ایرانگردی

ز ماهی به جام اندرون تا بره

نگاریده پیکر همه یکسره

(فردوسی)

تاریخ ایران‌زمین و ایرانیان، تاریخی شفاهی است. تاریخی که سینه به سینه نقل شده تا امروزه به ما برسد. تاریخ و روایاتی که البته از تحریف و تغییر در امان نمانده است. و اما اروپاییان هر خاطره هرچند ساده‌ای را مکتوب می‌کنند. سپس آن را در تعداد زیاد منتشر کرده به اطراف جهان می‌پراکنند و در هر موضوعی، ربط و بی‌ربط، از آنها به عنوان مرجع و ماخذ سود می‌جویند. این تفاوت فرهنگی منجر به پایمال شدن حقوق ایرانیان در بسیاری از زمینه‌ها شده است. این حقوق پایمال شده آن‌چنان بی‌شمار است که ما را از یادآوری نمونه و مثال بی‌نیاز می‌سازد. اینک تازیان، چین و ژاپن و حتی کره! به همان راه می‌روند.

از دیدگاه اساتیری، جمشید پیشدادی، نخستین انسانی است که به پرورش ماهی در “میانگاه خاک“، به بیان امروزی کشتآبورزی Aquaculture ،  روی آورد. وی نخست استخری ساخته و سپس در  آن به پرورش ماهی پرداخت. آنگاه این دانش از خاک ایران‌زمین به دیگر سرزمین‌های گیتی، از جمله چین، راه پیدا کرد. بدیهی است که نام جمشید نه به معنای یک شخص، بلکه به معنی نام یک دوره تاریخی است که ایرانیان فارغ از همسایگان ویران‌گر، سیه‌دل و تبه‌کار، دل در کار و کوشش و داد و دهش داشتند.

بپرداخت آبی میان‌گاه خاک

بپرورد ماهی در آن آب پاک

ز جمشید ماند چنین یادگار

اگرچه سرآمد بسی روزگار

هنرور شده خاک ایران‌زمین

بشد زان سپس سوی ماچین و چین

ایلامیان در کنار اروندرود و خلیج‌فارس زندگی می‌کردند و پیوندی تنگاتنگ با دریا داشتند، اما شاید به دلیل دسترسی راحت به آبزیان، نیازی به پرورش آنها حس نمی‌کردند. از دوران ماد هم هیچ شاهدی در دست نیست. شاید جنگ‌های پیاپی با آشور و ویرانگری‌های این تازی‌تباران، مجال چنین طرح‌هایی را نمی‌داد.

در دوران هخامنشیان، ثبات نسبی برقرار شده و جامعه در آرامش به سوی نوزایی اندیش‌ورزانه گام بر می‌داشت. در این دوران است که به زیستگاه‌های محیطی و حفظ محیط‌زیست توجه زیادی می‌شده است. ایشان مناطق حفاظت‌شده‌ای را به عنوان پردیس برگزیده و به پرورش جانوران برای شکار در آن می‌پرداختند. در مناطقی که دریاچه و برکه طبیعی وجود نداشت، با توجه به فناوری پیشرفته قنات، آب‌گاه ساخته و در آن ماهی می‌پروراندند. ایرانیان محل پرورش ماهی را ماهیخانه می‌نامیدند. این نام هنوز هم در بسیاری از نقاط ایران به ویژه ایران خاوری کاربرد دارد و ایشان استخر پرورش ماهی و حتی اکواریوم را ماهی‌خانه می‌نامند. در دروان شکوهمند ساسانی، ایرانیان نخستین دانشگاه علوم دریایی جهان به نام ناوارتشتارستان را ساختند. امروزه کمتر رودخانه داخلی ایران و حتی کاریز و قناتی را می‌توان یافت که از آبزیان تهی باشد. چگونه است که این جانور حتی در دل گسترده کویر خودنمایی می‌کند. پیکره انسان‌ماهی در پاسارگاد، که برخی دانشمندان آن را با اوانس ایلامی یکی پنداشته‌اند و برخی دیگر نمادی از فرمانروایی ایرانی بر هفتدریا می‌دانند، خود گواه روشنی بر آشنایی ساکنان داخلی فلات ایران، با این آبزی سودمند است.

در برخی داستان‌هایی که درباره اندیشمند وارسته ایرانی، حسینِ‌منصورِفارسی، حلاج، گفته شده، به استخر بزرگی اشاره شده که وی در آنجا ماهیان خوراکی نگاه می داشته است. بدیهی است که برای نگاه‌داری ماهیان، نیاز به پرورش آنها نیز وجود دارد، زیرا ترابری و فناوری آن روزگار این اجازه را نمی‌داد تا پیوسته ماهیان تازه و زنده به این استخر وارد شود.

ابن حوقل، جهانگرد معروف و جغرافیدان مسلمان که در سده چهارم هجری از ایران بازدید کرده است، در کتاب خود صوره‌الارض، در بخش دریاچه‌های فارس نکته‌ای جالب و مبهم در باره پرورش ماهی در دریاچه دشت ارژن آورده است.

” … دریاچه دیگر در دشت ارزن (ارژن) از ولایت شاپور و طول آن ده فرسخ و آبش شیرین است و گاهی خشک می‌شود! چنانکه آب اندکی از آن می‌ماند و گاهی پر می‌شود و ده فرسخ را دربرمی‌گیرد؛ و در پیرامون آن قرا و عمارت است ….. و ماهی شیراز از آنجا تامین می شود ….. و ….. عوام می‌گویند ماهی را جمشید در آن رها کرد… “.

گفتنی است که دریاچه خشک شده نمی‌تواند ماهی مصرفی یک شهر را تامین نماید. پس ساختاری منظم و سازوکاری برنامه‌ریزی شده برای پرورش ماهیان و رهاسازی آنان باید در کار باشد که این منبع غذایی مردم همچنان تاثیر خود را در نگه داشته خوراک یک شهر را تامین نماید. همچنین عوام به معنی مردم کشاورز و پیشه‌ور و دست‌ورز روزگار به کار رفته که نگاه دارندگان فرهنگ و تمدن ایرانی بوده‌اند و آداب و رسوم و فرهنگ شفاهی ایران را تا به امروز زنده نگاه داشته‌اند. چنانکه در جایی دیگر درباره شهر استخر و تخت جمشید گوید: ” …و در آنجا مسجدی به نام مسجد سلیمان (تخت جمشید) است  …… و مشهد مادر  سلیمان (پاسارگاد) در نزدیکی آن ….. و عوام ایران که به تحقیق مطلب نمی‌پردازند چنین می‌پندارند که جم (جمشید) پیشدادی که پیش از ضحاک بوده همان سلیمان است… “. همچنین استخری جهانگرد و مورخ ایرانی درباره خندق پیرامون شهر دارابگرد می‌نویسد‌: “‌ …در خندق دارابگرد ماهی‌ای خیزد سرخوش و هیچ استخوان ندارد… “.‌

از آن چشمه، شبگیر تا گاه شام

همی ماهی آورد هر کس به دام

(اسدی توسی)

اینکه ما اینک نوشتاری درباره پرورش ماهی در ایران نداریم، نه از نبود آنها، بلکه دست یغماگر روزگار کژمدار، یورش‌های خانمان‌سوز دشمنان ز دانش تهی، کتاب‌سوزان فرمانروایان نابخرد خودی و بیگانه، غارت متون کهن ما توسط اغیار قدرناشناس و از همه مهمتر تکیه بر حافظه شفاهی است که ما را از این منابع محروم ساخته است. باشد که پژوهشگران ایرانی با کاوش در مکان‌های باستانی همچون شهرسوخته، تپه سیلک، جیرفت و … به شواهدی در این باره دست یابند. همچنین در مکان‌هایی در دل فلات مرکزی ایران به نام ماهی در واژگان بر می‌خوریم، (ماهی‌دشت، ماهی‌ده، ماهی‌در، …) که باید اندیشمندان ایرانی بر دلیل وجودی چنین نام‌هایی دور از دریا ژرف‌نگر باشند.

از دیدگاه منابع موجود کنونی، کهن‌ترین نوشتاری که در مورد پرورش ماهی وجود دارد، در سال ۴۷۵ پیش از میلاد، ۱۰۹۶ سال پیش از هجرت،  همزمان با اوج تمدن ایران در دوران شکوهمند هخامنشی، همزمان با استخرها، باغ‌ها و پردیس‌های ایرانی، توسط شخصی به نام فنلی نوشته شده است. باغ ایرانی، به ویژه به شکل مستطیل طلایی، همواره در جهان معروف بوده و کیست که نداند عضو جدایی‌ناپذیر باغ ایرانی استخر میانی آن است که به اشکال گوناگون هندسی و قرینه ساخته می‌شده است. بر پایه گفتار فرخی سیستانی، سلطان محمود غزنوی در استخر میان باغ خود ماهی فراوان داشته.

 بدینسان به باغ اندرون باز بینی

یکی ژرف دریا مر او را برابر

بدو اندرون ماهیان چون عروسان

به گوش اندرون پر گهر حلقه زر

(فرخی سیستانی)

برپایه این نوشتار چینی، فنلی از راه پرورش ماهی به ثروت فراوانی دست یافت.

فن‌لی در نوشتار خود چنین نگاشته است:

(نقل از نوشتار استاد فرزانه و اندیشمند دکتر حسن عمادی: فن لی ؛ اولین متخصص پرورش ماهی جهان که در این زمینه کتاب نوشته است)

“فرمانروا وی ( Wei ) که حکمروای سرزمین چی ( Chi ) بود زمانی که فهمید که چوکونگ ( Chu kung ) در حال بازدید از سرزمین‌های مجاور منطقه لاوو ( Lau ) است او را فراخواند و از وی پرسید که: “من شنیده‌ام که شما هر زمان که از کشور نوینی دیدن می‌کنید خود را به نام تازهای معرفی می‌نمایید! و در سرزمین یوچ (Yuch) خود را فنلی (Fan li) نامیده‌اید . آیا این داستان درست است”؟

چوکونگ به فرمانروا پاسخ داد: ” آری، درست است”.

سپس فرمانروا پرسش خود را ادامه داد و گفت: ” شما در خانه بسیار مجللی زندگی می‌کنید، و برای خود میلیون‌ها میلیون دارایی اندوخته‌اید. شگرد شما در بازرگانی چیست” ؟

چوکونگ به فرمانروا چنین پاسخ داد که: “پنج راه و روش برای بهبود وضع زندگی وجود دارد، از آن میان بهترین آنها کشت آبی است که البته آن پرورش ماهی است. برای این کار شما باید استخری به گستردگی شش مو (Mu، هر مو برابر با ۸۵۰۰ متر مربع بوده است) ساخته و در آن استخر ۹ جزیرک ایجاد کنید.

سپس مقدار فراوانی گیاهان آبزی را به طوری که به دور هم پیچیده شده باشند به استخرها اضافه نمایید. پس از آن می‌باید بیست عدد ماهی کپور ماده بالغ رسیده را با طولی در حدود سه چی (Chih، هر چی برابر ۳۵۸۱/۰ متر) و چهار ماهی کپور نر که آنها هم سه چی طول داشته باشند دستچین نموده و آنها را در آغازین روزهای دومین ماه سال در استخرهایی که ساخته‌اید رها کنید. به این نکته مهم خوب توجه کنید که آرامش آب استخر همواره حفظ شود، آنگاه ماهی‌ها تخم‌ریزی خواهند نمود. در طول ماه چهارم یک لاک‌پشت به استخر وارد نمایید.

در ماه ششم، دو لاک‌پشت و در طول ماه هشتم، سه لاک‌پشت به استخر داخل کنید. لاک‌پشت‌ها نگهبان‌های آسمانی هستند و در برابر یورش جانوران پرندگان شکارچی از استخر نگهبانی می‌کنند. زمانی که ماهی‌ها در پیرامون نه جزیره گفته شده شنا می‌کنند، از آنجایی که متوجه محدود بودن استخر محل پرورش خود نمی‌شوند، احساس می‌کنند که در همان محیط‌زیست طبیعی خود به سر می‌برند.

در دومین ماه از سال بعد، شما می‌توانید ۱۵۰۰۰ ماهی کپور با طول یک چی، ۴۵۰۰۰ ماهی کپور با طول ۲ چی و ۱۰۰۰۰ ماهی کپور با طول سه چی برداشت کنید. کل برداشت شما ۱۲۵۰۰۰۰ سکه مس به همراه خواهد داشت.

در سال آتی ۱۰۰۰۰۰ ماهی کپور با طول یک چی، ۵۰۰۰۰ ماهی کپور با طول دو چی، ۵۰۰۰۰ ماهی کپور با طول سه چی و ۴۰۰۰۰ کپور با طول چهار چی در استخر پرورشی خود خواهید داشت. ۲۰۰۰ ماهی کپور با طول دو چی را به عنوان ماهیان مولد نگاه‌داشته و بقیه ماهی‌ها را روانه بازار کنید. در این زمان در آمد شما ۵۱۵۰۰۰۰ سکه خواهد شد. پس از گذشت یکسال دیگر؛ افزایش درآمد شما از حساب خارج خواهد بود.

با مشاوره چوکونگ، ولیعهد وی استخری را به منظور پرورش ماهی در باغ خود ساخت. در نخستین سال، درآمد فرمانروا از راه پرورش ماهی به بیش از ۳۰۰۰۰۰ سکه رسید. دلیل پرورش ماهی کپور به جای گونه‌های دیگر این است که ماهی کپور عادت به همنوع خواری (کانیبالیسم) ندارد. آهنگ رشد آن سریع بوده و پرورش آن با هزینه کمی امکان‌پذیر است”.

(پایان نوشتار دکتر عمادی)

اما، پرسش اینجاست که فنلی این دانش را از کجا آموخته بود؟ چنین اطلاعات دقیقی نمی‌تواند بدون تجربه بسیار حاصل شده باشد. خردورزانه و اندیشمندانه نیست اگر دانش پرورش ماهی را منسوب به یک فرد یا حتی یک ملت بدانیم. همزمانی فنلی با رخدادهای علمی که در ایران انجام می‌گرفته مانند سی‌وسه سفر اکتشافی بزرگ و کشف راه دریایی چین، ساخت آب‌راهه دریای سرخ به رود نیل، ساخت آب‌راهه عظیم خشایارشا (کانال آتوس) در یونان، طرح ساخت آب‌راهه دریای پارس به دریای مازندران، ایجاد آب راه میان دجله و فرات (نهر ملک)، ایجاد نهر داریون در خوزستان (کهن‌ترین سازه مورد استفاده‌ای که نام سازنده را بر خود دارد) اختراع جاده و ساخت راه شاهی، و بسیاری دیگر که هر کدام نوشتاری بزرگ خواهد شد، هر انسان اندیش‌ورزی را به این پندار می‌رساند که به‌راستی فنلی از کجا آموخته بود.

نکته مهم دیگر اینست که چینیان هم مانند فرانسویان و اعراب به طور معمول  نام‌ها و واژگان بیگانه را برای سادگی در تلفظ تحریف کرده و تغییرات بسیاری در آن وارد می‌ساختند. دخل و تصرف آنها در این واژگان به اندازه‌ای بود که تشخیص نام‌های اصلی بینهایت دشوار می‌شده است. در دوران اشکانیان که روابط گسترده‌ای میان ایران و چین وجود داشته و راهبان بودایی ایرانی برای تبلیغ این دین به چین می‌رفتند منابع چینی نام‌های بسیاری از  ایشان را ثبت کرده‌اند. یکی از این منابع رساله دوستی ایران و چین است که در سده دوم پیش از میلاد به نگارش درآمده است. در این رساله و دیگر منابع چینی که در دوران اشکانی و ساسانی به نگارش درآمده نام‌های ایرانی زیادی به چشم می‌خورند. آنها اشک را ان‌هوان، تیرداد را ت‌ان‌ووتی، اردوان را ان‌فاچین، و اردشیر را ان‌فاهی‌ین، فیروز را موئون‌کیو، کیقباد را کوواتا، انوشیروان را نائوساوان و فرمانروای ایران را شایویو (شاه، شاهپور) و کشور ایران را در زمان اشکانیان آن‌سی (اشکانی) و در زمان ساسانیان پوسی (پارسی) نامیده‌اند. همچنین انار را در چین میوه ایرانی، شترمرغ را که در گذشته به فراوانی در دشت‌های ایران یافت می‌شد، پرنده ایرانی، اسفناج را سبزی پارسی (پوه‌تسای) نامیده، انگور، یونجه و پولاد که به آن  آهن ایرانی می‌گفتند نیز از طریق جهان‌راه ابریشم از ایران به چین رسیده است. فراموش نکنیم که جمشید در کنار دریای چین کشته شد. چرا  “فنلی” در هر شهری (کشوری) خود را به نامی مینامید؟ آیا نام “فنلی” می‌تواند معادل و چینی شده یک نام ایرانی باشد؟

اینک، دوباره اما با دقت بیشتری به ماهی کوچک سر سفره هفت‌سین، نگاه کنید.

فراوان درو خیل ماهی به جوش

همه سرخ چون لشکر لعل پوش

(اسدی توسی)

ماخذ :

Bardach, J. E. et al. 1972. Aquaculture; The Farming and Husbandry of Freshwater and Marine Organisms. Wiley Interscience, a division of John Wiley & Sons, Inc. New York.896 p

Rabanal, H. R. 1988. History of Aquaculture, ASEAN/SF/88/Tech. 7. 19 p

*عمادی، ح. ۱۳۷۰. فن لی ؛ اولین متخصص پرورش ماهی جهان که در این زمینه کتاب نوشته است، ماهنامه آبزیان

* موریس داماس، تاریخ صنعت و اختراعات، خاور دور

* جورج سارتون، تاریخ علم

* آذری، علاالدین. تاریخ روابط ایران و چین

* سفرنامه ابن حوقل ایران در صوره الارض            ترجمه دکتر جعفر شعار

http://www.fao.org/DOCREP/005/AD016E/AD016E02.htm

http://www.fao.org

http://www.shilat.com

زیرنویس عکس: تصویری از یک برگ کتاب اصلی فن لی