سالشمار تاریخ جمهوری اسلامی ایران

 درگذشت کاوه گلستان، لاله و لادن بیژنی، ویگن، روشنک داریوش، ایرج بسطامی

بیست و پنجمین شماره ی پیاپی شهروند به رویدادهای سال ۱۳۸۲ می پردازد.

از شماره ۱۳۵۸ مرور سال ۵۸ را آغاز کردیم و بنا داریم رویدادهای مهم این ۳۳ سال حکومت جمهوری اسلامی را در ۳۳ شماره ی شهروند بیاوریم. برای سه سال اول با استفاده از آرشیو روزنامه های اطلاعات و کیهان توانستیم تقریبا به همه آنچه که در آن زمان ها در روزنامه ها منعکس می شد، اشاره کنیم. از سال۶۱ از اینترنت کمک گرفتیم و از خوانندگانمان نیز تقاضا کردیم در این مسیر ما را یاری کنند و اگر رویداد یا نکته ای باید گفته شود را یادآوری نمایند، یا خاطرات خودشان را از آن سالها برایمان بفرستند.

از سال ۷۷ باز از آرشیو روزنامه اطلاعات کمک می گیریم، ضمن آنکه دیگر هرچیزی را در روزنامه ها نمی توان پیدا کرد، قتل های زنجیره ای، ترورها و بسیاری مسائلی که مردم برای دانستنش خودی محسوب نمی شوند. پس باز هم باید از منابع دیگر کمک گرفت.

این مرور نه چندان کامل با نیت مبارزه با معضل فراموشی جمعی انجام می گیرد با این امید که تأثیری ولو اندک بر جای گذارد.

***

در سال ۸۲ جنگی دیگر در همسایگی ما درگرفته است. آمریکا و متحدانش به عراق حمله کرده اند. این آغاز جنگی کشنده و ویرانگر برای مردم عراق است. ۲۱ فروردین سال ۸۲ مطبوعات فروپاشی رژیم صدام را تیتر کردند ولی این پایان جنگ نبود که تازه آغاز کشتارهای هر روزه در عراق بود.

در ایران رفت وآمدها و نشست ها و مذاکرات متعدد با آژانس بین المللی انرژی اتمی، پیرامون انرژی هسته ای ایران، از پر تیترترین خبرها بود.

زلزله بم از بدترین وقایع سال ۱۳۸۲ بود

 

فروردین ۸۲

 

ـ کاوه گلستان (تقوی شیرازی) عکاس، خبرنگار و فیلمبردار فرزند ابراهیم گلستان با چاپ عکس‌های انقلاب و جنگ ایران و عراق در بسیاری از مطبوعات معتبر کشورهای غربی، مشهور شد و جوایزی نصیبش شد. او در سال ۱۹۹۷ به دلیل آشکار کردن سرنوشت دهشتناک کودکانی که در یک یتیمخانه تحت شرایط بیرحمانه‌ای نگهداری می‌شدند به زندان محکوم و برای مدتی از کار روزنامه نگاری محروم شد.

گلستان در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام انجام مأموریت تصویربرداری برای شبکه خبری بی‌بی‌سی در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک در عراق که تحت کنترل اتحاد میهنی کردستان بود، در سن ۵۳ سالگی بر اثر انفجار مین کشته شد.

 

ـ سید محسن نوربخش وزیر اقتصاد و دارایی و  رییس کل بانک مرکزی در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدعلی رجایی، میرحسین موسوی و محمد خاتمی (سال‌های ۶۰-۶۵ و ۷۳-۸۲) و نماینده مجلس بود.

او در سن ۵۵ سالگی به دلیل سکته قلبی درگذشت.

 

ـ عیسی سحرخیز، عطاءالله مهاجرانی و فائزه هاشمی رفسنجانی در فروردین ۱۳۸۲ در رابطه با ویژه نامه روزنامه توقیف شده ” زن ” به دادگاه انقلاب اسلامی احضار شدند.

ـ احمد زیدآبادی به اجرای احکام مجتمع قضایی ویژه کارکنان دولت احضار شد.

ـ پرونده عباس عبدی به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد.

ـ تلفن همراه ایران به شبکه جهانی می پیوندد.

ـ سفر زنان هنرمند ایرانی به ژاپن. پوران درخشنده(کارگردان)، ژیلا بنی یعقوب(خبرنگار)، لیلا حاتمی (بازیگر)، فاطمه اسدی(مجسمه ساز)، آذر هاشمی(موسیقیدان) و شادآفرین قدیریان(عکاس) به منظور تبادل فرهنگی به ژاپن سفر کردند.

ـ همایش یکصدمین سال تولد صادق هدایت در انگلیس برگزار شد.

 

اردیبهشت ۸۲

 

ـ انتخاب شهردار تهران

احمدی‌نژاد در ۱۳ اردیبهشت و به دنبال پیروزی فهرست آبادگران در انتخابات دوم شورای اسلامی شهر تهران به عنوان شهردار این شهر توسط این شورا انتخاب شد.

 

ـ سیاوش زندگانی ویولونیست و آهنگساز دوم اردیبهشت ۸۲ در سن ۶۱ سالگی درگذشت.

 

ـ دو تن مواد مخدر هر روز در ایران مصرف می شود. مصرف سالانه به ۷۳۰ تن می رسد و نسبت به سال ۱۳۸۰ ۱۶ درصد رشد داشته است.

ـ سقوط هواپیما : ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۲ (۱۷ مه ۲۰۰۳)، هواپیمای یاک-۴۰ از شرکت فراز قشم در نزدیکی ساری سقوط کرد و طی آن ۳۰ نفر از جمله رحمان دادمان وزیر راه، کشته شدند.

 

خرداد ۸۲

ـ اجرای موسیقی ویژه بانوان در تالار رودکی ۴ خرداد ۸۲

ـ وزیر نیرو: امسال ۳۶ شرکت به بخش خصوصی واگذار می شود

 

تیر ۸۲

 

ـ به دستور قاضی ضد تروریسم فرانسه، مریم رجوی و تعدادی از اعضای مجاهدین خلق زندانی شدند.

 

ـ حسین فکری مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران در سن ۸۰ سالگی درگذشت.

در زمان مسئولیت او تیم ملی فوتبال ایران برای نخستین بار به المپیک ۱۹۶۴ توکیو صعود کرد. فکری در سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۱ لباس تیم ملی را به تن داشت.

حسین فکری که در دهه ۴۰ به طور متناوب سرمربیگری تیم ملی را برعهده داشت لیسانس ادبیات از دانشگاه تهران و مربی بیش از ۲۰ تیم فوتبال در زمان‌های مختلف بود.

فکری سال‌ها در کیهان ورزشی قلم زد و در مجموع به «مربی‌محوری» اعتقاد داشت.

 

ـ لاله و لادن بیژنی دوقلوهای به هم چسبیده مشهوری بودند که روز ۱۷ تیر ۱۳۸۲پس از عمل جراحی به قصد جداسازی به فاصله چند ساعت از یکدیگر درگذشتند.

لاله و لادن در ۱۰ دی سال ۱۳۵۲ در شهر فیروزآباد استان فارس از پدر و مادری کشاورز و اهل روستای لهراسب متولد شدند. پدر و مادر پس از تولد نوزادان را رها کردند. بعدها بهزیستی نام آنها را لاله و لادن گذاشت.

دکتر علیرضا صفاییان لاله و لادن را در سال ۱۳۵۴ به فرزندی پذیرفت، برای آنها شناسنامه مجزا گرفت و به خانه خود در حومه کرج برد.

آنها تحصیلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه تهران آغاز کردند. با در دست داشتن مدرک لیسانس حقوق، به جست‌وجوی کار برآمدند. اما هرچه بیشتر تلاش می‌کردند، کمتر نتیجه می‌گرفتند. آن دو دختران سخت‌کوشی بودند که علاوه بر داشتن مدرک تحصیلی، به زبان انگلیسی و کار با کامپیوتر مسلط بودند، اما موفق نمی‌شدند.

آخرین بار، زمانی که یکی از بخش‌های دولتی پس از سه ماه کار آزمایشی به آنها جواب رد داد، لاله و لادن با چشم گریان به خانه آمدند و تصمیم گرفتند به هر قیمت از هم جدا شوند. لادن تأکید می‌کرد: «به هر قیمت.»

آنها با پزشکان متخصص در سنگاپور تماس گرفتند و بعد از موافقت این گروه جراحی، لاله و لادن راهی سنگاپور شدند. پس از انجام آزمایش‌ها و معاینات در ۱۷ خرداد ۱۳۸۲ «دکتر کیت گوا، سرپرست گروه جراحی لاله و لادن، تأکید کرد که امکان مرگ یا فلج شدن آن دو وجود دارد و تمامی این موارد برای آنها توضیح داده شده‌است.» لادن می‌خواهد به شهرستان خود برگردد و به وکالت بپردازد. لاله می‌خواهد در تهران بماند و روزنامه‌نگار شود. آنها می‌خواهند در حرفه‌هایی جداگانه کار کنند. دیگر به‌هیچ‌وجه به‌هم‌چسبیده بودنشان با میل و اصرارشان به استقلال جور درنمی‌آید.

گروه جراحی خواهران به‌هم‌چسبیده ایرانی به سرپرستی دکتر کیت گوا شامل ۳۵ متخصص، ۵ جراح اعصاب، ۱ متخصص جراحی عروق، ۶ متخصص جراحی پلاستیک، ۸ رادیولوژیست و در مجموع ۱۲۵ نفر پزشک است.

عمل جراحی جداسازی لاله و لادن در بیمارستان رافلز سنگاپور آغاز می‌شود، ۵۲ ساعت می‌گذرد، پزشکان بیش از ۸۰ درصد بافت‌ها را از یکدیگر جدا کرده‌اند که خونریزی شروع می‌شود. گردش خون در بدن لادن مختل می‌شود و لادن جان می‌سپارد. بعد از مرگ لادن، بلافاصله فعالیت پزشکان برای نجات لاله که به حالت اغما فرو رفته‌است شروع می‌شود. یک ساعت و نیم بعد، با وجود تزریق خون و تلاش بسیار پزشکان، لاله هم درمی‌گذرد.

لاله و لادن بیژنی در روز ۱۷ تیرماه سالِ ۱۳۸۲ بر اثر عوارض بعد از عمل جراحی درگذشتند.

حضور مردم در مراسم تشییع جنازه آنها به حدی بود که جاده لهراسب به فیروزآباد و ۳۰ کیلومتر از جاده فیروزآباد به شیراز مملو از اتومبیل‌های مردم بود.

ـ زهرا (زیبا) کاظمی خبرنگار و عکاس خبری ایرانی ـ کانادایی ۲۰ تیرماه در زندان کشته شد.  او در سال ۲۰۰۳ به قصد تهیه گزارش به ایران رفته بود و هنگام ناآرامی‌ها و اعتراضات دانشجویی، به جرم عکس‌برداری حین تجمع برخی از خانواده‌های زندانیان در مقابل زندان اوین، بازداشت و در زندان کشته شد.

بازداشت وی تحت نظارت سعید مرتضوی دادستان تهران که در موارد متعددی در نقض حقوق بشر نقش داشته ‌است، انجام گرفت.

پرونده وی پس از گذشت سالها در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به سرانجامی نرسید و تنها متهم پرونده نیز که یکی از کارمندان رده پایین وزارت اطلاعات بود، تبرئه شد.

زهرا کاظمی در ۱۹۴۸ میلادی در شیراز زاده شد. در مدرسه عالی سینما و تلویزیون در تهران تحصیل کرد. در ۱۹۷۴ برای تحصیل در رشته ادبیات و سینما به دانشگاه پاریس رفت. در سال ۱۹۸۵ دکترای خود را در رشته هنر و ادبیات از دانشگاه پاریس دریافت می‌کند. در سال ۱۹۹۳ همراه پسرش، استفان هاشمی، به کبک کانادا مهاجرت کرد. وی با نشریاتی مانند رکتو ورسو گازت دو فم و گلوب اندمیل چاپ کانادا و نیز موسسه عکس انگلیسی کمراپرس همکاری داشته‌است.

او به هنگام عکسبرداری از خانواده های زندانیان مقابل زندان اوین دستگیر می شود و در حالی که مدت ۱۸ روز در بازداشت به سر می‌برد، در ۲۰ تیر به دلایلی که مورد دعاوی زیادی بوده ‌است، در سن ۵۵ سالی  می‌میرد. مقامات دادستانی دلیل مرگ را غش و برخورد سر خانم کاظمی با زمین و نهایتاً ضربه مغزی ذکر کردند.

گرچه مقامات حکومتی ایران بر تصادفی بودن مرگ وی بر اثر ضربه و خون‌ریزی مغزی ناشی از «برخورد جسم سخت به سر یا برخورد سر به جسم سخت» پافشاری نمودند، شهرام اعظم، پزشک سابق و کارمند وزارت دفاع ایران که در سال ۲۰۰۴ میلادی ایران را ترک و از کانادا درخواست پناهندگی نمود، پس از معاینه بدن زهرا کاظمی، اعلام نمود که علایم ضرب و شتم شدید، شکنجه و تجاوز جنسی نشان می‌دهد که او هنگام تحمل حبس به قتل رسیده ‌است. وزیر امور خارجه کانادا با تایید گزارش دکتر اعظم در کنفرانس مطبوعاتی تورنتو عنوان نمود که مسوولان کشور کانادا برای روشن شدن کامل جزییات پرونده قتل زهرا کاظمی تلاش خواهند کرد.

کمیته بررسی و تحقیق مجلس ششم در مورد قتل زهرا کاظمی در گزارش خود قاضی مرتضوی را به عنوان متهم ردیف اول این پرونده معرفی کرده و حتی برخی از نمایندگان خواستار برکناری او شدند.

 

ـ در تظاهراتی که به مناسبت سالگرد ۱۸ تیر برگزار شد، ۴۷۰ نفر بازداشت شدند.

 

مرداد ۸۲

 

ـ علی اصغر کرباسچیان معروف به علامه کرباسچیان روحانی تدوین کننده نخستین رساله توضیح المسائل، و از بنیانگذاران مدرسه علوی و مدرسه نیکان بود.

او دبیرستان علوی را با هم فکری شیخ هادی مقدس و تنی چند تأسیس کرد و چند سال پس از آن، راهنمایی نیک پرور (راهنمایی علوی) -موسسه فرهنگی علوی- و مدرسه نیکان را پایه ریزی کرد.

در سال ۱۳۷۸، به بیماری سرطان مبتلا شد و نهم مرداد ۸۲، در منزل مسکونی خود در سن ۸۹ سالگی درگذشت.

 

شهریور ۸۲

 

ـ رضا بیک ایمانوردی بازیگر و ورزشکار از سال ۱۳۳۷ کار هنری خود را آغاز کرد.  در استودیو آژیر فیلم اولین نقش زندگی سینمایی خود رل کوتاهی در فیلم فریاد نیمه شب ساموئل خاچیکیان بازی کرد که همین نقش چند دقیقه‌ای باعث شد تا این کارگردان بزرگ در فیلم‌های بعدی خود نیز با او همکاری کند.

او در بیش از یکصد و پنجاه فیلم سینمایی، به عنوان یکی از پرکارترین و موفقترین بازیگران سینمای ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، به محبوبیت ویژه ای در بین مردم دست یافت و لقب “مرد هزار چهره پرده سینما” را کسب کرد.

بیک ایمانوردی در جوانی از قهرمانان ورزش رزمی کشتی کچ ایران بود.

رضا بیک ایمانوردی بعد از انقلاب همانند دیگر هنرمندان سرشناس آن زمان به دادگاه انقلاب فراخوانده شد و بعد از اخذ تعهد که فعالیت هنری در ایران انجام ندهد رسما ممنوع الکار شد که همین او را مجبور به ترک وطن کرد. سرانجام هنرمند “رضا بیک ایمانوردی” بعد از یکسال مصاف با بیماری سرطان ریه، در بیمارستان شهر فینیکس آریزونا، روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۳، (۲۲ شهریور ) در سن ۶۷ سالگی درگذشت.

مهر ۸۲

ـ جزئیات قتل همسر ناصر محمدخانی اعلام شد. پس از ۱۱ ماه تحقیقات براساس مدارک و شواهد خدیجه (دوست ناصر محمدخانی) قاتل شناخته شد و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و ناصر محمدخانی با قرار التزام آزاد شد.

ـ عوامل حمله به سفارت انگلیس در تهران دستگیر شدند.

 

آبان ۸۲

 

ـ ویگن دِردِریان خواننده و هنرپیشهٔ ایرانی ارمنی تبار در  سال ۱۳۰۷ در همدان به دنیا آمد. صدای گرم او که با نواختن گیتارش همراه می‌شد، با شعرهایی با مضمون‌های تازه و ملودی‌های نو چهره تازه‌ای در صحنه موسیقی ایران عرضه کرد.

نوع موسیقی او به «جاز ایرانی» معروف شد و به او لقب «سلطان جاز» ایران دادند، گرچه موسیقی او ارتباطی با موسیقی جاز نداشت.

او در دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ از محبوب‌ترین خواننده‌های مردم‌پسند ایران بود. با چند تن از خواننده‌های محبوب دیگر مانند دلکش، پوران و هایده ترانه‌های دو صدایی اجرا کرد که هنوز با اشتیاق شنیده می‌شود.

در سال ۱۳۳۳ به سینما روی آورد و تعدادی فیلم بازی کرد.

در اوایل دهه ۵۰ به آمریکا رفت و در آنجا ازدواج کرد و در کاباره‌های ایرانی فعالیت هنری داشت.

ژاکلین (ترانه سرا و خواننده)و آیلین (بازیگر و مجری تلویزیون) فرزندان ویگن هستند و کارو (شاعر معاصر) برادر ویگن است.

ویگن در روز یکشنبه ۴ آبان ماه سال ۱۳۸۲ در شهر لس‌آنجلس در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.

ـ روشنک داریوش مترجم و فعال سیاسی ایرانی بود. از او با نام روشنک ایرانی نیز ترجمه‌هایی در دست است. او به مدت ۱۷ سال در آلمان تحصیل کرد و در جامعه‌شناسی و علوم سیاسی در سطح فوق لیسانس فارغ التحصیل شد.

از سن ۱۶ سالگی در فعالیت‌های سیاسی از طریق کنفدراسیون دانشجویان ایرانی (اتحادیهٔ ملی) فعالانه شرکت و از جمله سالیانی چند در انتشار نشریات کنفدراسیون به زبان آلمانی همکاری کرد. بلافاصله پس از انقلاب به تهران برگشت و در فعالیت‌های مربوط به آزادی زن و دمکراسی از طریق جبههٔ دمکراتیک ملی ایران شرکت فعال داشت. قاطعانه اعتقاد داشت که باید در ایران بماند و به فعالیت و زندگی ادامه بدهد. در ۱۳۶۲ با خلیل رستم‌خانی ازدواج کرد و پسرشان کاوه رستم‌خانی به دنیا آمد.

در اوایل انقلاب پیش از تعطیلی انستیتو گوته در تهران مدتی با آن همکاری می‌کرد و از ۱۳۶۰ به بعد به ترجمه کتاب از زبان آلمانی پرداخت و همواره کتاب‌هایی را برای این کار انتخاب می‌کرد که با مشکلات جنبش روشنفکری و سیاسی ایران ارتباط مستقیم داشت.

“قطره اشکی در اقیانوس”(مانس اشپربر)، “چرخ دنده”، “در تبعید”،”یک زندگی سیاسی”،” انسان دوستی و خشونت”،”لنا” و “قرن من” از جمله ترجمه های او هستند.

روشنک داریوش در دهه هفتاد شمسی در فعالیت‌های کانون نویسندگان ایران شرکت داشت و عضو جمع مشورتی کانون بود. در این سال‌ها یک بار در میهمانی رایزن فرهنگی سفارت آلمان به همراه چند تن از نویسندگان دستگیر شد و چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفت. یک بار هم در سال ۱۳۷۵ بلافاصله پس از تدوین پیش نویس منشور کانون نویسندگان و امضای آن به همراه ۱۲ نفر دیگر بازداشت شد.

روشنک از ابتدای سال ۲۰۰۰ با بورس انجمن قلم آلمان ساکن مونیخ شد و به فعالیت‌های فرهنگی ادامه داد. پس از کنفرانس برلین در سال ۲۰۰۰ که حکم جلب او هم صادر شد ناگزیر در آلمان ماند و برای آزادی شوهرش (خلیل رستم خانی) از زندان فعالیت زیادی کرد. سرانجام در اول نوامبر ۲۰۰۳ در اثر تومور مغزی درگذشت.

آذر ۸۲

 

ـ در روز بیستم آذرماه ۱۳۸۲، جایزه صلح نوبل رسما به شیرین عبادی اهدا شد.

شیرین عبادی (متولد ۳۱ خرداد ۱۳۲۶ همدان) حقوقدان، قاضی سابق دادگاه، نویسنده و مدرس ایرانی است. او از نخستین قاضیان زن در ایران و تنها ایرانی است که جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است. کمیته جایزه صلح نوبل علت انتخاب خود را، تلاش خانم عبادی برای ترویج مردم‌سالاری و رعایت حقوق بشر در ایران به ویژه در مورد حقوق زنان و کودکان در سال ۲۰۰۳ میلادی اعلام نمود.

ـ حسین رضازاده قوی ترین مرد جهان شناخته شد. او با کسب ۲ مدال طلا و یک برنز در هفتاد و سومین دوره مسابقات وزنه برداری قهرمانی مردان جهان در ونکوور کانادا به این عنوان دست یافت.

ـ مهدی مهدوی کیا مرد سال فوتبال آسیا شد.

 

ـ محمد صادق صادقی گیوی معروف به خلخالی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب بود.

وی که سابقه دستگیری و زندان در سالهای قبل از انقلاب را داشت، از روزهای نخست انقلاب در کنار خمینی بود، در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ (۱۳ فوریه ۱۹۷۹) با حکم سید روح‌الله خمینی به عنوان حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب منصوب می‌شود. خلخالی سه دوره نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری بود. پس از درگذشت خمینی پستی از سوی خامنه‌ای دریافت نکرد و در انتخابات‌ها هم رد صلاحیت شد. وی سپس به تدریس در حوزه علمیه قم مشغول شد.

در این دوره صدها نفر به حکم خلخالی اعدام شدند که بسیاری از آنان وابستگان به حکومت پهلوی بودند.

او در ماجرای کردستان تابستان ۵۸، دستور اعدام ده ها رزمنده ی کرد را بدون محاکمه صادر کرد.

بنا به گزارش سازمان عفو بین الملل ۴۳۸ نفر تا اسفند ۱۳۵۸ (طی یکسال) در ایران اعدام شدند.

خلخالی در آذر سال ۱۳۸۲ بر اثر بیماری قلبی و به دنبال یک انزوای ده ساله در سن ۷۷ سالگی درگذشت.

 

دی ۸۲

 

ـ زلزله بم

پنجم دی ماه ۸۲ زمین‌لرزه‌ای به شدت ۶٫۶ ریشتر در ساعت ۵:۲۶ بامداد شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند.

طبق آمار رسمی این زمین‌لرزه ۴۲ هزار قربانی، ۵۰ هزار مجروح و بیش از صدهزار نفر بی‌خانمان به جای گذاشت. این درحالی است که تعداد واقعی قربانیان به مراتب بیش از میزان اعلام شده بود. در اثر این حادثه ۹۰ درصد از سازه‌های شهر بم به کلی تخریب شدند. ارگ بم که با ۲۵۰۰ سال قدمت بزرگترین سازه‌ٔ گلی جهان بود، به کلی ویران شد. طبق برنامه‌ریزی مسئولان، بازسازی بم باید تا تابستان سال ۸۴ به پایان می‌رسید. اما ضعف مدیریت، ناهماهنگی میان نهادها، عدم استفاده بهینه از نیروهای متخصص خارجی، عدم آموزش صحیح امدادگران و سوء استفاده در کنار عوامل متنوع دیگر باعث شده تا بازسازی شهر به کندی انجام گیرد و هنوز به پایان نرسد. یکی از آثار این زلزله بهبود روابط ایران و آمریکا بود. به طوری‌که یک هواپیمای نظامی آمریکا برای اولین بار در بیش از ۲۰ سال اخیر در ایران فرود آمد.

ـ ایرج بسطامی خواننده موسیقی سنتی ایرانی طی حادثه زمین‌لرزه بم در تاریخ ۵ دی ۱۳۸۲ در خانه پدری خود در همین شهر در سن ۴۶ سالگی درگذشت.

ـ برگزاری کنسرت استاد شجریان برای حمایت از زلزله زدگان بم

 

بهمن ۸۲

ـ سقوط هواپیما: ۲۱ بهمن ۱۳۸۲ (۱۰ فوریه ۲۰۰۴)، یک فوکر-۵۰ در هنگام فرود آمدن در فرودگاه شارجه به زمین برخورد کرد و ۴۳ نفر از ۴۵ مسافر آن کشته شدند.

 

اسفند ۸۲

 

ـ سید شمس‌الدین سیدعباسی کشتی‌گیر آزادکار بود که یک مدال برنز المپیک، یک مدال طلا و یک مدال نقره‌ قهرمانی جهان و یک مدال طلای بازی‌های آسیایی را به دست آورده بود. او یکی از مربیان تیم ملی کشتی آزاد ایران در مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۸۵ و ۱۹۸۹ بود.

شگرد اصلی سیدعباسی فن فیتیله‌پیچ بود و به آقای فیتیله‌پیچ و استاد فیتیله‌پیچ شهرت داشت.

سیدعباسی در سن ۶۱ سالگی در ۲۶ اسفند ۱۳۸۲ بر اثر بیماری سرطان در تهران درگذشت.

ـ مهدی‌قلی فتحی بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون در سال ۱۳۳۷ با ورود به «هنرکده آزاد هنرپیشگی آناهیتا» به طور رسمی و حرفه‌ای کار تئاتری خود را آغاز کرد. او در نمایش‌های بسیاری به روی صحنه رفت و نیز در بیش از بیست تئاتر تلویزیونی در آن سالها حضور داشت. استادی فن بیان در هنرکده آناهیتا و دانشکده هنرهای دراماتیک در کارنامه او وجود دارد و می‌توان او را یکی از اساتید شاخص فن بیان تاریخ تئاتر ایران برشمرد.

از سال ۱۳۶۶ به سینما رفت و سپس در سریال های تلویزیونی  بازی کرد بازی در نقش ژان والژان در نمایش بینوایان به کارگردانی بهروز غریب پور از دیگر فعالیت‌های نمایشی وی در سالهای واپسین زندگی اش بود.

مهدی فتحی در ۲۹ اسفند آخرین روز سال ۸۲، پس از گذراندن یک دوره طولانی و سخت بیماری در ۶۴ سالگی در بیمارستان شهدای تجریش درگذشت.