می شود.
این سخن البته به این معنا نیست که در ایران احساس تعاون اجتماعی وجود ندارد. در ایرانی که البته من می شناختم و شاید این روزها تغییر کرده باشد، وجود وقف و مفهوم آن در ایران خیلی متداول بوده و کسانی که ثروتی داشتند بخشی از آن را برای ایجاد نهادهای عام المنفعه اختصاص می دادند. اما تفاوت کار اجتماعی و خیریه در این است که در عمل خیریه نوعی عاقبت اندیشی و عافیت اندیشی وجود دارد، اما در کار اجتماعی نظیر آنچه که زنان در سازمان زنان ایرانی انتاریو و دیگر سازمان های ایرانی انجام می دهند هیچگونه سودجویی وجود ندارد، احساس همبستگی است و رضایت فردی هم به هیچ عنوان سودجویانه نیست. ایجاد شبکه ی ارتباطی بخصوص برای افرادی که از زبان و فرهنگ مادری خود جدا افتاده اند، بسیار اهمیت دارد، چون این جدایی می تواند با نوعی احساس تنهایی یا احساس عدم تعلق در سرنوشت عمومی یا حتی نوعی عدم ایمنی روانی همراه باشد. سازمان هایی مثل سازمان زنان ایرانی انتاریو و همچنین سازمان های چندملیتی دیگر این نقش بسیار مهم را دارند که این شبکه ی ارتباطی و همبستگی را برای هموطنان خودشان در غربت ایجاد می کنند.
اما به نظر من انجمن ها و گروه های بیشمار که تشکیل می شوند، در واقع یک نقش مهمتر دیگر هم دارند، مسئله به کمک کردن به انطباق با زندگی جدید است و خوشبختانه انجمن های ایرانی این نقش را به وضوح دارند نشان می دهند. مسئله ی انطباق بسیار اهمیت دارد برای اینکه به هر حال ما جامعه ای را پشت سر گذاشته ایم و الان در کشور دوم خودمان به سر می بریم و باید قراردادهای اجتماعی این جامعه را رعایت کنیم و باید به آنها بیاموزیم و از آنها بیاموزیم و سازمان های چندملیتی نقش بسیار مهمی می توانند داشته باشند. مشکل وقتی ایجاد می شود که این سازمان ها تبدیل به جزیره های کوچکی شوند بدون ارتباط با جامعه ی بزرگتر.
خوشبختانه جامعه ی ایرانی انطباق پذیری بسیاری از خودش نشان داده و آماده است که ارزش های زیبای فرهنگی را به طور انتخابی حفظ کند و در عین حال مواردی را که باید تغییر دهد ـ چه فردی، چه اجتماعی ـ مورد نظر دارد. وجود دو نماینده ی مجلس ایالتی، دکتر رضا مریدی از انتاریو و دکتر امیر خدیر در کبک، در عین حال نشان می دهد که جامعه ی ایرانی متوجه است که مشارکت در سرنوشت جامعه ی بزرگتر در عین حال به سود خود این جامعه ی کوچکتر هم هست و در این راه گام های بسیار مهمی در چند سال اخیر برداشته شده.
دکتر مغیثی در پایان برای سازمان زنان ایرانی انتاریو و افخم مردوخی ریاست آن، آرزوی موفقیت های بیشتر کرد.
پس از صرف شام، گروه رقص آذربایجانی آیار با سه رقصنده نوشین داورپناه، علی قائم مقامی و فرهاد جاوید چندین رقص بسیار پرشور اجرا کردند.
شیلا نهرور خواننده خوش صدای شهرمان با همراهی هنرمند پیانیست، مازیار حیدری از دیگر هنرمندانی بودند که در این جشن هنرنمایی کردند و با نوای موسیقی به فضا جان بخشیدند.
قرعه کشی جوایز ارزنده از جمله تابلوی زیبای اهدایی از هنرمند نقاش ناهید مرندی، و ظروف سرامیک دست ساز کار خانم کوشکی برای برندگان بخش جالب تر این مراسم بود. (و باور کنید من این بار برنده نشدم بلکه تابلوی خانم مرندی را برای برنده که سردبیر شهروند باشد، تحویل گرفتم)
تلاش ها و اقدامات چند ساله ی اخیر سازمان زنان، کم کم دارد ثمر می دهد و برنامه های سازمان، مرتب در حال ارتقا و بهبودند و هر برنامه از برنامه ی قبلی موفق تر برگزار می شود. خانم مردوخی به حضور بسیاری از چهره های سرشناس در جمع اشاره کرد و از حضور این افراد به عنوان حامیان سازمان زنان سپاسگزاری کرد.