نامه خوانندگان
جای خوشوقتی است که کنگره ایرانیان پس از مدتها سر از لاک خود بیرون آورد، و اگر تا به حال پیرامون مسائل حقوق بشر ایران و جنایات رژیم اسلامی ساکت بود، اما به یکباره با جدی شدن تحریم ها به فکر برگزاری پانلی در این مورد افتاده اند. کنگره ایرانیان مدتی است با جدی شدن تحریم ها به فکر کامیونیتی افتاده است که ای وای بیزینس های ایران ضرر می کنند و غیره. اولا کنگره ایرانیان چگونه است که تا به حال پیرامون وضعیت پناهندگان ایرانی کانادا، و حقوق بشر در ایران یک کلمه هم حرفی نزده است، اما حال که فشار تحریم ها بر جمهوری اسلامی زیاد شده اینان به یادشان افتاده که بیزینس های ایران ضرر کرده اند. به هر حال اجازه دهید که این پنل را مرور کنیم.
نخستین مسئله اینکه این پنل یکدست بود هم از نظر سیاسی و هم از نظر عقیدتی و هم از نظر جنسی! تمامی سخنرانان همگی مرد بودند، چگونه است که این کنگره که نامش کنگره ایرانیان است نمی تواند از میان یکصد هزار ایرانی ساکن این شهر یک زن پیدا کند که شایستگی نشستن در آن پنل را داشته باشد؟
دوم اینکه در این پنل جایی برای مخالفان رژیم نبود. کجا بودند آنهایی که پرونده شفافی در مبارزه علیه رژیم اسلامی داشته اند، آیا آنها جزو کامیونیتی ایرانی نیستند؟
سوم اینکه جای تعجب است که آقای دکتر مریدی، تنها نماینده ایرانی پارلمان، در این پنل حضور نداشت، بلکه ایشان در میان مردم نشسته بودند و تنها از ایشان دعوت شد چند کلامی هم صحبت کنند.
اما شاید “زیباترین” و شاید مهم ترین نکته این بود که در هنگام پرسش و پاسخ، معاون کنگره ایرانیان به پشت تریبون رفته و گفتند که اگر مساله ما حقوق بشر است چگونه است که کانادا در مورد بحرین و یمن کاری نمی کند!
ایشان توضیح ندادند که به عنوان معاون کنگره ایرانیان کانادا، چه نقشی در حمایت از مردم یمن و بحرین دارند، و اگر قرار بود از حقوق بشر در بحرین و یمن حمایت کنند، پس چرا در کنگره ایرانیان هستند؟
ضمن اینکه البته این استدلال چیز جدیدی نیست چون مدتهاست که روزنامه های جمهوری اسلامی و رسانه هایی شبیه پرس تی وی، که شبکه انگلیسی زبان جمهوری اسلامی است چنین صحبتهایی را می کنند.
اما با مروری به سخنرانی ها می توان درک کرد که تنها چیزی که در این پنل مطرح نبود، حقوق بشر در ایران بود و اینکه این رژیم اسلامی است که عامل تمامی این مشکلات است و اگر سخنان آقای مریدی نبود، هیچ یک از سخنرانان یک کلمه در مورد رژیم اسلامی حرفی نزدند.
آقای جهانبگلو تصور می کرد به پنلی آمده که در مورد جنگ است و در طول سخنان خود تنها علیه جنگ حرف زد. انگار کسی به ایشان نگفته بود که پنل در مورد چیست، یا اینکه خودشان تصمیم گرفتند که تنها در این مورد صحبت کنند چون ، شعار ضد جنگ این روزها طرفدار دارد، اما صحبت پیرامون تحریم، موافق و مخالف دارد و ایشان تصمیم گرفتند که در این مورد اصلن حرفی نزنند.
آقای حسن یاری نیز که معرف حضور بسیاری از هموطنان است، و ایشان که تا چند سال پیش همواره به ایران مسافرت می کردند، در واقع خواستار بازگشت به مذاکره با ایران شدند. آقای حسن یاری فراموش کرده اند که در این پانزده سال گذشته دنیای غرب با ایران مشغول مذاکره بوده است، و این مذاکرات جز اینکه به جمهوری اسلامی وقت بیشتری بدهد نتیجه دیگری نداشته است. وی به جای آنکه رژیم جمهوری اسلامی را محکوم کند، تمام تقصیرات را به گردن احمدی نژاد انداخت، انگار همین یک نفر است که مشکل دارد.
آقای علی احساسی نیز در طول صحبت ها بدون حتی یک بار اشاره به حقوق بشر در ایران و رژیم اسلامی، تنها به انتقاد از دولت کانادا پرداخت، انگار این رژیم کانادا است که باعث و بانی مشکلات در ایران است. ایشان ترجیح دادند که بیشتر در زمینه ای صحبت کنند که خطری برای هیچکس ندارد و آنهم مخالفت با آقای هارپر است.
آقای کاوه شهروز نیز به انتقاد از تحریم ها پرداخت، البته ایشان تنها کسی بودند که به تحریم های هدفمند اشاره کردند و آنرا سودمند دانستند، اما نگفتند که تحریم هوشمند چیست؟
آقای دیوید موسوی نیز بدون اشاره به پرونده حقوق بشر ایران تنها می خواستند به لحاظ قانونی ثابت کنند که این تحریم ها غیر قانونی هستند! آقای موسوی نگفت که در مقابل رژیمی که هستی ایران و ایرانی را به خطر انداخته است، چه باید کرد. ایشان نیز در طول صحبت هایشان حتی یک کلمه از حقوق بشر در ایران و رژیم اسلامی حرف نزدند.
شاید تنها کسی که به زیبایی مشکل اصلی را بیان کرد آقای دکتر مریدی بود. ایشان به صراحت و بدون هیچگونه عافیت طلبی و با تمام وضوح بیان کردند که اولن علت تمامی این مشکلات وجود رژیم جمهوری اسلامی است. ایشان با اشاره به ماهیت ضد بشری جمهوری اسلامی به رنجی که مردم ایران در طول ۳۳ سال حاکمیت رژیم اسلامی می برند اشاره کردند و گفتند که مردم ایران ۳۳ سال است که تحریم هستند و تنها راه نجات خلاص شدن از دست رژیم اسلامی است. آقای مریدی به لزوم تحریم ها علیه رژیم اسلامی اشاره کردند و این که تحریم ها باید هر چه بیشتر رژیم را نشانه بگیرد.
در پایان اینکه کنگره ایرانیان باید پاسخگو باشند که تا به حال کجا بودند، پرونده آنان در حمایت از مبارزات مردم ایران چیست، و در نهایت اینکه افراد متشخص کامیونیتی، کسانی که پرونده روشن در مبارزه علیه جمهوری اسلامی دارند باید به خود بیایند، همت کنند و این کنگره را به دست نمایندگان واقعی کامیونیتی بسپارند.
دوست فرهیخته ، مبارز و آزادی خواهم جناب آقای مهندس مهدی امین
درود فروان بر شما و هزاران درود بر دانشمند گرامی و سیاستمدار برجسته و محبوب جناب آقای دکتر رضا مریدی باد . از خواندن متن زیبا ، مستدل و صادقانه شما در شهروند و بیانات روشنگر جناب آقای مریدی بسیار لذت بردم و استفاده کردم. این کمترین ارادتمند با نظریات شما بزرگواران صد در صد موافقم . باز هم مانند ماه نور افشانی خود را ادامه دهید
فردا که آفتاب حقیقت شود پدید شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
درود به شما.بسیار زیبا نوشتید و خوب چهره ی این بیزنسی ها رو به ما نشان دادید
ما ایرانیان در داخل داریم هر روز عذاب میکشیم و برای آزادی مبارزه میکنیم وعزیزانمان جانشان را در این راه از دست میدن ولی این خوش خیال ها فقط کارشان این است که آب به آسیاب جمهوری اسلامی بریزند.ما خودمون رو برای گرفتن حقمون توی خیابون ها آماده میکنیم و فریاد میزنیم که بابا این جمهوری اسلامی جنایتکاره و خون ما رو در شیشه کرده ولی این آقایون اونجا نشستند و مدح جمهوری اسلامی میکنند.
خدا به داد ما در ایران برسه
من بار اول هست که میام به این وبسایت و این مقاله حرف دل من رو زد.موفق باشید
خیلی از ایرانی ها فقط بخاطر منافع اقتصادیشان از تحریم ابراز نارضایتی می کنند. خیلی از این هموطنان با روابطی که در حکومت ایران دارند و بااستفاده ازرشوه هایی که به ماموران جکومتی ایران میدن سال هاست تجارت خوبی در کانادا راه انداخته اند. این الزلما مساوی سمپات بودنشون با رژیم نیست . فقط بحث منافع اقتصادی ست و بس.در مورد ترس ازحضور ماموران رژیم و بخصوص سپاه قدس همه ما بعنوان شهروندان یا مقیم های کانادا وظیفه داریم مراقب باشیم. درصورت وقوع جنگ این ماموران ممکن است عملیات تروریستی انجام بدن. پس واقعا بجای صحبت های کلی همه ما درباره اطلاع رسانی به مقامات امنیتی کانادا با ذکر موارد مشکوک جدی باشیم
اهالی محترم تورنتو به هوش باشید. اینجا شده کرب و بلا مهدی بیا مهدی بیا!
توی شهرهای اروپایی بنظر من شهر لندن را میتوان کانون و مرکز تجمع و توطئه حزب اللهیها و عوامل جمهوری اسلامی دانست که خوشبختانه با بسته شدن سفارتخانهشان در لندن کلی به زحمت افتادهاند.
توی امریکای شمالی هم تنها جایی که نیروهای طرفدار جمهوری اسلامی به فراوانی ریخته همین شهر خون و قیام تورنتو است. مرکز اصلی دزدان و غارتگران سرمایههای مردم ایران همینجاست. پاتوق عوامل وزارت اطلاعات و نیروهای قدس سپاه در خارج کشور همینجاست. مرکز پشتیبانی و لجستیکی لابیگری و واسطهگری جمهوری اسلامی بیخ گوش بنده و همشهریهای عزیز تورنتویی است.
ماشالله همهشان با جیبهای پر پول میآیند اینجا و از حالا برای روز مبادا که خیلی هم دور نیست زنبیلشان را توی صف گذاشتهاند و خانه و کاشانهای خریدهاند و هم حال و حولشان را میکنند و هم از نعمت آزادی بیان دراینجا بهرهمیبرند و هم به بهانه مخالفت با تحریم و یا نه به جنگ گفتن وظیفه و دین خودشان را به نظام مقدس ولایت فقیه انجام میدهند و هر از چند گاهی توی رسانههای اینجا میآیند و عربدهکشیهایی میکنند و کلی آدم سادهلوح را هم فریب میدهند و دنبال خودشان میکشانند.
خلاصه از ما گفتن بود و از شما بیخیالی!
یک وقت بیدار نشوید و ببینید ممه را حزباللهیها و لابیهای جمهوری اسلامی بردهاند!
آقای امین ، درود به شرفت ، واقعاً دست مریزاد ، این افراد که بیشتر آلت دست هستند و بوسیله عوامل رژیم که در تورنتو هستند جمعآوری شده بودند تا به طریقی منظور و نظر رژیم ایران را در لفافه انسانی و حقوق بشر دوستانه مطرح بکنند و با دعوت از رساناها مانند الجزیره و به صورت غیر مستقیم از رژیم دفاع بکنند ولی خوشبختانه و با بودن انسانهای شریفی مانند شما و بقیه ایرانیهای دیگر دست از پا دراز تر دنبال سوراخی هستند تا از دید مردم تورنتو فرار بکنند. در پایین من به صورت فشرده علل اصلی گرفتاریهای مردم ایران بازگو خواهم کرد ، که خوانده این مطلب بداند که علل بدبختی مرم ما تحریم نیست بلکه وجود خود رژیم اسلامی است و این رژیم ضد بشر برای غارت ثروت ملی ایران و سرکوب مردم کمترین تردید بخود راه نداده و روضه خوانهای سه تومانی از قبیل اکبر رفسنجانی رسماً جانی و علی خامنهای و کلیه اعضای خانوادههایشان میلیاردها دلار دزدیده اند و به خارج منتقل کرده اند و هم اکنون عده زیادی از افراد خانوادههایشان را برای حراست از وجوه مسروقه وسپرده شده درخارج با اخذویزاهای لازم از کشورهائیکه این مافیا را در ایران برسر کار گمارده اند به خارج گسیل داشته اند که بطور آشکار نه تنها به حراست بلکه سرمایه گذاریهای عمده اشتغال دارند…. در یک جمله باید گفت که آبروی ایران و ایرانی را بطوری این حکومت در سراسر جهان برده است . هرگز در ایران با روش گاندی و نلسون ماندلا و اشعار عرفانی نمیتوان وضع گسیختهای را که این بیشرم و شرفها درست کرده اند سرو سامان داد و در آنجا دموکراسی آنی ایجاد کرد وبه اجرای اصول حقوق بشر پرداخت.. …بنابراین این آقایان باید نظریه خودشان را پس بگیرید اند و مردم داغدیده و ستمکشیده ایران را به حال خود بگذارند تا با هرشیوهای که میتوانند و با بکارگیری سلاحهای سرد و گرم حقوق مسلم خودشان را بستانند. ملت ایران دیگر با وعدههای دادن دموکراسی و ایجاد زمینه برای اجرای اصول حقوق بشر آرام نخواهند گرفت با این بیشرفترین و ناکسترین موجوداتی که تاریخ بشر نظیرشان را بیاد ندارد نخواهند کرد و نخواهند گذاشت دزدان ثروت ملی با چمدانهای مملو از دلار و طلاجات و عدلهای فرش قاچاق به خارج بگریزند
With all due respect, why this paper always sucks up to Dr. Moridi? Are you perhaps paid by him? Listen, stop thinking that Iranians are as politically illiterate society as 20 years ago and put an end to the abuse of our beloved community. If Dr. Moridi wants to do any good for the community (given his very limited abilities), he could lead the political scene by involving those who are competent and not bunch losers. But his problem is fear of losing his role……Hoping for the day that he acts like a true political leader.