در نیمه های روز جمعه، بیست و نهم ماه آپریل ۲۰۱۱ (نهم اریبهشت ۱۳۹۰)، عزیزمان، سیامک پورزند، در آستانه هشتاد سالگی، به اسارت تن خود که به بند نااهلان گرفتار آمده بود و به حیات در زیر تیغ بی عدالتی، شجاعانه پایان داد و به سوی آزادی بی قید و شرط و ابدی پرواز کرد. دو ماه است که از پرواز او به سوی آزادی می گذرد ولی ما همچنان امید داریم که صبحی از خواب بیدار شویم و بدانیم همه آنچه شنیدیم و دیدیم و کشیدیم، تنها خوابی بوده بس مخوف. ولی افسوس و دریغ که این خواب را نه تنها در دو ماه گذشته، بلکه در ده سال گذشته و شاید اگر واقع بینانه تر بنگریم در سی و دو سال گذشته زیسته ایم. این خواب مخوف را که دشنه های دهشتناکش تا اعماق وجود ملتی فرو رفته است را همه با هم سی و دو سال است ناباورانه زندگی کرده ایم و زخم خورده تر از دیروز، فردایی بهتر را نه برای خود بلکه برای نسل های بعد از خود، آرزو کرده ایم.

مراسم یادبود سیامک پورزند در تورنتو

مرگ سیامک پورزند جلوه ای بارز از زندگی اش است، پر شور، عاشق، بی قرار، متفاوت و ماندگار. او که با هر نفس به زندگی با همه سختی ها و نادلپذیری هایش به ویژه در در این ده سال اخیر همواره عشق می ورزید و تلاش می کرد تا داشته ها و دانسته هایش را حتی در دوران حبس در بندهای عمومی زندان اوین و سپس در دوران طولانی حبس خانگی به نسل جوان منتقل کند، او که تا آخرین لحظه حیات آراسته و پیراسته در جمع ظاهر شد، در حرکتی اعتراضی به زندگی خود خاتمه داد. پرواز او چنان غیورانه و معترضانه بود که تاریخ آن را ثبت کرد و فریاد سکوت اعتراض او چنان بلند بود که جهانیان آن را خوب و رسا شنیدند و لحظه ای سکوت کردند و به احترام او و زندگی و مرگش، کلاه از سربرداشتند.

پرواز او برای خانواده و نزدیکانش بس دردناک بوده و هست و گذر زمان چیزی از بار اندوه و دلشکستگی ما نکاهیده و شاید هیچگاه نکاهد. خانواده ای که پس از تحمل فراز و نشیب های بسیار از نوع پاکسازی، خانه نشینی اجباری، زندان، شکنجه، تهدید، تجاوز به حریم خصوصی، بیماری و مهاجرت اجباری در دو دهه اول انقلاب، در دهه سوم انقلاب، عزیز سالخورده اش اسیر سیستم های امنیت موازی و زندان های مخفی و مخوف شد، پرواز جسورانه و جاودانه سیامک را در ناباوری به نظاره نشسته و سوگوار است. خانواده ای که با گذر از همه مهلکه های بلا، بنیان چهار نفره ی خود را از چارسوی جهان با چنگ و دندان حفظ کرد و امروز که عزیز مبارزش را در کنار خود ندارد، بس دلشکسته و دردمند است. 

خانواده سیامک پورزند، با همراهی همه آنانی که دل در گروی ایران و آزادی ایران دارند، درد جانکاه پرواز او به سوی آزادی ابدی را تاب آورده و مصمم تر از هر زمان دیگر بر آنند که راه پرفراز و نشیب و طولانی گذشته را با احساس مسئولیتی بس سنگین تر ادامه دهند. چرا که به خوبی می دانند عزیز رفته اشان گرچه با انتخاب نوع مرگش زخم هایی عمیق بر روح و قلب فرزندان و همسرش نهاد ولی در این راه هدفی بس غایی  و پیامی بس مهم داشته که مکمل زندگی پربار و هدفمندش است.

از لحظه درج خبر پرواز ابدی و پر شور سیامک پورزند، خانه ما در تورنتو مالامال شد از گل های زیبای سپید و رنگی  از سراسر دنیا که تسلای خاطر ما بود در آن روزهای پر درد. گل های ارسالی شما عزیزان توسط اعضای خانواده چون امانت هایی باارزش نگهداری و خشک شده تا در فرصتی مناسب به ایران ارسال شود تا خانه ابدی جسم  سیامک پورزند را مزین کند. بسیاری از نشریات ایرانی چاپ خارج از ایران از جمله هفته نامه شهروند، کیهان لندن، ایرانیان واشنگتن، فردوسی و …. در هفته های اول پس از پرواز جاودانه سیامک پورزند، مملو بود از آگهی های همدردی و همراهی عزیزان مان در سراسر این کره خاکی. از همه شما عزیزان متشکریم، همراهی شما در آن روزهای سخت همواره در یاد ما خواهد ماند. اعضای خانواده سیامک پورزند از دو ماه پیش تا کنون بالغ بر پنج هزار پیام ایمیلی و فیس بوکی دریافت کرده اند که هر کدام از آنها به خودی خود برای ما ارزشی ویژه دارد و تسکین بخش درد ما بوده است. پاسخ به تک تک شما عزیزان و تشکر و قدردانی از همراهی تان از عهده ما در این روزهای سخت و پر تنش خارج بوده ولی کلیه پیام های شما عزیزان به دقت نگهداری شده و به صورت مجموعه ای کامل حفظ خواهد شد. بسیاری از عزیزان با تماس های تلفنی خود از اقصا نقاط جهان در آن دوران پر درد شریک غم ما بودند. عدم توانایی ما برای پاسخگویی به تماس های تلفنی و پیام های تلفنی شما عزیزان، را بر ما ببخشید، ولی تک تک آنها را شنیده ایم و در خاطرات خود حک کرده ایم.

طرح مانا نیستانی برای سیامک پورزند

مرگ اعتراضی سیامک پورزند، توسط رسانه های فارسی زبان خارج از ایران و برخی نشریات معتبر انگلیسی زبان، انعکاس خبری قوی و وسیعی داشت. از دوستان عزیز اهل رسانه سپاسگزاریم که مرگ اعتراضی سیامک پورزند را همان طور که شایسته حیات او و تعهد شصت ساله اش به حرفه روزنامه نویسی و مطبوعاتی اش بود، را با پوشش های خبری خود ارج نهادند و اجازه ندادند زندگی پربار و مرگ معترضانه همکار قدیمی شان، بی قدر شود. متشکریم که سکوت نکردید و در مورد او نوشتید  و گفتید و به اعضای خانواده نیز این فرصت را ارائه دادید تا گرچه از در کنار جنازه عزیزشان بودن به جبر محروم ماندند و گرچه از حق عزاداری طبیعی در کشور خود منع شده اند، ولی توانستند از دریچه های خبری با ملتی به سوگ بنشینند و این همان چیزی است که سرکوبگران از آن می هراسند. در این جا به طور خاص از عزیزانمان در برنامه پارازیت بخش فارسی صدای امریکا، تلویزیون بخش فارسی بی بی سی و رادیو فردا قدردانی ویژه داریم که صدای اعتراض سیامک پورزند را به خانه های میلیون ها ایرانی رساندند. بسیاری از همکاران سیامک پورزند، در وصف او، کارهایش، زندگی اش و مرگش نوشتند و هنرمندان مطبوعاتی طرح های جاودان از پروازش ترسیم کردند. دست تک تک شما عزیزان را می فشاریم و می دانیم که فقدان او برای خانواده مطبوعات ایران ضایعه ای است جبران ناپذیر. آثار شما برای اعضای خانواده بسیار باارزش است و همگی به دقت نگهداری خواهد شد تا در فرصتی به صورت مجموعه ای به عموم ارائه شود. در این میان از عزیزانمان در هفته نامه شهروند تشکر ویژه را داریم که در ده سال گذشته همواره خبرهای مربوط به سیامک پورزند و وضعیت او از آن زمان که در زندان های مخفی بود و تا آن زمان که با دستبند و پابند، بی هوش از زندان به بیمارستان منتقل شد و در تمام دوران حبس خانگی همواره نام او وتلاش های خانواده را برای زنده نگاه داشتن و دریافت اجازه خروج او از کشور را در صفحات خود منعکس کردند.

گروه های مختلف از فعالان فرهنگی، مطبوعاتی، دانشگاهی، اجتماعی و سیاسی با انتشار بیانیه های مختلف و اطلاعیه های عمومی پرواز ابدی سیامک پورزند را به خانواده او تسلیت گفته اند. از همه آنانی که زندگی  و مرگ او را پاس داشته اند و نام او را در کنار نام آنانی که در تاریخ سیاسی و دموکراسی ایران “ایستاده مردند” به ثبت رساندند، بی دریغ سپاسگزاریم. سازمان های بین المللی حقوق بشری از جمله انجمن های قلم، سازمان عفو بین الملل، سازمان دیدبان حقوق بشر، سازمان گزارشگران بدون مرز، مرکز اسناد حقوق بشر ایران و …. در طول دوران حیات سیامک پورزند همواره نام او را به عنوان یکی از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران در اسناد و مدارک خود طرح  و ثبت کرده بودند و پس از مرگ غیورانه او نیز، با انتشار بیانیه های خاص، بار دیگر این نکته را یادآور شدند که مسئول مرگ سیامک پورزند، همانا جمهوری اسلامی ایران است. 

تعدادی از خویشاوندان، اقوام، دوستان و همکاران سیامک پورزند در ایران، در هفت سال گذشته که او دوران حبس خود را در خانه سپری می کرد،  تلاش کردند که جای خالی خانواده ای که به جبر ناعادلانه از حقوق اولیه زیست در کنار یکدیگر محروم شده بود را، پر کنند. از همه آنانی که او را در این سال ها تنها نگذاشتند خالصانه سپاسگزاریم. در سال های اخیر که سیامک پورزند را نه به دلیل رفعت و شفقت بلکه به دلیل کهولت سنش و احتیاجش به مراقبت های خاص پزشکی از زندان به خانه منتقل کرده بودند و او در خانه خود دوران حبس را می گذراند، پزشکان دلسوز و متعهد ایرانی او را همواره مورد لطف ویژه خود قرار دادند و امکانات خاص برای درمان های طولانی او در دوران دوری اجباری از خانواده فراهم کردند. خانواده از عزیزان پزشک و همچنین از مسئولان و کارمندان مراکز پزشکی، بیمارستانی، خدماتی و پرستاری که تا آخرین لحظات حیات پر بار سیامک پورزند، او را مورد حمایت و مهر قرار داده اند، بی نهایت قدردان است.

حضور همه عزیزان و یارانی که پس از مرگ اعتراضی سیامک پورزند، بدن بی جان او را تنها نگذاشتند و با تلاش پی گیر با وجود همه تنگناها و فشارها، در کنار او و خانواده ایستادند، را قدر می نهیم و این همراهی را هیچگاه فراموش نخواهیم کرد. از یارانی که در مراسم تدفین سیامک پورزند در حالیکه هیچ یک از اعضای خانواده او امانی برای حضور در مراسم خاکسپاری عزیزشان نیافته بودند، با وجود جو سنگین امنیتی، شرکت کردند بی نهایت سپاسگزاریم. با وجود آنکه خانواده سیامک پورزند از برگزاری مراسم یادبود عمومی در مسجد توسط نیروهای امنیتی منع شد ولی با خبر هستیم که همکاران و دوستان سیامک پورزند و همچنین اعضای خانواده در محافل خصوصی یاد او را در جای جای ایران گرامی داشته اند و باعث تسلای خانواده شده اند. آرزوی ما سلامتی شما عزیزان است. باشد که روزی نه چندان دور، در ایران عزیزمان مراتب سپاس خود به شما ابراز کنیم.

پس از پرواز ابدی سیامک پورزند، اعضای خانواده در تورنتو گرد هم آمدند تا در کنار یکدیگر و دور از وطن و عزیز از دست رفته شان، به سوگ بنشینند و شما عزیزان مقیم تورنتو چه همدلانه ما را در آن روزهای سخت یاری کردید. بسیاری از دوستان و اقوام از راه های دور و کشورهای دیگر رنج سفر متقبل شدند تا در روزهای سخت با ما باشند و چه زیبا بود همراهی تان.

مراسم باشکوه بزرگداشت سیامک پورزند در تورنتو بدون حضور تک تک شما عزیزان میسر نمی شد. دست تک تک شما را می فشاریم. خویشان و دوستان و یاران همیشگی که در دو هفته اول پس از فقدان سیامک پورزند، لحظه ای خانواده را تنها نگذاشتند و با کار و تلاش شبانه روزی خود تدارک برگزاری مراسمی با آن شکوه و عظمت در تورنتو را فراهم کردند، مهرشان در قلب اعضای خانواده جاودان باقی خواهد ماند. گروهی سی نفره از داوطلبان وقت و انرژی خود را در روزهای قبل و روز برگزاری مراسم به طرق مختلف در راه برگزاری این بزرگداشت بی دریغ و جانانه وقف کردند. تلاش هایتان را قدر می نهیم و آرزو داریم روزی در ایران مان در کنار هم جشن آزادی را دست در دست تدارک ببینیم.

مصادف با روز پدر(نوزدهم ماه جون) مراسم بزرگداشتی توسط تنی چند از جوانان مبارز ایرانی مقیم واشنگتنن دی سی که در سال های اسارت سیامک پورزند در زندان اوین با او هم بند بوده اند، در آن شهر برگزار شد. سیامک پورزند از این عزیزان که روزهای سخت و به یاد ماندنی را با هم سپری کرده بودند، به عنوان پسران خود یاد می کرد و این پسران (احمد باطبی، کیانوش سنجری، علی افشاری، منوچهر محمدی و کورش صحتی و ….) یاد او را در اولین روز پدر بعد از پرواز ابدی اش گرامی داشتند. از همه عزیزانی که در تهیه و تدارک این برنامه شرکت داشتند و اعضای خانواده را مهمان مراسم خود کردند و  از همه عزیزانی که در این جلسه حاضر شدند تشکر می کنیم.

خانواده سیامک پورزند مانند هزاران و میلیون ها ایرانی دیگر سالیان سال است که روزگار سختی را سپری می کند ولی هدفی بس بزرگ را نسل به نسل و دوش به دوش بر شانه های خود همواره حس کرده و می کند و آن همانا  احترام به آزادی، حقوق بشر و دموکراسی است. دریغ و درد که امروز ایرانیان روزهای بسیار سخت تاریخ را می گذرانند. روزگاری که آزادگانش در اسارتند و جوانانش شهدای بانام و بی نام و قربانیان تجاوز و شکنجه چرا که حق را طلبیده اند. روزگارمان سخت است آنگاه که پیرمرد پیشکسوت مطبوعاتی مان در سن هشتاد سالگی به اعتراض به حبس ناعادلانه اش از بالکن طبقه ششم خانه اش به سوی آزادی پر می کشد تا به جهانیان بنمایاند که بهای آزادی در دیار ما گاه مرگ است. آنگاه که دختر مبارز سیاسی مان را، که خود نیز به دلیل حق طلبی، روزگار را در زندان سپری می کند، چند قدم جلوتر از جنازه پدر به کام مرگ می کشانند. آنگاه که زندانی قلم و اندیشه دیگری که به اعتراض به تنها ابزار در دسترسش پناه می برد و برای شنیده شدن صدای اعتراضش از پشت دیوارهای قطور زندان، با جان خود معامله می کند و دست به اعتصاب غذا می زند، در بهداری زندان به جای درمان، مشت و لگد نثارش می شود و جان در راه آزادی می بازد.  و آنگاه که زندگی روزمره برای ما عذابی بیش نیست چراکه دوازده تن از مبارزان در پشت دیوارهای زندان به اعتراض دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند. آنگاه که سرمایه های آن مرز و بوم برای نجات جان خود، تبعیدی های اجباری هستند و آنگاه که خبر اعدام برای ما به اعداد و آمار تبدیل شده است و …..

امروز که روزگار سختی را می گذرانیم، بیش از هر زمان دیگر، یاد همه آنانی که در راه آزادی ایران جان و زندگی خود را گرو گذاشتند را گرامی می داریم و در این راه در کنار همه آنان و خانواده هایشان استوارتر از گذشته می ایستیم. با امید به آزادی ایران و ایرانی. با سپاس.

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی است….

 

مهرانگیزکار، آزاده پورزند، لیلی پورزند، مهرداد حریری