روزمره جان و مال و بیزینس هر یک از ما در معرض ریسک های متنوعی قرار دارد که در صورت تحقق ماحصل یک عمر تلاش را از بین خواهد برد. وظیفه هر نهاد و سازمان اقتصادی یا ارگان تجاری و حتی شخصی آن است که بکوشد تا حتی المقدور از احتمال وقوع آنها کاسته یا خدای ناخواسته در صورت تحقق از آثار زیانبار خسارات بکاهد. در این مقوله دو عامل مهم تاثیرگذار هستند که عبارتند از: شدت خسارت و تواتر احتمال ریسک
تواتر به این معنی است که هر چند یک وقت یکبار احتمال وقوع آن ریسک خاص وجود دارد. اگر در حال بررسی شیوع بیماری یا مرگ و میر جامعه خاصی هستیم بر اساس آمار هر چند سال یک بار آن بیماری خاص شیوع می یابد یا متوسط سن افراد جامعه(زن و مرد) و حداکثر سن مرگ و میر چقدر است؟ یا آمار تصادفات ماشین و آتش سوزی در منازل مسکونی در هر ۵۰ سال چگونه است؟
شدت با این معنی است که در صورت تحقق ریسک و بروز خسارت میزان آن به چه مقدار است و آیا شخص یا سازمان ذیربط امکان تحمل این خسارت را دارد یا بایستی از قبل برای آن مورد خودش را آماده کند؟ که در اینگونه موارد بیمه یا صندوق های همیاری و مشارکتی از بهترین راه ها به شمار می آیند.
یک مدیر ریسک کارآمد یا به عبارت دیگر هر یک از شما خوانندگان محترم بایستی به عوامل زیر توجه کرده و آماده پاسخگویی سئوالات زیر باشید تا بتوانید ریسک های خود را به خوبی مدیریت کنید:
۱- چه ریسک هایی اطراف و اکناف ما را فرا گرفته؟
باید ریسک ها را شناسایی کرد. آیا این ریسک ها داخل سیستم (خانه/ بیزینس/ جامعه) ما است یا منشاء خارجی دارد و از بیرون به ما تحمیل می شود؟
آیا منشأ ریسک طلاق شخصیت درونی فرد است یا اطرافیان از بیرون موارد را دیکته کرده و باعث آن شدند. بیکاری فرد که ماحصل بیرونی و از جامعه بروز کرده چه تاثیری داشته است؟
۲- اندازه ریسک ها چه مقدار است؟ آیا برای ریسک ۵ دلاری در سال حاضر هستیم وقت ارزشمند خود را تلف کرده و برنامه ریزی کنیم که با آن به مبارزه بپردازیم قطعا خیر.
پس ریسک هایی را که توان تحملش را نداریم دریابیم و به مقابله با آنها بپردازیم که یکی از راحت ترین راهها انتقال ریسک به شرکت های بیمه است. در ثانی محاسبه نماییم که در صورت تحقق ریسک و بروز خسارت حداکثر مبلغ دلاری که امکان ایجادش است چه مقدار می باشد.
۳- تأمین خسارت از منابع تعیین شده: ممکن است برای خساراتی که برایمان از نظر مالی مهم نیستند بتوان صندوقی را تشکیل داد تا از محل آن خسارات تامین شوند ولی برای خسارات بالا که شدتش از توان مالی ما خارج است بایستی به بیمه مراجعه کرد و ریسک مورد نظر را به شرکت های بیمه منتقل نمود.
بعد از انجام پروژه مدیریت ریسک به اهداف زیر خواهیم رسید:
– در منابع مالی از جمله وقت و سرمایه صرفه جویی شده و قادر خواهیم بود با توان بیشتر به کارهای روزمره خود بپردازیم و نام نیک خود و بیزینس را حفظ کنیم.
– در صورت مواجه شدن با دادگاه در موارد تعقیب قانونی از ابزار مناسب در مدیریت ریسک استفاده شده تا بتوان به راحتی خود را تبرئه کرد.
– از آنجا که نیروی انسانی مهمترین و ارزشمندترین سرمایه های جامعه هستند با روش های گوناگون در مدیریت ریسک از آثار زیانبار و شدت جراحات و غرامات در جامعه کاسته و باعث شویم تا هم جان و هم سرمایه های کلان را به خوبی حفظ کرد.
در خاتمه دریافتیم که بیمه فقط یکی از راه هایی است که در مدیریت ریسک دیده می شود و با توجه به نیاز هر ریسکی بایستی نسبت به برنامه ریزی و خرید بیمه اقدام کرد.
* فرهاد فرسادی کارشناس ارشد و بروکر انواع بیمه در کانادا است.