بابک امینی یکی از جوانان با استعداد و موفق در عرصه ی موسیقی است؛ آهنگساز و نوازنده ی گیتار و عضو انجمن گیتاریست های آمریکا.

شماره ۱۲۱۷ ـ پنجشنبه  ۱۹ فوریه ۲۰۰۹


 

دلبستگی هایم را به موسیقی ایرانی و فلامینکو با هارمونی جاز درهم می آمیزم

به انگیزه ی کنسرت او و فرامرز اصلانی در تورنتو


 


 بابک امینی

بابک امینی یکی از جوانان با استعداد و موفق در عرصه ی موسیقی است؛ آهنگساز و نوازنده ی گیتار و عضو انجمن گیتاریست های آمریکا.

او که در سال۱۳۴۹( ۱۹۷۰) در ایران متولد شده است، از ده سالگی نواختن گیتار به سبک فلامنکو را شروع کرد. اولین استادش آقای شاهرخ پرتوی بود، بعد دکتر سیمون آیوازیان. می گوید، استادان دیگری هم داشتم ولی خیلی چیز‌ها را در استودیو هنگام ضبط و تمرین آهنگ‌ها یاد گرفتم.

بابک از ۱۸ سالگی دیگر در ردیف موسیقیدانان حرفه ای محسوب می شد. او در کنار تدریس موسیقی کارهایش را نیز در استودیو ضبط می کرد. اولین آلبوم او با نام "باران خاکستری" در سال ۱۹۹۰ و پس از آن "باران آبی" منتشر شد. آلبوم سوم او با نام "سایه ی خود" با همراهی صدای هومن جاوید و اشعاری از حافظ، مولانا، باباطاهر و نیما منتشر شد.

بابک سپس کار با گوگوش، خواننده ی مشهور پاپ ایران را آغاز کرد و آلبوم "زرتشت" را برای او ساخت و بعدها تنظیم و رهبری ارکستر گوگوش را در تور سراسری او در کشورهای مختلف برعهده گرفت. به همین منظور او در سال ۲۰۰۰ به همراه گوگوش به کانادا سفر کرد. در جریان همین تور، بابک آلبوم دیگر خودش را با نام "جادو" در آمریکا منتشر کرد. او همچنین با خوانندگان دیگری نیز همکاری اش را آغاز کرد از جمله سلی، سوگند و میثم بختیاری . بابک امینی در سالن های بزرگ تورنتو از جمله ایرکانادا سنتر، مرکز هنرهای تورنتو، انتاریو ساینس سنتر و فستیوال جاز سواحل تورنتو کنسرت اجرا کرده است. بابک امینی در سال ۲۰۰۶ به آمریکا مهاجرت کرد و عضو انجمن گیتاریست های آمریکا شد و از آن زمان در کنسرت های بسیاری در آمریکا حضور داشته است.

تازه ترین همکاری او با فرامرز اصلانی است که قبلا یک بار در تورنتو کنسرتی از این دو برگزار و با استقبال بسیار ایرانیان تورنتو روبرو شد.

در حال حاضر بابک امینی برای ضبط دو آلبوم تازه اش با نام های "ملودی های قهوه ای" و "آسان" در تورنتو به سر می برد.


 

به انگیزه کنسرت فرامرز اصلانی و بابک امینی که همین شنبه ۲۱ فوریه در مرکز هنری تورنتوToronto Centre for the  Arts  اجرا خواهد شد، با بابک به گفت و گو نشسته ایم که در زیر می خوانید.  


 


 


 

ایرانیان این سوی آب شما را با آن جمله ی معروف خانم گوگوش شناختند، "جواهری با خود آورده ام".

سازنده آهنگهای اولین آلبوم پس از بیش از بیست سال سکوت اجباری خانم گوگوش شما بودید، و  تقریبا در کنسرت های دو سال اول حضور گوگوش در خارج کشور هم شما رهبری برنامه را به لحاظ موسیقایی عهده دار بودید، به چه دلیل آن شکل از همکاری دیگر وجود ندارد، و اصولا آشنایی و همکاری شما با خانم گوگوش در ایران چگونه اتفاق افتاد؟


 

ـ در سال ۱۹۹۹ میلادی یک فستیوال موسیقی پاپ در ایران برگزار شد که من در آن جشنواره اول شدم. از جمله داوران آن فستیوال آقای کیمیایی بود. ایشان پس از فستیوال به من گفتند که می خواهند مرا ببینند و پیشنهاد کار دارند. گمان من این بود که آقای کیمیایی برای موسیقی فیلم می خواهند با من صحبت کنند، اما وقتی در آپارتمان ایشان با هم دیدار کردیم، گفتند که می خواهند مرا با خانم گوگوش آشنا کنند که با هم کار کنیم.

این پیشنهاد از همه لحاظ برای من باورکردنی نبود، چند شعر هم به من دادند که روی آن آهنگ بسازم که ساختم و خانم گوگوش و آقای کیمیایی آهنگها را به موسیقیدان های دیگر نشان داده بودند و ظاهرا کارها مورد توجه و تایید قرار گرفته بود. در نتیجه ما به سرعت همراه خانم گوگوش وارد کانادا شدیم. تمرین هایمان را با ارکستر در این جا شروع کردیم و اولین کنسرت همانطور که شما می دانید در ایرکانادا سنتر تورنتو برگزار شد که بیش از ده هزار نفر در آن حضور داشتند. پس از آن هم من حدود دو سال با ایشان کنسرت برگزار کردیم تقریبا در همه ی دنیا، و بعد ایشان برای امور مهاجرت شان به آمریکا سفر کردند. در همان زمان موضوع مهاجرت من در اینجا درست شد و از آنجا که می خواستم مرحله ی دستیابی به گذرنامه کانادایی کوتاه تر باشد تا آسان تر بتوانم به سفرهای کشورهای مختلف بروم، به خانم گوگوش عرض کردم که ترجیح می دهم فعلا در کانادا بمانم تا این زمان بگذرد. ایشان هم در همان دوره با همکاری کسان دیگری به کارشان ادامه دادند. اما کمابیش من با ایشان همکاری دارم. روی ترانه ای از خانم زویا به نام "گریه کنم یا نکنم" برای خانم گوگوش آهنگی ساخته ام که در روز ولنتاین منتشر شده است و یکی دو کار دیگر با ایشان داشته ام که قرار است منتشر شود. در مجموع رابطه ی کاری با خانم گوگوش، که سراسر خاطره ی خوش و فراموش نشدنی است، همچنان ادامه دارد.


 

شناسنامه ی موسیقایی بابک امینی صادره ی کجاست؟


بابک امینی 

ـ مطمئنا شناسنامه صادره ی ایران است. زیرا من شخصیتم، یعنی شخصیت هنری ام در ایران شکل گرفته است با هر بد و خوبی که داشته باشد.

این انکارناکردنی ست که با همه ی آن محدودیت ها آدم هایی مانند من کارشان را از آنجا شروع کردند.  در واقع همان زمینه و تجربه بود که توانست ما را به کار جدی و همه جانبه هنری بکشاند. با این که دوره ای که من شروع کردم به ساز زدن از بدترین سال های برخورد با مقوله ی موسیقی در ایران بود، اما در همه  حال شناسنامه ی کاری من صادره آن سرزمین است.


 

موسیقی ایرانی چه نقشی در زندگی موسیقایی بابک امینی دارد؟


 

ـ شما می دانید که من با موسیقی فلامینکو که گونه ای از موسیقی اسپانیایی است، کارم را شروع کردم و با همین موسیقی بزرگ شدم. بعدها دانستم که تاریخ این موسیقی نشان می دهد که از ایران به عربستان رفته و از همان طریق به اسپانیا، و ساز بربط ایرانی در عربستان عود شده و در اسپانیا نیز دچار تحولاتی گردیده است و ترکیب موسیقی ایرانی و عربی در اسپانیا به آفرینش موسیقی محلی کولیهای آنجا انجامیده است؛ موسیقی ای که از لحاظ دستگاهی و گامی بسیار شبیه و نزدیک به تقسیم بندی موسیقی ایرانی است. حتی دانستم که در جنوب آندلس مدرسه موسیقی بوده که یک موسیقی دان ایرانی به نام زریاب در آنجا تدریس می کرده است و به همین دلیل است که ما با موسیقی فلامینکو بیشتر ارتباط برقرار  می کنیم تا با موسیقی های دیگر ملیت ها، حتی آسیایی ها و همسایگانمان. کوشش من هم این بوده که دلبستگی هایم را به موسیقی ایرانی و فلامینکو با هارمونی جاز درهم بیامیزم و به هنرپذیر ارائه دهم.


 

اگر بخواهید میان بابک امینی آهنگساز و نوازنده یکی را برگزینید کدام را رجحان می دهید؟


 

ـ این حرف و حدیث درونی همه روزه ی من است. برای این که هر دوی این ها و آن سومی که آموزش موسیقی ست به جان من بستگی دارند، در نتیجه با این که با کمال تاسف دارم یکی  را که همان تدریس موسیقی باشد از دست می دهم به دلیل حجم گرفتاریهایم در آن دو عرصه ی دیگر، با این وجود هرگز نتوانسته ام میان این دو زمینه کار یکی را رجحان دهم، اما در نهایت می توانم بگویم این نوازندگی ست که در هیچ لحظه ای از زندگی دست از سرم برنمی دارد.


 


 



 

یک موسیقیدان در درجه اول باید از چه ویژگی هایی برخوردار باشد تا از منظر شما موسیقیدان مقبولی برای همکاری محسوب شود؟


 جلد شهروند 1217- 19 فوریه 2009

ـ در درجه اول باید انسان باشد. من بر این باورم که انسان بودن شرط اول هر کاری است، حال اگر اهل این حرفه و هنر باشد حتما با تمرین و تمرکز خواهد توانست موزیسین خوبی هم بشود. برای من آدم بودن است که معیار همکاری است.


 

کار با آواز خوانی مانند فرامرز اصلانی که در حافظه موسیقایی ایرانیان جای خاصی دارد برای شما چگونه تجربه ای را رقم می زند؟


 

ـ من با خوانندگان زیادی کار کرده ام، علاوه بر خانم گوگوش،  با سلی، با ستار، و گروه بلک کتز  و یک کار هم دارم که با ۱۳ خواننده کار کرده ام.

این کار را من در اواخر تابستان گذشته در لس آنجلس و در استودیو    RUSK ضبط کردم و به سفارش انستیتوی سرطان ایرانی ـ آمریکایی (Persian-American Cancer Society- PACI)  . شعر این کار را دوست عزیزم رها اعتمادی جوان ۲۱ ساله سروده و خانم حوری سدلر و آقای دکتر سدلر با همکاری انجمن حمایت از بیماران سرطانی تهیه کننده ی این کار بودند. در کل ۳۰ نفر در تهیه این کار سهیم بودند که ۱۳ خواننده و بقیه نوازنده و اعضای تیم فیلمبرداری و صدابرداری بودند.

در واقع این کاری بود برای بیماران سرطانی و امید دادن آنها برای بهبودشان و تشویق به منظور پیشگیری و درمان. تمام تلاش من این بود که با ۱۳ خواننده مختلف یک تاثیر برابر را بر سه نسل مختلف بگذارم برای همین از سه نسل مختلف از نظر سنی و سبکی در این کار استفاده کردم.

اما در پیوند با این کاری که داریم با آقای اصلانی انجام می دهیم، پیش از هر چیز بگویم آقای اصلانی دوست بسیار خوبی است و سابقه ی آشنایی از نزدیک ما هم برمی گردد به سفری که من با خانم گوگوش برای اجرای کنسرت به لس آنجلس داشتیم. در آنجا من روزی رفتم به یک رستوران ایرانی برای صرف غذا، هیچ هم نمی دانستم در آنجا برنامه ی موسیقی زنده هست و یا چه کسی برنامه دارد.  مشغول صرف غذا بودم  که دیدم آقای اصلانی رفتند روی صحنه و برنامه اجرا کردند، و از همانجا به حضور من در رستوران اشاره کردند و گفتند اگر از من بخواهند بروم روی صحنه و با او نوازندگی کنم آیا می پذیرم؟ من هم با کمال میل رفتم و همین شد باب آشنایی و دوستی که هم اکنون با آقای اصلانی دارم.

در برنامه  تورنتو هم برخی از ساخته های من با گروهم اجرا می شود، و بخش دیگر و اصلی برنامه هم حاصل حضور و  صدا و موسیقی آقای اصلانی و گروه ماست. گمان دارم برنامه تورنتو که به همت افشین سرودی برگزار می شود از برنامه های موفق آقای اصلانی باشد و امیدوارم هموطنان با حضورشان از این برنامه ی به یاد ماندنی استقبال کنند. به هر حال من از اینکه در کنار هنرمند نامداری مانند آقای اصلانی برنامه دارم خوشحالم.