پنجشنبه هفته گذشته، ۲۲ دسامبر، نشست سران کشورهای عضو اتحادیه شورای همکاری خلیج فارس برگزار و در پایان این نشست بیانیه ای منتشرکرد. در این بیانیه با لحنی بی سابقه از “مداخله جمهوری اسلامی” در امور کشورهای منطقه انتقاد و از اقدام برای نفاق افکنیو برانگیختن نزاع فرقه ای در میان شهروندان این کشورها ابراز نگرانی عمیق شده است.  سران شرکت کننده در نشست از جمهوری اسلامی خواستند تا «به این گونه سیاست ها و روش ها پایان دهد و به جای آن سیاست حسن همجواری و احترام متقابل و همچنین تبعیت از منشورهای بین المللی را در پیش گیرد و در امور داخلی سایرکشورها مداخله نکند». 

از لحن تند بیانیه چنین برمی آید که بیشتر جنبه هشدار و اخطار دارد تا پند و نصیحت، زیرا سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، بهتر از سران بقیه کشورهای دنیا می دانند که سرشت حکومت اسلامی با دست درازی به حقوق دیگران ـ اعم از مردم خود یا کشورهای دیگر ـ آمیخته است و پند و نصیحت هرگز نمی تواند بر این سرشت غلبه کند.  در واکنش به این بیانیه، حکومت پلید آخوندی به شیوه مالوف خود دست پیش گرفتن برای پس نیفتادن ـ توسل جست. رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی، بیانیه شورای همکاری خلیج فارس را مردود دانست و گفت: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اصول حسن همجواری، احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها و پاسخگویی صحیح به مطالبات مشروع مردم در منطقه مبتنی است.  برخوردهای خشونت آمیز و سرکوب نظامی ملت ها نه تنها به حل مشکلات این کشورها کمکی نمی کند، بلکه موجب گسترش بی ثباتی و ناامنی در سراسر منطقه می شود.

تظاهرات علیه بشار اسد در سوریه

 شنیدن “پاسخگویی صحیح به مطالبات مشروع مردم” و نفی “برخوردهای خشونت آمیز و سرکوب نظامی ملت” از زبان سخنگوی حکومتی که در دو سال و نیم گذشته رکورد تجاوز و کشتار و سرکوب جنایتکارانه ملت خود را شکسته و اصولا مردم خود را صاحب حقی در زمینه “مطالبات مشروع” نمی داند تا خود را موظف به پاسخگویی صحیح به آنها بداند، به راستی شگفت انگیز و مبهوت کننده است و انسان درمی ماند که در برابر این همه بی شرمی چه واکنشی نشان دهد.

 از این شگفت انگیزتر، ادعای عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر درحالی است که حکایت انواع دخالت های متنوع آشکار و پنهان آن در سوریه، اعم از ارسال اسلحه، اعزام تک تیرانداز، لباس شخصی و کارشناس، کمک های گشاده دستانه مالی از جیب مردم ایران و… به قول سعدی “داستانی ست که بر هر سربازاری هست” و مردم شجاع و مقاوم سوریه تاکنون بارها و بارها به شکل های گوناگون شامل حمل پلاکارد، آتش زدن عکس سیدعلی خامنه ای و پرچم و اسکناس جمهوری اسلامی و سردادن شعارهایی مانند “لاحزب الله، لاایران” به آنها اعتراض کرده اند.

از دیدگاه حکومت آخوندی، دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، حتی اگر با مجوز مجامع بین المللی باشد کاری است که امریکا، اروپا و اسراییل می کنند و فرستادن اسلحه و ابزار سرکوب، نیروی انسانی سرکوبگر، کمک مالی و… برای سوریه، حزب الله لبنان و حماس اسمش نه مداخله بلکه “کمک” به “جبهه مقاومت” است هرچند که مردم سوریه، دولت لبنان و حکومت خودگردان فلسطین با آنها موافق نباشند! 

این نوع نگاه کج و معوج به همزیستی منطقه ای و جهانی ناگزیر به طراحی و اجرای سیاست خارجی کج و معوج تر و ناکارآمدی که شاهد آنیم می رسد و در نهایت هم به ورشکستگی به تقصیر و آبروباختگی می انجامد.  سیاست خارجی کج و معوج و نامفهومی که نه خود زبان و منطق حاکم بر روابط بین المللی را می داند و درک می کند، و نه کشورهای دیگر زبان آلوده به دروغگویی و ریاکاری آن را می فهمند و اگرهم بفهمند باور نمی کنند.

 بیش از ۹ ماه از آغاز تظاهرات اعتراضی مردم سوریه برای برکناری نظام خودکامه بشار اسد می گذرد.  با توجه به مدت زمان اعتراضات در کشورهای دیگر ـ تونس ۳۰ روز، مصر ۱۸ روز و لیبی حدود ۷ ماه ـ تا سقوط دیکتاتورهای آنها، دلیل عمده ای که می توان برای به درازا کشیده شدن اعتراضات پرکشتار و تلفات در سوریه تصورکرد، حمایت همه جانبه حکومت اسلامی از نظام جنایتکار بشار اسد است.  نابجا و گزافه گویی نیست اگر گفته شود که این دست خونین حکومت اسلامی است که درسوریه کشتار می کند و از کشته پشته می سازد.

 در این رویکرد، حکومت آخوندی طبعا برای عملکرد خود توجیه هایی نیز دارد که به دلیل آلودگی به توهم و بریدگی از واقعیت ها بی شباهت به “شتر درخواب بیند پنبه دانه” نیست.  خواب تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه، تاسیس خلافت اسلامی و حتی حکومت جهانی اسلام را می بیند.  در یکی از این تحلیل و توجیه های آلوده به توهم که درتاریخ ۲۲ آذرماه در تارنمای حکومتی “تابناک” باعنوان “تحولات سوریه و راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی” منتشر شده، نویسنده پس از شرح سه نوع دیدگاه متفاوت درباره سوریه: ـ دیدگاه حقوق بشری، دیدگاه صرفا ایدئولوژیک و دیدگاه ژئوپولیتیکی و استراتژیکی ـ چنین نتیجه می گیرد که: «تحولات اخیر درکشورهای عربی و سقوط دیکتاتورهای دست نشانده و هم پیمان غرب و روی کارآمدن حکومت های اسلامگرا در این کشورها، موقعیت برتر جمهوری اسلامی را تحکیم بخشیده و سقوط حکومت سوریه به ویژه با دخالت خارجی معادلات را به نفع رقبای منطقه ای و مخالفان فرامنطقه ای جمهوری اسلامی متحول خواهد ساخت.  بنابراین، راهبرد جمهوری اسلامی باید مبتنی بر حفظ موقعیت کنونی سوریه باشد».

 منظور از “حفظ موقعیت کنونی سوریه” تداوم کشتار و جنایت های روزمره ای است که تاکنون به بهای جان حدود ۶۰۰۰ نفر تمام شده است.  “موقعیت”ی که برای برهم زدن آن، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل در تاریخ ۱۵ دسامبر “به نام انسانیت و بشریت” از قدرت های جهانی می خواهد که دست به اقدام زده و کشتار مخالفان و معترضان در سوریه را متوقف کنند.  بان کی مون می گوید که گزارش کامل و به روز شده ای از وضعیت نقض حقوق بشر و کشتار مردم غیرنظامی به اعضای شورای امنیت سازمان ملل فرستاده و از این شورا خواسته جرائمی که به احتمال زیاد می توان جنایت علیه بشریت نامید را محکوم کرده و برای جلوگیری از آن کاری انجام دهند.

ناوی پیلای، کمیسرحقوق بشر سازمان ملل نیز در آخرین گزارش خود درخواست کرد پرونده کشتارها در سوریه به دادگاه کیفری بین المللی ارجاع شود.

اتحادیه عرب از نهادهایی بود که ازچند هفته پیش کوشید با ارائه طرحی شامل اعزام ناظران اتحادیه به سوریه و نظارت بر عملکرد حکومت سوریه و مخالفان معترض جلوی ادامه این کشتار ضد بشری را بگیرد.  حکومت سوریه در ابتدا نسبت به این طرح و اخطارهای مکرر اتحادیه عرب بی اعتنایی نشان داد و پس از تکرار هشدارها و تهدید به ارجاع مسئله به شورای امنیت سازمان ملل، هفته گذشته این طرح و ناظران اتحادیه عرب را پذیرفت.  اما… 

… به گزارش خبرگزاری رویترز: «در ساعات پایانی شامگاه دوشنبه ۲۶ دسامبر، حدود ۵۰ تن از ناظران خارجی به همراه ده تن از مقامات اتحادیه عرب وارد سوریه شدند تا وضعیت این کشور را از نزدیک بررسی کنند.  ناظران خارجی می بایست بتوانند طبق برنامه در هر منطقه ای در سوریه که مایل باشند سفرکنند».

 ولی راهبرد جمهوری اسلامی که “حفظ موقعیت کنونی سوریه” است چنین چیزی را برنمی تابد.  به گزارش رادیو فرانسه: «تنها در روز دوشنبه ۲۶ دسامبر، درسرکوب مردم شهر حمص ۳۴ نفر جان خود را از دست دادند.  با این حال روز سه شنبه ۲۷ دسامبر، حدود ۳۰ هزار نفر از مردم این شهر، همزمان با ورود هیئت ناظران اتحادیه عرب به خیابان ها آمدند و خواهان برکناری بشار اسد شدند».

“العربیه” نیز گزارش داد که ساعتی پس از ورود هیئت اتحادیه عرب به حمص، رییس شورای ملی سوریه اعلام داشت که نیروهای امنیتی رژیم بشار اسد، به ناظران اتحادیه عرب اجازه نمی دهند از هتل محل اقامت خود در حمص خارج شده و از مناطق مختلف شهر دیدن نمایند. 

آیا اتحاد نامقدس دروغگویی و ریاکاری با بی پروایی در کشتار و جنایت خواهد توانست “به حفظ موقعیت کنونی در سوریه” بینجامد و مردم شریف و شجاع سوریه را از دستیابی به خواسته شان که آزادی و دموکراسی است بازدارد؟ به نظر من پاسخ منفی است و بسیار بعید است که بجز حکومت اسلامی کسی بخواهد روی این اسب مرده شرط بندی کند!

 

 * شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی و ساکن مونتریال کانادا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8 (at)gmail(dot)com