شماره ۱۱۸۹
هزاره جدید شاهد یک همه گیری (اپیدمی) مدرن غیرمنتظره ای به نام «سندرم متابولیک» است که پیامدهای وحشتناک آن سلامتی تمامی انسانها را در سراسر جهان به مخاطره افکنده است. سندرم متابولیک نشانگر افزایش شیوع بیماری دیابت نوع ۲ (بیماری قند) همراه با چاقی مفرط است. این سندرم به دنبال تغییر در عواملی مانند عادات و رفتار بشری، نوع تغذیه و شیوه زندگی کم تحرک به وجود میآید. میزان شیوع چاقی و بیماری دیابت نوع دو در امریکا و کشورهای در حال توسعه مانند چین و هند به میزان قابل ملاحظه ای همه گیر شده است. از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۹۰، میزان شیوع دیابت نوع ۲ تا حد ۷۶۵% سیرصعودی داشته است. در سطح جهانی پیش بینی میشود که این رقم ۴۶% ارتقاء یابد ( از ۱۵۰ میلیون مورد در سال ۲۰۰۰ به ۲۲۱ میلیون در سال ۲۰۱۲). بیماری دیابت نوع ۲ که یک بیماری چند عاملی است، مکرراً با یک دسته از اختلالات دیگر همراه است که در واقع همان سندرم متابولیک است و شامل: چاقی، افزایش چربی خون (هایپرتریگلیسیردمیا)، اختلال تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین هستند. سندرم متابولیک که شامل: چاقی، مقاومت انسولین، افزایش چربی در خون و بیماری قلبی عروقی میباشند در ۵۰ -۲۵% جمعیت ایالات متحده دیده می شود. به دلیل اینکه سندرم متابولیک قویاً باعث ابتلاء زودرس به بیماریهای قلبی عروقی و مرگ و میر زودهنگام میشود، آگاه سازی مردم در مورد این اختلال و به دنبال آن افزایش مراقبتهای بالینی که منجر به پیشگیری از این اختلال می گردد به طور گسترده ای مورد توجه گرفته است. پیروی کردن از الگوها و فرهنگ تغذیه و رژیمهای غذایی غربی که عمدتا از عوامل اصلی افزایش میزان چاقی هستند، از عوامل اصلی افزایش شیوع مقاومت به انسولین در جامعه است.
مقاومت به انسولین اغلب با مواد مغذی (ریزمغذیها) موجود در رژیم غذایی ارتباط دارد. تغذیه عامل اساسی قابل کنترلی است که می تواند مستقیماً بر سلامتی فرد تأثیر بگذارد. بنابر این توجه اصلی مصرف کنندگان و تولید کنندگان غذاهای آماده بایستی بر پیشگیری بیماری از طریق تغذیه و کنترل وزن متمرکز گردد. رژیمهای غذایی غربی ـ که دسترسی به غذاهای پر کالری را بالا میبرند ـ به طور حتم در همه گیری سندرم متابولیک نقش مهمی ایفا میکنند. در گذشته نه چندان دور پزشکان و دانشمندان عامل تعیین کننده ی افزایش چربی بدن (چاقی) را انرژی دریافتی از چربی در رژیم غذایی
میدانستند. لذا بازار بزرگی برای محبوبیت و ترویج رژیمهای کم چرب به وجود آمده است. جالب اینکه، کاهش چربی مصرفی در رژیم غذایی رابطه ی مستقیمی با کاهش چاقی مفرط نداشته و در حقیقت روند یا گرایش متضادی را نیز پدید آورده است. مطمئناً رژیم های غذایی حاوی مقدار زیاد چربی های اشباع تا حدی باعث افزایش وزن، مقاومت به انسولین و بالا رفتن چربی خون در انسان و حیوان میشوند، ولی مطالعات نشان داده که تأکید برکاهش چربی، اهمیت قابل توجهی در رابطه با همه گیری چاقی ندارد. مهمتر اینکه، به نظر می رسد به جای پرداخت بیشتر به علل و عوامل ایجاد کننده سندرم متابولیک، تمرکز یک جانبه بر چربی رژیم غذایی فقط باعث سردرگمی گشته است. بنابراین اگر در این اختلالات متابولیکی، چربی، متهم نیست پس چه عاملی مقصر است؟ مدارک زیادی به روشنی نشان میدهند که بالا رفتن مصرف کربوهیدراتها بویژه قندهای تصفیه شده ای که فروکتوز بالایی دارند، می تواند حداقل یکی از عوامل بسیار مهم دخیل در این سندرم باشد.
در چند دهه گذشته، تغییری مهم ولی نه چندان با ارزش در رژیم غذایی صورت گرفته که آن افزایش قابل توجه مصرف فروکتوز است. مدارک به دست آمده از مطالعات اخیر همهگیرشناسی و بیوشیمیایی صریحاً پیشنهاد میکند که دریافت فروکتوز به مقدار زیاد، ممکن است یکی از عوامل ایجادکننده سندرم متابولیک باشد. تحقیقات اخیر بر روی کربوهیدرات ها گویای اینست که دریافت زیاد کربوهیدرات های تصفیه شده، ممکن است خطر ابتلا به مقاومت به انسولین را افزایش دهد. به علاوه، مطالعه بر روی حیوانات نشان داده است که مصرف رژیم های غذایی خاص با فروکتوز بالا منجر به اختلالات متابولیکی در حیوان شده که نتیجه ی آن افزایش وزن، بالارفتن چربی و پرفشاری خون بوده است.
فروکتوز ـ که بطور طبیعی در بسیاری از میوه ها یافت میشود ـ در حال حاضر به مقدار زیادی توسط انسان مصرف میشود که علت آن هم محبوبیت و راحتی استفاده از غذاهای آماده، مصرف نوشابه های گازدار و آب میوه های صنعتی حاوی ساکاروز( شکر معمولی که محتوی ۵۰% فروکتوز و ۵۰% گلوکز است) و یا شیره ی ذرت حاوی فروکتوز بالا می باشد( یک قوطی نوشابه معمولی محتوی ۲۵ گرم فروکتوز است). جالب اینکه، تقریباً ۲۵% افزایش مصرف سرانه فروکتوز در طول ۳۰ سال گذشته، به طور نزدیکی مصادف با ازدیاد شیوع چاقی و سندرم متابولیکی بوده است. نتیجه ی یک مطالعه درازمدت که بر روی ۵۰۰ کودک مدرسه ای انجام گرفته، نشان داد که مصرف هر نوشیدنی شیرین شده با شکر، «شاخص توده ی بدنی» را تا ۲۵/۰ کیلوگرم بر متر مربع بالا میبرد. به طور مشابه مطالعه روی موشهایی که به آب محتوی فروکتوز یا به نوشابه دسترسی داشتند، نشان داد که میزان بافت چربی زیر پوستی و بویژه ذخیره ی چربی کبدی در این حیوانات افزایش یافته است. مطالعه در حیوانات مختلفی چون سگها و در گونه معینی از موشها نشان داده است که رژیمهای غذایی حاوی درصد بالای فروکتوز باعث بروز اختلالاتی نظیر: مقاومت به انسولین، افزایش وزن، ازدیاد چربی خون، و پرفشاری خون میشوند. در حقیقت فروکتوز محرک مقاومت به انسولین در کلیه ی حیوانات آزمایشگاهی بوده است. مطالعات انسانی نیز نشان داده که مصرف فروکتوز با افزایش بافت چربی زیرپوست، مقاومت به انسولین و اختلال در چربی خون به دلیل تحریک کبد به ساخت چربی همراه بوده است. فروکتوز به آسانی از طریق روده کوچک جذب شده و به میزان زیادی به کبد حمل می شود. متابولیسم فروکتوز و گلوکز در کبد، تفاوت بسیاری با هم دارند. فروکتوز در کبد به وسیله ی
چند عمل بیوشیمیایی به سرعت به چربی تبدیل میشود. در حالی که تبدیل گلوکز به چربی به شدت کنترل شده است، ولی تبدیل فروکتوز به چربی به مقدار وسیعی بدون کنترل انجام میشود. ازاین رو به خاطر فقدان نظم و کنترل مشخص در این مسیر، دریافت زیاد فروکتوز میتواند منجر به ساخت مقادیر زیادی چربی (یا تری گلسیرید) شود. چربی موجود در کبد یا ذخیره گشته و یا به جریان خون حمل میشود که نتیجه ی آن بالا رفتن چربی خون و افزایش سطح کلسترول خون خواهد بود. این چربی نیز میتواند جذب بافت چربی زیر پوست گشته و موجب افزایش وزن و چاقی مفرط شود. البته لازم است توجه گردد که مقادیر نسبتاً کم فروکتوز طبیعی که از میوه ها فراهم میشود مشکلی ایجاد نمیکند (به طور کلی بین ۱۶-۱۵ گرم در روز برآورد میشود). نگرانی اصلی، مصرف مقادیر زیاد و صنعتی فروکتوز است (به طور میانگین ۸۰ گرم در روز) که از منابعی چون نوشابه ها، شیرینیجات، سریال ها و انواع غذاهای آماده دیگر فراهم می شود.
خلاصه اینکه، مدارک و شواهد فراوان و مفصلی وجود دارد که نشان می دهد دریافت زیاد فروکتوز از رژیم غذایی میتواند منجر به افزایش وزن و تعدادی از متابولیسم های غیر طبیعی گردد که مجموعاً به عنوان «پیش دیابت» یا «سندرم متابولیک» معرفی می شوند. متأسفانه، تعداد کمی از جامعه قادر به تشخیص این مشکل می باشند و آگاه سازی عمومی از عواقب دریافت فروکتوز زیاد در رژیم غذایی، نیازی فوری و اضطراری میباشد.
* دکتر خسرو عادلی استاد دانشگاه تورنتو است.
khosrow.adeli@sickkids.ca