از تولد تا رسالت (۶)  

نظر به من افکنید. اگرچه در دریای غم غوطه ورم، اما سختی ها را سرمایه هستی شمرم و ناروائی ها را باران بهاری دانم. زود است که این روزگار به سر آید و ما همه در پیشگاه آفریدگار گرد هم آئیم و از نعمت های بیکران یزدانی و بخشش های دولت جاودانی مرزوق شویم. مبادا سرنوشت آسمانی خویش را فراموش کنید و بال های پاک و مصفای روح را به پلیدی های تنگنای خاک بیالائید. مبادا از انصاف و عدالت به نیت خودخواهی بگذرید و به عشق درهم و دینار خویش را از نعمت ها و عزت های پایدار بی بهره کنید.

شما مأمورید که ملکوت یزدان را که پیامبران پیشین به آن مژده داده اند در این جهان بنا کنید تا فرشتۀ عشق و آگاهی بر اهریمن جهل و خودخواهی غالب گردد. شبانگاه بیگانگی پایان یابد و سپیده دم یگانگی و صلح و صفا عالم را در پردۀ زرین خود بپوشاند. این جهان درخشش جهان بالا گیرد و این گیتی تابش ملکوت الهی یابد.

این بود داستان پیامبری که از آغاز روزگار تاکنون مردمان ظهورش را به جان مشتاق بودند و هرگاه و بیگاه دست های تمنا به بارگاهش برافراشته به راز و نیاز می پرداختند که ای برگزیدۀ بی انباز دنیا را ابرهای تیرۀ نادانی و ناکامی و خودپرستی فرا گرفته و هستی را تاریکی غم به نیستی کشانده. چهرۀ پرفروغ از پس پردۀ اسرار برآر قدمی به خانۀ خاکیان نه و ساکنان وادی انتظار و حرمان را به ظهور جهان افروزت شادمان و کامران فرما. این بود داستان رسولی که جز عشق به خدای توشه ای نداشت و جز به لطف و صفا سخنی نمی گفت. رسولی که از آغاز جوانی تا انجام زندگانی آنی از دست دشمنان و بی وفایان نیاسود و تا دم واپسین بندگان را ناصحی امین بود و دوستداری وفادار و دلنشین.

خوانندگان عزیز: به چند نمونه از آثار حضرت بهاءالله که خطاب به پیروان خویش نازل فرموده توجه فرمائید.

بگو: ای مردمان بدی ها را بگذارید و به فضائل بگروید. سعی کنید نمونۀ نیکی ها باشید و آئینه صفات خدا. تا دیگران از شما پند گیرند و به شما تأسی کنند. به نیروی حکمت و دانایی ریشه های غفلت و نادانی را از بن براندازید و در رأی و فکر متحد باشید. بکوشید تا بامدادتان بهتر از شبانگاه و امروزتان بهتر از دیروز باشد. برتری انسان در خدمت و کسب کمال است نه در زینت و ثروت و مال. گفتارتان را از توهمات و امیال دنیوی و رفتارتان را از بدگمانی و ریا پاک و پاکیزه کنید. بگو: عمر گرانمایه را صرف شهوات نفسانی نکنید و تنها به منافع خود نپردازید. اگر از ثروت دنیا برخوردارید ایثار کنید و اگر بی بهره اید به صبر بگروید، زیرا بعد از هر سختی راحتی مقدر شده و با هر آلودگی صفائی آمیخته. از سستی بپرهیزید و به آنچه مایۀ انتفاع مردمان و ترقی آنان است توسل جوئید. بگو: ـ مبادا گیاه های هرزۀ جدائی یا خارهای تردید در دل های پاک بکارید. بگو: ای دوستان حق مبادا چشمۀ پاک محبت را مکدر کنید. و نسیم خوشبوی صلح و صفا را از وزش باز دارید. به خدا سوگند به خاطر محبت خلق شده اید نه خصومت. افتخار بشر به دوستی است نه به خود دوستی. به این فخر نکنید که تنها دوستداران هم وطنان خود هستید، به این افتخار کنید که دوستدار جمیع مردم عالمید. چشم هایتان را به عفت دستهایتان را به امانت، زبانتان را به صداقت و قلب هایتان را به یاد خدا زینت بخشید. مقام دانشوران با ایمان و حاکمان عادل را کوچک نشمرید. عدل را لشگر خود، عقل را سلاح خود و عفو را سیرت خود نمائید … (انتهی)

خوانندگان عزیز در صورتی که راجع به این تعلیم و یاتعالیم دیگر آئین بهائی سئوالاتی داشتید می توانید به پیام گیر ما به شماره ۷۴۰۰ ۸۸۲ ۹۰۵ تلفن فرموده تا جواب سئوال شما داده شود.