باید گفت گاهی زمان های زیادی ما بی انصافیم. یکی از آن زمان ها، وقتی است که می گوییم عاشق والدینمان هستیم اما در عمل، وظیفه خود را  در قبال آنان یا ندانسته و یا نمی توانیم انجام دهیم. خیلی از ما بر حسب دلایل گوناگون از آنها جدا شده و مهاجرت کرده ایم. در قالب گفتاری همیشه از آنان سپاسگزاریم، اما وادی عمل، دنیایی است که “فاصله”، گاه توان و گاه احساس عمیق ما را از آنچه باید باشیم دور کرده است. دور در مربعی به عرض بی توجهی، طول فراموشی و حجم ناتوانی..

***

در آستانه روز جهانی سالمندان هستیم. روز زنان و مردانی که خود را زمانی توانمند و صاحب نفوذ می دیدند. امروز از آن روزهاست که بسیاری از ما مناسبتش را ندانسته، در یادداشت هایمان جایی نداشته و یا در لابلای خبرهای داغ دیگر فراموشش کرده ایم.

برخی از ما گمان می کنیم در دنیای امروز، تنها بر بال رویدادهای خبری روز، پرواز کردن، نشانه آگاهی و رشد فکری ماست. صبح هر روز، اخبار را پیگیری، بر حسب نوع نگاه و طرز فکرمان، حوادث را ارزیابی و در طول روز با چگونگی آن بسته به روحیات و شرایط کاری مان برخورد می کنیم و بعضی معتقدیم در دنیایی پر از اتفاقات و حوادث گوناگون بهتر است به آنها توجه کرده و سالمندان در دنیای امروز، ماجرایی قوی و ضروری برای پرداختن نیستند به همین دلیل چنین روزی را، حتی در قلبمان درج نمی کنیم!

باید گفت همه ما سالمندانمان را دوست داریم. به آنان احترام می گذاریم، هر زمان که فرصت داشته باشیم تلفنی زده و مهربان و صمیمی جویای حالشان هستیم ولی آیا واقعا سالمندانمان را درک کرده ایم؟ آیا می دانیم که آنان به موازات بالا رفتن سن به نیازهای عاطفی بیشتری نیازمندند؟ برخی از سالمندان که تنها زندگی می کنند می گویند که دو بار در ماه با فرزندانشان تماس دارند و تمام روابط و گفتگوی آنها در صحبت های چند دقیقه ای با پستچی و یا مغازه دار خلاصه می شود. این در حالی است که توجه و برنامه ریزی برای آنها می تواند جلوی افسردگی و بروز بسیاری از حتی بیماری های جسمی آنان را بگیرد. طبعا سالمندان، در دوره ای که روانشناسان آن را دوره سوم زندگی نام می برند نیاز به امنیت روحی و جسمی داشته و باید مطمئن شوند در زمان نیاز، من و شما می توانیم پاسخگوی نیازهایشان باشیم.

سالمندان با افزایش سن با بیماری هایی چون پوکی استخوان، تصلب شرائین، یائسگی، آلزایمر، پارکینسون، کاهش قدرت بدنی و گاه سوء تغذیه روبرو هستند. همچنین سرطان هایی چون پروستات، روده، سینه، ریه و … می تواند آنان را مورد هدف قرار دهد. بنابراین بهتر است قبل از اینکه به چنین دورانی برسیم برای وضعیت مالی خود برنامه ریزی کنیم. بیمه مانند بسیاری از ابزارها نمی تواند بخش عاطفی نیازهای زمان کهولت را برطرف کند. اما وسیله ای است که توان ادعای مهیا کردن شرایط خوب مالی را در این دوران دارد. برای شما عزیزان در چنین روزی شعار زیبای”زندگی زیباست” را به تنهایی نداریم. تاکیدی در کنار آن را لازم می دانیم، چرا که معتقدیم زندگی برای زیبا دیده شدن نیازمند پارامترهای گوناگونی است. رضایت و استقلال دوران سالمندی منوط به درآمد مطلوب مالی است که بیمه در این قسمت، بازوان قدرتمند ایجاد چنین شرایطی است.

بیمه ناتوانی جسمی و از کارافتادگی/ مراقبت ویژه و پس انداز بازنشستگی، از ابزارهایی هستند که به راحتی می توانند آرامش آینده ما را تامین کنند. روز سالمندی ما آنقدرها که دور می بینیم با ما فاصله ندارد. اگر به اندازه آنچه پشت سرمان بوده فکر کنیم سرعت روبرو شدن با فردا را حس می کنیم. بیائیم زندگی را بر حسب زمانی که پیش رو داریم سازمان دهی کنیم.

 

*محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و سرمایه گذاری و عضو رسمی انجمن Advocis  به شماره ثبت: ۲۰۶۵۸۱۷ مشاورین متخصص بیمه و امور مالی کانادا است.

www.insufin.ca

www.youtube.com/ sherkatbime