ادمونتون: یادبود خانواده ایرانی جان باخته

حضور ایرانیان در گوشه گوشه ی این کشور به قدری وسیع است و ریشه دوانده که این ستون که انتظار داشتیم جای کمی به خود اختصاص دهد حالا چند صفحه ی نشریه را به خود می گیرد و همیشه هم خبرها مثبت نیست. 

هفته گذشته در خبری جانکاه خواندید که شیرین حامدی خراسانی و بهنام شکری به همراه دو کودک خردسال شان در حادثه ی رانندگی دلخراشی در غرب کشور جان باختند. یکشنبه ی هفته ی پیش «انجمن میراث ایران» در شهر ادمونتون، جایی که خانواده ی جان باخته ۱۳ سال در آن زندگی می کرد، مجلس یادبودی برای آن ها برگزار کرد. حسن خراسانی، برادر شیرین، که در سیدنی استرالیا زندگی می کرد خود را به ادمونتون رسانده بود و در این مراسم حاضر شد.

او برای حدود ۱۰۰ نفر از حضار که به یاد شیرین و بهنام و دانیل و دلینا در سالنی در دانشگاه آلبرتا جمع شده بودند صحبت کرد و از گرمی و حمایت شان تشکر کرد. او گفت: «حضور شما نشان داده است که ما تنها نیستیم.»

شیرین، ۳۷، بهنام، ۴۷ و دانیل و دلینا به ترتیب شش و سه ساله بودند. آن ها در روز ۱ فوریه در تصادفی نزدیک شهر باریر، در ۶۵ کیلومتری شمال کملوپس واقع در استان بریتیش کلمبیا، جان باختند.

روزنامه ی ادمونتون ژورنال گزارشی از این مراسم منتشر کرد و با تعدادی از حضار در مورد جان باختگان صحبت کرد. همگی از گرمی و صمیمیت زوج جان باخته می گفتند. به گزارش این روزنامه، نوای لالایی حسین علیزاده و عکس های خانواده ی جان باخته و بخصوص فرزندان شان فضای خاصی به مراسم بخشیده بود.

 

انتشار کتاب جدید مازیار بهاری

مازیار بهاری، روزنامه نگار ایرانی-کانادایی، که بخاطر ۱۱۸ روزی که در اوج بحران های سیاسی چند سال قبل در زندان اوین گذراند به شهرتی جهانی رسید، هفته ی گذشته کتاب دیگری در مورد زندگی خود منتشر کرد. این کتاب که «سپس دنبال من آمدند: داستان یک خانواده از عشق، حبس و بقا» نام دارد در رسانه های مختلف معرفی شد.

مازیار بهاری

مهم ترین نقد کنونی بر این کتاب را احتمالا باید نقدی دانست که آزاده معاونی، خبرنگار سابق مجله ی تایم در خاورمیانه، در روزنامه ی فایننشال پستِ لندن نوشته است. معاونی که کتاب های خودش در مورد ایران مثل «جهاد با روژ لب» و «ماه عسل در تهران» بسیار مشهور و پرفروش بوده اند، گوشه ای از برخوردهای بهاری در زندان با «گلاب»، ماموری که نویسنده خود او را از روی بوی «اودکلنش» نام گذاری کرده است، تعریف کرده است. به گفته ی معاونی شرح های مفصل بهاری از «گلاب» «پنجره ای است رو به ذهن آنان که امروز بر ایران حکومت می کنند»: متعصیبینی یهودی ستیز که «به جهان با عینکسرکوب جنسی نگاه می کنند.»معاونی توجه خبرنگارانه ی بهاری به جزئیات و تحسین جنبش سبز توسط او را ستوده است اشاره ی اندکی به سایر بخش های داستان زندگی خانواده ی بهاری نیز شده است. از جمله پدر کمونیستی که در زمان شاه زندانی و شکنجه شده و خواهری که در زمان آخوندها همین بلا بر سرش آمده است.

 

 

تورنتو سان: «جدایی» فرهادی بهتر از نماینده ی کانادا است

روزنامه ی تورنتو سان در مقاله ای کوتاه به شانس های «جدایی نادر از سیمین» ساخته ی اصغر فرهادی برای فتح اسکار بهترین فیلم خارجی زبان اشاره کرده است. بروس کرکلند، خبرنگار بخش سینمایی این روزنامه، می نویسد: «ای وای کانادا! فیلیپ فالاردو، کارگردان شهیر کبکی، شاید نامزد اسکار شده باشد اما فیلمش، «مسیو لازار»، در سایه ی نماینده ی ایران قرار گرفته است.»

نویسنده مدعی شده «جدایی» بخصوص پس از فتح گلدن گلوب شانس اول پیروزی در اسکار دانسته می شود.

نویسنده اشاره کرده که در تاریخ اعطای جایزه ی فیلم خارجی زبان از مجموع ۶۲ برنده، تا بحال ۵۱ فیلم از اروپا بوده اند و اگر ایران پیروز شود این اولین بار خواهد بود.

 گفتگوی گاردین با دانشجوی ایرانی-کانادایی 

روزنامه گاردین انگلستان مقاله ای در مورد مجازات اعدام در ایران منتشر کرده است و از جوانب مختلفی به آن پرداخته است. در این مقاله که سعید کمالی دهقان نوشته نقل قولی هم از رها بحرینی، دانشجوی مقیم تورنتو و مشغول در سازمان عفو بین الملل کانادا، آمده است. بحرینی گفته به ادعاهای ایران در مورد لغو اعدام برای کودکان و نوجوانان باید به دیده ی شک نگریست چرا که تعریف ایران از کودک مشخص نیست. رها به گاردین گفته: «نظام جزایی ایران اغلب سن حداقل مسئولیت جنایی را سن بالغ تلقی کرده است و در نتیجه افراد زیر ۱۸ سال می توانند همین که به سن حداقل مسئولیت جنایی رسیدند مورد محاکمه قرار بگیرند.»

 ساعت ساز ایرانی در اتاوا

و مگر می شود هفته ای این ستون به راه باشد و وصف یکی از ایرانی های موفق را نخوانیم؟

وب سایت روزنامه ی اتاوا سیتیزن این هفته گزارشی صوتی-تصویری از اشکان زندی تهیه کرده است، ساعت سازی مقیم این شهر که بزرگ شده ی تهران است و از جوانی در کار تعمیر ساعت بوده است.

زندی هفت سال در فیلیپین زندگی کرده تا این که خود را در سال ۲۰۰۲ به اتاوا رسانده است. او ابتدا در بخش ساعت فروشگاه بی (The Bay) کار می کرده تا این که در سال ۲۰۰۳ مغازه ی خود را در خیابان کنت اتاوا تاسیس کرده است. تا حال به دلایلی مثل ناامن اعلام شدن ساختمان و آتش سوزی یکی دو بار جا عوض کرده است و امروز مغازه اش در بلوار سن لورنِ پایتخت کانادا است.زندی در این گفتگو از عشق بسیار به ساعت و تعمیر آن گفته است.

 

کشتی گیر ایرانی در مسابقات قهرمانی دانشگاهی غرب کشور

روزنامه ی ادمونتون ژورنال در گزارش از مسابقات قهرمانی غرب کانادا به دانیل علومی ورزشکاری در سنگین وزن اشاره کرده است که برای تیم «بیرز» (Bears) دانشگاه آلبرتا کشتی می گیرد. در این روزنامه اشاره شده که علومی متولد تهران است و مدت کوتاهی پیش برای تحصیلات فوق لیسانس به آلبرتا آمده و حالا ناگهان در تیم کشتی این دانشگاه می درخشد. جالب این جا است که رقبای او گلایه کردند که علومی از جایی می آید که در آن کشتی ورزش شماره یک است!

 

«کارگاه شهروندان» دانشگاه تورنتو در تعقیب سانسور اینترنت در ایران

تعطیلی موقت اینترنت در ایران در هفته ی گذشته (که حدود ۳۰ دقیقه ی تمام طول کشید) نه تنها انعکاسی وسیع در رسانه های کانادا یافت که نهادهایی کانادا برای مقابله با آن دست به عمل زدند.روزنامه ی نشنال پست در گفت و گویی با ران دیبرت، مدیر مرکز مطالعات امنیت جهانی کانادا و «کارگاه شهروندان» (Citizen Lab) واقع در دانشگاه تورنتو به این ماجرا پرداخته است. دیبرت که پیش از این نیز در کنفرانس بزرگی که پروفسور جهانبگلو به مناسبت جنبش سبز در این دانشگاه ترتیب داده بود در مورد سانسور اینترنت در ایران سخنرانی کرد، در این گفتگو گفته کانادا باید مسئولیت بیشتری در حفاظت از اینترنت در سطح جهانی بپذیرد.

 

دیبرت از تلاش های «کارگاه شهروندان» در مقابله با سانسور اینترنت توسط کشورهایی مثل ایران و چین سخن گفته و از پیچیدگی های موجود در جنگ ها و حربه های سایبری در سطح جهان خبر داده است.

 

همکاری دولت کانادا و کلیسای انگلیکن در پذیرش پناهجویان ایرانی

دولت کانادا در همکاری با کلیسای انگلیکن حدود ۵۰ خانواده پناهجو را از کشورهای مختلف از جمله ایران و افغانستان به این جا آورده است. مارکت وایر دوشنبه ی این هفته ضمن نقل این خبر از جیسون کنی، وزیر مهاجرت، نقل قول آورد که «گروه های داوطلبی مثل کلیسای انگلیکن همیشه نقشی محوری در کمک به پناهجویان بازی کرده اند.»

طبق توافقنامه ای که دولت و کلیسا امضا کرده اند حدود ۱۵۰ پناهنده با حمایت کلیسا به کانادا خواهند آمد. این خانواده ها را البته مطابق معمول کمیسیونر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان به کانادا ارجاع داده است.

علاوه بر ایران و افغانستان، سومالی، برمه، کلمبیا، جمهوری دموکراتیک کنگو، اریتره، اتیوپی، عراق، لیبریا، سری لانکا و سودان از کشورهای مبدا این پناهجویان هستند.

کلیسای انگلیکن کانادا بخشی از کلیساهای انگلیکن جهان است که همه با کلیسای انگلستان مرتبط هستند. این کلیسا با بیش از ۲ میلیون عضو سومین کلیسای بزرگ کشور به حساب می آید.

 

شکایت استاد دانشگاه رایرسون علیه دو استاد ایرانی

استادی از دانشگاه رایرسون که یکی از مقالاتش توسط دو استاد دانشگاه ایرانی مورد سرقت علمی قرار گرفته است خواهان مجازات شدیدتر علیه آن ها شد.

به گزارش تورنتو استار، خاوری فرناندو اخیرا متوجه شد که نسخه ای دقیقا عین مقاله ای که برای کنفرانس مهندسی برق و کامپیوتر کانادا در سال ۲۰۰۴ نوشته است چهار سال بعد در «ژورنال موج ها و کاربست های الکترومگنتیک» منتشر شده است. او به استار گفت: «کپی تمام و کمال است. فقط عنوان و اسم نویسندگان را عوض کرده اند.»

دو نفر از دانشجویان فرناندو هنگام تحقیقات خود به این مقاله برخوردند. دو نویسنده ای که نام شان در ژورنال آمده، مهدی دهقان و پویا درخشان بارجویی هستند که هر دو در دانشگاه آزاد اسلامی درس می دهند (تورنتو استار ابتدا به غلط یکی از آن ها را استاد دانشگاه امیرکبیر دانسته بود اما این اشتباه پس از چند ساعت اصلاح شد.)

ژورنال مذکور پس از تماس فرناندو با آن ها اعلام کرد دو استاد ایرانی را سه سال از ارائه کار منع می کند و مقاله شان را «حذف» کرده است. اما فرناندو و شاگردانش می گویند این کافی نیست و خواهان مجازاتی سخت تر هستند.

راسل وایر، استاد شیمی دانشگاه رایرسون، به استار گفته که اگر این اتفاق در رشته ی او افتاده بود «افتضاحی بین المللی» به راه می افتاد. وایر مدعی شد که با جستجویی سریع در گوگل متوجه شده که این دو نفر مقالات دیگری را هم جعل کرده اند.

 
 

یکی از دانشجویان فرناندو، سجادل لطیف، که اصلا از بنگلادش است، به خبرنگاران گفته به نظرش این مجازات کافی نیست. او تاکید کرده که در کشور متبوعش چنین حرکتی به اخراج از دانشگاه و منع از ورود به تمامی دانشگاه های کشور منجر می شد.

 اداره گندم کانادا: هر وقت ایران بخواهد بهشان غلات می فروشیم

مسئولین اداره گندم کانادا حاضر نیستند بگویند در حال حاضر درگیر فروش گندم و جو به ایران هستند یا نه، اما می گویند هر وقت این کشور بخواهد از این کار دریغ نخواهند کرد.

صحبت ها در این مورد وقتی آغاز شد که مجله ای صنعتی در آمریکا از صحبت مقامات این اداره با دولت کانادا در مورد فروش احتمالی گندم به ایران خبر داد. خبرگزاری رویترز هنگام برگزاری کنفرانس بازرگانی چین و کانادا در پکن، که به مناسبت حضور هارپر در این کشور برگزار می شد، آیان وایت، مدیرعامل اداره گندم، را گیر آورد اما موفق نشد پاسخ قاطعی از او بگیرد.

وایت به رویترز گفت: «وقتی ایران نیاز داشته باشد بهشان گندم خواهیم فروخت.» او اضافه کرد که این اداره قبلا بارها به ایران گندم فروخته است. به گفته ی وایت، ایران تنها وقتی سراغ گندم کانادایی می آید که سال پرباری نداشته باشد و در این مواقع خیلی خوش حساب است و همیشه بلافاصله پول می دهد.

جری ریتز، وزیر کشاورزی کانادا، هنوز نظری در این مورد نداده است.

تجارت با ایران پس از تحریم های مختلفی که آمریکا و اتحادیه ی اروپا تحمیل کرده اند روز به روز دشوارتر می شود و وضع اقتصادی مردم روز به روز بدتر می شود. قیمت نان در دو ماه گذشته سه برابر شده است.

ایران سالی ۵/۴ میلیون تن غلات واردات می کند که ۵/۳ میلیون تن آن ذرت است. از این غلات بیشتر برای تغذیه ی احشام استفاده می شود.

کارگیل، غول کشت و صنعت آمریکایی، هفته ی پیش گفته بود همچنان به ایران غلات خواهد فروخت اما گزارش ها از آثار تحریم ها بر این مبادله خبر دادند.

 

سفیر سابق کانادا در سازمان ملل: به ایران حمله نکنید

 پل هاینبکر، سفیر سابق کانادا در سازمان ملل و مشاور سیاست خارجی برایان مالرونی، نخست وزیر محافظه کار کانادا در دهه ی ۱۹۸۰، در مقاله ای در روزنامه گلوب اند میل نسبت به تکرار اشتباه عراق و حمله به ایران هشدار داده است. هاینبکر که اکنون مدیر مرکز روابط جهانی در دانشگاه لوریه است از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، یعنی درست در بحبوحه ی ۱۱ سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان و عراق، سفیر کانادا در سازمان ملل بود.

او در آغاز مقاله ی خود اشاره می کند که هنگام تماشای جنجال های کنونی راجع به ایران «احساس می کنم قبلا این فیلم را دیده ام و می دانم پایان خوشی ندارد.»

او به مبالغه ها و اشتباهاتی که به حمله به عراق انجامید اشاره کرده، و به استفن هارپر، رهبر وقت اپوزیسیون، که در مقاله ای در وال استریت ژورنال گفته از تصمیم دولت لیبرال کانادا برای عدم ورود به عراق ناراضی است.

هاینبکر تاکید کرده که ایران سیاست های بسیاری دارد که باید با آن ها مخالفت کرد اما نه به هر بهایی و نه به هر شیوه ای.

او به خطرهای عمل ناسنجیده در مورد ایران اشاره کرده است از جمله این که «یک حمله ی غربی دیگر به دولتی مسلمان احتمالا به گسترش بیشتر افراط گرایی اسلامی خواهد انجامید.»

 

کانترپانچ: موضع برد راجع به ایران آبروی کانادا را برده است

موری دابین، روزنامه نگار مقیم بریتیش کلمبیا، در مقاله ای در وب سایت مشهور کانترپانچ سیاست خارجی دولت هارپر و وزیر امور خارجه جدیدش، جان برد، را مایه ی شرمساری کانادا دانست.

او گفت: «این حرف که سیاست ایران مبتنی بر حمله ی اول به اسرائیل (با سلاح های هسته ای ناموجود) است و مقایسه ی رهبر آن با هیتلر، برد را در شمار آدم های مستی می گذارد که در بار نشسته اند و گنده گویی می کنند.»

او اضافه کرده که هارپر در حرف دنبال دیپلماسی است اما در عمل بر طبل جنگ می کوبد و بس.

او افزوده: «حرف های برد راجع به ایران تقریبا خزعبل و دردسرساز است. انگار برد دهانش را باز می کند و بی مشورت با مقامات خودش هر چه می خواهد می گوید – البته ظاهرا رئیسش در دفتر نخست وزیر با او همراه است.»

او در ضمن این حرف برد و هارپر را نقد کرده که می گویند ایران حتما از سلاح های هسته ای استفاده خواهد کرد و گفته هیچ رهبر دیگری در غرب چنین حرفی نمی زند.

دابین گفت امیدوار است مردم ایران توجهی به حرف های دولتمداران کانادا نکنند چون اگر بکنند «نتیجه، ایجاد حمایت عمومی حتی بیشتر از آیت الله و افراطیون سیاسی خواهد بود.»

 

اتاوا سیتیزن: هارپر کلبی مسلکی را با اخلاقیات در می آمیزد 

سوزان رایلی، ستون نویس روزنامه ی راست گرای اتاوا سیتیزن که در انتخابات قبلی از هارپر حمایت کرده بود، هفته ی گذشته در مقاله ای در این روزنامه از سیاست خارجی هارپر انتقاد کرد. رایلی در آغاز نوشته ی خود گفته: «در سیاست خارجی، بعضی کشورها منفعت شخصی مطلع و روشن را انتخاب می کنند، بقیه در کلبی مسلکی استاد می شوند و بعضی (اغلب، دولت های استبدادی) طرفدار سخنرانی های تحقیرآمیز برای جهان از پشت سکوی برتری اخلاقی هستند. به نظر می رسد نخست وزیر استفن هارپر بسته به موضوع، دشمن آن لحظه و منافع اقتصادی بلافصل کانادا به هر سه رویکرد عمل می کند.»

او در بخشی از مقاله ی خود به ایران می پردازد و می گوید: «دشمن جدید ایران است، آخرین هدف برآشفتگی اخلاقی هارپر. نهادهای اطلاعاتی آمریکا شاید مطمئن نباشند که ایران دارد بمب هسته ای می سازد یا نه اما هارپر «مطلقا هیچ شکی ندارد.» »

نویسنده تاکید کرده که شاید هارپر درست بگوید اما «آیا این، جنگ غیرقابل پیروزی دیگری در خاورمیانه را توجیه می کند؟ تحریک تخاصم هسته ای را توجیه می کند؟ می خواهیم دشمنی با غرب را بیشتر کنیم، بقای اسرائیل را به خطر بیاندازیم و هزار نفر از ایرانی ها را بکشیم؟ این چگونه به منافع کانادا کمک می کند؟».

 

 

 

اشکان زندی