معرفی کتاب “نیما چه می گوید” نوشته حسن گل محمدی

شهروند ـ فرح طاهری: جمعه ۷ سپتامبر ۲۰۱۲ در سالن کتابخانه ریچموندهیل، سرای بامداد به مدیریت سعید چوبک، سومین جلسه معرفی کتاب را برگزار کرد.

این جلسه با حضور بیش از هفتاد تن از دوستداران ادب و فرهنگ ایران، برگزار شد.

 

صبا باقرپور گرداننده ی مراسم بود و محمود صفریان، نویسنده ای که دومین جلسه معرفی کتاب سرای بامداد به معرفی مجموعه داستان “روزهای آفتابی” او اختصاص داشت، آغازگر مراسم بود. او در سخنانی کوتاه از نقش سرای بامداد در معرفی کتاب هایی که به دلیل وجود سانسور دولتی در ایران، در خارج کشور چاپ می شوند، گفت و تشکر کرد.

بهرام بهرامی، نویسنده و مترجم، امر معرفی کتاب “نیما چه می گوید” نوشته حسن گل محمدی را برعهده داشت.

معرفی کتاب نیما چه می گوید در کتابخانه ریچموندهیل

بهرامی با خواندن شعر “هست شب” نیما، گفت: کتاب آقای گل محمدی ذهن مرا نسبت به نیما دگرگون کرد. “نیما چه می گوید” نقد و بررسی یادداشت های روزانه ی نیمایوشیج است براساس کتابی که شراگیم یوشیج ـ پسر نیما ـ نوشته و یادداشت های نیما را فله ای ریخته در بازار.

بهرامی به نکات مثبت “نیما چه می گوید” اشاره کرد و گفت: کار بسیار باارزشی که آقای گل محمدی کرده این است که آمده یادداشت ها را طبقه بندی کرده. برای کسی که نه وقت و نه حوصله خواندن این همه یادداشت پراکنده را دارد، ضمن آنکه نثر نیما، نثر دشواری ست. نویسنده همه موارد مثلا در پیوند با خانلری را یک جا جمع کرده که این کار بسیار دشواری بوده است.

بهرامی یکی از ارزش های کتاب را وجود فهرست اعلام آن خواند که به گفته ی او اگر نبود، جستجو در کتاب بسیار مشکل می شد.

بهرامی افزود: نیمایی که من می شناختم، از طریق افرادی چون آل احمد و طاهباز، نیمایی ویراسته شده بود، در حالی که در این کتاب نیمای دیگری شناختم؛ نیمایی نق نقو، خودخواه، شهرت طلب و زیاده خواه… البته به نظر من.

بهرام بهرامی از نکات مثبت کتاب آقای گل محمدی گفت

بهرامی در پایان می گوید: اما کار بزرگ نیما این بود که با وجودی که کوه بزرگی از ادبیات ایران در برابرش بود، در برابر آن می ایستد و همه چیز را دگرگون می کند، یعنی که آب در خوابگه مورچگان می ریزد.

بهرامی نمونه هایی از افرادی آورد که شعر نیما را شعر نمی دانستند و او را مسخره می کردند.

در ادامه، بهرامی از حسن گل محمدی می خواهد که به او بپیوندد و خود از کتابش بگوید.

حسن گل محمدی، استاد ادبیات و نویسنده چندین کتاب و مقالات بسیار در نشریات، با اشاره به اینکه کتاب نقد آثار نیما نیست، بلکه نقد رفتار نیما است، گفت: ما تاکنون در ادبیات معاصر و کلاسیک نقد آثار زیاد داشته ایم، ولی نقد رفتار نداشته ایم. اینکه روشنفکرهای ما با هم چه رفتاری داشته اند. این نقد از داخل گفته های خود نیماست.

گل محمدی افزود: چاپ کتاب یادداشت های نیما شبهه برانگیز بود چون ما همیشه نیما را مقدس می داشتیم، ولی لازم بود این کتاب بررسی شود. نقدهای زیادی بر این کتاب نوشته شده، بعضی ها گفته اند چرا این کتاب چاپ شده، و همین ها انگیزه ی من شد تا سه سال وقت بگذارم و نوشته ها را بررسی کنم.

بهرامی با اشاره به یادداشت های نیما گفت: بخش بزرگی از یادداشت ها برمی گرده به وضعیت خانوادگی آنها. نیما در خانه اش آسایش ندارد، با اطرافیانش، با حزب طراز اول آسایش ندارد، از حزب می نالد و از او سوءاستفاده می کنند. نیما همیشه از همه کس طلبکار است.

گل محمدی حرف های بهرامی را پی می گیرد و می گوید: البته هنوز هم نیما مورد حمله واقع می شود و هنوز هم مظلوم است.

پس از پخش اسلایدهایی که بخشی از آن را آقای گل محمدی در سفر به زادگاه نیمایوشیج گرفته بود و بخشی عکس های مختلفی از نیما در محل زندگی و زادگاهش بود، به نیمه مراسم رسیدیم.

پس از پذیرایی از حاضران، بخش دوم برنامه با هنرنمایی نغمه فرهمند آغاز شد. او نوازنده ی دف و سازهای کوبه ای ست و ضمن حضور در کنسرت های مختلف، این هنر را تدریس می کند.

آقای گل محمدی در بخش دوم، سخنانش را با شعری از نیما آغاز کرد  و ضمن اشاره به حضور استادان ادب و زبان، دکتر محمدرضا باطنی و استاد احمد پناهی سمنانی در میان جمع و تشکر از آنان، گفت: نیما در ادبیات و شعر ما طرحی نو درافکنده، او برای بیان دردهای اجتماعی قالب شعر کهن را رسا نمی دانست. نیما زبان شعر را عوض کرد و از بدبختی های انسان گفت آن هم در زمانی که چنین توقعی از شاعر نبود. آن زمان ادبیات تخدیری رواج داشت و انتظار نبود کسی فریاد بزند آی آدمها…

حسن گل محمدی از سه سال کار بر روی کتاب نیما چه می گوید، برای حاضران گفت

گل محمدی افزود: نیما دوست داشت کشاورز و کارگر ،گرفتاری هایشان را در شعر او ببینند. نیما یک مبارز بود با تفکر و بیان انقلابی.

در مورد چاپ آثار نیما، گل محمدی گفت: مشکلی که وجود داشت اینکه نیما به هیچیک از شاعران معاصر اعتماد نداشت. آثارش نیاز به بازنویسی سنگینی داشت. او در وصیت نامه اش دکتر محمد معین، دکتر جنتی عطایی و جلال آل احمد را مسئول آثارش اعلام کرد، سه فردی که خودشان بسیار گرفتار بودند.

به گفته ی گل محمدی، طاهباز بخشی از یادداشت های نیمایوشیج را با توصیه جلال آل احمد چاپ می کند. این یادداشت ها از درد و بدبختی و گرسنگی ها و … حکایت دارد.

نویسنده ی “نیما چه می گوید” از شیوه ی کار بر روی این کتاب گفت: نیما درباره آدم های بسیاری حرف زده است. من حدود پنجاه شخصیت علمی و نویسنده را  انتخاب کردم و رفتم دیدم که نیما در مورد آنها چه گفته و اینکه فضای آن زمان این حرف ها چگونه بوده، و همچنین طرف مقابل در مورد نیما چه می گوید و آیا اینکه حرفی که نیما در مورد آن فرد می زند، می تواند درست بوده باشد یا نه؟ مثلا اگر گفته همامی شاهنامه نمی داند، آیا درست است؟ یا شاملو شارلاتانی بوده که شعرهای من در شعرهایش هست، درست است؟ روابط را تحلیل کردم و شخصیت نیما را از لابه لای نوشته ها بیرون آوردم و دیدم نیما زیرک ترین، دقیق ترین و باسوادترین شاعر زمان خودش بوده.

گل محمدی نمونه هایی از کتاب را در این زمینه خواند و گفت: من می خواستم رابطه نیما را با جلال آل احمد، با اخوان ثالث، با شاملو، و رابطه ی زیبایش با شهریار را حتما بیاورم.

برای دریافت این نکات لازم است که کتاب را تهیه کنید. این کتاب در ۶۵۶ صفحه به همراه عکس ها و فهرست اعلام توسط نشر سخن در سال ۱۳۹۰ در تهران منتشر شده و در سرای بامداد موجود است.

* عنوان گزارش از تیتر مقاله ی جلال آل احمد “پیرمرد چشم ما بود” منتشر شده در نشریه آرش، سال ۱۳۴۰، گرفته شده است.