سالشمار تاریخ جمهوری اسلامی ایران
این هفتمین شماره ی شهروند است که در آن به رویدادهای مهم تاریخ جمهوری اسلامی می پردازیم. از شماره ۱۳۵۸ آغاز کردیم مروری سالانه بر این ۳۳ سال حکومت جمهوری اسلامی و در این شماره به سال ۱۳۶۴ رسیدیم. برای سه سال اول با استفاده از آرشیو روزنامه های اطلاعات و کیهان توانستیم تقریبا به همه آنچه که در آن زمان ها در روزنامه ها منعکس می شد، اشاره کنیم. از سال ۶۱ ما ماندیم و اینترنت، ضمن اینکه بارها از خوانندگانمان تقاضا کردیم در این مسیر ما را همیاری کنند و اگر رویداد یا نکته ای باید گفته شود را یادآوری نمایند، یا خاطرات خودشان را از آن سالها برایمان بفرستند. این خاطره ها در همه زمینه ها می تواند باشد، از خانه و مدرسه گرفته تا جامعه و جنگ و زندان.
حاصل این است و می دانیم که کامل نیست.
جنگ ایران و عراق در سال ۶۴ همچنان ادامه دارد. جوانانمان در جبهه ها و زندان ها زخم برمی دارند و کشته می شوند و رهبران همچنان شعار می دهند “جنگ، جنگ، تا پیروزی”
در این سال همچنین وزرای خارجه ایران و عربستان برای بهبود روابط و رفع برخی ابهام های بین طرفین به تهران و ریاض سفر کردند. این دیدارها بدون نتیجه ماند و تشنج حاکم بر روابط دو کشور در سال ۱۳۶۵ تشدید شد، که نتیجه آن قطع مناسبات سیاسی دو کشور بود.
۱ فروردین ۶۴ ـ سرلشگر خلبان حسین خلعتبری مکرم از خلبانان برجسته نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در درگیری با هواپیمای عراقی در آسمان سقز درگذشت. او که زاده ی رامسر بود هنگام مرگ ۳۶ سال داشت.
۵ فروردین ۶۴ ـ بمباران و موشک باران شهرهای اراک، اصفهان، مهران، قزوین، سنندج، خرم آباد، کاشان، سلماس
۵ اردیبهشت ۶۴ ـ شورای امنیت سازمان ملل متحد، در دومین بیانیه خود، استفاده از سلاح شیمیایی را بر ضد نیروهای جمهوری اسلامی ایران تأیید کرد.
۹ خرداد ۶۴ ـ فریدون توللی، شاعر، پس از سالها بیماری قلبی در سن ۶۶ سالگی درگذشت. او متولد شیراز بود و در سال ۱۳۲۰ در رشته باستانشناسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. او پس از شهریور ۱۳۲۰ وارد فعالیتهای سیاسی شد و به نوشتن مقالات سیاسی در نشریات حزب توده و مجموعه سیاسی طنزآمیزی با نام «التفاصیل» پرداخت. توللی پس از کودتای ۲۸ مرداد از فعالیت های سیاسی دست شست و در کتابخانه دانشگاه پهلوی شیراز به کار مشغول شد. دفترهای شعر «رها»، «نافه» و «پویه» از کارهای اوست.
توللی با زبان فرانسه آشنایی داشت و اشعاری از شاعران فرانسهزبان را به فارسی برگردانده است.
۱۷ خرداد ۶۴ ـ در نماز جمعه روز قدس، آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت، که خطیب نماز جمعه بود، در سخنانی دعوت به سازش با صدام که از سوی برخی مجامع بین المللی مطرح شده بود را به شدت محکوم کرد. او گفت: مقصود اصلی صدام این است که مردم را خسته کند. می خواهد کاری کند که مردم از جنگ و ادامه جنگ پشیمان و خسته شوند، اما بسیار بسیار کور خوانده است.
خامنه ای با اشاره به وقایع تاریخی صدر اسلام، نظیر جنگ های احزاب، خندق و خیبر و هجوم تمامی عالم کفر علیه مسلمین اشاره کرد که در آن زمان هم خداوند به مومنین وعده داد که پیروز می شوند.
در همان روز، انجمن ها و تشکل های بسیار از پیشنهاد آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس در نماز جمعه، مبنی بر راهپیمایی در حمایت از ادامه جنگ تا پیروزی حمایت کردند و در پیام های جداگانه ای این پیشنهاد را لبیک گفتند.
فردای نماز جمعه، مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر، در مصاحبه در پرسش خبرنگاری در مورد نظر وی در خصوص مواضع آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی می گوید: برداشت من به عنوان یک خدمتگزار کوچک ملت این است که جوی که الان در جامعه ما وجود دارد، جو حمایت از اصول انقلابی است، جوی نیست که متوجه رفاه طلبی، سازش کاری و حقارت باشد.. طبیعی است که ملت به پیام خون شهیدانشان خشنود هستند و تا آخر بر سر این موضوع خواهند ایستاد.
تیر۶۴ ـ ارائه طرحهای مختلف مبارزه با بدحجابی همچنان ادامه یافت و به اهل فساد و فحشا و منکرات اخطار داده شد که در صورت ادامه، از کلیه منافع و مصالح از جمله استخدام در ادارات و مراکز دولتی محروم میشوند.
۹ تیر۶۴ ـ قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاست جمهوری تصویب شد. به موجب این قانون ترکیب هیئتهای نظارت بر انتخابات اعلام شده است: شورای نگهبان قبل از شروع انتخابات، دو نفر از اعضای خود و پنج نفر از افراد مسلمان و مطلع و مورد اعتماد دارای حُسن سابقه را با اکثریت مطلق آرای اعضای شورای نگهبان به عنوان هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری و سه نفر به عنوان عضو علیالبدل انتخاب و به وزرات کشور معرفی مینماید.
٢۵ تیر۶۴ ـ”عصر مجلس خبرگان جلسه داشت. طرح تعیین آقای منتظری به عنوان جانشین امام با حدود پنجاه امضاء تقدیم شد ولی بررسی آن به جلسه آینده موکول گردید.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی، ص۱۹۱)
٢٧ تیر ۶۴ ـ “مجلس خبرگان صبح و عصر جلسه داشت. رهبریت آقای منتظری در دستور بود و کسی جرأت مخالفت صریح را نداشت و یا مخالف صریح نبود. عده ای به عنوان اینکه اقدام با عجله است و باعث اتهام و حرف مخالفان می شود، می گفتند به عنوان تحقیق درباره بقیه افراد مورد احتمال تأخیر بیاندازیم. این طرح را حدود پنجاه نفر [از نمایندگان مجلس خبرگان] امضاء کرده بودند و بیشتر آیت الله خامنه ای اصرار بر اتمام کار می کردند. بالاخره در آخر وقت چون هنوز عده ای برای صحبت وقت داشتند، با پیشنهاد آقای مشکینی قرار شد ظرف دو سه ماه آینده اجلاسیه ای داشته باشیم و پنج نفر به عنوان تحقیق معین شدند.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
۶ مرداد ۶۴ ـ سرلشگر مسعود منفرد نیاکی فرمانده لشگر۹۲زرهی ارتش جمهوری اسلامی در زمان جنگ ایران و عراق حین شرکت در رزمایش لشگر ۵۸ تکاور ذوالفقار در سن ۵۶ سالگی کشته شد.
۲۵ مرداد۶۴ ـ چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد. در این انتخابات شورای نگهبان از میان ۵۰ نفر نامزد انتخاباتی تنها صلاحیت ۳ نفر را تایید کرد. عسگراولادی از حزب موتلفه اسلامی، فرزند آیت الله کاشانی و خامنه ای از حزب جمهوری اسلامی مورد تایید قرار گرفت. رد صلاحیت مهندس بازرگان برای جلوگیری از رقابت با علی خامنهای منجر به آن شد که برخی مراجع از جمله سید محمدکاظم شریعتمداری، سید شهابالدین مرعشی نجفی و محمدصادق روحانی انتخابات را تحریم کردند.
در نهایت با وجود اعتراضات انجام شده توسط مراجع و سیاسیون این انتخابات با حضور سیدعلی خامنهای، حبیبالله عسگراولادی و سید محمود کاشانی برگزار شد و سیدعلی خامنهای با کسب ۱۲ میلیون و ۲۰۵ هزار و ۱۲ رای (۸۵٪) از مجموع ۱۴ میلیون و ۲۳۸ هزار و ۵۸۷ نفر برای دومین بار به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد.
در این انتخابات محمود مصطفوی کاشانی یک میلیون و ۳۹۷ هزار و ۵۴۸ رای رتبه دوم و حبیب الله عسگر اولادی مسلمان با ۲۷۶ هزار و ۵۰۲ رای رتبه سوم را کسب کردند.
خامنهای در دوره دوم ریاست جمهوری خود به شدت مخالف ادامه نخستوزیری موسوی بود ولی با اصرار خمینی مجبور به معرفی دوباره او شد. خمینی، به دلیل گزارش محسن رضایی معتقد بود که کنار گذاشتن موسوی لطمه ی جدی به روحیه ی سربازان ایرانی در جنگ ایران و عراق خواهد زد و در پاسخ به ناطق نوری که تعدادی از روحانیون بلندپایه را برای مذاکره واسطه کرده بود، گفت: «انتخاب غیر از ایشان، خیانت به اسلام است.» و به همین دلیل خامنهای در مذاکرات بعدی با ناطق نوری گفت: «حجت بر من تمام شد.» و موسوی را برای نخستوزیری معرفی کرد. نهایتاً در جلسه ی رأی اعتماد به موسوی ۹۹ نماینده (از ۲۷۰ نماینده مجلس) به او رأی عدم اعتماد دادند و پس از آن مخالفان موسوی به ضدیت با ولایت فقیه متهم میشدند.
١٨ مهر ۶۴ ـ “جلسه هیأت رئیسه [ مجلس] خبرگان داشتیم. برنامه اجلاسیه بعد را تعیین کردیم و قرار شد کمیسیون، گزارشی در تایید رهبری آقای منتظری تهیه کنند.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
۸ شهریور ۶۴ ـ سیدغلامرضا روحانی شاعر طنز پرداز در سن ۸۸ سالگی درگذشت. تخلص اشعار طنزش “اجنه” بود.
۴ آبان ۶۴ ـ یحیی آرینپور، متولد ۱۲۸۶ تبریز، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ادبیات ایران درگذشت. اثر مهم او “از صبا تا نیما” است که در آن سیر تحول ادب پارسی، به ویژه در عرصه شعر را بررسی کرده است.
١۴ آبان ۶۴ ـ”آقای محمدی گیلانی به دفترم آمد و پیام امام را درباره برنامه مجلس خبرگان آورد و برای مسکن خودش استمداد نمود و گفت که امام با انتخاب آقای منتظری [ برای جانشینی رهبر] موافق نیستند….شب خدمت امام رفتم و راجع به پیام ایشان در مورد مجلس خبرگان مذاکره کردیم. نگرانند که تعیین آیت الله منتظری به عنوان رهبر آینده، باعث عداوت و کارشکنی رقبای دیگر شود. باید با احتیاط و مراعات جوانب کار عمل شود. (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
١٧ آبان ۶۴ ـ “عصر احمد آقا آمد و راجع به برنامه مجلس خبرگان در خصوص رهبری آقای منتظری و نظر امام مذاکره کردیم.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
١٨ آبان ۶۴ ـ “بعد از نماز صبح به مجلس رفتم. ساعت هفت و نیم، جلسه هیأت رئیسه مجلس خبرگان تشکیل شد.سپس به تالار رفتیم. جلسه رسمی ساعت هشت و نیم تشکیل شد. آقای مشکینی مختصری صحبت کردند و سپس نامه آقای منتظری را خواندند که با تشکر از خبرگان خواسته بودند که از انتخاب ایشان به عنوان جانشین امام در زمان حیات امام منصرف شویم. بحث ها شروع شد. احمدآقا اطلاع داد که امام به آقای محمدی [ گیلانی] گفته اند موضوع پیام را پیگیری نکنند. هم در جلسه صبح و هم در جلسه عصر در این باره بحث کردیم و در تنفس ها به مشورت پرداختیم و سرانجام بعداز نماز مغرب با بیش از دو سوم حضار تصویب شد که آیت الله منتظری، مصداق صدر اصل ١٠٧ قانون اساسی هستند؛ یعنی از طرف مردم به مرجعیت و رهبری برای بعد از امام پذیرفته شد ه اند.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
١٩ آبان ۶۴ ـ “در جلسه مجلس خبرگان متن عبارت رهبری آیت الله منتظری مطرح بود. بالاخره پس از بحث زیاد، پیشنهاد آیت الله خامنه ای با اصلاحات جزئی به تصویب رسید. ایشان به عنوان منتخب مردم برای جانشینی امام و مورد تأیید مجلس خبرگان معرفی شدند. قرار شد متن مصوبه به امضای همه اعضای مجلس برسد.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
٢٠ آبان ۶۴ ـ “همراه با نمایندگان مجلس خبرگان خدمت امام رسیدیم. آقای مشکینی صحبت کرد و از نواقص کار حوزه علمیه قم، وجود طلاب ضد انقلاب و شیوع روحیه های غیر مخلصانه و … گفت ولی امام گفتند که حوزه قوی است و نباید منفی بافی کرد. دفتر امام خبر را خیلی مختصر به رسانه ها دادند… راجع به انتخاب آقای منتظری، آقای مشکینی با اشاره گفت و امام چیزی نگفتند و به خاطر جلوگیری از تحریک علما به رسانه ها هم ندادیم. (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی، ص۳۱۸)
۲ آذر ۶۴ ـ غلامحسین ساعِدی معروف به “گوهرمراد” متولد ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایرانی است. ساعدی کار خود را با روزنامهنگاری آغاز کرد. اولین دستگیری و زندان او چند ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. این دستگیری ها تا زمانی که در ایران بود، بارها تکرار شد. ساعدی پزشک اعصاب و روان بود و بیماران بسیاری را بدون گرفتن حق ویزیت معاینه می کرد.
ساعدی با نمایشنامه هایی چون چوب به دست های ورزیل، آی با کلاه! آی بی کلاه، و چندین نمایشنامه دیگر وارد دنیای تئاتر شد و به همراه بهرام بیضایی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان، اکبر رادی، اسماعیل خلج و … تئاتر ایران را در سال های ۴۰-۵۰ دگرگون کرد. پس از ۱۳۵۷ مجبور شد ایران را ترک کرده و در فرانسه اقامت کند. او ۲ آذر ۱۳۶۴ در سن ۵۰ سالگی در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپرده شد.
٣ آذر ۶۴ ـ “خبر رهبری آقای منتظری که در جلسه خبرگان تصویب شد به وسیله روزنامه ها تیتر شده و در رسانه های جهانی مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفته است.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
۴ آذر ۶۴ ـ “از حاج احمدآقا نظر امام را در خصوص سرو صداهایی که پیرامون رهبری آیت الله منتظری در رسانه های جمعی جهان به وجود آمده است خواستم ایشان گفتند امام با توضیح و جا انداختن موافقند.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
٧ آذر ۶۴ ـ “پس از مصاحبه من درباره رهبری آیت الله منتظری تردیدها و تشکیک ها آرام گرفته و به تحلیل در ستایش از اقدامات احتیاطی ما و تثبیت نظام گرائیده است.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
١۵ آذر ۶۴ ـ “به دفتر امام گفتم، وقت ملاقات زودتر به آقای ری شهری بدهند که درباره مخالفت هایی که با قائم مقامی رهبری آیت الله منتظری می شود، مشورت کنند.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
١٧ آذر ۶۴ ـ “شب آقای ری شهری [وزیر اطلاعات] به منزل آمد و گزارش پیشرفت شناسایی تیم مامور ترور من و آقای خامنه ای و آقای [محسن] رضایی را داد. به نظر می رسد به زودی جمع زیادی از عمال عراق بازداشت خواهند شد. در مورد آقای (آیت الله) سید صادق روحانی که با قائم مقامی رهبری آیت الله منتظری مخالفت کرده، تصمیم به تعقیب محدود او گرفته اند. گفتم صلاح نیست.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی، ص۳۴۶)
۱۹ آذر ۶۴ ـ تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی. ستاد انقلاب فرهنگی که با فرمان آیت الله خمینی تشکیل شده بود، برای مبارزه با گروه های سیاسی و پاکسازی دانشگاه از دانشجویان و استادان مبارز، دانشگاه ها را بست. پس از بازگشایی دانشگاه ها، فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی ادامه یافت و در ۱۹ آذر ۱۳۶۴، خمینی، رؤسای سه قوه و تعداد دیگری را به اعضای آن افزود و بدین شکل ستاد انقلاب فرهنگی با ترکیب جدید خود، تحت عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت خود را آغاز کرد. از جمله وظایف مصوب این شورا تدوین اصول سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در تعیین اهداف و جهت برنامههای فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و علمی، تصویب ضوابط تأسیس مؤسسهها، مراکز علمی و …، تدوین ضوابط برای گزینش استادان و معلمان دانشگاهها و مراکز آموزشی، تأیید نامزدهایی که وزیر فرهنگ و آموزش عالی به عنوان رییس دانشگاهها پیشنهاد میکند ، نظارت بر امور کتابهای درسی و …
١٧ دی ۶۴ ـ “شورای مرکزی [ جامعه] روحانیت مبارز تهران جلسه داشت. قرار شد که در اعلامیه ای نیابت رهبری آیت الله منتظری را تأیید و پیشنهاد کنیم در برنامه تظاهرات سالگرد انقلاب گنجانده شود.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
٢٢ دی ۶۴ ـ “عصر آقای ملک پور نماینده زردتشتیان در مجلس آمد. گزارش سفرش به آمریکا را داد. با پیشنهاد خودش برای پیدا کردن اسلحه رفته و دست خالی برگشته بود. از حساسیت آمریکایی ها در مورد امام، آیت الله منتظری، من و [ موسوی] خوئینی ها می گفت.” (کتاب امید و دلواپسی، هاشمی رفسنجانی)
۱ اسفند ۶۴ ـ حمله جنگنده های عراقی به هواپیمای مسافری ایران به کشته شدن آیت الله محلاتی نماینده آیت الله خمینی در سپاه پاسداران و جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران انجامید.
۵ اسفند ۶۴ ـ تشکیل جلسه شورای امنیت و تصویب قطعنامه ۵۸۲، درباره آتش بس فوری و قطع جنگ دریایی و هوایی و زمینی، بازگشت به مرزهای بینالمللی، مبادله اسرای جنگ، منع استفاده از سلاحهای شیمیایی، توجه طرفین به میانجیگری.
۸ اسفند ۶۴ ـ غلامحسین بنان، خواننده، در سن ۷۴ سالگی درگذشت. او از سالهای ۱۳۲۱ تا دهه ۵۰ در زمینه موسیقی ملی ایران فعالیت داشت و عضو شورای موسیقی رادیو، استاد آواز هنرستان موسیقی تهران و بنیانگذار انجمن موسیقی ایران بود.
۱۸ اسفند ۶۴ ـ سید حسن قاضی طباطبایی، مورخ و مصحح ایرانی و استاد دانشگاه تبریز در سن ۶۹ سالگی درگذشت.
۲۲ اسفند ۶۴ ـ تصویب قانون مطبوعات. این قانون مشتمل بر ۳۶ ماده و ۲۳ تبصره بود.
از دیگر درگذشتگان سال ۶۴:
ـ آرامائیس آقامالیان کارگردان سینما، از ۱۳۲۶ فعالیت خود را در تئاتر آغاز کرد و به اتفاق ساموئل خاچیکیان، ژوزف واعظیان و آرمان با تروپ تئاتر ارامنه همکاری کرد. او فارغ التحصیل رشته کارگردانی تئاتر از برلین بود. او به هنگام مرگ ۷۵ سال داشت.
ـ ارتشبد بهرام آریانا، از سران نظامی دوران پهلوی بود. نام اصلی او «حسین نخعی» بود که به خاطر گرایش های باستانی دو بار تغییر نام داد. او در ایران و فرانسه تحصیل کرد. دکترای خود را در دانشگاه سوربن به پایان رساند. آریانا پس از سرکوب شورش عشایر جنوب در سال ۱۳۴۲ و نشر کتابچه ای در این باره در سال ۱۳۴۳ به درجه ارتشبدی رسید. او پس از انقلاب به فرانسه گریخت و در سن ۷۹ سالگی در پاریس درگذشت.
ـ علی امیرخیزی از انقلابیون دوران مشروطه، نویسنده و فعال سیاسی، عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در سن هشتاد سالگی در مسکو درگذشت.
او با شیخ محمد خیابانی و حیدرعمو اوغلی همکاری داشت. بارها به زندان افتاد. در سال ۱۳۰۲ در کنار لاهوتی در قیام مردم تبریز شرکت کرد. بعدها در تبریز اتحادیه معلمین را بنیانگذاری کرد و سپس برای پیوستن به حزب اجتماعیون راهی تهران شد. پس از سقوط رژیم رضاخان، امیرخیزی در برپائی حزب توده ایران نقش داشت. پس از ممنوعیت و یورش به حزب توده ایران و پیگردهای خونین متعاقب آن به اتحاد شوروی رفت. از وی کتب و مقالات زیادی درباره انقلاب مشروطه ایران باقی مانده است.
ـ حسن نیرزاده نوری از آموزگاران سرشناس ایران بود. پدرش، دکتر غلامحسین نیرزاده سردبیر روزنامه غربال، بود. در سال ۱۳۳۲ آموزگاری را آغاز کرد و در مدارس نیکان و علوی مشغول تدریس شد.
در سالهای اول پیروزی انقلاب ۵۷ کلاس درس وی با نام «بروبچه های پشت پنجره» در برنامه کودک شبکه یک سیما پخش میشد و طرفداران بسیاری داشت. برنامهای که مخاطبان باسواد و بزرگسال را هم شیفته خود کرده بود.