شماره ۱۱۸۹ ـ ۷ آگوست ۲۰۰۸
درس شانزدهم
طی مقالات گذشته، مطالبی مشروح در خصوص الزامات و ویژگیهای مدیریت نوین در سازمان ها و شرکت ها ارائه کردیم. در این سری از مطالب و طی مباحث آتی، بخش جدیدی را تحت عنوان “اخلاق مدیریتی” (یا به تعبیری “اخلاق حرفه ای”) که از مباحث مطرح در دنیای مدیریت امروز است را مورد توجه قرار میدهیم.


اخلاق مدیریتی (Managerial Ethics)


بسیاری از ما شاهدیم که هر روزه اخبار و مطالب متنوعی در ارتباط با مسائل اجتماعی و مرتبط با برخی از سازمان ها و شرکت ها (خصوصی و دولتی) در سطح رسانه های جمعی مطرح میشود که اغلب با “وجه اجتماعی”سازمان ها و مسئولیت ایشان در این خصوص ارتباط دارد. برخی از این موارد مرتبط با رفتار و نحوه برخورد مدیران ارشد در مواجهه با مسائل اخلاقی و اجتماعی سازمان است، اما در مواردی موضوع آنچنان قابل توجه و اهمیت است که سازمان ها و شرکت ها، با توجه به خط مشی و سیاست های اصلی خود در خصوص مقوله “مسئولیت های اجتماعی”، نسبت به آن عکس العمل نشان میدهند.


انتظارات اجتماع از شرکت ها و سازمان های اقتصادی


تقابل منافع سازمانی شرکت ها با منافع اجتماعی، از سالها قبل در ارتباط با موضوعاتی مانند ضرر و زیان شرکت های تولید سیگار و تنباکو به سلامت جامعه و ریسک های ناشی از نیکوتین موجود در محصولات آنها، و یا عدم توجه به مسائل زیست محیطی ناشی از فعالیت شرکت ها و مخاطرات ناشی از آلودگی های هوا، آب و خاک برای طبیعت و انسان مطرح بوده است، اما با گذر زمان، بسیاری از مدیران دریافتند که می بایست در مقابل خواسته های جامعه و مردم و نمایندگان ایشان، عکس العمل های مطلوب و منطقی داشته باشند.

ازاین رو ایشان در برنامه ریزی و اجرای طرح های خود، موضوعاتی از قبیل کنترل قیمت محصول با ملاحظات اجتماعی آن، بهبود شرایط جذب و استخدام در هماهنگی با نرخ بیکاری در جامعه، استفاده بهینه و پایدار از منابع طبیعی، بهبود کیفیت محصولات و برقراری ارتباطات سازنده با مراجع دولتی و قانونی را لحاظ نمودند.
در این راستا ایشان با انجام اقداماتی مناسب نظیر برقراری سیستم بازیافت ضایعات و پسمانده های ناشی از فرآیندهای تولید و مصرف محصولات، بازنگری و بهبود شیوه های بسته بندی و رعایت جنبه ها و تاثیرات زیست محیطی مرتبط، سعی در حفظ سلامت محیط زیست و ملاحظه حقوق اجتماعی عموم مردم را داشته اند.
علی رغم وجود مباحث و دیدگاه های متفاوت نسبت به میزان اثربخشی اقدامات انجام شده از سوی صاحبان کسب و کار در تامین رضایت جامعه و انجام مسئولیت های اجتماعی از سوی مدیران (که در جلسات آتی بدان خواهیم پرداخت)، در شرایط موجود و در دنیای رقابتی حال حاضرکه رعایت الزامات اجتماعی و بین المللی به عنوان یک اصل بلامنازع تلقی میشود، هنوز برخی از شرکت ها و سازمان ها (بویژه در کشورهای در حال توسعه)، صرفا به دلیل کسب سود و منفعت بیشتر (البته ناپایدار و زودگذر)، نسبت به حقوق جامعه و مسائل اجتماعی بی تفاوت بوده و بالطبع با برچسب های ضد اخلاقی و ناهمگام با منافع ملی و بین المللی روبرو هستند که گاهی این امر خود موجب کاهش ارزش سهام ایشان نیز شده است.
با وجود تعاریف و برداشت های مختلف از واژه “مسئولیت اجتماعی”(social responsibility)، تعبیرهای گوناگونی ناشی از علل توجه به آن، نزد شرکت ها و سازمان ها وجود دارد. به دلیل رضایت مندی جامعه از رعایت و توجه به الزامات و خواسته های اجتماعی و اقبال عامه مردم نسبت به عملکردهای سازمان، برخی آن را موجب”ماکزیمم شدن سود و منفعت”profit) maximization) و یا حتی فراتر رفتن از آن(going behind profit making) تعبیر نموده اند. این در حالی است که عده ای دیگر آن را موجب انگیزش بیشتر کارکنان در جهت فعال شدن در انجام “اقدامات اجتماعی به صورت داوطلبانه” (voluntary activities) قلمداد می کنند و برخی دیگر آن را “مدیریت کلیه ذینفعان سازمان”(stakeholders management) می دانند. (در اینجا منظور از “ذینفعان” تمامی کسانی هستند که به نوعی تحت تاثیر نتایج مثبت و یا منفی ناشی از عملکرد و برنامه های کسب و کار شرکت قرار میگیرند از جمله کارکنان، صاحبان سهام، مصرف کنندگان و خریداران محصولات)

همان طور که ملاحظه می شود، در تمامی این برداشت ها و تعاریف، یک دیدگاه مثبت نسبت به مقوله “مسئولیت های اجتماعی” وجود دارد. در مجموع می توان چنین استنتاج نمود که در یک طرف با منظر و “دیدگاه کلاسیک” و صرفا اقتصادمحور، توجه و اهتمام نسبت به موضوع “مسئولیت اجتماعی” از سوی مدیران و صاحبان کسب و کار موجب “افزایش سودآوری”می شود. این در حالی است که در طرف دیگر، و از منظر و”دیدگاه اقتصادی اجتماعی”، این امر نه تنها موجب رشد سودآوری و منفعت برای سازمان و شرکت خواهد بود، بلکه باعث “بهبود و حمایت از شرایط اجتماعی” نیز خواهد گردید.

مجید جانفرسا مشاور ارشد سیستم های مدیریت است.
janfarsa@yahoo.com