ازخوانندگان

 کانادایی ها رسم خوبی دارند و آن این است که در اول سال نو برای خود هدفی مشخص می کنند، مثلاً تصمیم می گیرند که در این سال خانه را تعمیر کنند، یا خانه را به احسن تبدیل کنند و یا تحصیل کنند و رشته دیگری را بخوانند و یا رژیم غذایی بگیرند. ورزش کنند که وزن کم کنند. بهرحال هر چه هست مهم این است که برای خود هدفی را مشخص می کنند و امیدواریم که به انجام آن موفق گردند.

چه خوب است ما کانادایی های ایرانی تبار هم یک چنین تعهد و برنامه ای برای خود و خانواده خود ترتیب بدهیم، ولی نه یک تعهد مالی و یا تحصیلی و یا مصرفی، بلکه یک تعهد اخلاقی، وجدانی و انسانی. تعهد مبارزه با جهل و نادانی. چندی پیش نوشته ای از یک فیلسوف ایرانی می خواندم جالب بود. نوشته چنین است: ا ُس اَساس جمیع سیئات نادانی است”

یعنی اساس و پایه تمام گناهان نادانی است. نادانی و جهل خرافات می آورد و خرافات عقب ماندگی فکری، ذهنی و روحی می آورد. حال چطور می توانیم با این خرافات مبارزه کنیم. با تعلیم و تربیت یعنی به مدرسه رفتن و سوادآموزی می توان تا اندازه ای با نادانی مبارزه کرد. ولی خرافات و عقب ماندگی ذهنی و اخلاقی را چطور؟ باید بدانیم که تربیت بر دو نوع است: تربیت جسمانی و تربیت روحانی، یعنی همان طور که ما علاقه داریم مدارج تحصیلی را یکی یکی پشت سر گذاشته علم بیاموزیم و به اخذ مدرکی نائل شویم به موازات آن باید روح و روان و جان خود را هم تربیت کنیم. چه خوب است از همان زمان که کودکان خود را به مدارس برای تربیت جسمانی می بریم برای آنها کلاس های درس اخلاق هم ترتیب بدهیم در نتیجه هم از تربیت جسمانی و هم از تربیت روحانی تواماً بهره می گیرند. در این کلاس ها به آنها اخلاق و آداب روحانی بیاموزند، به آنها منع از غیبت بیاموزند و از تأثیر بد غیبت سخن بگویند. بدانیم اگر کسی را بکشیم خوب می میرد و به قول معروف مرگ یک بار و شیون یک بار ولی اگر پشت سر کسی غیبت کنیم و او متوجه شود که البته می شود روح او را کشته ایم و او را شرمسار کرده ایم. یاد دهند که امانت دار باشیم. امانت در نگهداری مال و جان مردم، به مال مردم دست درازی نکنیم، دزدی نکنیم، در هر شغل و مقامی که هستیم رعایت و احترام به همدیگر، احترام بزرگ سالان و کهتران، رعایت حال فقرا و رسیدگی به امور آنان و کمک و دستگیری از آنان را در نظر داشته باشیم. در این رابطه ها به کودکان داستان ها، مثال ها و یا حقایقی گفته شود. چون داستان در ذهن کودکان تأثیر بیشتری دارد.

اگر ما وجدان بیدار و تربیت شده ای داشته باشیم حتی فکر چنین اعمال و رفتاری در مغز ما خطور نمی کند تا چه رسد به انجام آن.

بیاییم در این سال نو هدف ما آموزش و تمرین اخلاق در خود و خانواده مان باشد. اگر تأسیس اخلاق گردد، ترقی در جمیع مراتب محتوم است. هیچ ملتی بدون تعدیل اخلاق، فلاح و نجاح نیابد. تحسین اخلاق علوم و فنون رواج یابد و افکار بی نهایت روشن گردد. صداقت و امانت و غیرت بجوشد، سیاست به درجه نهایت رسد، صنایع بدیعه رواج یابد، تجارت توسعه جوید. شجاعت قد برافرازد. خلق جدید شود.

“فتبارک الله اَحسن الخالقین تحقق یابد.”