همیشه و همه جا در کنار جامعه ایرانی تورنتو
در آستانه ی انتخابات استانی انتاریو قرار داریم. ششم اکتبر ۲۰۱۱ برای انتخاب نمایندگان مجلس و در نهایت تعیین نخست وزیر استان انتاریو، ساکنان این استان به پای صندوق های رای می روند. تنها نماینده ی ایرانی تبار مجلس انتاریو، چهار سال پیش در اکتبر ۲۰۰۷ انتخاب شد. پیش از انتخابات با دکتر رضا مریدی گفت وگویی داشتیم و از اهداف او برای ورود به دنیای سیاست پرسیدیم. حال در آستانه ی انتخاباتی هستیم که می تواند حضور نماینده ی ایرانی تبارمان را در مجلس انتاریو برای چهار سال دیگر تثبیت کند.
ماه گذشته، شهروند در حال اسباب کشی و جابجایی دفترش بود که برنامه ی جمع آوری کمک و گردهمایی حامیان مالی دکتر مریدی برگزار شد و ما نتوانستیم در آن حضور یابیم. در این مجلس، دکتر مریدی میزبان برنده ی جایزه نوبل شیمی، پرفسور John Polanyi بود. پرفسور پولانی نه تنها دانشمند و دانشگاهی که از فعالان حقوق بشر و مخالفان تسلیحات هسته ای ست که نزد جامعه جهانی به خوبی شناخته شده است. او به خوبی می دانست که برای حمایت از فردی حضور یافته که چون خود او می اندیشد و به حقوق بشر اهمیت می دهد.
در این چهار سال در اکثر برنامه هایی که برای پوشش خبری بودم، شاهد حضور دکتر مریدی هم بودم؛ از برنامه های سازمان زنان گرفته، تا جشن یلدا، تا کنسرت گروه کر، تا تئاتر، تا مراسم بزرگداشت، تا جلسه معرفی کتاب، تا کنفرانس سکولارهای سبز، تا جشن چهارشنبه سوری، تا بزرگداشت ۱۸ تیر، تا تظاهرات و گردهمایی های میدان مل لستمن و … و تازه ترین آن، حضور در کنفرانس “دگراندیش ستیزی و بهایی آزاری در ایران” در دانشگاه تورنتو بود، که بی سر و صدا آمد و جایی نشست.
گفت وگوی ما را با ایشان در زیر می خوانید.
این چهار سال به سرعت برق و باد گذشت، برای ما که این طور بود برای شما چه؟
ـ برای من هم همینطور بود واقعا…
دستاوردهای این چهار سال چه بوده است؟
ـ دستاوردها را بهتر است در دو زمینه بررسی کنیم. یکی دستاوردهای کلی دولت در این چهار سال و یکی در زمینه ی کار خودم.
در ارتباط با عملکرد دولت لیبرال آقای دالتون مک گینتی در عرض چهار سال گذشته به سیاست های این دولت در زمینه هایی که بیشتر برای مردم اهمیت دارد، نگاه می کنیم.
در رابطه با بهداشت و درمان، همانطور که می دانید بهداشت و درمان در استان انتاریو مجانی است. بودجه آن هم از محل مالیاتی که مردم به دولت پرداخت می کنند، تأمین می شود. جالب است بدانید از هر یک دلار مالیاتی که می دهیم، ۴۵ سنت آن برای بهداشت و درمان هزینه می شود. در سال ۲۰۰۳ که دولت لیبرال مک گینتی دولت را از محافظه کاران تحویل گرفت، محافظه کاران به رهبری مایک هریس در طی هشت سالی که در قدرت بودند، ۶۰۰۰ پرستار و تعدادی پزشک را اخراج کرده بودند و ۲۸ بیمارستان را بسته بودند و بودجه بیمارستان را کم کرده بودند به طوری که بسیاری از بیمارستان ها از پذیرش آمبولانس های حامل بیمار خودداری می کردند و تمام این اقدامات را با عنوان کم کردن مالیات ها Tax Cut انجام داده بودند، ولی می دانید که این جور مواقع مالیات اکثر مردم معمولی ۱۰۰ یا ۲۰۰ دلار کم می شود، ولی مالیات شرکت های بزرگ میلیون ها دلار کم می شود.
وقتی لیبرال ها بر سر کار آمدند، ۱۲۰۰۰ پرستار استخدام کردند، ۲۹۰۰ پزشک استخدام کردند و بودجه جاری بیمارستان ها را ۵۴ درصد افزایش دادند و در ۱۰۰ بیمارستان انتاریو فعالیت های ساختمانی و تجدید بنا انجام دادند و ۱۸ بیمارستان جدید ساخته شده و یا در حال ساخت است.
یک دانشکده پزشکی در شمال انتاریو تأسیس کردند با دو کمپس در تاندربی و سادبری. دانشکده های پزشکی موجود هم شعباتی در سنت کاترین، می سی ساگا، کیچینر و وینزور تأسیس کردند به این ترتیب تعداد پزشکان فارغ التحصیل دانشگاه های انتاریو را بالا بردند به طوری که در سال ۲۰۱۴ تعداد پزشکان فارغ التحصیل انتاریو دو برابر می شود. علاوه بر این پزشکانی که خارج از کانادا تحصیل کرده بودند در گذشته فقط برای ۳۰ نفرشان محل وجود داشت تا داخل سیستم شوند و مجوز انتاریو را برای طبابت بگیرند، ولی ما این تعداد را به ۲۳۰ محل رساندیم. نتیجه این شد که الان یک میلیون نفر بیشتر نسبت به سال ۲۰۰۳ پزشک خانوادگی دارند.
کار دیگر که دولت لیبرال آقای مک گینتی انجام داد پایین آوردن قیمت داروهای ژنریک به نصف بود، بنابراین افرادی که بیمه های دارویی نداشتند، برای داروی خودشان نصف قیمت سابق را می پردازند.
البته مسئله بهداشت هنوز هم مشکلات خاص خودش را دارد.
الان بیمارستان های انتاریو کمترین زمان انتظار را دارند نسبت به بیمارستان های دیگر کانادا. و البته براساس فوریت درمان بیمار رفتار می کنند و بین دو بیماری که یکی سرفه می کند و یکی سکته کرده، مسلماً آن کس که بیماری اش جدی تر است زودتر مورد درمان قرار می گیرد.
دستاوردهای دولت لیبرال در ارتباط با آموزش و پرورش را که نگاه کنیم، باز می دانید که تحصیلات تا پایان دبیرستان در انتاریو مجانی است ولی در این یک سال و نیم اخیر قانونی به پارلمان آوردیم و تصویب شد که آموزش پیش دبستانی را هم مجانی کرده اند. از سال گذشته ۶۰۰ مدرسه ، امسال ۸۰۰ مدرسه دیگر اضافه می شود یعنی از سپتامبر امسال ۱۴۰۰ مدرسه کودکستان تمام وقت برای کودکان چهار و پنج ساله به طور مجانی دارند و تا پایان ۲۰۱۴ تمام مدارس در انتاریو کودکستان مجانی خواهند داشت. این مسئله بار مالی بزرگی از دوش پدر و مادرها برمی دارد ضمن اینکه بچه ها وقتی در سنین پایین آموزش را شروع می کنند بسیار موفق ترند. به این ترتیب پدر و مادرهایی که توانایی مالی برای پرداخت کودکستان نداشتند، و خودشان از کودکان نگهداری می کردند، حالا می توانند با استفاده از کودکستان مجانی خودشان به سر کار بروند و به اقتصاد خانواده یاری برسانند. بودجه اختصاص داده شده برای این برنامه یک و نیم میلیارد دلار است ولی سرمایه گذاری خوبی برای آینده استان است.
در ارتباط با دانشگاه ها، با توجه به اینکه بودجه دانشگاه ها نیز در دوران محافظه کارها کاهش یافته بود، آقای مک گینتی بعد از روی کار آمدن، آقای باب ری را مامور کرد که در این خصوص مطالعه کند و گزارش ارائه دهد .برمبنای آن دولت تصمیم گرفت بیش از شش میلیارد دلار سرمایه گذاری کند و این رقم بسیار بزرگی ست که در چهل سال گذشته بالاترین سرمایه گذاری در دانشگاه های انتاریو است. در نتیجه ما دویست هزار جای جدید برای دانشجویان انتاریو درست کردیم و شرایطی درست کردیم که هر جوانی که از دبیرستان درمی آید در صورت علاقه بتواند در کالج یا دانشگاه ادامه تحصیل دهد.
در رابطه با دانشجویان خارجی تصمیم جالبی را دولت پارسال گرفت و آن اینکه دانشجویان خارجی بعد از گرفتن فوق لیسانس یا دکترا می توانند در کانادا بمانند و تقاضای مهاجرت کنند و لازم نیست به کشورشان برگردند و از آنجا تقاضای مهاجرت بدهند.
به نفع بچه پولدارها…
ـ کاری هم برای آنهایی که پول ندارند کرده ایم. وآن اینکه دولت انتاریو قانونی را گذراند که ۲۵ میلیون دلار بودجه گذاشت برای دانشجویان خارجی بااستعداد بیایند و در دانشگاه های انتاریو تحصیل کنند و دولت هزینه شان را بدهد.
چگونه انتخاب می شوند؟
ـ دانشجویان متقاضی تقاضاهایشان را می فرستند و از بین آنها بهترین ها انتخاب می شوند و دولت به آنها بورس تحصیلی می دهد.
اسم این برنامه چیست؟
ـ تریلیوم فلوشیپ که هفت، هشت ماه پیش اعلام شد. البته با این برنامه محافظه کارها شدیدا مخالفت کردند و گفتند شما پول ما را به دانشجویان خارجی می دهید. در حالی که هدف ما این است که مغزهای زبده ی خارجی را جذب انتاریو کنیم چون اینها ممکن است بخواهند بعدا اینجا بمانند.
چه بخش های دیگری ممکن است مورد توجه مردم باشد که بهتر است شما به آن بپردازید؟
ـ بخش برق و انرژی فوق العاده مهم است. من جریان برق در کابل های فشار قوی را به جریان خون در رگ ها تشبیه می کنم. در رابطه با سیستم برق انتاریو، در دولت های گذشته هیچ سرمایه گذاری روی این سیستم نشده بود، و حتی در سال ۲۰۰۲ خاموشی سراسری شد و چند رآکتور برق اتمی را دولت وقت تعطیل کرد چون ایمن نبود. وقتی دولت آقای مک گینتی روی کار آمد گفتند که می خواهیم سیستم تولید برق از سوزاندن ذغال سنگ را تعطیل کنیم. ۲۰درصد تولید برق انتاریو از نیروگاه های برق ذغال سنگ بود. این نیروگاه ها دود و ذرات معلق در هوا ایجاد می کنند که موجب امراض ریوی از جمله آسم می شود یعنی حدود ده هزار نفر سالانه مبتلا به بیماری های ریوی می شوند که این تعداد بیمار، سالانه حدود سه میلیارد دلار به بودجه بهداشت انتاریو تحمیل می کند. تا حالا هشت کارخانه برق ذغال سنگ را تعطیل کرده اند و تا سه سال دیگر در بقیه را هم می بندند و انتاریو در کل قاره آمریکای شمالی اولین منطقه ای خواهد بود که برق ذغال سنگی در آن حذف می شود. به جای آن از انرژی های بازیافتی استفاده می شود. از آب، باد، خورشید و Bio Mass . ما یک میلیارد دلار هزینه کردیم و در آبشار نیاگارا تونلی زدیم برای تولید برق که در حال اتمام است و با احداث این تونل و تأسیسات آن برق مصرفی نیم میلیون نفر تأمین خواهد شد. همچنین بر روی یکی از رودخانه های شمال انتاریو دارند سد می زنند تا میزان تولید برق هیدروالکتریک را بالا ببرند.
حدود ۹۰۰ توربین بادی برای تولید برق از باد نصب شده است که دارند کار می کنند.
و در اینجا آفتاب هم زیاد داریم و پنل های خورشیدی برای تولید انرژی به خوبی مورد استفاده قرار می گیرد حتی خانه ها هم از این طریق برق مصرفی خانه هایشان را تامین می کنند.
حسن این انرژی های بازیافتی این است که این نوع انرژی ها هیچ آلودگی تولید نمی کنند، و حتی افراد می توانند با نصب توربین های بادی یا پنل های خورشیدی در مزارع خودشان نه تنها خودکفا شوند، بلکه برق اضافی را هم به دولت بفروشند.
همراه با استقرار این صنایع جدید حدود ۵۰هزار شغل جدید ایجاد خواهد شد.
در گذشته محافظه کارها با فروش برق به قیمت زیر تولید، باعث شدند که بدهی شرکت برق بالا برود، و در نتیجه شرکت برق به بانک ها بدهکار شد و در نهایت از واگذاری این شرکت به بخش خصوصی صحبت کردند، و چون با مخالفت افکار عمومی واقع شدند و نتوانستند شرکت برق را به کمپانی های خصوصی واگذار کنند، در نهایت شرکت برق را سه تکه کردند.
دولت لیبرال انتاریو در طی این مدت توانسته ۱۱۰۰ مگاوات به ظرفیت تولیدی انتاریو اضافه کند و در ضمن با تشویق مردم به صرفه جویی در برق ۷۱۰۰ مگاوات هم در مصرف برق صرفه جویی کردیم. همچنین با برنامه ای با عنوان Smart Meter قیمت برق را ارتباط دادند با زمان مصرف در روز، یعنی در زمانی که مصرف برق در کارخانه ها و ادارات بالاست، افراد عادی و خانه دار در آن زمان از وسایل برقی مثلا ماشین رختشویی، کمتر استفاده کنند و در ساعات کم مصرف روز، مبلغ کمتری برای همان مقدار برق مصرفی بپردازند. به این ترتیب در ساعاتی از روز که همه در حال مصرف برق هستند فشار کمتری به کارخانه ها برای تولید برق می آید و اگر این فرهنگ ـ که در بین اروپایی ها وجود دارد ـ در میان مردم جا بیفتد حدود ۴۰۰ مگاوات در تولید برق صرفه جویی می شود.
علاوه بر اینها ۵۰۰۰کیلومتر خطوط فشار قوی یا ساخته شدند یا بازسازی شدند یعنی مسافتی از اینجا تا ونکوور. اینها کارهایی ست که دولت آقای مک گینتی در ارتباط با سیاست برق انجام داده است.
در مورد حمل و نقل شهری سیاست دولت انتاریو چه بوده؟
ـ در دوران هشت ساله ی لیبرال ها ۱۲ میلیارد دلار در حمل و نقل عمومی سرمایه گذاری شده. در این دوران، موسسه ای به وجود آمد به نام مترولینک که برنامه ریزی هماهنگ حمل و نقل تمام شهرهای بزرگشهر تورنتو (و حتی همیلتون هم جزو آن است) را برعهده دارد.
یکی از برنامه های اخیر امتداد خط ترن Go است که حالا تا میجرمکنزی/ نیوکرک می آید ولی در این طرح یازده کیلومتر ادامه پیدا می کند و تا مرز ریچموندهیل یعنی استافویل خواهد رفت و به این ترتیب بالاترین نقطه ی ریچموندهیل به دان تاون تورنتو وصل می شود. این پروژه صد میلیون دلار هزینه در بر دارد. علاوه بر این پانصد پارکینگ در ریچموندهیل ساخته می شود تا مردم بتوانند با پارک ماشین ها از “قطار گو” استفاده کنند.
از کمک های مالی، حداقل دستمزد، نرخ بیکاری و … بگویید.
در ارتباط با کمک دولت انتاریو به خانواده های جوان، از سال ۲۰۰۷ به هر بچه ای در سال ۱۱۰۰ دلار می دهند و در آینده بیشتر هم می شود.
حداقل دستمزد هم که شش دلار و هشتاد و پنج سنت بود و در زمان محافظه کارها ثابت مانده بود، به ده دلار و ۲۵ سنت رسیده است.
نرخ بیکاری هم الان رسیده به زیر رقم قبل از رکود اقتصادی یعنی حدود هفت درصد.
در مورد قرار دادن کارکنان انتاریو زیر پوشش بیمه ایمنی محل کار WSIB چه اقداماتی کرده اید؟
ـ اقداماتی در جریان است اما نتیجه ی قطعی حاصل نشده ولی اکثریت کارکنان انتاریو زیر WSIB هستند، و تعدادی مثل کارکنان بانک ها، کارکنان بیمه، کارکنان و معلمان مدارس هنوز تحت پوشش نیستند.
یکی از مسائل بحث برانگیز در این دوران برقراری مالیات هماهنگ یا HST بود، در این مورد هم توضیح دهید که چرا اصلا این نوع مالیات را برقرار کردید؟
ـ در سال ۱۹۹۰، قانون GST را دولت محافظه کار آقای مالرونی آورد و از همان زمان دولت فدرال می خواست که استان ها مالیات های استانیPST و فدرال GST را یکی کنند. بعضی از استان ها این کار را در طول زمان کردند نیواسکوشیا، نیوبرانزویک، کبک، پرنس ادوارد آیلند و نیوفاندلند. انتاریو این کار را نکردند و علتش هم سیاسی بود. سیاستمداران می گفتند این کار ریسکی ست و نمی خواستند انجام دهند. زمانی که محافظه کارها سر کار بودند، مایک هریس می خواست این کار را بکند ولی باز به همان دلایل سیاسی و ترس از اینکه مردم به آنها رای ندهند، انجام نداد. بعد وقتی رکود اقتصادی پیش آمد که می گفتند بدترین رکود اقتصادی در جهان غرب بعد از سال ۱۹۳۰ است، در این زمان اقتصاددان های مستقل هم چپی و هم راستی آمدند به دولت گفتند که اگر می خواهید از این رکود اقتصادی بیرون بیایید باید در سیستم مالیاتی تان تجدیدنظر کنید. برای اینکه اقتصاد اینجا، اقتصاد پیچیده ی صنعتی کاپیتالیستی ست. یک کمی مالیات را اینور آن ور می کنید، اقتصاد بالا پایین می رود، یک کمی بهره بانکی را تغییر می دهید، اقتصاد تغییر می کند بنابراین این مسئله بسیار حساس و علمی هست. پس از پیشنهاد اقتصاددان ها دولت لیبرال انتاریو دید که دولت محافظه کار فدرال هم این کار را می خواهد، و حزب محافظه کار انتاریو هم این را می خواهد و مدام فشار می آورد برای انجام آن، بنابراین دولت هم پذیرفت که این کار را بکند. ولی در مقابلش کاری کرد که مردم از نظر اقتصادی متضرر نشوند. اگر مردم از یک جیب پولی به دولت می دهند، از جیب دیگر پس بگیرند و جبران شود. اولین کاری که کردند مالیات بر درآمد افراد را پایین آوردند به میزان ۱۲ میلیارد دلار به طوری که الان در انتاریو ۹۳ هزار نفر که قبلا مالیات می دادند، دیگر مالیات نمی پردازند.
۵/۴ میلیارد دلار هم مالیات شرکت ها را کم کردیم که با این ترتیب شرکت ها می توانستند سود دهی شان را بالا برده، کارگر استخدام کنند و سرمایه گذاری کنند. همچنین مالیات بر سرمایه را هم حذف کردیم. بعد دو مالیات GST وPST هماهنگ شدند. حرکت بعدی حذف مالیات پنهانی بود که در درون همان PST نهفته بود و ما نمی دانستیم، مالیات چی ها و حسابدارها می دانستند ولی عامه مردم نمی دانستند. زمانی بود که مالیات PST در مراحل مختلف تولید یک جنس روی اقلام مختلف سازنده ی آن جنس به طور جداگانه گرفته می شد، یعنی PST روی PST. با هماهنگ شدن مالیات ها آن مالیات پنهانی از چرخه ی تولید حذف می شود و قیمت تمام شده کالا را پایین می آورد. در استان هایی که تجربه ی مالیات هماهنگ را داشته اند دیده اند که یک دوره ی انتقالی طول می کشد تا قیمت ها پایین بیاید. در این دوره انتقالی اقتصاددان ها محاسبه کرده اند که با اعمال این مالیات هماهنگ، خانواده ها به طور متوسط هزار دلار بیشتر باید خرج کنند. دولت گفت این هزار دلار را ما باید به مردم بدهیم تا زمانی که بازار خودش را تنظیم کند. بنابراین دولت طی سه فقره چک به خانواده ها هزار دلار و به افراد مجرد ۳۰۰ دلار پرداخت کرد و اسمش را گذاشتند مزایای مالیات هماهنگHST Benefit . حالا محافظه کارهای انتاریو که قبلا خودشان موافق HST بودند الان مخالفند. ولی می گویند اگر دولت را در دست بگیرند این قانون را از بین نمی برند، جای تعجب است که اگر این قانون بدی ست چرا نمی خواهید آن را از بین ببرید.
نکته ی دیگر این است که ما قبلا برای ۸۳ درصد اقلامی که می خریدیم هر دو مالیات استانی و فدرال را می دادیم و تنها برای ۱۷ درصد فقط مالیات فدرال می دادیم و مالیات استانی نداشت و حالا برای آن ۱۷ درصد باید مالیات استانی هم بدهیم. می دانید که مالیات ها را دولت فدرال جمع می کند، مدیریت مالیات ها با آنهاست و براساس محاسبه خودشان سهم استان را می دهند و سهم کشور را هم برمی دارند.
در ضمن اقتصاددان ها محاسبه کرده اند که با این اصلاح مالیاتی، و هماهنگ کردن GST وPST یعنی معرفی HST و کاهش مالیات برای افراد و شرکت ها، ظرف ده سال آینده در انتاریو ۴۷ میلیارد دلار سرمایه گذاری اضافی خواهد شد و ۶۰۰هزار شغل جدید ایجاد می شود. به محض اینکه ما این قانون را گذراندیم محیطی به وجود آمد که سرمایه گذاران خارجی علاقمند به سرمایه گذاری شدند و کمپانی معروف سامسونگ کره جنوبی هفت میلیارد دلار آورد اینجا سرمایه گذاری کرد. ما تمام مشاغلی را که از دست داده بودیم، دوباره احیا کرده ایم.
کسری بودجه دولت انتاریو چقدر است؟
ـ کسری بودجه ۱۷ میلیارد دلار است.
چقدر از دولت قبلی به شما رسیده؟
ـ از دولت قبلی ۶/۵ میلیارد دلار کسری بودجه به ما رسیده در حالی که آن را اعلام نکرده بودند و وقتی دولت به لیبرال ها منتقل شد، متوجه این کسری بودجه شدند.
البته دولت مک گینتی این کسری بودجه را پرداخت کرد و در یک سال به مازاد بودجه هم دست یافت. ولی دولت در سال ۲۰۰۸ با رکود اقتصادی جهانی روبرو شد و برای مقابله با این رکود، در طی سه سال ۴۲ میلیارد دلار برای تاسیسات زیربنایی اختصاص داد و این سرمایه گذاری کلان کار ایجاد کرد، مثلا کارگران اتومبیل سازی که بیکار شده بودند در صنایع ساختمان سازی مشغول شدند و خوب دولت بخشی از این سرمایه گذاری را از طریق گرفتن وام انجام داد و کسری بودجه هم به همین خاطر است. ولی به هر حال امروزه اقتصاد انتاریو شکوفا است و اگر دقت کرده باشید رکود اقتصادی که در بقیه کشورها چه آمریکا و چه کشورهای اروپایی تاثیرات مخربی داشت، در کانادا و در استان انتاریو، به آن صورت حس نشد.
خوب این بررسی شما از عملکرد کلی دولت لیبرال در این هشت سال بود. برسیم به خودتان. با اینکه ما تقریبا هر سال با هم گفت وگو داشته ایم و از جزئیات حرف زده ایم، ولی به طور کلی بگویید این چهار سال چطور بود؟ آیا از انتخاب شدنتان راضی هستید؟
ـ بله، واقعا از انتخاب شدنم راضی هستم. تصمیمی که گرفته بودم روی این اصل بود که بتوانم به ایرانیان و مردم ریچموندهیل خدمت کنم، تمام توانایی هایی که داشتم به کار بردم. موقعیتی که جامعه ی ما قبل از انتخابات داشت با زمان حال، خیلی متفاوت است. آن ده، پانزده هزار ایرانی که در ریچموندهیل به من رای دادند، که از میان آنها بعضی از ارشدان می آمدند می گفتند ما نه در دوره شاه رای دادیم، نه در دوره ی جمهوری اسلامی و حالا می خواهیم بیاییم رای دهیم. آنها هم که در حوزه ریچموندهیل زندگی نمی کردند و لذا نمی توانستند به من رای دهند آمدند کمک مالی کردند، کمک فکری کردند، یا داوطلب شدند، هر کس به نحوی در برنده شدن من سهم داشتند.
بعد از برنده شدن، یکی از کارهای اولیه من رسمی کردن عید نوروز در سال ۲۰۰۸ بود. با این کار ما هویت خودمان و ملیت خودمان را در انتاریو و کانادا رسمی کردیم. در سال ۲۰۰۹ هم در کل کانادا نوروز را رسمی کردیم. هر سال در پارلمان عید نوروز را جشن گرفتیم و نخست وزیر و وزرا می آیند و این کارها باعث می شود که همه جامعه ما را بشناسند و من مطمئنم الان سیاستمداری نیست که جامعه ی ایرانی را نشناسد. بنابراین وضعیت جامعه ی ما از لحاظ شناخت و پیدا کردن یک جایگاه کلا تفاوت کرده است.
البته نمی گویم فقط سیاست موثر بوده، ایرانیان در جاهای دیگر هم فعالیت کردند در حوزه ی بیزنس، در فرهنگ و هنر همه دست به دست هم دادند تا جامعه ما را بشناسانند. من در مصاحبه با رادیو سی بی سی، گله کردم که ایرانی های زیادی به انتاریو خدمت کرده اند ولی اینجا ما را نمی شناسند. آنها قبول کردند و گفتند چند نفر را به ما معرفی کنید و من معرفی کردم و رادیو سی بی سی یک هفته تمام با این افراد مصاحبه می کردند و آنقدر این برنامه موفق بود که در تورنتواستار آگهی می داد تا همه این برنامه را بشنوند.
کار دیگر رسمی کردن روز جهانی زبان مادری در پارلمان انتاریو بود. همچنین صحبت کردن در پارلمان در رابطه با مسائل حقوق بشر در ایران. نامه نگاری های متعدد با نخست وزیر انتاریو، نخست وزیر کانادا، وزیر خارجه کانادا و رهبران حزب لیبرال فدرال، در رابطه با ایرانیان زندانی در ایران مثل مازیار بهاری، حمید قاسمی شال، سعید ملک پور، حسین درخشان.
به هنگام جنبش آزادیخواهی مردم ایران در دو سال پیش، در تظاهرات مختلف بودیم و سیاستمداران را همراه می آوردیم. در آن تظاهرات عظیم چند هزار نفری در محوطه پارلمان انتاریو توانستیم یک روزه مجوز آن جا را بگیریم و با وزرا و نمایندگان مجلس در جمع مردم حضور پیدا کردیم و آنها سخنرانی کردند که همه ی اینها انعکاس های خوبی داشت در جلب توجه غیرایرانیان به مسائلی که در کشور ما می گذشت.
در مورد ویزای توریستی اقداماتی کردیم. تا قبل از اینکه من انتخاب شوم به حدود ده درصد ایرانی ها ویزا می دادند، ولی الان به حدود ۸۰ درصد متقاضیان ویزای توریستی ویزا می دهند.
همچنین تعداد زیادی از جوان های ایرانی در کار سیاست فعال شده اند. بسیاری از آنها در کمپین انتخاباتی من فعالیت داشتند که تعدادی از آنها توانستند در دفاتر نمایندگان پارلمان کار پیدا کنند. آنها به عنوان کارمند سیاسی برای سیاستمداران انتاریو دارند کار می کنند.
پس دوباره به داوطلب برای کمپین انتخاباتی نیاز دارید؟
ـ بله. افراد علاقمند می توانند، از حالا تماس بگیرند و ایمیل بزنند. و از ماه آگوست کمپین های انتخاباتی شروع می شود.
برای خودتان چه شانسی گذاشته اید؟
ـ شانس پیروزی. خود شما همیشه شاهد بوده اید همانقدر که من در جامعه ایرانی کار کرده ام، در جوامع دیگر هم کار کرده ام ، جامعه چینی ها، کلیمی ها، پاکستانی ها، انگلیسی ها، ایتالیایی ها، فیلیپینی ها و تقریبا همه مرا می شناسند. برای بیمارستان یورک سنترال من چقدر کار کرده ام و بودجه گرفته ام. تا به حال سه بار وزیر بهداشت را به آن بیمارستان برده ام. در تأسیس بیمارستانی که در وان در حال ساخت است چقدر کار کرده ام.
لحظات تلخ و شیرین این چهار سال را بگویید.
ـ شیرین ترین لحظه، لحظه ای ست که وقتی لایحه نوروز را به بحث گذاشتیم و وقتی رئیس مجلس گفت کی موافقه، همه گفتند Yes بعد گفت کی مخالفه، سکوت محض. این لحظه ای ست که اشک تو چشم من جمع شد.
لحظات تلخ من، لحظاتی بود که اخبار سرکوب هموطنان ایرانی مان را می شنیدم، بویژه دیدن جنایاتی که دو سال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران در حق مردم ایران روا داشتند. شنیدن خبر روزنامه نگاران زندانی، روزهایی که هموطنان من به دفترم می آمدند و از گرفتاری هایشان می گفتند. وقتی خانم زهره افتخاری (همسر آقای سعید ملک پور) آمد و از وضعیت خود و همسرش گفت، همه ی اینها خبرهای تلخ این دوران بود.
آقای مریدی برای شما آرزوی پیروزی می کنیم و توان بیشتر در خدمت به مردم و به جامعه.