شماره ۱۲۱۹ ـ پنجشنبه ۵ مارچ ۲۰۰۹
نادیا انجمن شاعر ۲۵ ساله افغان روز جمعه پنجم نوامبر ۲۰۰۵ قربانى رفتار خشونت آمیز و وحشیانه همسرش شد و بر اثر جراحات وارده درگذشت. اولین مجموعه شعر نادیا انجمن به نام “گل دودى” در محافل ادبى هرات بحثهاى زیادى را برانگیخت. او در سال چهارم رشته ادبیات درى دانشگاه هرات تحصیل میکرد و یکسال پیش از کشته شدن با یکى از کارکنان دانشگاه ازدواج کرده بود و پس از آن به دلیل سختگیرىهاى موجود در خانه کمتر در محافل ادبى و شعرخوانى حاضر میشد.
ایا تبعیدیان کوه گمنامى
اى گوهران نامهاتان خفته در مرداب خاموشى
اى محو گشته یادهاتان، یادهاى آبى روشن
به ذهن موج گل آلود دریاى فراموشى
زلال جارى اندیشههاتان کو
کدامین دست غارتگر به یغما برد تندیس طلاى ناب رویاتان
درین توفان ظلمتزا
کجا شد زورق سیمین آرامش نشان ماه پیماتان
پس از این زمهریر مرگزا
دریا اگر آرام گیرد
ابر اگر خالی کند از عقدهها دل
دختر مهتاب اگر مهر آورد، لبخند بخشد
کوه اگر دل نرم سازد، سبزه آرد
بارور گردد
یکى از نامهاتان، بر فراز قلهها
خورشید خواهد شد
طلوع یادهاتان
یادهاى آبى روشن
به چشم ماهیان خسته از سیلاب و
از باران ظلمتها هراسان
جلوه امید خواهد شد
ایا تبعیدیان کوه گمنامى
***
نیست شوقى که زبان باز کنم
نیست شوقى که زبان باز کنم، از چه بخوانم
من که منفور زمانم، چه بخوانم چه نخوانم
چه بگویم سخن از شهد، که زهر است به کامم
واى از مشت ستمگر که بکوبیده دهانم
نیست غمخوار مرا در همه دنیا که بنازم
چه بگریم، چه بخندم، چه بمیرم، چه بمانم
من و این کنج اسارت، غم ناکامى و حسرت
که عبث زادهام و مهر بباید به دهانم
دانم اى دل که بهاران بود و موسم عشرت
من پر بسته چه سازم که پریدن نتوانم
گرچه دیرى است خموشم، نرود نغمه زیادم
زان که هر لحظه به نجوا سخن از دل برهانم
یاد آن روز گرامى که قفس را بشکافم
سر برون آرم از این عزلت و مستانه بخوانم
من نه آن بید ضعیفم که ز هر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست که دایم به فغانم