معاون سیاسی سپاه پاسداران: به رهبری گفته شده بود مردم دیگر او را نمی خواهند
پس لرزه های حرکت بزرگ مردمی پس از انتخابات همچنان در همه ی ارکان حکومت ایران هست. هنگام که سردارعلی اشرف نوری معاون سیاسی سپاه پاسداران در نشست “حماسه ی نهم دی” (همان لشکرکشی رژیم برای نجات از سرنگونی) می گوید:“به رهبری گفته شده بود مردم دیگر او را نمی خواهند و جام زهر را بنوشد ….”، شایعات دیگر مانند آن که هواپیمای خامنه ای در فرودگاه آماده پرواز به سوریه بود را چندان نادرست نمی توان شمرد.
از روزی که مجلس اول جمهوری اسلامی به عدم کفایت بنی صدر رای داد، تا امروز که حکومت هشت مجلس و ۱۰ دولت را تجربه کرده است، روزی نبوده است که گردانندگان رژیم رفتاری نکنند که نتیجه آن به زیان ایران در نهایت رقم نخورده باشد، و این روزها ماجرای تحریم بانک مرکزی ایران از همین مقوله هاست که رژیم ناکارآمد به لحاظ سیاسی و اقتصادی درک درستی از پیامدهای آن ندارد و یا اگر دارد، منفعت ملی ایران و ایرانیان برایش اهمیت ندارد که رئیس بانک مرکزی اش در کمال نادانی مدعی می شود اقدام دولت امریکا عملی خنده دار است و اثری در اقتصاد ایران ندارد.
آقای بهمنی یا نمی داند اقتصاد چیست، و یا معنای کلمه “اثر” را بلد نیست. به گمان من تحریم بانک مرکزی به ارزانی بیشتر نفت ایران خواهد انجامید که این اتفاق فشار افزون تری را به کسری کنونی بودجه دولت ایران که حدود ۱۵هزار میلیارد تومان به فرمایش خود آقایان است وارد خواهد کرد. از سوی دیگر برای هیچکدام از خریداران نفت ایران آسان نخواهد بود که بدون در نظر گرفتن خطر تحریم، توسط امریکا و اروپا، به خرید نفت از ایران با همان شرایط پیش از تحریم بانک مرکزی رغبت نشان دهند، حتی چین نیز که بزرگترین شریک تجاری کنونی رژیم ایران است در نهایت حاضر نخواهد شد منفعت چندین میلیارد دلاری با امریکا را قربانی معامله با ایران کند. حال اگر دامنه ی این مخاطره را به اروپا و کشور های دیگر هم ادامه دهیم متوجه می شویم که رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی اگر عوام فریب نباشد، بسیار بی خبر از معادلات بازرگانی کنونی جهان است.
وقتی احمدی نژاد مدعی می شود، بانک مرکزی ایران “ستون فقرات مقابله با دشمنان است” این ادعا چه شباهتی با فرمایشات آقای بهمنی رئیس بانک مرکزی دارد که از تحریم ستون فقرات ابزار مقابله با دشمن به قول رئیس جمهوری خنده اش می گیرد. این سخنان همان اندازه فاقد ارزش است که ادعای پیشین گردانندگان رژیم درباره ی بی تاثیری اینترنت و شبکه های اجتماعی؛ ادعائی که حالا روشن شده است که همان مدعیان، ساعتی ۷هزار تومان به متخصصانی که خود آن ها را “سربازان جنگ نرم ” می نامند، می پردازند تا شاید بتوانند از اثر اینترنت و شبکه های اجتماعی در آگاهی رسانی به مردم جلوگیری کنند. آنقدر ماجرا غافلگیرکننده بوده است که برخی کاربران حزب اللهی در شبکه اجتماعی “فرند فید” ضمن انتقاد از نحوه کار سربازان جنگ نرم در اینترنت آن ها را “حرام خوار” خطاب کرده اند. همچنین همین اینترنتی را که می گویند تاثیر نداشته، می خواهند قطع کنند و اینترنت ملی راه بیندازند، یعنی قطع ارتباط جوانان ایران با جهان خارج از آن، یعنی افزودن زندانی مجازی بر زندان های بزرگ و کوچک دیگر در ایران.
درست در همین شرایط آشفته حضرات به عقل شان خطور می کند که برای انتخابات در راه مجلس تدارک ویژه ببینند و برای هرگونه انتقاد از چگونگی انتخابات، قانونی وضع کنند که منتقد را مجرم بشناسد، و مورد تعقیب قرار دهد. در همین پیوند عبدالصمد خرم آبادی مشاور قضائی دادستان کل کشور ضمن اعلام فهرست ۲۵ بندی مصداق های مجرمانه مرتبط با انتخابات مجلس شورای اسلامی از جمله گفته است:
“انتشار هرگونه ادعا مبنی بر توقف انتخابات و یا دعوت به تجمع اعتراض آمیز، اعتصاب، تحصن، و هر اقدامی که به گونه ای موجب اخلال در امر انتخابات شود جرم است …”
و یا : “انتشار و تبلیغ علائم تحریم انتخابات گروه های ضد انقلاب و معاند جرم است ….”
و یا : “انتشار هجو و هجویه و هرگونه محتوای توهین آمیز در فضای مجازی جرم است …”
این همه ادعا را حضرات در حالی می کنند که تعداد ثبت نام کنندگان برای نامزدی مجلس کاهشی ۳۰ درصدی را نشان می دهد و دامنه ی تحریم ها از به قول آقایان ضد انقلاب و معاندان به رهبران و بنیان گزاران و رئیس جمهوری های پیشین رژیم و بسیاری از حمایت کنندگان سابق حکومت گسترش یافته و امری نیست که بشود با تهدید و تبصره از دستش در امان ماند. این ها اما برای حکومتی که حرف حساب سرش بشود معنا دارد نه برای رهبران جمهوری اسلامی که به هیچ اصل اجتماعی و انسانی و قانونی پای بند نیستند و تا سرنگون نشوند باورشان نخواهد شد که به راستی مردم دیگر آن ها را نمی خواهند و اگر قرار است به سنت رهبر سابقشان جام زهر بنوشند تا دیر نشده و جام های زهر را ملت در حلقشان نریخته اند خود به میل و رغبت خویش بنوشند و تا بخت برون رفت از مهلکه هست، از ستم بر مردم دست بردارند و تسلیم خواست ملت شوند که فردا دیر است و پشیمانی آن ها را دیگر هیچ کس نخواهد شنید.