گفت وگوی شهروند با ساشار ظریف، رقصنده و طراح رقص

ساشار ظریف هنرمند بین المللی ساکن تورنتو، دانش آموخته ی کنسرواتوار موسیقی و رقص آذربایجان است. او در سال ۱۹۸۸ به کانادا مهاجرت کرد. تحصیلات هنری اش را در دانشگاه یورک تورنتو ادامه داد و در حال حاضر به کار تدریس و تحقیق در زمینه ی رقص در این دانشگاه مشغول است. ساشار عضو کمیته رقص شورای هنرهای انتاریو و همچنین عضو هیئت مدیره شورای جهانی  رقص شعبه قاره ی آمریکاست.

جلد شماره ۱۴۱۶ شهروندعکس از
Nelly el Geheny

او تا به حال در بیشتر از ۲۸ کشور دنیا با اجرای برنامه های هنری و برگزاری کارگاه های آموزشی رقص فعالیت کرده است. عضو انجمن “رابطه های نژادی” است و همچنین انجمنی به نام “انجمن هنرهای چند فرهنگی” تأسیس کرد که در همین رابطه آموزش و پرورش تورنتو به منظور تقدیر از کارهای هنری ساشار در زمینه چند فرهنگی جایزه Trustee’s Award  را به او اهدا کرد.

ساشار برنده مدال الماس ملکه الیزابت از دولت کاناداست. او همچنین جایزه ی مهم پیشگامان هنر مهاجرت  را دریافت کرد و لقب   سفیر Multiculturalism & Diversity  هنری را از سازمان کانادایی  Skills for Change  گرفت.  در سال ۲۰۰۶ جایزه پاولا سیترون جشنواره بین المللی رقص تورنتو را از آن خود کرد و در سال ۲۰۰۸ نامزد جایزه معتبر هنری دورا برای رقص مهاجرت شد.

درکنار جوایز متعدد دیگر عنوان استاد افتخاری کنسرواتوار رقص تاشکند را نیز دریافت کرده است.

از دیگر کارهای هنری ـ فرهنگی ساشار ظریف تورهای دور کانادا، اروپا و آمریکای جنوبی و آسیای میانه است که در این تورها به عنوان یک هنرمند کانادایی فرهنگ های ایران، آذربایجان و آسیای میانه را نمایش می دهد و تدریس می کند.

ساشار در یک خانواده آذربایجانی مهاجر در تهران به دنیا آمد. او می گوید من در دامن مادربزرگم که در باکو رقصنده بود، بزرگ شدم و زندگی را با شعر، موسیقی، رقص و قصه های او آموخته ام.

رقص ساشار ظریف با نوای عالم قاسم اف ـ عکس از
 Jeyhun Turksoy

به بهانه ی کار تازه و خلاقانه ی ساشار که روز ۲۱ دسامبر در جرج وستون رسیتال هال برگزار می شود با او به گفتگو می نشینیم. ساشار می گوید که در این اجرا افتخار همکاری و همراهی با آوازخوان پرآوازه ی آذربایجان استاد عالم قاسم اف را دارد. عالم قاسم اف کیست؟

عالم قاسم اف در سال ۱۹۵۷ در شماخی جمهوری آذربایجان متولد شد و مانند همه موسیقی دانانی که در دامان موسیقی مردمی پرورش می یابند، زیر و بم این موسیقی را آموخت و شناخت. او ردیف های موسیقی “موقام” (مقامی) را نزد اساتید بزرگ موسیقی مقامی چون:  “حاجی بابا حسین اف” ، “آقا خان عبدالله یف” و “نریمان علی یف” فرا گرفت.

در سن ۲۷ سالگی با بازی در نقش مجنون در اپرای لیلی و مجنون چشم ها را متوجه خود ساخت و سپس مدارج ترقی در آواز آذربایجانی را به نحوی پیمود که از او به عنوان شایسته ترین جانشین خوانندگان افسانه ای چون “جبار قاریاغدی” و “خان شوشینسکی” یاد می شود.

ساشار ظریف و عالم قاسم اف چندین اجرا در قالب تور با هم خواهند داشت ـ عکس از
Jeyhun Turksoy

عالم قاسم اف از بزرگان موسیقی ملل است که با شیوه اجرایی متفاوت اش بسیاری از نگاه ها را به خود جلب کرده و لقب “بلبل شرق” را به خود اختصاص داده است. از نکاتی که او را در موسیقی آذربایجان به یک موسیقی دان متفاوت بدل کرده است لحن آواز اوست که خاصیتی روایی و حماسی دارد.  قاسم اف یکی از اعضای ثابت گروه “جاده ابریشم” است و کنسرت های متعددی با همراه “یویوما” سرپرست این گروه برگزار کرده است.

برخی از صاحبنظران و موسیقی دانان در مورد استاد قاسم اف نوشته اند:

قاسم اف در دنیای موسیقی شهرتی بسزا دارد، به نحوی که  برخی از کارشناسان، صدای او را جزو برترین صداهای موسیقی شرق در صد سال اخیر می دانند. او یکی از برجسته ترین و پرآوازه ترین خوانندگان آذربایجان است که موفق به دریافت نشان بزرگ آواز با عنوان “جبار قایاغدی اوغلو” شده است. استاد قاسم اف به اعتبار سال ها فعالیت هنری در موسیقی آذربایجانی و حفظ و انتقال درست نغمات آذربایجانی برنده جایزه یونسکو شده و همچنین دارای چندین عنوان معتبر بین المللی در موسیقی است.

پختگی، صلابت و از همه مهم تر اوج کم نظیر و جنس زنگدار صدای اش که با انعطاف حیرت انگیز در اوج و فرودها غلت می خورد، شنونده را به حظی روحانی از  صدای اساطیری فرو می برد. حرکات دست این پیر آواز آذربایجان و خواندن اشعاری که عمدتا در فضای تغزلی و عاشقانه سیر می کند به اجراهای او جلوه ی ویژه ای می بخشد.

سبک نواختن تار و کمانچه آذربایجانی که کمی شبیه به تار و کمانچه ایرانی اند، با نحوه نواختن آن در موسیقی سنتی ایرانی تفاوت بسیار دارد و آوای کمانچه آذربایجانی حزن خاصی دارد. اجرای هماهنگ و تسلط نوازندگان گروه قاسم اف بر تکنیک های نوازندگی، از استادی و تمرینات مداوم و پیوسته آنها حکایت می کند. این هماهنگی و استادی تا بدان پایه است که قابل مقایسه با هیچ گروه دیگری در موسیقی نیست.

عالم قاسم اف در پاسخ به  سئوالات محمود توسلیان، که  ضرورت پی گیری روش خاص و متفاوت در موسیقی آوازی آذربایجان چیست و آیا این شیوه مورد استقبال قرار گرفته است؟ می گوید:

“بسیاری فکر می کنند که این حرکت و این شیوه متفاوت، یک امر آگاهانه و خودخواسته است. من به قدری مقام های موسیقی آذربایجانی را خوانده ام که خود به خود چیز دیگری از درون آن ساطع می شود، اما آنها از هم جدا نیستند. من از خودم چیزی به موسیقی آذربایجان اضافه نکرده ام، موسیقی خود به خود می آید. به هر حال این شیوه و این مسیر راه خودش را پیدا کرده است. در ابتدا مردم با تردید آن را گوش می کردند، اما خوشبختانه امروز این موسیقی با توجه همگان، بخصوص جوانان علاقه مند به موسیقی اصیل روبرو شده است”.

عالم قاسم اف ستاره درخشان موسیقی آذربایجان ـ عکس از
Arturan Najafi Gol

او همچنین در پاسخ به این سئوال که چرا طول تحریرهایش این قدر زیاد و پر فراز و نشیب است، می گوید:

“تحریر در موسیقی، از مترهای آزاد برخوردار است و هر خواننده هر جا که دوست داشته باشد و حالش اجازه بدهد آن را کم و زیاد می کند. من هم بنابه ضرورت و مقتضیات حالم و هنگام آواز خوانی، آنرا تغییر می دهم و به نحوی دیگر ارائه می کنم”.

عالم قاسم اف، در خصوص این نظر که “موسیقی آذربایجان امروزه دچار تحولات بزرگی شده، بویژه موسیقی غربی مانند پاپ به شکل عجیبی در حال رشد است”، می گوید:

“این اتفاق در تمام دنیا افتاده، چون دنیا تغییر کرده. به هر حال نباید فراموش کرد که تکنولوژی اطلاعات و وجود رسانه های مختلف سبب تغییر در ذائقه ها و سلیقه های مخاطب شده است. شما امروز با انواع موسیقی ها روبرو هستید و حق انتخاب دارید.  اما موسیقی جدی و روحانی نیاز به عبور از یک محدوده سنی دارد.

موسیقی پاپ هیچوقت نمی تواند موسیقی اصیل با مقام ها را محو کند، زیرا این موسیقی پر از اندیشه و فرهیختگی است. انسان باید تلاش کند تا به درک این نوع موسیقی نائل شود و در این مسیر به قلب و روح متعالی نیاز دارد. موسیقی مقامی هیچ وقت تماشاگر عمومی نخواهد داشت، بلکه شنونده های خاص خودش را دارد”.

در پیوند با کنسرت ۲۱ دسامبر، ساشار ظریف در گفت وگو با شهروند، به پرسش های ما پاسخ داد:

 

رابطه رقص شما با موسیقی مقام آذربایجانی چیست؟ چطور شد به این فکر افتادید که با خواننده پرآوازه آذربایجانی؛ استاد عالم قاسم اف مشترکاً برنامه اجرا کنید؟

ـ رابطه ی من با موسیقی آذربایجانی مثل رابطه ی برگ با ریشه ی درخت است. من در دامن مادربزرگم بزرگ شدم و مادربزرگم زندگی را با شعر، موسیقی، رقص و قصه به من آموخت. درواقع از همان دوران کودکی من با این عناصر، زندگی را شناختم و عمیقا ارتباط برقرار کرده ام. زمانی که موسیقی ای می شنوم که با صوت و آهنگی که من با آن بزرگ شده ام، ارتباط دارد مرا به یاد آن دوران می اندازد و بسیار متأثرم می کند. البته به عنوان یک هنرمند از هنرهای همه ی فرهنگ ها لذت می برم در عین حال، احساس عمیقی به فرهنگ و موسیقی آذربایجان دارم چون با آن بزرگ شده ام و با آن خودم را شناخته ام.

زمانی که با علاقه به طرف موسیقی مقامی رفتم، نه تنها از نوع موسیقی بلکه شعرها، شاعرها و فلسفه فرهنگی و علم عروضی آن متأثر شدم و بیشتر یادگرفتم. وقتی برای اولین بار با نو آوری استاد عالم قاسم اف در این شاخه آشنا شدم حس رودخانه ای را داشتم که به اقیانوس پیوسته است و بیشتر متوجه شدم که رقص می تواند با الهام گرفتن از مکتب موسیقی مقامی پیشرفت کند، گسترش یابد و با حرکت های نوین و رویکردی جدید طرح شود. در سال  ۲۰۰۴ از ایشان خواستم که در صورت تمایل، باهم کار مشترکی ارائه بدهیم. که نتیجتا در سال ۲۰۰۴ برای اولین بار من و استاد قاسم اف با اجرای برنامه موفق و پراستقبالی در باکو همکاری مان را شروع کردیم.

لطفاً در مورد رقص سماع برای خوانندگان ما توضیح دهید. رقص شما تا چه حد به رقص سماع نزدیک است و زمینه رقص نگاری آن از کجا ریشه می گیرد؟

ـ رقصی که من ارائه می دهم ترجیح می دهم آن را رقص مقامی بنامم تا رقص سماع. به نظر من کلمه سماع یکی از ترم هایی است که از آن سوء تعبیر و سوءاستفاده شده که ممکن است پیامدهای پسااستعماری Post-Colonialism یا پساشرقشناسی  Post-Orientalism باشد.

در مورد رقص سماع در جوامع شرقی ما شاهد نگاه ها و نظریه های متفاوت هستیم. مثلا در علی آباد کتول سماع به معنی “رقص” است در حالیکه در صوفیان و مولویه سماع یک نوع مراسم روحانی است.

مکتب رقصی را که من کار می کنم رقص مقامی می نامم. شعر و موسیقی مقامی دربرگیرنده ی بعد زمانی هستند نه بعد مکانی. ولی رقص پلی است بین زمان و مکان یعنی در حرکت هم زمان مهم است هم مکان. به همین خاطر افزودن عنصر رقص به این مجموع برای من خیلی مهم است.

مکتب رقص مقامی حاصل بیش از ۱۰ سال تحقیق من است که از آسیای مرکزی شروع و به ایران و آذربایجان ختم شد و کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان، قرقیزستان، ترکمنستان، قزاقستان و غرب مغولستان را شامل می شود.

ساشار ظریف به هنگام اجرای رقص مقامی
mounir mehimdate عکس از

به نظر می رسد این نوع رقص نزدیکی زیادی به ژانرهای کلاسیک دارد. فکر می کنید استقبال مردم به ویژه جوانان از این برنامه چگونه باشد.

ـ در جاهای مختلف دنیا من این رقص را در قالب کارگاه آموزشی ارائه داده ام و بیشتر هنرجویان من جوان ها بوده اند. این رقص قدرت این را دارد که بدون زمان باشد یعنی بدون در نظر گرفتن سن افراد هر کسی می تواند با آن رابطه برقرار کند.

به نظر من هنر کلاسیک هنری است که کلمات و ساختارش جاافتاده اند و هنرمند با استفاده از آن ها می تواند تمرین کند و خلق کند، اما وقتی که با زمان پیش می رود معاصر می شود. این رقص با حس در ارتباط  است و حس، نو و کهنه ندارد. در مورد هنر، من معتقدم که هنر گذشته، حال و آینده ای ندارد، خارج از زمان است و قابل تقسیم بندی زمانی نیست. زندگی هم آمیخته ای است از گذشته و حال و آینده. من خودم را مثل درختی تصور می کنم که ریشه هایم گذشته است. بدنم حال حاضر است و شاخه ها و برگ هایم آینده است و آینده همان خلاقیت ها، کاوش ها و شگفتی ها است و به همین خاطر همیشه باید در حال حرکت و جستجو باشد. البته قرار نیست کاری که روی صحنه ارائه می دهم یک بیانیه باشد. در واقع پروسه ی خلاقیت خودم را با دیگران سهیم می شوم تا به این کاوش ها بال و پر بیشتری بدهم. به خاطر همین من فکر می کنم که جوان ها با این کار رابطه ی خوب و درستی می توانند داشته باشند.

شما با این اجرا قصد دارید بخشی از فرهنگ آذربایجانی را به جامعه کانادا معرفی کنید یا اینکه روی جنبه های هنری این بخش تمرکز می کنید؟

ـ رابطه عمیق من با فرهنگ آذربایجانی در تمام کارهای من مشهود است و جای خاصی دارد. اما من خودم معتقد به مرز نیستم و نگرشی جهانی دارم. در عین حالی که به عنوان یک هنرمند روی جنبه ی هنری کارم تمرکز زیادی دارم، هنر من با ریشه ی من رابطه ای عمیق دارند و از یکجا سرچشمه می گیرند.

به طور کلی این اجرا با اجراهای قبلی تان چه تفاوت هایی دارد؟

ـ مهمترین تفاوت این اجرا با اجراهای قبلی من در این است که در این اجرا با هنرمندی مثل عالم قاسم اف کار می کنم. هنر استاد قاسم اف هنری است صمیمی، دریاوار، گسترده و مستقل. هنری است که مرز ندارد،  تنها قانونی که این هنر دارد حقیقی بودن و حقیقت داشتن است. البته من و استاد قاسم اف در سال  ۲۰۰۴ تجربه ی برنامه ی موفقی در باکو داشتیم که عامل و مشوقی شد تا بتوانم ساختاری برای این رقص طراحی کنم که قدرت تاثیرگذاری داشته باشد.

این کنسرت ما بر روی صحنه فقط حالت اجرای یک برنامه ندارد، در واقع موقعیتی است که من ماحصل چندین سال تحقیق و کاوشم را در مورد رقص با مردم سهیم شوم.

آیا این برنامه را در کشورها/ شهرهای دیگری هم اجرا خواهید کرد؟

ـ بله، ما در پایتخت مراکش شهر رباط، دوسلدورف، باکو، بارسلون، پراگ، استانبول، بخارا، تاشکند، بوداپست و در براتیسلاوا اجرا خواهیم داشت. همچنین با کشورهای دیگر در حال مذاکره هستیم که این هنر را به مردم کشورهای مختلف معرفی کنیم.

در پایان ضمن تشکر از شما، آیا حرف ناگفته ای مانده که بخواهید مطرح کنید؟  

ـ بجاست که یادآوری کنم تئاتر رقص ساشار ظریف(Sashar Zarif Dance Theatre )این پروژه ی سه ساله را آماده کرده که امسال سال اول آن است و در کانادا و کشورهای دیگر اجرا خواهد شد. امسال حالت مقدماتی دارد که روی “مقام راست” کار کرده ایم که درواقع مادر مقام ها نامیده می شود. سال های آینده مکتب های مقامی دیگر را معرفی خواهیم کرد که رقصنده بیشتری هم خواهد داشت.

در سال ۲۰۱۴ سمفونی مقام خواهیم داشت که در آن شعر، موسیقی و رقص به عنوان “یک هنر” اجرا خواهد شد.

در آینده امیدوارم که ما با مکتب های مقامی دیگر هم کار کنیم. با هنرمندان دیگری که من در طول این سال ها در ارتباط بوده ام مثل خانم مناجات یلچی اوا و هنرمندانی از ایران و ازبکستان دعوت خواهیم کرد که با ما همکاری کنند و البته استاد عالم قاسم اف هم عضو اصلی این پروژه خواهند بود.

از شما و نشریه شهروند، خوانندگان این مصاحبه و همچنین همه ی هنردوستانی که روز ۲۱ دسامبر در این کنسرت حضور خواهند داشت، تشکر و قدردانی می کنم.

کنسرت رقص سماع ساشار ظریف براساس موسیقی مقامی استاد عالم قاسم اف روز جمعه ۲۱ دسامبر ساعت ۷ عصر در جرج وستون رسیتال هال (مرکز هنرهای تورنتو در نورت یورک) برگزار خواهد شد.

Toronto Centre For the Arts

۵۰۴۰ Yonge St.

North York, ON

۴۱۶ ۲۵۰ ۳۷۰۸

وب سایت ساشار ظریف:

www.sashardance.com