برای اولین بار در تاریخ کانادا
شهروند- آرش عزیزی: که گفته دولت محافظه کار استفن هارپر قلب ندارد؟ این دولت درست در آستانه ی روز ولنتاین امسال هدیه ای به تمام شهروندان کشور تقدیم کرد. برای اولین بار در تاریخ دولت های کانادا، وزارت امنیت عمومی استراتژی ضدتروریسم خود را در ۳۸ صفحه منتشر کرد و توسط ویک توز، وزیر، ارائه کرد. یعنی ۱۱ سال پس از ۱۱ سپتامبر، ۲۷ سال پس از بمبگذاری ایر اندیا و ۴۱ سال پس از بحران اکتبر در کبک، حالا کانادا هم بالاخره استراتژی مشخص ضدتروریسم دارد که در آن چگونگی مقابله با انواع و اقسام کسانی که احتمال تروریست بودن شان می رود از افراطیون اسلام گرای سنی تا «فعالان ضدسرمایه داری» مطرح شده است.
با توجه به فضای قطع بودجه ها در اتاوا، گزارش موجود (که شهروند به دقت آن را مطالعه کرد) هیچ اشاره ای به اقدامات و منابع و بودجه و این قبیل امور مشخص و عملی نمی کند و بیشتر چارچوب کلی اهداف و راهکارهای دولت را معرفی می کند. از این رو قرار نیست خرج جدیدی بر دوش دولت گذاشته شود.
این گزارش که «ساختن مقاومت علیه تروریسم» نام دارد هدف استراتژی دولت هارپر را «مقابله با تروریسم داخلی و بین المللی برای حفاظت از کانادا، کانادایی ها و منافع کانادا» اعلام می کند.
استراتژی دولت برای مقابله با تروریسم در چهار اصل «پیشگیری، تشخیص، توقف، پاسخ» تعریف شده است که وظیفه ی مردم و دولت در مورد هر یک از آن ها به تفصیل مطرح شده است.
وزلی وارک، استاد تحقیقاتی مهمان در دانشگاه اتاوا و کارشناس امنیت ملی، در مقاله ای برای اتاوا سیتیزن این گزارش را تحسین کرد و بخصوص تاکید کرد که بر خلاف آن چه شاید انتظار می رفته سندی پوپولیستی نیست و اهداف مشخصی را مطرح کرده است. وارک به این اشاره کرد که دولت هارپر در ماه ژوئن سال گذشته نیز «پروژه کانیشکا» (احتمالا به نام کانیشکا، پادشاه شهیر امپراتوری کوشان) را برای تحقیق دانشگاهی راجع به تروریسم معاصر به راه انداخته است، اما رسانه های توجه چندانی به آن نکرده اند.
از القاعده تا کمونیست ها
این گزارش تروریسم را این گونه تعریف می کند: «هر گونه عمل یا عدم عملی که درون یا بیرون کانادا برای هدفی سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک انجام شود و قصد آن ارعاب مردم در زمینه ی امنیت، از جمله امنیت اقتصادی، باشد یا فردی، دولتی یا سازمانی (بیرون یا درون کانادا) مجبور به کاری یا عدم کاری کند و عامدانه به یکی از انواع مشخص آسیب جدی بیانجامد.» تعریفی که بسیار وسیع به نظر می رسد و می تواند دامن خیلی مخالفین رادیکال دولت را بگیرد.
اما گزارش در ضمن اشاره ای مشخص به منابع اصلی خطر احتمالی تروریستی دارد.
«افراط گرایی اسلام گرایانه ی خشونت بار» به عنوان اصلی ترین خطر برای امنیت ملی کانادا شناخته شده است. گزارش خطرات موجود را به سه دسته تقسیم می کند: اسلام گرایان سنی (با تاکید مکرر بر مذهب سنی) چه از خارج، چه از داخل؛ سایر گروه های تروریستی بین المللی؛ و افراط گرایی مساله محور داخلی.
در بخش گروه های سنی علاوه بر القاعده (و مشخصا دو شاخه ی آن در جزیره العرب و سومالی، که «الشباب» نام دارد) به گروه های اسلامی که در داخل کشور پدید آمده و رشد کرده اند، اشاره شده است. مثل پرونده ی محمد مومن خواجه و همکارانش که در سال ۲۰۰۶ به جرم طراحی حملات تروریستی که قرار بود در تورنتو انجام شود، دستگیر شدند.
در بخش سایر گروه های بین المللی با اشاره ای به بمبگذاری در هواپیمای ایر اندیا در سال ۱۹۸۵ (بدترین حمله ی تروریستی در تاریخ کانادا) که به دست افراطیون سیک انجام شد، اشاره شده که تروریسم از هر سویی می تواند بیاید. گروه های زیر مشخصا نام برده شده اند: ببرهای تامیل (سری لانکا)، «وطن و آزادی» (سازمان ناسیونالیست های باسک در اسپانیا)، فارک (گروه چریکی در کلمبیا)، لشکر طوبی (پاکستان)، حماس (فلسطین) و حزب الله (لبنان).
و بالاخره در بخش «افراط گرایی مساله محور داخلی» می خوانیم: «این نوع افراط گرایی معمولا بر پایه نارضایتی های… حول تشویق آرمان های مختلف است از جمله حقوق حیوانات، برتری سفیدپوستان، دفاع از محیط زیست و یا ضدیت با سرمایه داری.»
نام بردن از فعالان محیط زیست و مخالفان نظام سرمایه داری (از جمله سوسیالیست ها و کمونیست ها که شامل بعضی نمایندگان مجلس هم می شود) در کنار نژادپرستان و اسلام گرایان باعث خشم بسیاری از فعالان چپ گرای کشور شده است که به توز اعتراض کردند.
همگام با انتشار این گزارش توز اعلام کرد که سیاست دولتش این است که در مواقع ضروری از اطلاعاتی که با شکنجه به دست آمده استفاده کند چرا که «امنیت هم جزو حقوق بشر است.»