شماره ۱۱۹۹ ـ پنجشنبه ۱۶ اکتبر ۲۰۰۸
گفت و گوی کتایون امیرپور (اسلامشناس) با روزنامه آلمانی:
هفتاد درصد ایرانیها خواستار جدائی مذهب از حکومت هستند
اشاره:
در سالهای اخیر، چند چهره ایرانی، به عنوان روزنامه نگار، اسلام شناس و کارشناس مسائل خاورمیانه،در میان روزنامههای آلمانی جا بازکردهاند. کتایون امیرپور، یکی از آنها است.او، در سال ۱۹۷۱ متولد شد و در تهران و بن رشته اسلامشناسی را به پایان رساند.
روزنامه “کلنر اشتاتآنسایگر”در شماره روز پنجشنبه دوم اکتبر امسال خود، با کتایون امیرپور گفتوگوئی داشت که برگردان متن کامل آن را در اینجا میخوانید. در مقدمه این گفتوگو آمده است:
«کتایون امیرپور به عنوان کارشناس اسلام، به دنبال تشدید قانون مجازات اسلامی، از ترس اصلاحطلبان و گسترش خواست جداسازی مذهب از حکومت سخن میگوید».
“کلنر اشتاتآنسایگر”: خانم امیرپور، مجلس ایران قانون تشدید مجازات اسلامی را تصویب کرد. این امر چه تاثیری بر جامعه خواهد داشت؟
کتایون امیرپور: مهمترین تغییر به مجازات اعدام برای ارتداد مربوط است. این مجازات، در واقع همیشه در قانون اسلامی وجود داشته است، اما اکنون باید به عنوان قانون از سوی حکومت به صورت کاملا جدی اعمال شود.تا به حال چنین نبود.چه کسی مرتد شناخته میشود؟ این ترس وجود دارد که تفسیرهای گستردهای از این امر بشود. روحانیونی هستند که میگویند حتی زنی که موهای خود را به درستی نپوشاند، باید مرتد شناخته شود.
اما خیلی از زنان با روسریهائی که پوشیده نیستند به خیابان میآیند.
– بله. تغییر قانون، بسیار سنگین خواهد بود. چنین قوانینی همیشه یک تاریخچه دارند. در این مورد، مسئله به حسن یوسفی اشکوری روحانی شیعه اصلاحطلب باز میگردد. او در کنفرانسی که در سال ۲۰۰۰ در برلین برپا شد، از این دیدگاه دفاع کرد که در قرآن روسری اجباری نیست. او، در بازگشت به ایران، زندانی و به اتهام ارتداد به مرگ محکوم شد.بعد اما روشن شد که اعدام وی براساس قانون عملی نیست و او پس از مدتی حبس کشیدن آزاد شد. شاید به همین دلیل اکنون قانون را عوض کردهاند.
با چنین تفسیرهائی شاید در عمل بشود به همه مخالفان سیاسی مهر ارتداد زد؟
– خیلی از سیاستمداران اصلاحطلب اکنون بیشتر میترسند که عقیده خود را بیان کنند.
حتی شیرین عبادی؟
– برنده ایرانی نوبل صلح، به تازگی گفت که احساس خطر میکند. او تاکنون بارها به مرگ تهدید شده است. تا به حال کسی مثل شیرین عبادی به علت موقعیت بینالمللی خود تا حدودی امنیت داشت.وضعیت مخالفان کمتر شناخته شده و اقلیت بهائی که تعقیبشان در ماههای اخیر شدت یافته، بدتر است.
این جامعه فشارهای مذهبی را تا کجا میتواند تحمل کند؟
– روحانیونی هم هستند که در برابر چنین شدت عملهائی میایستند. مثلا جنبش زنان ایران از سوی بسیاری از روحانیون متنفذ پشتیبانی میشود. بسیاری از مخالفان، امروز در ایران دیدگاههای خود را زیر پوشش اسلام بیان میکنند تا با توجه به سرکوب شانسی داشته باشند. به تازگی جنبش زنان توانست مانع از تصویب قانون حمایت خانواده شود. این قانون قرار بود به مردان اجازه بدهد که بدون موافقت همسر اول خود، که تاکنون ضروری بوده است، همسر دیگری اختیار کنند. اما جنبش زنان اکنون به جنبشی گسترده تبدیل شده است که رژیم نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
یعنی افکار اصلاحطلبانه حرفی برای گفتن دارد؟
– جنبش زنان بله. طبعا برای آن اشکال تراشی می شود. زنانی که رهبری این جنبش را به دست دارند، دائما به زندان میافتند، اما آنها به نبرد خود ادامه میدهند.مثلا برای رسیدن به حق طلاق و حق سرپرستی فرزندانشان، که در حال حاضر مردان در آن ارجحیت دارند، اما در مجموع باید گفت که شرایط برای زنان، دگراندیشان و اقلیتهای مذهبی دائما بدتر میشود.
آیا ایرانیها از مذهب به ستوه آمدهاند؟
– از این مذهبیها بیتردید. ایرانیها گروه گروه از ملاها جدا میشوند. چندی پیش یک نظرسنجی نشان داد که جامعه ایران سکولارترین جامعه در جهان اسلام است.نتیجه این نظرسنجی دولت را به وحشت انداخت.نزدیک به ۷۰ درصد پرسش شوندگان از حکومت فعلی ناراضی بودند و جدائی حکومت از مذهب را آرزو میکردند.
زمینههای قیام اجتماعی وجود دارد؟
– مردم به درون خویش پناه می برند.در داخل و خارج از کشور اپوزیسیون قدرتمند و رهبر کاریزماتیکی وجود ندارد.اصلاحطلبان در رسانههای جمعی به سکوت مرگ محکوم شدهاند.روزنامههایشان توقیف میشوند، اما اینترنت وجود دارد و این یک جبهه بسیار مهم است. ایران، جمعیت باسواد بالائی دارد و جمع بزرگی از مردم از این رسانه استفاده میکنند.این خطری بزرگ برای رژیم است.در اینترنت، نویسندگان تبعیدی هم کارهای خودشان را منتشر میکنند.
اما در این زمینه هم راههائی (برای کنترل) وجود دارد.
– بله، اما رژیم در موقعیتی نیست که همه چیز را کاملا فیلتر کند یا ببندد. از طریق اینترنت، مردم از همه آنچه در جهان وجود دارد و اتفاق میافتد، آگاه میشوند. شاید بنیادگرایان از قضا به همین دلیل قوانین و سرکوب را تشدید میکنند که خودشان را در خطر میبینند.