شهروند ـ فرح طاهری: شصت و نهمین نشست کانون کتاب تورنتو به سخنرانی دکتر محمدرضا باطنی، استاد برجسته زبانشناسی اختصاص داشت تا درباره ی فرهنگ نگاری در ایران بگوید.
این جلسه جمعه ۱۲ اکتبر ۲۰۱۲ در یکی از سالن های مرکز امور شهری نورت یورک، با حضور ده ها تن از علاقمندان و با همکاری شرکت آلترنیت دریم برگزار شد.
محمدرضا باطنی در سال ۱۳۱۳ در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در اصفهان گذراند. در سال ۱۳۳۹ از دانشسرایِ عالی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغالتحصیل شد. در سال ۱۳۴۰ به انگلستان رفت و از دانشگاه لیدز فوق لیسانس زبانشناسی گرفت. در ادامه از دانشگاه تهران دکتری زبانشناسی دریافت کرد. با وقوع انقلاب فرهنگی دانشگاه تعطیل شد و دکتر محمدرضا باطنی از اولین استادانی بود که به بازنشستگی اجباری تن در داد آن هم در سنی که تازه آغاز به بار نشستن یک استاد است و امکان پرورش دانشجویان بسیار در سال های بعد از آن.
محمدرضا باطنی از همان سالهای تدریس دانشگاهی، همکاری با مطبوعات را با نگارش مقالههایی پیرامون مسایل اجتماعی و فرهنگی آغاز کرد. برای روزنامه آیندگان و ماهنامه آدینه و دنیای سخن مقالاتی نوشته است.
استاد پیشگام زبانشناسی دانشگاه تهران، مولف کتابهای مرجعی چون «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» (با هفده بار تجدید چاپ)، «نگاهی تازه به دستور زبان» و «فرهنگ معاصر» (کتاب سال ایران در سال ۱۹۹۴) است. محمدرضا باطنی علاوه بر تألیف ترجمه آثار معتبری در زمینه زبانشناسی، مترجم ده ها کتاب و مقاله در زمینههای فلسفی و اجتماعی بوده که از آن میان میتوان به «ساخت و کار ذهن»، «مقدمهای بر فلسفه» و «فلسفه هنر نیچه» اشاره کرد. دکتر باطنی از سال ۱۳۶۴ همکاری خود را با فرهنگ معاصر شروع کرد که دستاورد چندین سال همکاری با این موسسه فرهنگ انگلیسی به فارسی است که چاپ سوم آن شصت هزار عنوان را در برگرفته.
شاخه تخصصی دکتر باطنی جامعهشناسی زبان است که هدف آن از مطالعه زبان، شناخت و تحلیل جامعهای است که ظرف زبان مورد نظر است.
دکتر باطنی ضمن تشکر از شرکت کنندگان و برگزارکنندگان جلسه گفت: علت این سخنرانی این است که من فکر می کنم در سه دهه ی اخیر تحولی در صحنه ی فرهنگ نگاری ایران پیش آمده که ارزش آن را دارد که نگاهی به آن بیندازیم. این تحول هم در زمینه ی فرهنگ نویسی فارسی و هم در زمینه ی فرهنگ های دوزبانه و هم در زمینه ی فرهنگ های تخصصی رخ داده است.
دکتر باطنی در مورد فرهنگ نویسی فارسی گفت: فرهنگ نویسی سنتی براساس تلنبار اطلاعات است، بدون متد، بدون بررسی، بدون تحقیق. معمولا این جور بوده که هر فرهنگ نویسی نوشته های فرهنگ های دیگر را می گذاشته جلویش و با نقل یا بدون نقل مرجع، آنها را در فرهنگ خودش می آورده و مقداری هم اضافه می کرده.
دکتر باطنی با اشاره به اینکه “فرهنگ نویسی با لغتنامه دهخدا آغاز و با فرهنگ معین به اوج می رسد” تأکید کرد که “نقد این لغتنامه ها به هیچ وجه به معنی کم ارزش کردن کار دهخدا و معین نیست. دهخدا و معین انسان های بزرگی بودند که بر گردن زبان فارسی و مردم ایران حق دارند ولی ما هم حق داریم کار آنها را نقد کنیم.”
سخنران سپس به نقد دکتر معین بر برهان قاطع اشاره کرد و افزود: حاشیه نویسی های دکتر معین بر برهان قاطع، از یک طرف نشان می دهد که چقدر فرهنگ های قدیمی بی اعتبار و یا کم اعتبار هستند و از طرف دیگر نشان می دهد که دکتر معین تا چه حد به زبان فارسی، پهلوی و زبان های قدیم ایران مثل فارسی باستان تسلط دارد. با این همه فرهنگی که نوشته قابل استفاده نیست.
دکتر باطنی سپس برای این منظور چند مثال از فرهنگ معین آورد تا موضوع روشن شود. کلماتی مثل خز و طویله را از این فرهنگ خواند و موارد اشکال آن را توضیح داد.
در ادامه سخنران گفت: در سال ۱۳۶۰ اتفاق کوچکی افتاد که بعدها در صحنه ی فرهنگ نویسی ایران بسیار مهم شد و آن تأسیس یک موسسه کوچک به نام فرهنگ معاصر بود به مدیریت شخصی به نام داود موسایی. بعدها مرد خردمند دیگری به نام خسرو شاپوری به این موسسه پیوست که وقتی او وارد شد این موسسه روی پای خود قرار گرفت و پیش رفت. فرهنگ معاصر آن اصولی را که فرنگی ها در فرهنگ نویسی رعایت می کنند، مدنظر داشت. اول اینکه فرهنگ نویسی کار یک نفر نیست و کار یک تیم است. دوم اینکه فرهنگ یک کالای مصرفی ست و مثل کتاب حافظ و قرآن نیست که کسی که یک نسخه اش را داشت کافی باشد. فرهنگ باید با جامعه حرکت کند و مرتب به روز شود و باید مردم عادت کنند مرتب فرهنگ های جدید را بخرند. سوم این که فرهنگ نویسی کار ادبا نیست، یا زبان شناس ها باید بنویسند یا کسانی که به اصول زبانشناسی آشنا هستند. و چهارم و از همه مهمتر این که موسسه ای که مبنایش را گذاشته برای کتاب های مرجع نباید بنشیند تا کسی یک دیکشنری برای چاپ به او بدهد، بلکه باید خودش تولید یا ویرایش کند.
به گفته ی دکتر باطنی اولین فرهنگ فارسی که نزدیک به شیوه ی علمی نوشته شده است، “فرهنگ فارسی امروز” است تألیف غلامحسین صدری افشار، نسرین حکمی و نسترن حکمی و از انتشارات فرهنگ معاصر. این سه تن از اول دهه ی شصت، ده سال تمام روی این کتاب کار کردند تا به بازار آمد. این کتاب برنده ی جایزه ی سال شد. این فرهنگ تاکنون سه بار ویرایش شده است. علاوه بر این، این سه نفر یک فرهنگ اعلام نوشته اند، نام جاها، اشخاص، کتاب ها، وقایع و اسامی خاص که این کتاب نیز چندین بار چاپ شده و دو بار ویرایش شده است که هم به صورت مجزا چاپ شده و هم به صورت ادغام به صورت فرهنگ دانشنامه ای شامل لغات و اعلام.
دکتر باطنی در ادامه به سایر فرهنگ های منتشر شده اشاره کرد و گفت: بعد از “فرهنگ فارسی امروز”، ابوالحسن نجفی “فرهنگ زبان عامیانه” را در دو جلد نوشت که بسیار کار خوبی ست. او زبانشناس است و کاری که عرضه کرده بسیار جالب است.
بعد نوبت می رسد به “فرهنگ سخن” با سرمایه گذاری انتشارات علمی و به سرپرستی آقای دکتر انواری. تیمی که فرهنگ سخن را تألیف کردند تقریبا یک تیم پنجاه، شصت نفره بودند. واژه های علمی را اهل فن تعریف کرده اند. این فرهنگ در شش یا هفت جلد درآمده و هم لغات امروز را دارد و هم لغات گذشته، اما برخلاف دکتر معین، در کنار لغات گذشته تأکید کرده که این لغت مربوط به گذشته است و مهجور است و دیگر به کار نمی رود. این کتاب هم از نظر تاریخی و هم از نظر امروزی کتاب بسیار خوبی ست.
اما این فرهنگ ها هنوز همه عیب دارند.
فرهنگ و فرهنگ نویسی کارش با واژگان است. واژگان چیست؟ واژگان عبارتست از مجموع لغاتی که اهل یک زبان به کار می برند. جای این واژگان کجاست؟ در کتاب لغت؟ نه در مغز گوینده ی زبان است. واژگان ماهیت ذهنی دارد. فرهنگ و فرهنگ نویس سعی می کند این دانش ذهنی را روی کاغذ بیاورد. یعنی تمام بحث فرهنگ نویسی این است که ما چگونه این دانش ذهنی را در کتاب بگنجانیم که تصویری نزدیک به واقعیت به ما بدهد.
اما در این راه اشکالات زیادی هست. اول اینکه ما هر کداممان یک واژگان خاص خود داریم که این واژگان با واژگان فرد دیگر دقیقا برهم منطبق نیستند. این واژگان ضمن داشتن نقطه ی اشتراک، باهم تفاوت دارند.
اشکال دوم این است که ما که می خواهیم فرهنگ بنویسیم لغاتی که از بین رفته اند را در فرهنگ بیاوریم مثل گزمه، محتسب، داروغه که الان جای آن پاسدار و بسیجی ست. یا لباس هایی چون آرخالق، شلیته، چاقچور، ملکی، سرداری که همه در زمان قاجار بوده اند و دیگر نیستند.
مشکل دیگر این است که لغات صورت فیزیکی شان می ماند ولی معنی شان عوض می شود. مثلا یخچال قبلا چاله ی بزرگی بود که در زمستان آب می انداختند، یخ می بست و رویش پوشال می گذاشتند و در تابستان آقا یخی، آن را روی الاغ می گذاشت و در خانه ها می فروخت. الان که دیگر به آن شکل نیست، آیا وقتی یخچال را می نویسیم معنی امروزی اش را بنویسیم یا به این هم اشاره کنیم.
چه باید کرد؟ یک راه هست. ما باید برای فرهنگ نویسی “دادگان” (database) درست کنیم. دادگان نرم افزار کامپیوتری ست که لغاتی را که در آن می ریزیم آرایش می دهد. برای این که مجموعه ای که به دادگان داده می شود، تنوع زیاد داشته باشد، باید متون از همه جا ـ روزنامه، رمان، متون مختلف، و … ـ به آن داده شود.
دادگان به ما بسامد می دهد. وقتی لغتی که بین ده میلیون لغت، تنها سه بار آمده، معلوم است که نباید در فرهنگ لغت بیاید. علاوه بر این آن نرم افزار این مواد را طوری آرایش می دهد که شما آن را در متن می بینید و متوجه می شوید که این معانی با هم در متن های مختلف متفاوتند.
دکتر باطنی در ادامه از تجربه ی خودش در این زمینه گفت. او پانزده سال پیش، تهیه دادگان را پیش شرط همکاری با انتشارات آگاه برای نوشتن فرهنگ نامه قرار داد. سفارش این نرم افزار را به دانشجویان دانشگاه شریف دادند که با تمام مشکلاتی که در خواندن متون چاپ قدیم وجود داشت، بالاخره این کار انجام شد.
گرچه متاسفانه آن موسسه نتوانست به علت مشکلات مالی آن فرهنگ را تمام کند و پروژه تعطیل شد.
دکتر باطنی در مورد فرهنگ های تخصصی فرهنگ معاصر گفت: در این سی سال شاید نزدیک به چهل، پنجاه فرهنگ تخصصی حقوق، گیاه شناسی، فلزشناسی، کامپیوتر، فن آوری اطلاعات و ارتباطات، و انواع و اقسام فرهنگ ها را منتشر کرد.
استاد باطنی چند کتاب از این گونه را به حاضران نشان داد.
او در مورد فرهنگ های دوزبانه گفت: فرهنگ معاصر در زمینه ی زبان آلمانی به فارسی، فرانسه به فارسی و فارسی به فرانسه، عربی به فارسی و فارسی به عربی کتاب منتشر کرده است. در مورد فرهنگ عربی آقای عبدالنبی قیّم باید گفت در ظرف ده سال، ده بار تجدید چاپ شده است یعنی پنجاه هزار نسخه اش در ایران به فروش رفته است. دلیل محبوبیت این فرهنگ این است که با اصول علمی نوشته شده است. بقیه فرهنگ های عربی براساس ریشه نوشته شده اند و شما باید ریشه ی کلمه را بدانید، ولی فرهنگ قیّم براساس الفبا نوشته شده است و پیدا کردن کلمه بسیار آسان است. بقیه فرهنگ های دوزبانه هم همه با اصول علمی نوشته شده اند.
دکتر باطنی با اشاره به این که می خواهد در مورد فرهنگ انگلیسی منتشر شده توسط این موسسه مفصل تر بگوید، افزود: در سال ۱۳۶۰ زمانی که فرهنگ معاصر شروع به کار کرد، فقط فرهنگ حییم را داشت که چاپ کند ولی می خواست فرهنگ نویی بنویسد. از زنده یاد دکتر حق شناس دعوت کردند تا فرهنگ جدید انگلیسی ـ فارسی بنویسد و برای فرهنگ آکسفورد معادل پیدا کند. قرار بود من هم همکاری کنم. در کنار آن آقای موسایی از من خواست یک فرهنگ توریستی بنویسم. در حال کار بودیم که به دلیل اختلاف بین دکتر حق شناس با ناشر، دکتر حق شناس از کار کناره گرفت و آقای موسایی از من خواست که فرهنگ توریستی را کمی مفصل تر کنم که همین باعث شد کار هشت سال طول بکشد و وقتی در سال ۱۳۷۱ فرهنگ توریستی به بازار آمد، مورد استقبال بی نظیر محافل علمی قرار گرفت و برنده جایزه کتاب سال شد ولی من برای گرفتن جایزه نرفتم. این فرهنگ علیرغم استقبال از سوی محافل علمی، از سوی مردم استقبال نشد چون آنها همچنان به دنبال فرهنگ حییم بودند.
دکتر باطنی از ویژگی های فرهنگ توریستی گفت: البته این فرهنگ ناقص بود ما هزار لغت داده بودیم در قطع رقعی که نه اصطلاح داشت و نه فریزال ورب داشت، و انتظار داشتیم که ناشر از ما بخواهد آن را تکمیل کنیم، ولی ناشر دید که کتاب فروش نرفته تقاضایی مطرح نکرد. بعد از دو سال که کتاب خوب فروش کرد و دل ناشر گرم شد، از ما خواست که ویراست دوم را با پنجاه هزار لغت بیرون بدهیم بدون فریزال ورب و ایدیومز و مشخصات دیگر که باید در یک فرهنگ باشد. می دانید که برای خریداران تعداد لغات یک فرهنگنامه مهم است و به هنگام خرید می پرسند چند لغت دارد. به هر حال ویراست دوم را در اواخر سال ۸۰ به بازار عرضه کردیم که اوج شکوفایی فرهنگ معاصر و فرهنگ خریدن بود و این باعث شد که آبی به جوی ناشر بیاید تا بتواند پول تحقیق را بدهد و برای ویراست سوم به ما چراغ سبز داد. در این ویراست قرار شد اصطلاحات و دیگر مشخصات معمول در فرهنگ را هم بیاوریم. در این فاصله اتفاق خوبی هم افتاد و آن اینکه با حل اختلاف، دکتر حق شناس کار بر روی فرهنگی را که شروع کرده بود از سر گرفت. در این زمان فرهنگ معاصر داشت دو فرهنگ انگلیسی ـ فارسی همزمان تولید می کرد، یکی همان که براساس آکسفورد بود، و یکی هم من با تیم خودم کار می کردیم. فرهنگ دکتر حق شناس در اواسط دهه ی هشتاد به بازار آمد و برنده ی جایزه ی کتاب شد و اسمش شد فرهنگ هزاره و چندین نقد هم بر آن نوشتند از جمله داریوش آشوری. ویراست سوم فرهنگ ما با نام “فرهنگ پویا” در سال ۱۳۸۸ به بازار آمد.
استاد باطنی افزود: در همان زمان ما شروع کردیم با تیمی، فرهنگ های مختلف از این فرهنگ بیرون آوردن و شروع کردیم کار بر روی فرهنگ فارسی به انگلیسی در سه جلد. تا مارچ گذشته(۲۰۱۲) که من از ایران آمدم، به حرف دال رسیدیم یعنی هزار صفحه فرهنگ فارسی ـ انگلیسی آماده و حروفچینی شده بود. در ماه مارچ ناشر گفت دیگر نمی توانم خرج پروژه را بدهم و باید تعطیل کنیم، و پروژه تعطیل شد. هزار صفحه فرهنگ فارسی به انگلیسی نوشته شده و خاک می خورد. پول نیست. چه می شود کرد؟ یک دلیل مشکل مالی ناشر و خوابیدن سرمایه اش این بود که مبالغ هنگفتی خرج یک دائره المعارف کرده بود که شش سال است در وزارت ارشاد خاک می خورد، بر سر ایرادهایی مثل اینکه چرا روحانی و روحوضی دنبال هم آمده اند!
دکتر باطنی با اشاره به اینکه “گرفتاری ما فقط گرفتاری مالی و نداشتن آدم متخصص نیست” در پایان به مشکلات دیگر نشر اشاره کرد و گفت: من یک کتاب ترجمه کردم به نام “ساخت و کار ذهن”، این کتاب در زمانی که کاغذ مثل ورق زر بود در زمان جنگ دو بار چاپ شده به عنوان یک متن دانشگاهی، این بار که رفته وزارت ارشاد، دو سال و نیم مانده. سه نفر خوانده اند، اولی گفته اساس ماتریالیستی دارد و قابل نشر نیست. نفر دوم گفته که درسته که اساس ماتریالیستی دارد، اما این حرفها را در تلویزیون هم می زنند و چاپش اشکالی ندارد. دادند نفر سوم بخواند، او اصلا نخواند و فقط گفت ۹ تا از عکس هایش را بردار. یکی از این عکس ها رقص آب بود. عکس ها را برداشتیم و کتاب چاپ شد.
بخش پایانی جلسه، پرسش و پاسخ با شرکت کنندگان بود.
جلسه ی سخنرانی دکتر باطنی آنقدر جذاب بود که فکر می کنم کمتر کسی گذشت زمان را حس کرد. انگار در کلاس درسی نشسته ای که معلمش را دوست داری و نگران امتحان پس دادن هم نیستی. آنقدر او متین و شیرین مطالب را منتقل می کند، که انگار همه در ذهنت ضبط می شوند، می توانی بدون مراجعه به یادداشتی، آن را بازگو کنی.
نظامی که قدر چنین استادانی را نداند، تنها میزان درایت و فهم و مدیریت خودش را نشان داده. مگر چند دکتر باطنیِ زبانشناس در آن کشور وجود دارد؟
جلسه ی سخنرانی دکتر باطنی، توأمان تلخ و شیرین بود، وقتی از وضعیت فاجعه بار نشر شنیدیم کام مان تلخ شد، واقعا که داستان نشر در ایران، “یکی داستانی است پر آب چشم”.
همین شنبه ۲۷ اکتبر ساعت ۷ شب، نخستین نشست کتاب ماه تهرانتو در شماره ۱۴۱ خیابان شپرد شرقی برگزار می شود و موضوع کتاب ماه اکتبر فرهنگ معاصر پویا (انگلیسی – فارسی) است. دکتر محمدرضا باطنی، بهرام بهرامی و لیدا نصرتی سخنرانان این برنامه هستند و شرکت در آن برای علاقمندان رایگان است.