آخه زن تو جای من بودی چیکار می کردی؟ چقدر گفتم این آلبوم لعنتی رو از رو تاقچه جمعش کن. لااقل عکس این دختره رو بر می داشتی.با اون ژست اش. نشسته روی کاناپه و زل زده به دوربین و نیشش بازه. موهاشو رنگ می کنه مگه؟ آره آره گفته بودی موهاش مادرزادی بوره. بابا گریه برا چیه؟ دروغ بگم چرا. سینا با دو تا بچه به من پیشنهاد داد که دختره رو می خواد. چه برسه به این بچه های عزب. نمی شد که روی همه رو زمین انداخت. سینا که ریدم بهش. ول کن نبود سگ مصب با اون زگیلش. تا بهش گفتم دختره سرطان پستون داره دیگه حرفشم نزد. رفت سراغ چک قدیمی که بابا کی می خوای پاسش کنی؟ بره جار بزنه. سرطان پستان که اگه داشت تا حالا باس دراز شده بود. آبروش پیش منه. جواب زنشو چی میده؟ بیا این دستمالو بگیر این آب غوره ها را پاک کن. سپهرم می خواستش. کدوم سپهر؟ طوری می گی سپهر انگار اولین بارته می شنوی. سپهر همه چی داره. خونه. ماشین. مال. منال. ولی چی؟ بد اخلاقه. مست که می کنه آدم مطمئنی نیست. پاچه می گیره. مست که می شه زود بالا می یاره. هر گهی هم که خورده رو می ریزه وسط دایره. جیک و پیک حالیش نیست. علی هم با اونا عکس رو دید. بابا اون دیونست از بس درس خونده. یه دقیقه دندون رو جیگر بذار. اینقده با اون قندون ور نرو. انتخاب دست خودشه. سه چهار تا از بچه ها میخانش. آره همه از رو عکس دیدنش. کدوم یکی از عکسا؟ این آلبومو کجا می یاری. تو اون جلد قرمزه بود. عزیزم ورش داشتم. گذاشتم یه جای مطمئن. هر کی می دید زل می زد تو عکس. می بینی چطور لنگ رو انداخته روی لنگ؟ دامن کوتاه پوشیده. شبیه اون دامنیه که برات خریدم. یه چیزی تو صورت این دختره هس که همه رو جذب می کنه. خوشگله. خوش برورو. خانوم. کی گفت تو خوشگل نیستی؟ بچه ها همه تعریفتو می کنن. همتون ته چهره مادربزرگتون را دارین. اون روز که بچه ها رو دعوت کرده بودیم برا شیرینی خونه خریدن. می گم بت. اون قندا رو دستمالی نکن. می گم. دختره رو برش داشتم بردمش بیرون. خواستم بگم که فرصت هست. بهش فکر کنه. هر کدومشون رو که می خواد سبک سنگین کنه. گریه نکن. دروغ گفته لاکردار. چای خوردم. بابا اون قهوه خورد. تلخم خورد. عزیزم هدفی که نداشتم. می خواستم بدونم تصمیمش برا آینده چیه؟ از دوستام و برنامه هاشون گفتم. علی که می خواد بره خارج. بابا علی معلوم نیست چن وقت دیگه زنشو ببره. این دختره زابرا می شه. تازه علی سرش تو درسو مشقه. تلف می شه به خدا دختره. احمد که چش چرونه. انتنش همه جهتی رو می گیره. از همه گفتم. آخر سرم خودمو با دوستام مقایسه کردم. از تو هم حرف زدیم. از دوره دبیرستانتون که با هم می رفتید. نگفته بودی عاشق دبیر ریاضیت بودی. آره بابا می دونم. خودش گفت اونم عاشقش بوده. عزیزم نمی خواستم که از دست بره. فقط اسم خودمو آوردم که بتونه بهتر تصمیم بگیره. خواستم مثالی زده باشم. آره من هنوزم قهوه نمی خورم. از خودم گفتم. والا اگه می خواستمش که اسم بچه ها رو نمی آوردم. باهاش شوخی کردم که یخش آب شه. اون بنده خدا هم فهمید. مگه بت چیزی گفته؟ اگه جدی بود که باس می زد تو دهنم. عزیزم می خواستم مزه دهنشو بچشم. چی فکر می کنی خرکه نیستم. حالا خداییش چیا گفت؟ اشکاتو پاک کن. از کی خوشش اومده؟ لب تر کنه ردیفه.