این عکس ها را پشت نویسی کنید

 

این عکس ها
سالها را پس می گیرند

دو نفر
به سبک یک فاجعه
می ایستند در برابر دوربین
به هم دست می دهند
جیب هایشان از آمار مرگ و میر پُر
سرهایشان
از تیترهای درشت راست

این عکس ها
عکس های امروزند
مردم خانه هایشان را عقب می کشند
به عرض خیابان های گمنامی که می دوند در طول شهر
تحریم نور و نمک و سلاح
پاهای لاغر و چشم های از کاسه در
انگار
چیزی سقوط کرده باشد

این عکس ها
سال ها را به جلو می اندازند
تاریخ سر فرو می آورد از این عکس ها

در عکس بعدتر
در ازدحام
انسان شکل خودش را از یاد برده است

از مجموعه شعر “هیچ بارانی این همه را نخواهد شست”

تلواسه

 

به مادران مدفون بم

مرا

به آن اندازه صبر کن تا بگریم

تمام قنات‌ها کور شده‌اند

در صبحِ پنجم دی

وقتی که دیوار فرو ریخت

پشت‌ات

به اعتبارِ خدا تکیه داده بود

وقتی که آوار آوار آوار

تو چشم باز کردی و دیدی

مرگ از تو گذشته است

امام‌زاده ها

از چهار ستون خود

 کج شده‌اند

تنها پرنده‌ها جیغ کشیدند

در آن همه هیبتِ صدا

به گوش‌ات نرسید

که پرت شدی در جهت گورستان

حالا زیر تل اندام‌ها و آوار

خم شدی

بر نوزاد خود

و پستان‌ پُرشیرات

خیس کرده پیراهنت را

چشم مرا نیز

از مجموعه شعر ” به تمام زبان های دنیا خواب می بینم”