نخستین کنگرۀ انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید به منظور تأسیس این انجمن در روزهای یکم و دوم سپتامبر ۲۰۱۱ در استکهلم سوئد برگزار شد که در آن گروهی از صاحبان قلم آذربایجان در تبعید از کشورهای مختلف شرکت کردند، و در این مهم با تبادل افکار و اندیشه در شکل گیری این انجمن سهیم شدند.
در آغاز، خانم دکتر صدیقه عدالتی، آقای اسماعیل جمیلی و آقای شیوا فرهمند راد به عنوان هیئت رئیسه جلسه انتخاب شدند و در طول این دو روز ادارۀ جلسات را به عهده داشتند.
اولین روز این گردهمایی با خوش آمدگویی دکتر عدالتی به نمایندگی از طرف هیئت هماهنگی شروع شد و با سخنان استاد رضا براهنی ادامه یافت.
استاد براهنی با تأکید به نقش و پیشرو بودن جنبش های آذربایجان در برقراری دموکراسی در ایران و بین ملیت های مختلف ایران به انقلاب مشروطیت و حکومت فرقۀ دموکرات آذربایجان اشاره کرد و افزود امیدوارم که با صلح و صفا و با احترام به همدیگر بتوانیم با تأسیس این انجمن قدمی بزرگ در نیل به اهداف بزرگمان که همان دستیابی به حقوق انسانی، آزادی بیان و اندیشه، حق تحصیل به زبان مادری است، برسیم و شاهد تحقق آرمان های این حرکت در کشور خود ایران باشیم.
بعد از سخنان استاد براهنی، دکتر عدالتی منشور انجمن قلم جهانی و به دنبال آن بیانیه انجمن قلم آذربایجان جنوبی را که منطبق بر مفاد منشور انجمن قلم جهانی نوشته شده بود، قرائت کرد. بعد از بحث و تبادل نظر پیرامون این موضوع، بیانیۀ انجمن قلم آذربایجان به تصویب رسید.
همچنین بحث های زیادی در مورد انتخاب نام (عنوان) انجمن قلم صورت گرفت که در نهایت چهار عنوان پیشنهاد شد و به رأی اعضا گذاشته شد.
عنوان های پیشنهادی:
۱- انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید/ سورگونده گونئی آذربایجان (ایران) قلم انجومنی
۲- انجمن قلم آذربایجان جنوبی در تبعید/ سورگونده گونئی آذربایجان قلم انجومنی
۳- انجمن قلم آذربایجان (ایران) در تبعید/ سورگونده آذربایجان (ایران) قلم انجومنی
۴- انجمن قلم آذربایجان ایران در تبعید/ سورگونده ایران آذربایجانی قلم انجومنی
که از این چهار عنوان، اولین مورد با کسب اکثریت آرا به عنوان نام رسمی این انجمن انتخاب شد.
دومین روز کنگره با انتخاب هیئت دبیران شروع شد که طی آن ده تن کاندیدا شدند و بعد از رأی گیری شش تن به عنوان اعضای اصلی و دو تن اعضای علی البدل انتخاب شدند.
اعضای اصلی هیئت دبیران:
دکتر هاشم خسرو شاهی، دکتر علیرضا اصغرزاده، دکتر صدیقه عدالتی، ماشاءالله رزمی، شیوا فرهمند راد، لیلا مجتهدی
اعضای علی البدل:
سودابه اردوان و اسماعیل جمیلی
بعد از انتخاب هیئت دبیران، استاد رضا براهنی با پیشنهاد اعضا و موافقت همه حاضران به عنوان رئیس افتخاری دائمی این انجمن برگزیده شد.
و بدین ترتیب انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید شکل گرفت و متعهد شد که فعالیت های خود را بر محور منشور انجمن قلم جهانی متمرکز کرده و از حقوق نویسندگان، شاعران، پژوهشگران و روزنامه نگاران آذربایجانی در سراسر جهان دفاع کند.
در بخش پایانی همچنین از زحمات اعضای هیئت هماهنگی، هیئت مؤسسان، و تیم تدارکات تقدیر و تشکر به عمل آمد.
در اولین جلسه رسمی هیئت دبیران دکتر هاشم خسروشاهی به سمت رئیس هیئت دبیران انتخاب شد.
یادآوری می شود که به علت کمبود وقت و نیز تعدد پیام های تبریک از طرف نهادهای مدنی و نویسندگان آذربایجانی از ایران و سایر کشورها که نتوانسته بودند در این کنگره شرکت کنند تنها به قرائت چند پیام بسنده شد.
در زیر بیانیه ی اعلام موجودیت “انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید” و همچنین اولین بیانیه ای که این انجمن در رابطه با بازگشایی مدارس و مرگ دریاچه ارومیه صادر کرده، می خوانید.
بیانیۀ “انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید”
هموطنان عزیز
در تاریخ یکم و دوم سپتامبر ۲۰۱۱ گروهی از نویسندگان، شاعران، منتقدان، روزنامه نگاران و پژوهشگران آذربایجانی در تبعید در استکهلم سوئد در نخستین کنگرۀ مؤسسان خود گرد آمدند و “انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید” را تشکیل دادند. آنان با پذیرفتن مفاد منشور انجمن قلم جهانی خواستار عضویت در آن انجمن شدند.
ایران کشوری است کثیرالملـّه با زبانها و فرهنگهای مختلف، اما فضای فشار و اختناق حاکم در دوران سلسله پهلوی و به دنبال آن، جمهوری اسلامی، از دیدگاه سازمانهای حقوق بشر، بهویژه انجمن قلم جهانی حقیقتی کتمان ناپذیر بوده است. در پی فعالیتهای مؤثر انجمن قلم جهانی و بهویژه شعبههای آن در اروپا، آمریکا و کانادا، تعدادی از نویسندگان، شاعران و روزنامه نگاران ایرانی دربند از مرگ حتمی نجات یافتهاند و در سایۀ همین فعالیت ها، جمهوری اسلامی تحت فشار، به آزاد کردن تعدادی از نویسندگان، شاعران و روزنامه نگاران ایران نیز گردن نهاده است.
به رغم این که اکثریت جمعیت ایران را غیر فارسی زبانان تشکیل میدهند ولی آنان از تحصیل به زبان مادری خود محرومند. بنا بر قانون اساسی جمهوری اسلامی زبان فارسی تنها زبان تحصیلی و اداری همۀ ایرانیان محسوب میگردد. برهمین مبنا زبانهای ترکی آذربایجانی، کُردی، ترکمنی، بلوچی، عربی و غیره به رسمیت شناخته نمیشوند. ترکهای آذربایجان نیز مانند دیگر ملیت های ایران مجبور به تحصیل به زبان فارسی هستند. بنا به آمار جمهوری اسلامی و سازمانهای بینالمللی، ترکهای آذربایجان اکثریت نسبی جمعیت ایران را تشکیل میدهند. اما علیرغم این واقعیت، راه تحصیل، نشر و حفظ فرهنگ ملی این اکثریت به روی زبان مادریشان بسته است. در واقع نویسندگان، شاعران، منتقدان، روزنامه نگاران، پژوهشگران و کلیه اقشار و طبقات مردم آذربایجان جنوبی (ایران) در میهن خود در تبعید کامل زبانی و فرهنگی به سر میبرند، و کسانی که برای مطالبه طبیعی ترین حقوق انسانی خود اقدامی به عمل می آورند توسط رژیم جمهوری اسلامی به عناوین مختلف سرکوب و روانه زندانها می شوند.
به همین دلیل، ما، گروهی از نویسندگان، شاعران، منتقدان، روزنامه نگاران و پژوهشگران آذربایجانی مقیم خارج از ایران، در پاسخ به نیازی مبرم، درجهت صیانت از زبان و فرهنگ ملی خود گردهم آمدیم و “انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید” را تشکیل دادیم. ما اعلام می داریم که با پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر و مفاد منشور انجمن قلم جهانی، فعالیتهای خود را بر محور این منشور متمرکز خواهیم کرد. و نیز اعلام می کنیم که با تشکیل این انجمن از کلیه حقوق نویسندگان، شاعران و پژوهشگران و روزنامه نگاران آذربایجانی در سراسر جهان قاطعانه دفاع خواهیم کرد و در جهت حفظ و اعتلاء فرهنگ و ادبیات آذربایجان کلیۀ فعالیت های خود را متمرکز خواهیم نمود.
تردیدی نیست که “انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید” در جهت اعتلای حقوق ملیت های دیگر ایران نیزدر کنار آنان خواهد ایستاد.
با احترام
هیئت دبیران “انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید”
رئیس افتخاری دائمی:
رضا براهنی
اعضای هیئت دبیران:
هاشم خسروشاهی، صدیقه عدالتی، علیرضا اصغرزاده، ماشاالله رزمی، شیوا فرهمند راد، لیلا مجتهدی
اعضای علی البدل:
سودابه اردوان ، اسماعیل جمیلی
۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱
۲۸ شهریور ۱۳۹۰
اطلاعیه انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید درباره مرگ دریاچه اورمیه و بازگشایی مدارس
هموطنان عزیز:
آغاز به فعالیت انجمن قلم آذربایجان جنوبی با دو حادثه بسیار مهم و سرنوشت ساز مصادف شده است. از یک سو ناباورانه شاهد مرگ تدریجی دریاچه اورمیه هستیم؛ مرگی که بی تردید زوال سرزمین تاریخی آذربایجان و دربهدری و آوارگی میلیونی ساکنان آن را در پی خواهد داشت. و از سوی دیگر، با شروع ماه مهر در آستانه بازگشایی مدارسی هستیم که در طول هشتاد و اندی سال، غیر از استعمار زبانی و هژمونی فرهنگی، ارمغان دیگری برای کودک آذربایجانی نیاوردهاند. انگار وجود آذربایجان را با استعمار و استثمار سرشتهاند و تاریخ مدرنش را با نژادپرستی و یغمای فرهنگی همزاد کردهاند. در مقابل چنین سرنوشت مظلومانهای، چه شگفتانگیز است دیدن جوانان، زنان و مردان غیوری که در ماهها، هفتهها، و روزهای اخیر علیه متجاوزان به طبیعت، به محیط زیست و به فرهنگ آذربایجان دست به مبارزه و مقاومتی جانانه زدهاند.
انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید مبارزه و مقاومت ستودنی هموطنانمان را در رویارویی با تجاوز و استعمار ارج مینهد و خود را بخشی از این مبارزه بزرگ میداند. مقاومت در برابر تجاوز به محیط زیست جدای از مبارزه علیه استعمار زبانی و استیلای فرهنگی نیست؛ همچنان که مبارزه بر ضد تبعیض جنسی نمیتواند از مبارزه علیه ظلم اقتصادی جدا باشد. در تحلیل نهایی، همه حوزههای ظلم و ستم با هم مرتبطند و نیل به پیروزی جز در اتحاد و همبستگی آگاهانه خیل ستمدیدگان میسر نخواهد بود. ما ضمن آرزوی موفقیت برای همه مبارزات مترقی و پیشرو، تأکید میکنیم:
یک: دریاچه اورمیه باید زنده بماند. زندگی آذربایجان به حیات این دریاچه گره خورده است. شادابی، نشاط و حیات باید به بستر خشکیده دریاچه اورمیه بازگردند. تا حصول این مهم، بر ماست که خیابانها را خالی نگذاریم و بی امان به مبارزه ادامه دهیم؛
دو: ماه مهر، ماه بازگشایی مدارس، سرآغاز جان گرفتن استعمار زبانی و تاراج فرهنگی آذربایجان است. همزمان با آغاز مدارس، ما نیز همصدا با جوانانمان خطاب به دولت و رژیم نژادپرست به بانگ بلند فریاد میکشیم:
“اؤز دیلینده مدرسه اولمالیدیر هرکسه”؛
سه: آزادی زبان مادری، آزادی بیان و قلم، آزادی اندیشه و آزادی تجمع جزو طبیعیترین و بدیهیترین آزادیها هستند؛ همچنان که دفاع از حق حیات دریاچه اورمیه و سلامت زیستمحیطی آذربایجان وظیفهای است بهغایت انسانی و ملی. در طول ماهها و هفتههای اخیر بسیاری از هموطنانمان به جرم دفاع از این آزادیهای طبیعی و اصول حقوق بشری جان باختهاند و یا به انحاء مختلف مجروح، مصدوم، دستگیر و زندانی شدهاند. ما در برابر روحیه عدالتجویی و ستمناپذیری همه جانباختگان، مجروحان و زندانیان دلیر سر تعظیم فرود میآوریم و آزادی بلادرنگ و بدون قید و شرط همه اسیران را خواستاریم.
با احترام
انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید
۲۹ شهریور ۱۳۹۰
pen.azerbaijan[at]gmail.com
Babak jan,
۱- I showed you some evidence regarding their ideas and , you are telling me i am making them. to make some wrong influence.
Would you please kindly inform me about your method of research without using reference and conclude with a just judgement?
۲- I am asking you why south azerbejan, you are telling me in this in text, where ? just it said that it was chosen by majority of polls. not explaining why ?
we do not have any place as south Azerbaijan geographically. Only is a key words in Pan tourks writings such as words like Pan Fars.
۳- I told even if Arieses decide to be independent, I and other people who believe to freedom of choice as a human rights do not have a problem with.
۴- I never mentioned I do not like Barahani’s book so I am opposing him. I said although I liked his post modern styles, in this matter I think he is wrong. Jalal al Ahmad, Shariati and so many others personally were very respected but they were wrongs about some subjects.
Ayatolah Khomaini was very Charismatic leader and he said many stuffs in Paris which were not in agree with his books, people believed him and you then surprised afterwards.
۵- In country with Freedom of speech is expressing ideas is not “خود را به درو دیوار زدن”.
۶- I never called Barahani “خائن”. I never said entire truth is what I say.
I did not find similiarity between Barahani himself and Hezab tode.
I said reading their articles (he and his followers) reminds me the articles of HEZB TODEH : dramatizing and victimizing a group and blame another (White and black) and making wrong conclusions ,and in my point of view it does not independent.
I never said Barahani is similar to Stalinist regime, I said Pan tourks reasoning are based on propaganda of Stalinist regime not historical facts or true statistics.
۶- Fortunately or unfortunately as a research, can not discuss with you anymore. Because I think I use the scientific method and ethics but I do not get response in same manner. As a scientist I only look at facts and I am proud of it. I am not against of anybody, any ideas I just wanted to present what I see. Good Luck!
آقای بابک اتفاقا بسیار بسیار مهم است که فرهنگ تحقیق و تفحص در بین ما ایرانی ها جای خود را باز کند و خیلی هم خوب است که آدمها وقتی نظرشان را می گویند با استناد بر مدارک و شواهد باشد. اما این فرهنگ که تمام حقیقت نزد من است و دیگران خبط و خطا می روند، اتفاقا از همان فرهنگی ناشی می شود که خودتان براهنی و امثال او را به استالینیست و حزب توده تشبیه کرده اید. از متن شما برمی آید که به جد به دنبال پیدا کردن مدارک و شواهدی هستید که براهنی را مقصر خطاکار و خائن نشان دهید . از نظر من این گونه تحقیق ها و کندوکاوها نمی توانند منصفانه باشند. به نظر من شما به براهنی مغرضانه نگاه می کنید. این که کسی فلان رمان و یا فلان فرم ادبی را دوست نداشته باشد به خودی خود هیچ اشکالی ندارد چون همه این ها سلیقه ای ست اما این که با استناد با این دوست نداشتن بخواهد از یک انسان فرهیخته یک خائن بسازد بسیار اشکال دارد. در مصاحبه با شهروند دقیقا به این سئوال آذربایجان جنوبی جواب داده شده اما چون جواب مورد علاقه شما نیست باز هم به دنبال پاسخ هستید.ببینید یک حقی ناحق شده است و نه یک روز و دو روز و سه روز که سالها. باید برای این معضل جواب منطقی پیدا کرد. خود را به درو دیوار زدن نه تنها چیزی را حل نمی کند که مشکل را بیشتر و وخیم تر می کند .
آقای شاطری ممنون از اظهار لطفتان به شهروند. شهروند نه گاهگداری و از سر اتفاق که مسئولانه سعی کرده گفتمان دمکراسی و حقوق بشر را در طول حیات خود پی بگیرد و پرداختن به مسائل قومی و ملی در ایران از مهمترین مسائلی است که به اعتقاد ما راه گذار از دیکتاتوری به دمکراسی و آزادی را هموار می کند و دلیل توجه شهروند به مسائل مذکور نیزازهمین منظر است. و اما در مورد مترجم ترک زبان همانگونه که پیش از این توضیح داده ایم در حال حاضر به دلیل کمبود امکانات این امر برایمان مقدور نیست. همانطور که می دانید یکی از همکاران ما خانم لیلا مجتهدی ترک هستند و از کوششگران بسیار فعال در این زمینه، اما ایشان در بخش اینترنت نیستند. اگر شهروند توانسته است ۲۱ سال بدون توقف به کارش ادامه دهد برای این بوده است که در آن همه وظایف و مسئولیت ها تعریف شده است و ما کوشیده ایم با همه کم بضاعتی مان تا جایی که می توانیم حرفه ای عمل کنیم. امیدواریم در آینده بتوانیم امکاناتمان را گسترش دهیم و در این زمینه هم برنامه ریزی اصولی بکنیم.
با تشکر از دوستان فعال در تشکیل انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران ) و به امید موفقیت در این قدم بسیار حیاتی و ضروری که برداشته اند.ضمنا ضمن تشکر از شهروند به خاطر انعکاس گاهگدار اخبار آذربایجان سوالی داشتم که آیا واقعا یک نفر در نشریه وزینتان پیدا نمی شود که ترکی بداند و نظرات ترکی را خوانده و در صورت مناسب بودن برای انتشار آنرا منتشر کند؟
Dear Babak,
Respectfully,
I am not even against of independence of Azerbaijan if Azaries wish it. but since my accommodation in Canada, I faced group that irrationally discuss and blame FARS, a nationally basically is not exist in Iran, since people are so mixed that can not be identified, for everything some of claims seem true and some untrue. insult Ferdosi, Iraian history, claimed that tourks governed Iran for 2000 years, while fars did not have any contribution in any positive matters.
Tabriz and area have little budget and so on.
at first I was only listening and thought because of their lost rights such as study in their mother language, because of jokes people making for them, we as non tourks must listen and have a sympathy, but after while I heard very repetitive weird subjects from different people usually educated in technical fields, but completely unaware about literature and history.
I learned about weblogs, writings all refer to wrong facts claimed by Barahani, such as wrong statistics of populations of tourks, at same time victimized tourks more than reality (at least we know they have politically were involved and claiming tourks
kind of I noticed that this is more than a just a try to get rights of using /educating mother language and raising mother culture. I noticed these weblogs are updating several times in a day, I asked myself these people do not have any other activities such as studying, working….? why most of them are not reflecting peoples real lives, why nerver reacting about Sakine ashtiani case, why never talks about everyday problems of azaries and why they use very cheep offensive words, why when somebody respond them about wrong facts and reasoning, they only insist and insult???
why all of sources ended to BARAHANI ? Why many things that they are saying is exactly like what Stalinist regime said about Aran ? why instead of talking about their Turkish literature , they only want to underestimates other people achievements, and so on.
You know what whenever I read their articles, I remember HEZEB TODEH and its propaganda.
I personally, was a fan of Barahani, because of his post modern writings. But I see the same approach of him in “RAZ HAY SARZAMIN MAN”:every body is very hopelessly bad black face with all possible guilt, or holy. and most of the characters are dark.
I am asking you dear Babak .
۱-What ‘s wrong with doing research about everything and things in depth? why do you prejudging before reading the both sides articles and facts?????
۲- Please answer me Why “South Azarbaejan” why not Iranian Azarbejan?????
۳- Why after publishing lots of paper showing populations of tourks, lors, balouch, kourds and so on again they are calming that have majority?????
Why Barahini, writers friends are so unhappy with him? May be us as normal people can not understand, what about them such as ….
من واقعا تعجب می کنم از این همه دگماتیسمی که بر ذهن و روان برخی از ما ایرانیان حاکم است. هوشین عزیز به راستی شما چه اصراری دارید که بگردید و سندسازی کنید تا ثابت کنید رضا براهنی و امثال او تجزیه طلب هستند. آنها در مصاحبه شان با شهروند خیلی مشخص می گویند تجزیه طلب نیستند بعد شما می روید با پیدا کردن چند لینک و مثله کردن مطالبی از این ور و آن ور سندسازی می کنید تا ثابت کنید که شما بیشتر و بهتر از آقای براهنی او را می شناسیداین کار شما بسیار غیرحرفه ای و غیر منصفانه است. فکر می کنید چند درصد از کسانی که کامنت شما را می خوانند این وقت و فراغت را دارند که به تمام این منابع رجوع کنند تا ببینند شما دارید سندسازی می کنید و یا واقعیت را می گویید؟ من نمی خواهم خدای ناکرده به شمایی که نمی شناسم اتهامی وارد کنم اما بعضی وقتها به افکاری چون شما برمی خورم نگران می شوم که نکند عامدا و عالما براهنی را که یکی از مفاخر فرهنگی ادبی ما ایرانیان است می خواهند دو دستی تحویل بیگانگان دهند تنها به دلیل این که او حقوق بشرانه فکر می کند و معترض است.
Mr. Amir Hoseein,
Respectfully, I read this article carefully as well other articles written by Dr. Barahani and other papers refer to him,and also Pan tourks weblogs that which proudly repeat , they are full of wrong statistics, lies and insults.
Please respond me the title of organization “South Azerbaijan”
Please kindly show me documents, fact showing tourks are majority in Iran?
For your information I heard from some of the closed friends of Barahani, famous Iranian writers, are very disappointed of him and his followers, because they believe he as a Shelbi knows and throw the stone to Halaj, unlike to his followers.
if you want to do some reading , please look at
۱- زبان مادری و سیاسی بازی
فرستاده شده: مارس ۱۲, ۲۰۱۰ توسط shahrbaraz در پانترکان, روزانه
http://shahrbaraz.wordpress.com/page/5/
۲-دروغ اندر دروغ
یکی از دروغهای بزرگ پانترکگرایان آن است که ترکان در ایران اکثریت دارند اما فارسهای ظالم به آنها ستم میکنند و آنان را از حقشان محروم کردهاند.
http://shahrbaraz.blogspot.com/search/label/%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D9%86?updated-max=2008-06-03T08%3A34%3A00-04%3A00&max-results=20
۳-ه پاسخی به برداشت های ِ آقای دکتر رضا براهنی در گفتاری از او در شماره ی ِ ۱۰۷۷ هفته نامه ی ِ شهروند به
مسألهی ِ آذربایجان یا مسألهسازی برای ِ آذربایجان؟!
نویسنده: دکتر جلیل دوستخواه
http://iranshenakht.blogspot.com/2006/07/2-6.html
۴-محمّد جلالی چیمه (م. سحر)
زبان فارسی ، باستان گرایی و هویّت ِ ایرانیان
در پاسخ تقریرات رضا براهنی
۵-
۴پانتورکیستها و آرزوی پارهپاره شدن ایرا
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/7657/—
دکتر امیرحسین خنجی
چند پرسش از ضیا صدرالاشرافی۶-
http://shahrbaraz.wordpress.com/page/5/
۵-PAN-TURANIANISM TAKES AIM AT AZERBAIJAN:
A Geopolitical Agenda
Dr. Kaveh Farrokh
http://www.rozanehmagazine.com/NoveDec05/aazariINDEX.HTML
۶-
رضا براهنی در صدای امریک
http://shahrbaraz.wordpress.com/page/5/
پانترکان و بدخوانی تاریخ طبری۷–
–http://shahrbaraz.blogspot.com/search/label/%D8%AA%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86?updated-max=2010-10-23T06%3A11%3A00-04%3A00&max-results=20
۸-پانترکان و دشمنی با زبان پارسی
http://shahrbaraz.blogspot.com/search/label/%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D9%86
۹-روز زبان مادری
http://shahrbaraz.blogspot.com/search/label/%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D9%86
سایین براهنی بِی! لؤطفن سیز داها بوش وئرین!
۱۰-*) آقای براهنی ارجمند! لطفا شما دیگر کوتاه بیائید!
if u need more articles from both sides, please do not hesitate to ask.
http://www.iraneshomali.blogfa.com/
آقا یا خانم هوشین
آیا مصاحبه ای که با این افراد شده در مورد همین نام آذربایجان جنوبی خوانده ای؟ اگر نه بهتر است بخوانی بعد خط و نشان بکشی.
تو حتی همین خبر را هم درست نخوانده ای آنجا که می گوید:
“استاد براهنی با تأکید به نقش و پیشرو بودن جنبش های آذربایجان در برقراری دموکراسی در ایران و بین ملیت های مختلف ایران به انقلاب مشروطیت و حکومت فرقۀ دموکرات آذربایجان اشاره کرد و افزود امیدوارم که با صلح و صفا و با احترام به همدیگر بتوانیم با تأسیس این انجمن قدمی بزرگ در نیل به اهداف بزرگمان که همان دستیابی به حقوق انسانی، آزادی بیان و اندیشه، حق تحصیل به زبان مادری است، برسیم و شاهد تحقق آرمان های این حرکت در کشور خود ایران باشیم.”
او ایران را کشورش می نامد پس شرم بر شما که هر کس طلب حقش را می کند، او را تجزیه طلب می خوانید
https://shahrvand.com/?p=17479
خوانندگان عزیز شهروند
خواهش می کنیم به زبان فارسی یا انگلیسی نظر خود را بنویسید، چون متن به زبان فارسی است. متأسفانه ما ناچاریم نظرات ترکی را حذف کنیم زیرا متوجه محتوای آن نمی شویم و از داشتن مترجم ترکی زبان در حال حاضر به دلیل کمبود امکانات مالی معذوریم.
با سپاس
تبریک
تاسیس انچمن قلم آذربایجان جنوبی را به همه هموطنان آذربایجانیمان تبریک می گوییم.
با تقدیم احترامات
کریم اورمولو
دقت – منبع حیات و زندگانی خلق آذربایجان جنوبی (ایران) دریاچه اورمیه را محافظت کنیم.
shame on all of you joined to this group specially Reza Barahani.
first of all if you want the right of education in your mother language as other basic human rights, no problem at all, most of Iranian are agree with, but why you call yourself as South Azarbaejan ???
Second of all, please prof that majority of Iranian are from non Persian languages.I said Prove it not make a imaginary statics.
Third, if the Kurds understand using weapons only cause them losing support of others, start talking with other Iranians about their demands (unfortunately still many do not believe them), you guys started insult and lie as a weapon, soon you will see the result in context of other Iranian reactions. your decision only postpone acceptance of your demands.
I think everybody, specially writers and members of (Kanoon nevisandegahn Iran) should show the strong reaction.
Turkish rule in Iran has forever ended and Iranians got their land back.. it is true Azerbaijan was Turkified. Azerbaijan itself is an Iranian and not Turkish name. It would be good to give away Azerbaijan for the Kurdistan of Turkey, and also built strong Iranian alliance with Armenia, Kurds and etc.
http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg
Columbia University School of International and Public Affairs, Gulf 2000 Project web site.[3], the Iranian census of 2001 mentions that 68% speak Persian as first language[4] while he himself gives the folowing figures:
Persian, Luri 63.3%
Azeri and other Turkic languages 13%
Kurdish 7%
Gilaki 3.6%
Mazandarani 3%
Balochi 2.5%
Arabic 1.8%
Other languages include Georgian, Qashqai, Brahui, Raji, Minabi, Lari, Pashto, Turkomen, Armenian, Assyrians, as well as other Iranian languages (Talysh, Tatic, Raji, etc.)
See here:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-1.aspx