جان برد، وزیر امور خارجه کانادا، روز جمعه ۱۷ شهریور (هفتم سپتامبر) در بیانیه ای اعلام کرد، کانادا سفارتش را در ایران تعطیل می‌کند. او همچنین به دیپلمات های ایران در اتاوا  اعلام کرد که پنج روز فرصت دارند کانادا را ترک کنند.

وزیر امور خارجه کانادا دیپلمات‌های ایرانی را “عنصر نامطلوب” خواند و اعلام کرد”روابط دیپلماتیک بین کانادا و ایران به حالت تعلیق درآمده و تمام دیپلمات‌های کانادا ایران را ترک کرده‌اند.”

در این بیانیه آمده است: موضع کانادا در قبال رژیم ایران شناخته شده است. کانادا دولت ایران را مهم‌ترین تهدید برای صلح جهانی و امنیت دنیا می‌داند… رژیم ایران به طور فزاینده‌ای کمک‌های نظامی در اختیار رژیم اسد (در سوریه) قرار می‌دهد؛ به طور مرتب اسرائیل را تهدید می‌کند؛ دست به لفاظی‌های نژادپرستانه و ضدنژاد سامی می‌زند و نسل‌کشی را تهییج می‌کند.

جان برد، ایران را از جمله بدترین ناقضان حقوق بشر جهان خوانده که “به گروه‌های تروریستی پناه می‌دهد و از آنها حمایت مالی می‌کند.”

وزارت امور خارجه کانادا اعلام کرده است که رسما ایران را در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار می‌دهد.

سفارت ایران در اتاوا روز جمعه ۷ سپتامبر بسته شد

قطع روابط دیپلماتیک بین کانادا و جمهوری اسلامی ایران، و بسته شدن سفارت خانه های دو کشور، عکس العمل ها، برداشت ها و دل نگرانی های متفاوتی را در بین جامعه پویا، رنگارنگ و خلاق ایرانی کانادا به وجود آورده است.  و البته در پی شنیدن  این خبر که برای بسیاری نسبت به موقعیت منعطف و نرم کانادا در سطح جهان سئوال برانگیزست،  این سئوال مهم و مشخص در جامعه ایرانی کانادا مطرح شد که پیامد این قطع ارتباط دیپلماتیک چه تأثیری در زندگی و مناسبات ایرانیان کانادایی و به تبع آن ایرانیان در داخل ایران خواهد داشت. برای یافتن پاسخ و نیز هموار کردن راه گفت وگو بین نیروهای فعال اجتماعی/ سیاسی جامعه ایرانی این پرسش را با گروهی از کوشندگان اجتماعی سیاسی با دیدگاه ها و عقاید متفاوت مطرح کرده ایم، که حاصلش را در زیر می خوانید(به ترتیب حروف الفبا).

گفتنی ست لیستی از سی تن از فعالان جامعه از استادان دانشگاه و کوشندگان اجتماعی گرفته تا کوشندگان سیاسی و احزاب و گروه ها مورد پرسش قرار گرفتند که از این لیست پانزده تن پاسخ هایشان را در موعد مقرر فرستادند. با سپاس از این دوستان و نیز با امید به این که جامعه ایرانی کانادا مشخصا، و به طور عموم اپوزیسیون خارج از ایران برای برون رفت از این فرهنگ واکنشی که جهموری اسلامی از بدو تولد نابهنگامش بر او تحمیل کرده است، قدمی موثر، کنشی و تحلیلی بردارد و خود را از پرداختن و مشغول کردن به بحران هایی که جمهوری اسلامی آگاهانه آنها را به وجود می آورد تا بتواند در پناه آن بر سلطه خود بر ایران ادامه دهد، برهاند.

از خوانندگان عزیز شهروند می خواهیم که نظراتشان را در این پیوند، در بخش نظرات سایت شهروند در زیر این مطلب بنویسند.

شهروند   

 

 

بهروز آموزگار، وکیل، عضو انجمن حقوقدانان ایرانی انتاریو:

قطع روابط شتاب زده و احساسی بود

در عصر ارتباطات و در شرایطی که مشکلات دنیای بین‌الملل بر تمامی‌ کشورهای جهان تاثیر مستقیم می گذارند باز گذاشتن کانال‌های دیپلماتیک امری ضروری می‌باشد. مسائل خاورمیانه در دست تحولاتی سریع می باشند و دولت کانادا به عنوان نماینده یک کشور صلح جو که محل اقامت تعداد قابل توجهی‌ از شهروندان ایرانی‌ می‌باشد می‌توانست نقشی‌ کلیدی در آرام سازی شرایط التهابی خاورمیانه بازی کند. متأسفانه تصمیم شتابزده و احساسی‌ دولت کانادا در خصوص قطع روابط دیپلماتیک با ایران این موقعیت را از این کشور گرفت و کانادا را در مرکز جنجال‌های آن منطقه قرار داد.

پایان دادن به روابط دیپلماتیک یکی‌ از آخرین ابزارهایی است که کشور‌ها برای دست یافتن به خواسته‌هایشان علیه یکدیگر به کار می گیرند. از این رو از کشورهای معتدل و پیشرو این انتظار می رود که در صورت لزوم سیاست‌هایشان را شفافانه و به صورت تدریجی‌ به سمت قطع روابط دیپلماتیک پیش ببرند. این نوع برخورد می‌توانست به کانادا این موقعیت را بدهد که به صورتی‌ رسمی‌ درخواست هایش از کشور ایران را مطرح کند و از قطع روابط به عنوان تصمیم کانادا در صورت عدم پذیرفتن آن خواسته‌ها توسط ایران سخن بگوید.

عده‌ای بر این باورند که حضور کانادا در ایران هیچ کمکی‌ به شرایط موجود نمی‌توانست بکند. هر گونه تاثیرگذاری بر شرایط موجود نیاز به دسترسی‌ به اطلاعات در مورد آن شرایط  دارد و دسترسی‌ به اطلاعات دقیق نیازمند حضور در منطقه می‌باشد. بی‌ شک با ترک ایران دولت کانادا خود را از هرگونه احتمال برای تاثیرگذاری در آن کشور محروم ساخت. در نهایت با توجه به نقش جانبی کانادا در مسائل خاورمیانه به نظر می آید که قطع ارتباط با ایران هیچ گونه تاثیر مثبتی در سیاست‌های ایران نخواهد داشت و تنها بر مشکلات روزافزون ایرانیان مقیم کانادا و خانواده‌هایشان در ایران خواهد افزود.

***

 

هما ارجمند، فعال سیاسی 

هنوز باید لابی‌های جمهوری اسلامی را شناسایی کرد

از این خبر خیلی خشنود شدم به این خاطر که شخصِ خود من مسئول کمپین بین‌المللی برای بستن سفارت‌ها هستم. یکی از خواسته‌های دیرینه‌ی مردم مبارز در ایران، کسانی که خانواده‌هایشان شکنجه و کشته شدند، قطع روابط دیپلماتیک بود. مهم این است که از دید ما، این اجرا شد. یعنی روابط دیپلماتیک، قطع شد، ولی از نظر ما این هنوز ابتدای کار است. هنوز باید لابی‌های جمهوری اسلامی را شناسایی کرد. آن کسب و کاردارانی که با رژیم رابطه دارند، دانشجویان اعزامی که مامورین جمهوری اسلامی هستند. دولت باید این‌ها را محاکمه کند و حساب‌های بانکی‌شان را مسدود کند، البته کسانی که مستقیما در جنایات نقش نداشتند، مثل دانشجویان اعزامی، باید فقط اخراج شوند. خیلی مهم است که حساب‌ها محدود شود چون این‌ها در ایران از حقوق مردم زدند و این‌جا کاخ خریدند.

موضوعی هم هست که خیلی روی دلم سنگینی می‌کند و باید بگویم و آن در مورد این گروهی از سوسیالیست‌ها است که بیانیه داده‌اند و به این تصمیم دولت کانادا اعتراض کرده‌اند. آدم چطور می‌تواند سوسیالیست باشد و چنین اعتراضی انجام دهد.

***

شریف بهروز، نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آمریکا:

جمهوری اسلامی نمایندگی مردم ایران را در میادین جهانی نمی کند

روابط  دیپلوماسی کانادا و رژیم ایران بعد از قتل زهرا کاظمی در سال ٢٠٠٣ در ایران به حالت تعلیق کامل درآمد.  البته این حادثه اگرچه برای کانادا اولویت چشمگیری داشته ولی به خودی خود منجر به انتهای روابط دو کشور نشد.  تغییر دولت در کانادا از حزب لیبرال به محافظه کار عرصه روابط را تنگتر کرد به طوری که کانادا پیشگام تدوین و ارائه قطعنامه هایی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد علیه رژیم ایران شد.

از آن پس که مواضع رژیم ایران در چندین مورد بلاخص در مورد برنامه هسته ای، تهدید کشور اسرئیل و افزایش تهاجمات تروریستی اخیر در اقصا نقاط جهان تغییر قابل چشمگیری داشته، قابل پیش بینی بود که کشورهای غربی بازنگری دیگری در روابطشان با رژیم جمهوری اسلامی داشته باشند.  البته محاصرات اقتصادی روزافزون به پیشبرد تیره شدن روابط هم تاثیر چشمگیری داشته است که دیگر محاسبات و منافع اقتصادی کمتر خلأیی در روند انزوای رژیم جمهوری اسلامی ایجاد خواهد کرد.

ما بر این باوریم که رژیم جمهوری اسلامی نمایندگی مردم ایران را در این میادین نمی کند و از این مراکز نمایندگی خود حداکثر سوءاستفاده را برای انجام کارهای مخربانه جاسوسی و تروریستی خواهد کرد که وجهه ایران و ایرانی را کاملا خدشه دار کرده و بیشتر هم خواهد کرد.  این اقدام دولت کانادا گامی به جلوتر برای  به انزوا کشیدن بیشتر رژیم خواهد بود که در نهایت به برچیدن کامل پایه های استبدادی این رژیم برای تغییر رژیم در ایران به دست مردم ایران خواهد انجامید.

***

سایه حسن، وکیل و فعال طرفدار دموکراسی:

خوشحالم کانادا در کنار مردم ایران ایستاد

من از تصمیم دولت کانادا برای تعطیل سفارت ایران و قطع کلیه روابط دیپلماتیک با ایران استقبال می کنم. بسیاری از فعالان ایرانی – کانادایی  از جمله خود من سالها دولت کانادا را برای تعطیل کردن سفارت لابی کرده ایم و من خوشحالم که بالاخره کانادا این قدم را برداشت و این لانه جاسوسی و تهدید را بست. اعمال انزوای سیاسی، از جمله بستن سفارتخانه های رژیم در سراسر جهان، یکی از کم هزینه ترین  و موثرترین راه ها برای تضعیف رژیم اسلامی است که کار را برای سرنگون کردن رژیم توسط مردم ایران آسان تر می کند. میلیون ها تن از ایرانیان به جامعه بین المللی نه برای مداخله نظامی، بلکه برای حمایت اخلاقی که شامل منزوی کردن کامل سیاسی رژیم می شود چشم دوخته اند. در دو سال گذشته، یکی از شعارهای پر طرفدار مردم در تظاهرات، شعار “اوباما، اوباما، با آنهایی یا با ما؟” بوده است که اشاره به رژیم دارد. ایرانی ها انتظار دارند که جامعه بین المللی در کنار آنها بایستد  و از نظر اخلاقی آنها را در مبارزه برای آزاد کردن  ایران پشتیبانی کند. من خوشحال هستم که دولت کانادا این گام را برداشته و در کنار مردم ایران و نه در طرف دیکتاتوری در ایران ایستاده است.

 

***

 

تاها حسنیانی، روزنامه نگار و فعال اجتماعی:

قطع روابط زیاد هم دور از انتظار نبود

قطع روابط دیپلماتیک کانادا با ایران سوای منزوی تر شدن ایران در عرصه جهانی، مشکلاتی نیز برای ایرانیان ساکن کانادا به دنبال دارد، ولی ماجراجویی جمهوری اسلامی و بی اعتنایی به موازین و مقررات بین المللی و مهمتر از همه نقض روزمره حقوق بشر در ایران نمی تواند بدون پاسخ باشد. روابط دو دولت از زمان مرگ زهرا کاظمی دچار تنش های بیشتری شد و قطع روابط زیاد هم دور از انتظار نبود.

***

 

سعید رهنما، استاد علوم سیاسی دانشگاه یورک:

هم دولت کانادا و هم رژیم جمهوری اسلامی محکومند

تصمیم دولت هارپر نسبت به تعطیل سفارت کانادا در تهران و اخراج به اصطلاح دیپلمات های جمهوری اسلامی، تصمیمی بسیار نادرست از نظر سیاسی و همزمان مشکل آفرین برای بسیاری از هم میهن های ما است. در این رابطه هم دولت کانادا و هم رژیم جمهوری اسلامی را باید محکوم کرد.

دولت هارپر یکی از مرتجع ترین دولت های دست راستی تاریخ کانادا است و سیاست خارجی کانادا را سخت دگرگون کرده و از سنت صلح طلبی فاصله گرفته است. مهم ترین بخش این سیاست در خاورمیانه در رابطه با اسرائیل است که بیش از هر زمان دیگر به آن دولت نزدیک شده و بی پروا سیاست های دولت اسرائیل، بویژه سیاست های افراطی خشن ترین جناح حاکم آن را پی گیری می کند. نظیر دولت نتانیاهو، دولت هارپر اعلام کرده که ایران بزرگترین خطر برای صلح و امنیت جهان است، که حرفی است بی پایه و اساس. رژیم اسلامی بزرگترین خطر برای کشور و مردم ایران است. این رژیم با بی خردی، بی کفایتی، فساد و دزدی، ترویج خرافه، سرکوبگری و نقض آشکار حقوق بشر، و نابود سازی محیط زیست، ایران را به قهقرا برده و با جنگ طلبی، اظهارات ضد یهودی، حمایت از رژیم بشار اسد و حمایت از گروه های تروریستی، و تحریک جنگ طلبان در اسرائیل و امریکا و کانادا و اصرار بر ادامه غنی سازی اتمی، کشورمان را رو به نابودی می کشاند. در کانادا نیز، فعالیت های مزورانه دفتر فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی، ایجاد مراکز قلابی، سعی در نفوذ در دانشگاه ها و جاسوسی بر علیه ایرانیان مخالف رژیم، اعتراضات زیادی را برانگیخته بود. اما بهانه اصلی دولت کانادا عمدتا در رابطه با اسرائیل است.

اما این که چرا کانادا در این مقطع زمانی تصمیم به قطع رابطه کامل گرفته، یکی جوسازی اسرائیل برای آغاز حمله به ایران است، و به طور مشخص تر عکس العملی است به نتایج کنفرانس کشورهای غیرمتعهد در تهران. با آن که رژیم ایران نتوانست بسیاری از خواست های خود را به کنفرانس تحمیل کند، اما در مجموع توانست ادعای موفقیت کند و در مواردی حمایت کشورهای شرکت کننده را جلب نماید. به روال کنفرانس های گذشته نیز سیاست های ضد فلسطینی اسرائیل نیز محکوم شد. با آنکه این سازمان، نهادی بی اهمیت است، اما صِرف آنکه علی رغم تلاشهای امریکا، اسرائیل، انگلیس، تعدادی از رهبران کشورها به تهران رفتند، جمهوری اسلامی توانست به ظاهر ادعا کند که منزوی نیست. این ادعا امریکا و اسرائیل را خشمگین تر کرد، و اقدام کانادا عکس العملی است به این وضعیت. البته موفقیت غم انگیز رژیم در آن بود که با تعطیل کردن شهر تهران به مدت یک هفته علی رغم صدها میلیون دلار خسارت، و به اوج رساندن جو اختناق و سرکوب و دستگیری ها، در شرایطی که صدها خبرنگار خارجی در تهران بودند، و توجه جهان رو به ایران بود، رژیم توانست مانع هرگونه حرکت اعتراضی مردم گردد. حرکت هائی که می توانست در این مقطع بسیار مناسب رژیم را دچار مشکل اساسی کند.

بستن سفارت کانادا در ایران و اخراج به اصطلاح دیپلمات های ایران، کوچکترین تاثیری بر سیاست های رژیم ایران نخواهد داشت و تنها برای پاره ای ایرانیان کانادائی و خانواده های شان مسئله ساز است، و کانادا را نیز در عرصه جهانی بی آبروتر کرده. اوضاع ایران رو به وخامت می رود و خطر جنگ و تجزیه ایران بیش از هر زمان دیگری است. با آنکه اکثریت مردم ایران و اکثریت ایرانیان خارج از کشور خواهان پایان دادن و سرنگون کردن رژیم اسلامی در ایران اند، این کار نباید با مداخله خارجی و جنگ صورت گیرد. آرزوی مردم ایران استقرار یک نظام دموکراتیک و سکولار است، و جنگ و مداخله خارجی تنها می تواند نظام دیکتاتوری دیگری را در ایرانی ویران شده و تجزیه شده مستقر سازد.

***

 فرخ زندی، استاد دانشگاه یورک، رئیس کنگره ایرانیان کانادا:

دلایل قطع رابطه قابل قبول است

دلایلی که دولت کانادا برای قطع رابطه ی سیاسی ارائه داده، کاملا برای ما قابل قبول است بخصوص اهمیت مسئله ی نقض حقوق بشر که به طور بیشرمانه ای در ایران صورت می گیرد.

همچنین بسیاری از اعضای کامیونیتی ایرانی معتقدند با وجود جمهوری اسلامی در اتاوا جرات فعالیت و اعتراض ندارند، که این نگرانی آنها را هم ما مورد توجه و دقت قرار می دهیم، معهذا تلاش داریم در تماس با دولت کانادا، که این هفته یا هفته ی آینده صورت خواهد گرفت، بتوانیم تشویقشان کنیم که هرچه سریعتر خدمات کنسولی را برای ایرانیان مقیم کانادا دوباره برقرار کنند و همانطور که ایران در آمریکا در داخل سفارت پاکستان در واشنگتن سی و سه سال خدمات کنسولی را به اسم دفتر حفاظت جمهوری اسلامی دارد انجام می دهد، اینجا هم بتواند به این صورت عمل کند.

***

حسن زارع زاده اردشیر، مدیر اجرایی مرکز بین المللی حقوق بشر ایران:

این یک دستاورد حقوق بشری برای ایرانیان است

به نظر می رسد که اقدام دولت کانادا در راستای یک اجماع جهانی باشد که تلاش دارد جمهوری اسلامی را در محاصره فشارهای بین المللی قرار دهد چرا که رژیم ایران به صورت آشکار و مشخص از تروریسم و بنیادگرائی حمایت می کند و مردم کشور خود را در وضعیت اقتصادی و سیاسی وحشتناکی قرار داده است. از طرف دیگر همین رژیم توانسته با استفاده از برقراری دیالوگ میان خود و جوامع اروپایی و غربی به راحتی زمان بخرد و جامعه بین المللی را سر کار بگذارد. از این رو است که جامعه جهانی چاره ای جز تحریم سیاسی و اقتصادی نیافته است.

به نظر من جمهوری اسلامی با عملکرد خود دنیا و همچنین مردم ایران را در برابر خود قرار داده است و امکان هرگونه گفت وگو و اعتماد را از همگان سلب کرده است. در طول سه دهه گذشته سیاست های داخلی و دیپلماسی خارجی سمت و سوی غیرانسانی و خصمانه داشته است. در نتیجه این رژیم باید از طریق تحریم های دیپلماتیک و اقدامات بین المللی تحت فشار قرار گیرد تا مجبور به عقب نشینی شود. بخصوص این اقدامات یک دستاورد حقوق بشری برای ایرانیان نیز محسوب می شود که کشورهای خارجی را در کنار خود دارند.

در مقیاس کوچکتر؛ وقتی من در ایران فعالیت می کردم و یا در زمانی که در زندان بودم هر موقع با حمایت روبرو می شدم جمهوری اسلامی در برخورد خود با من و دوستانم عقب نشینی می کرد و هر زمان حمایت ها کمتر بود و یا اخبار سیاسی دیگر برخوردهای سرکوبگرانه با ما را تحت الشعاع قرار می داد دست آنها بازتر می شد.

تنها نگرانی من موارد کنسولی است که البته در این زمینه با مقامات وزارت خارجه دولت کانادا چندین بار در تماس بودم و روز سه شنبه سخنگوی وزارت خارجه آقای ژان بونر به من گفت که از سفارت جمهوری اسلامی خواسته اند برای انجام امور کنسولی ایرانیان مقیم کانادا به دنبال گماشتن دفتر حافظ منافع ایران در کانادا باشند. بنابراین اگر جمهوری اسلامی تعلل و کوتاهی نکند ایرانیان کانادا مشکلی برای امور پاسپورت، وکالتنامه، طلاق و موارد مشابه نخواهند داشت.

***

نیاز سلیمی، رئیس شورای جامعه ایرانیان کانادا:

هیچکس نتوانسته توضیحی ساده بدهد این کار چگونه به نفع ملت ایران است؟

 

به نظر من مسئله‌ای است بسیار جدی که همه باید به آن توجه نشان بدند. این عملی منفی و خطرناک است.

این کار بدون هیچ مقدمه‌ای اتفاق افتاده. جان برد (وزیر امور خارجه- شهروند) نتوانست هیچ جواب مشخصی بدهد و دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشد. تمام ادعاهایی که دولت کانادا تا به حال کرده به زمان حال مربوط نمی‌شوند. مثلا به مسئله‌ی امنیت دیپلمات‌ها در ایران اشاره شده است و به مسئله‌ی اتفاقی که برای سفارت انگلیس در ایران افتاد. اما این قضیه مدت‌ها پیش اتفاق افتاد. اگر همان موقع کانادا چنین تصمیمی می‌گرفت، حرف دیگری بود اما الان یک سال و نیم گذشته.

چیزی که برای من مایه تاسف است این است که افرادی که از این قضیه حمایت می‌کنند به عواقبش، کاری ندارند. مسئله تحریم، مسئله احتمالا جنگ و تمام این‌ها آسیبش به مردم می‌رسد و نکته جالب این‌جا است که جمهوری اسلامی نه تنها با این مسئله مشکلی ندارد، بلکه آن‌ را تشویق هم می‌کند. تمام سخنرانی‌ها و اعمال و نوع گفتمانی که این‌ها با غرب دارند یا در مقابل غرب دارند تاکید می‌کند که جمهوری اسلامی از جنگ و از تحریم استقبال می‌کند. هر دوی این‌ها به نفع دوام و برقراری آن است.

اشتباه بزرگی است که هم‌صدای دست‌راستی‌ترین و افراطی‌ترین نیروهای جهان باشیم و یک لحظه به این فکر نکنیم که هزینه‌ی عواقب این کار را چه کسی می‌پردازد. در ایران هر روز بیکاری و گرانی بالا می‌رود و ما این‌جا می‌نشینیم و فقط با مطرح کردن این‌که این کار به جمهوری اسلامی آسیب می‌زند، این‌ها را تحریم می‌کنیم. هیچ کس تا امروز نتوانسته توضیحی ساده بدهد که این کار چگونه به نفع ملت ایران است؟

این اتفاقات، بنا به چه دلیلی، حتی دلیل تصوری خود فرد، منجر به دموکراسی در ایران می‌شود؟

***

سلمان سیما، فعال دانشجویی از گروه “دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های ایران” :

رژیم ایران مظلوم نیست

جمهوری اسلامی چه کار باید می کرد تا سفارت خانه اش را در کانادا می بستند؟ چه نوع جنایتی بوده است که جمهوری اسلامی تاکنون نکرده است؟ این منصفانه نیست که خودمان در کانادا باشیم و از آزادی ها و بهترین امکانات آن بهره مند باشیم و برای خدمات کنسولی و یک تمدید پاسپورت چشم بر جنایات رژیم در ایران و سوریه ببندیم و با بسته شدن سفارت مخالفت کنیم. اخلاقی نیست که منافع فردی خود را بر منافع ملی مردم ایران ترجیح دهیم. آنهایی که با بسته شدن سفارت مخالفت می کنند یک جای کارشان می  لنگد، چون منافعشان با منافع جمهوری اسلامی گره خورده است.

عده ای این اقدام را در راستای جنگ ارزیابی می کنند. می خواهم بگویم خیر این طور نیست. همانطور  که همه می دانیم؛ ایران به ارسال سلاح به گروه های تروریستی نظیر حماس و حزب الله لبنان اقدام می کند که در صورت بروز جنگ با ایران می توانند امنیت اسرائیل را به خطر بیاندازند. همچنین سیاست خارجی کانادا با سیاست خارجی آمریکا پیوستگی عمیقی دارد و تاکنون اوباما نشان داده است که در مورد ایران گزینه ی نظامی را دنبال نمی کند. مردم اسرائیل نیز مخالف شدید جنگ هستند و سیاست مداران اسرائیلی نمی توانند نسبت به آن بی تفاوت بمانند. یک عده نیروهای افراطی در اسرائیل بر گفتمان جنگ می دمند تا فشارها بر رژیم بیشتر شود و یک عده هم نیروهای ارتجاعی چپ و اصلاح طلبان و لابیست های رژیم اند که در پی حفظ نظام اسلامی هستند.

هرگونه پروپاگاندای جنگ بدون اشاره به عامل اصلی نابسامانی ها که “جمهوری اسلامی” است در راستای پروژه ی مظلوم نمایی رژیم ایران و خدمت به استبداد است. از این رو با توجه به تجربه ی تاریخی آفریقای جنوبی، بسته شدن سفارت را یک دستاورد مهم حقوق بشری و اقدامی در جهت صلح می دانم.

***

کاوه شهروز، وکیل حقوق بشر و نایب رئیس کنگره ایرانیان کانادا:

وضعیت حقوق بشر در ایران بسیار بد است

دلایلی که وزیر امور خارجه داده بود، به نظر من همه درست هستند. ایران وضعیت حقوق بشری‌اش بسیار بسیار بد است. رژیمی هست که به گروه‌های تروریستی کمک می‌کند. سفارتش در کانادا مردم ایرانیِ کانادا را اذیت می‌کرد و مردم احساس می‌کردند شاید نمی‌توانند کارهای سیاسی انجام دهند. این ترس همیشه بود.

نگرانی ما به عنوان «کنگره ایرانیان کانادا» این است که این اثر بد روی مردم نگذارد و مردم عادی بتوانند کارهای کنسولی‌شان را انجام بدهند، پاسپورت بگیرند و غیره. از آن طرف، ایرانی‌هایی هم که می‌خواهند به کانادا بیایند، بتوانند ویزا بگیرند.

***

علی قره جه لو، نویسنده و فعال سیاسی:

دنباله روی کورکورانه دولت محافظه کار کانادا از دولت آمریکا

من فکر می کنم این تصمیم دولت کانادا تصمیمی عجولانه و غیردیپلماتیک است اگر دلیلشان این است که ایران در سوریه دخالت می کند(چون دلایل دیگر قبلا مطرح شده بودند). با این دلیل سیاست استاندارد دوگانه ی کانادا مشخص می شود.

اینکه جمهوری اسلامی از تروریسم دفاع کرده و یا خودش به این کار دست زده را همه می دانند. هدف دولت کانادا زیر فشار گذاشتن سوریه است از طریق فشار آوردن به حامیانش، و این چیزی نیست جز دنباله روی کورکورانه حکومت محافظه کار کانادا از دولت آمریکا، به خاطر اینکه اگر مسئله دفاع از رژیم سوریه باشد، بسیاری کشورهای غربی از جمله خود کانادا از سرکوب مخالفان در بحرین توسط عربستان سعودی و حتی مداخله ی نظامی عربستان در بحرین دفاع کردند. این کشورهای غربی که خود را مدافع حقوق بشر و دموکراسی می دانند تاکنون دهه های طولانی از دولت های مرتجع عربستان سعودی و شیخ نشین های منطقه و حتی مصر تا آخرین لحظه دفاع کرده اند. اینها حتی از مداخله ی آشکار ترکیه در سوریه دفاع می کنند.

دولت محافظه کار کانادا همچنین دوآتشه طرفدار دولت اسرائیل است و این قطع رابطه در راستای برآوردن خواسته ی اسرائیل در رابطه با فشار آوردن به دولت ایران هم هست.

***

ارسلان کهنمویی پور، فعال حقوق بشر از اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران:

این اقدام عجولانه، بی‌ ثمر و در نهایت به ضرر منافع ایرانیان است

هر چند به علت وضعیت اسفناک حقوق بشر و حقوق مدنی در ایران بسیار راحت است که از هر اقدامی که به ظاهر به ضرر جمهوری اسلامی است استقبال کنیم، با کمی‌ تأمل و در نظر گرفتن تمامی‌ جوانب امر، به این نتیجه می‌‌رسیم که این اقدام عجولانه، بی‌ ثمر و در نهایت به ضرر منافع ایرانیان و ایرانیان کانادایی است. در توجیه این اقدام، دولت کانادا از مواردی چون اوضاع نابسامان حقوق بشر در ایران، کمک جمهوری اسلامی به رژیم اسد، پیشبرد برنامه هسته‌ای و تهدید اسرائیل به نابودی نام برده است. آنچه در این میان نامشخص است این است که بستن سفارت کانادا در ایران چگونه به بهبود این شرایط کمک می‌کند. بر عکس دیپلمات‌های کانادایی می‌ توانند در زمان های لازم به عنوان چشم و گوش ملت کانادا عمل کنند و تصویر دقیق تری از آنچه در ایران  می‌ گذرد به جهانیان ارائه دهند.

من بسیار نگران سرنوشت سعید ملک پور و حمید قاسمی شال هستم. نگرانم که جمهوری اسلامی در واکنشی خصمانه به این اقدام کانادا در اعدام این دو ایرانی‌ کانادایی بی‌ گناه تعجیل کند. البته در این که جمهوری اسلامی از سفارت‌هایش در کشورهای خارجی به عنوان پوششی برای جاسوسی علیه ایرانیان مخالف خود استفاده می‌‌کند، شکی نیست. ایکاش به جای بستن کامل سفارت، دولت کانادا به اخراج عوامل جمهوری اسلامی از این کشور اقدام می‌‌کرد. هر چند برخی‌ از این افراد در سفارت ایران مشغول بودند و باید با آنها به طور فردی برخورد می‌‌شد، بسیاری از آنان در خارج از سفارت ایران به فعالیت مشغولند. طرفه این که دولت کانادا در ازای سرمایه گذاری‌های هنگفت برخی‌ از این افراد به آن ها اقامت دائم و حتا حق شهروندی اعطا کرده است. با وجود اعتراض‌های مکرر کنشگران ایرانی‌، دولت کانادا هیچ اقدام معناداری برای برخورد با این افراد صورت نداده است و به این شبهه دامن زده است که زمانی‌ که منافع مادی در میان باشد به راحتی‌ چشم بر این ارزش‌های ادعایی می‌‌بندد.

به عنوان یک ایرانی‌ کانادایی از این که دولت کانادا برای تصمیم گیری در مورد مسائلی‌ که مستقیماً به ما مربوط است هیچ قدمی‌ در جهت مشورت با جامعه ما بر نمی‌‌دارد ناخرسندم.

به عنوان یک کانادایی از این که دولت کانادا از نقش سنتی‌ میانجی به طرف رویکردی تهاجمی در عرصه بین‌ المللی گام بر می‌دارد ناخرسندم.

نگرانم که این نقش به کشورهایی که دموکراسی در آنها نهادینه نشده است محول شود. در پایان امیدوارم با ترویج فرهنگ مدارا در میان ایرانیان اجازه ندهیم که اختلاف دیدگاه مان در مورد این موضوع حساس به اتحادمان برای رسیدن به ایرانی‌ آزاد و دمکراتیک لطمه‌ای بزند.

***

 

رضا مریدی، نماینده مجلس انتاریو: 

جای تاسف است اما…

من فکر می‌کنم اتفاقی که افتاد در پی سردی روابط دو کشور بخصوص بعد از کشته شدن خانم زهرا کاظمی در زندان اوین به دست مامورین جمهوری اسلامی طبیعی بود.

 جای تاسف است که این اتفاق افتاده اما وقوع آن در نتیجه عملکرد جمهوری اسلامی است. به خاطر عملکردش در زمینه‌ی حقوق بشر،‌ به خاطر فعالیت رایزنی فرهنگی سفارت که گفته بود می‌خواهد با جامعه ایرانی ارتباط نزدیک‌تری برقرار کند و کمک کند ایرانی هایی به مقامات سیاسی برسند که بتوانند منافع ایران را حفظ کنند. طبیعی بود این جور بیانات مورد ناراحتی مقامات کانادا شود. در اعلامیه وزارت امور خارجه کانادا به سایر موارد هم اشاره شده:‌ مساله سوریه، مساله عدم امنیت دیپلمات‌های کانادایی و آمریکایی و اخیرا حمله به سفارت انگلیس در تهران.

نکته‌ی نهایی این‌که دولت‌های ثالث به عنوان حافظ منافع معمولا در این شرایط عمل می‌کنند تا مردم بتوانند به کارهای کنسولی‌شان ادامه دهند. مثلا ایرانی‌های آمریکا که از سفارت پاکستان در واشنگتن استفاده می‌کنند. در ایران نیز، سفارت سوئیس حافظ منافع آمریکا است. بنابراین مردم نگران عدم انجام امورشان نباشند.

***

 

مریم نایب یزدی، فعال حقوق بشر:

دیپلماسی و گفتگو با یک رژیم تروریستی جواب نداده و نمی دهد

اقدام مهمی از سوی کانادا اتفاق افتاده است. کانادا کشوری است که همواره پشتیبان صلح و حقوق بشر بوده است. ما نباید نسبت به تصمیم کانادا شتاب زده عمل کنیم. من مطمئن هستم که دولت کانادا راه هایی را در نظر خواهد گرفت تا مردم با مشکل مواجه نشوند. این اقدام حاوی این پیام است که جامعه ی جهانی باید به مماشات با رژیم ایران پایان دهد. دیپلماسی و گفتگو با یک رژیم تروریستی جواب نداده و نمی دهد. برای فعالان حقوق بشر این امیدواری به وجود آمده است که کشورهای دیگر نیز از این اقدام کانادا الگوبرداری کنند. از سوی دیگر نگرانی هایی در مورد وخیم تر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران در پی این اقدام وجود دارد؛ اما قطع روابط دیپلماتیک ربط چندانی به بدتر شدن اوضاع حقوق بشر در ایران ندارد. زهرا کاظمی در سال ۲۰۰۳ در زندان اوین کشته شد؛ زمانی که دو کشور روابط دیپلماتیک داشتند. سه کوهنورد آمریکایی در شرایطی از ایران آزاد شدند که ایران و آمریکا با هم روابط دیپلماتیک نداشتند. وضعیت حقوق بشر در ایران بسیار وخیم و غیرقابل تحمل است. این که اکنون دولت کانادا توجه اش به نقض حقوق بشر در ایران جلب شده است گامی رو به جلوست. همچنین وظیفه ی همه فعالان حقوق بشر و کوشندگان راه آزادی ایران این است که ضمن اینکه از دموکراسی جهان می خواهیم که رژیم ایران را تضعیف کنند دست به ابتکاراتی بزنند که مردم را در مقابل رژیم تقویت کنند. مثلا دسترسی مردم به اینترنت و ماهواره و تکنولوژی را تسهیل کنند. همچنین کشورهای غربی باید از زندانیان سیاسی ایران دفاع کنند. وقتی ما از یک زندانی سیاسی دفاع می کنیم به معنای دفاع از یک جامعه ی بزرگتر هست. این قبیل حرکت ها به مردم اعتماد به نفس بیشتری می دهد و به آنها نشان می دهد که تنها نیستند.

***

حزب کمونیست کارگری ایران(تشکیلات خارج کشور):

مردم ایران با یک حکومت منزوی و طرد شده بهتر می توانند آن را از پای در آورند

سفارت جمهوری اسلامی در کانادا بسته شد و روابط دیپلماتیک دولت کانادا با جمهوری اسلامی به حالت تعلیق درآمد. سفارت جمهوری اسلامی در همه جای جهان باید بسته شود و این دولت از کلیه مجامع بین المللی اخراج شود.

جمهوری اسلامی ۳۳ سال است که حکومت ترور و نقض همه حقوق مردم ایران بوده است و زندگی روزانه مردم را به یک کابوس مبدل ساخته است.

بیش از سه دهه است که بطور سیستماتیک به سرکوب مخالفان خود مشغول است و یک آپارتاید تمام عیار را علیه زنان اجرا کرده است.

ده ها هزار نفر را اعدام کرده و صدها نفر را در داخل و خارج کشور ترور کرده است. جمهوری اسلامی ستون فقرات جنبش فوق ارتجاعی اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی است و با دنبال کردن سیاست اتمی، به فضای جنگی دامن می زند و سایه شوم جنگ را بالای سر مردم نگه داشته است. جمهوری اسلامی نه فقط کابوسی برای مردم ایران بلکه، معضلی برای کل بشریت است. بکار بردن ترم “نقض حقوق بشر” در مورد این حکومت، نه فقط لوکس و زیاد از حد لطیف می نماید، بلکه محتوای واقعی سیاست غرب را پنهان می کند.

جمهوری اسلامی یک حکومت جانی و آدمکش است و دول غرب همواره با آن مماشات کرده و در پی دیالوگ و استحاله آن بوده اند. اکنون نیز اقدام دولت کانادا اساسا در ادامه همین سیاست و بمنظور فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی به منظور مطیع کردن آن در چهارچوب سیاست منطقه ای دول غرب است و عاری از هرگونه دغدغه جدی حتی برای “نقض حقوق بشر” است.

امر بستن همه سفارت های جمهوری اسلامی و آفریقای جنوبیزه کردن این رژیم کار مبارزه و تلاش مردم ایران و جهان است. بستن سفارت جمهوری سلامی در کانادا این فرصت را فراهم می آورد تا همه آزادیخواهان در همه جای جهان به میدان بیایند و فریاد بزنند بجای سیاست های مماشات با جمهوری اسلامی و تحریم های اقتصادی که به خانه خرابی و فقر بیشتر مردم منجر شده است، سفارتخانه های جمهوری اسلامی در سراسر جهان باید بسته شوند.

باید به همه روابط سیاسی، دیپلماتیک و فرهنگی با این حکومت خاتمه داده شود.

جمهوری اسلامی ایران باید از نظر بین المللی منزوی و طرد گردد و از همه مراکز و نهادهای بین المللی اخراج گردد. مردم ایران با یک حکومت منزوی و طرد شده بهتر می توانند تعیین تکلیف کنند و آن را از پای در آورند و خود را از شر آن خلاص کنند.