گزارش کمیسیون مسئول نشان می‌دهد

شهروند- آرش عزیزی: کانادا در سطح جهان بیش از هر چیز به زیبایی ‌های طبیعی ‌اش مشهور است.

گرچه هر استانِ این کشور پهناور زیبایی ‌های خود را دارد کمتر جایی مثل بریتیش کلمبیا (بی سی)، غربی‌ ترین استان کشور، با آن کوهستان ‌های فراخ و دریاچه ‌های زیبای نهفته بین آن‌ها بیننده را مسحور و مقهور می‌کند.

برای کسی که خواهان دیدن زیبایی‌ های شمالِ بی سی باشد، استفاده از بزرگراه ۱۶ ضروری است. این بزرگراه است که از دل کوه و جنگل می‌گذرد و به شهرها و شهرک ‌های شمال استان می‌رود. شهرهایی همچون پرینس جورج که علیرغم نام های سلطنتی ‌شان مکان زندگی اولین ساکنان این قاره هستند،‌ بومیان و ملت‌های نخستین.

رئیس کمیسیون مسئول رسیدگی به  قتل های زنان گمشده در کنار پوستر عکس قربانیان

بزرگراه ۱۶ از این رو باید یادآور زیبایی طبیعی و قدمت انسانی بی سی باشد. اما برای توریستِ از همه‌جا بی‌ خبر شاید جای تعجب داشته باشد که آن‌را «بزرگراه اشک ‌ها» می ‌نامند. نه اشک‌ های شوق از جادوی طبیعت، که اشک ‌های اندوه از نابودی انسانی.

در حدود یک دهه‌ ی گذشته نزدیک به ۴۰ زن بومی که در جای جای جوامع نزدیک این بزرگراه زندگی می‌کردند ناپدید شده ‌اند و جسد بسیاری از آن‌ها پیدا شده است. اینان زنانی از اعماق جامعه بودند: بومی، معمولا تنها و مشغول حرفه‌ ی تن ‌فروشی. سرکوب‌ شده‌ ترینِ سرکوب ‌شده‌ ها. بی ‌صداترین بی ‌صداها.

مطابق رسم معمول این کشور، کمیسیون ‌هایی که برای تحقیق در مورد موارد این چنینی تشکیل می‌شود سال ‌ها پس از واقعه و پس از خوابیدن سر و صداها برگزار می‌شود. حالا نیز، پس از این‌که سال‌ های سال از این رویدادهای هولناک گذشته (و البته در حالی که رویدادهایی مشابه در بی سی و در سراسر کشور ادامه دارند) گزارش کار کمیسیون مربوط به این مورد منتشر شده است.

این گزارش انگشت اتهام را به سوی نهادهایی بسیار مشخص می‌گیرد:‌ پلیس فدرال (RCMP) و پلیس ونکوور. به گزارش تورنتو استار از ونکوور، کمیسیون دوشنبه‌ ی این هفته اعلام کرد این وجود تبعیض و تعصب نظام‌ مند درون این نیروهای پلیس بوده که باعث شده ناپدید شدن ده‌ ها زن در محله‌ ی «داون‌ تاون ایست‌ سایدِ» ونکوور و افتادن‌ شان به دست رابرت پیکتون، دام‌ دار خوک و قاتل حرفه ‌ای، ممکن شود.

والی اوپال، رئیس کمیسیون، نام گزارش خود را به یاد این قربانیان مظلوم «آنان که رها شده ‌اند» (Foresaken) نامیده است. اوپال می‌گوید این زنان دوبار به حال خود «رها» شده ‌اند: یک بار توسط جامعه به طور کل و بار دیگر توسط پلیس به طور مشخص.

گردهمایی خانواده های قربانیان با عکس های عزیزانشان

رابرت پیکتون، که حالا به عنوان «قاتل مزرعه‌ ی خوک ‌ها» معروف شده پنج سال پیش، در سال ۲۰۰۷، دادگاهی شد و به حبس ابد محکوم شد. حالا این گزارش جدید نشان می‌دهد که مقصر اصلی نه فقط او که نهادهایی در قلب جامعه و دولت هستند.

هر کس که تا به حال از ونکوور دیدار کرده باشد از دیدن صحنه های «داون‌ تاون ایست‌ ساید» بهت‌زده می‌شود. در حالی که محافظه‌ کارانِ فدرال و لیبرال‌ های استانی سال ها است جلوی گسترش خدمات اجتماعی در این منطقه را گرفته ‌اند شاهدیم که گوشه گوشه ‌ی خیابان را شهروندانی پر کرده ‌اند که ظاهرِ حال و روزشان داد می ‌زند «رها شده‌ اند.» خیلی‌ها در ملا عام مشغول تزریق مواد مخدر هستند. بیماران روانی موسسات نزدیک [داون تاون] در میان جمعیت سرگردانند. تن‌فروشان زن در فجیع ‌ترین وضعیت مورد سرکوب دو شخصیت اصلی زندگی ‌شان هستند: پلیس و «قوّاد»،‌ که در بسیاری موارد با هم همکاری دارند. بعضی آمارها نشان می ‌دهد که نرخ شیوع ایدز در این منطقه برابر با کشورهای آفریقایی است.

پیکتون در دل چنین محله ‌ای بود که توانست به جنایات شنیع خود دست بزند. این ساکن شهر پورت کوکیتلام نزد ساکنان این محله و البته نزد پلیس فدرال در شهر خودش خوب شناخته‌ شده بود. او را اما سال‌ها پس از این آشنایی و تنها در سال ۲۰۰۲ به زندان انداختند. پس از این‌که گزارش ناپدید شدن زن‌ های تن‌فروش از «داون تاون ایست ساید» به حدی رسید که دیگر کاری نکردن در مورد آن ممکن نبود.

رابرت پیکتون متهم به قتل ۴۹ زن که برای شش فقره ی آن به حبس ابد محکوم شده است

پیکتون که دادگاهی شد اخبار قتل و نابودی این زنانِ ونکووری هر روز بهت‌ آور و بهت ‌آورتر شد. او متهم به ۲۶ قتل عمد بود و نهایتا تنها به شش مورد قتل غیرعمد محکوم شد و با همین نتیجه به زندان ابد محکوم شد.

اما حالا با گذشت ۱۰ سال از آن محاکمه، کمیسیونِ اوپال نیروهای پلیس را زیر ذره‌ بین برده تا جواب معمای اصلی پرونده‌ ی پیکتون را پیدا کند. چرا از ۲۳ ژانویه ‌ی ۱۹۹۷، که پیکتون برای اولین بار دستگیر شده بود و متهم به حمله به زنی شده بود، تا ۵ فوریه‌ ی ۲۰۰۲، یعنی بیش از پنج سال بعد، که به خاطر این قتل‌ها دستگیر شده بود، کسی کاری برای نجات این زن‌ های بی‌گناه نکرده بود.

ستاد کل پلیس ونکوور تنها یکی دو خیابان‌ آن‌طرف ‌تر از «داون ‌تاون ایست‌ ساید» است. پیکتون اما جلوی چشم این پلیس، قربانیان را از این محله بلند می‌کرد و به ملک خود در پورت کوکیتلام، ۲۵ دقیقه شرق ‌تر، می ‌برد.

او در زندان بود که به یکی از پلیس‌های مخفی اعلام کرد هدفش قتل ۵۰ زن بوده اما موفق نشده از ۴۹ فراتر برود. جسد ۳۳ زن در مزرعه ‌ی او پیدا شد.

مزرعه پیکتون جایی که بقایای قربانیان پیدا شده است

گزارش ۱۱۴۵ صفحه ‌ای اوپال به قلب فرهنگ و شرایط موجود در میان نیروهای پلیس می‌رود و نتیجه می‌گیرد که «این خانه از پای‌بست ویران است.» این وجود تبعیضات عمیق در میان پلیس و در میان جامعه است که باعث می‌شود توجهی نثار جان قربانیانِ پیکتون‌ های دیروز و امروز و فردا نشود. اوپال این گزارش را پس از ۹۳ روز تحقیق منتشر کرده است. او در این گزارش ۶۳ پیشنهاد ارائه می‌کند. دو پیشنهاد کلیدی همان مواردی هستند که چپ ‌های بی سی سال‌های سال است بر آن‌ ها تاکید می‌کنند: گسترش خدمات اجتماعی برای تن ‌فروشان و بهبود حمل و نقل عمومی، بخصوص در مسیر بزرگراه ۱۶، که ونکوور را به جوامع شمالی استان مربوط می‌کند.

شرلی باند، وزیر دادگستری دولت لیبرال بی سی، که سال ‌ها جلوی گسترش همین خدمات اجتماعی را گرفته، در پاسخ به انتشار گزارش اوپال گفت، دولتش ۷۵۰ هزار دلار خرج می‌کند تا ساعات کار خانه‌ های امن مخصوص تن ‌فروشان در داون ‌تاون ایست ‌ساید را افزایش دهد و در ضمن می‌کوشد حمل و نقل در مسیر ۷۴۲ کیلومتری «بزرگراه اشک ‌ها» را بهبود دهد.

اما خود او هم اعتراف کرد این کارها دیگر کمکی به جان ده ‌ها قربانی پیکتون نمی‌کند.

گزارش خود اوپال نیز البته از انتقادها بری نیست.

عکس قربانیان رابرت پیکتون

در همان جلسه ‌ای که او گزارشش را ارائه می‌کرد بسیاری از اعضای خانواده ها‌ی مقتول‌ها با شعار دادن و بر طبل کوبیدن جلوی او را گرفتند. آن‌ها کل دولت و روندهای «کمیسیون‌»هایش را معیوب می‌دانند و می‌گویند گزارش او به اندازه‌ ی کافی به نژادپرستی عمیق موجود در جامعه و پلیسِ بی سی اشاره نکرده است.

کاترینا پیسی، از وکلای حامی تن ‌فروشان و شهروندان ساکن «داون ‌تاون ایست ‌ساید»، گفت از نتیجه ‌ی کار راضی نیست و به نظرش «صدای موکلین» او در طول این روند شنیده نشده است.

بسیاری از ساکنان جوامع شمالیِ «بزرگ‌راه اشک ‌ها» در ضمن می‌گویند کمیسیون کار خودش را محدود به پرونده ی پیکتون کرده و دقیقا در مورد ناپدیدی زنان بومی بسیار در طول این بزرگراه تحقیق نکرده است.

در این میان البته تعجبی هم نیست. مگر خود اوپال از کجا می ‌آید؟

این وکیل ارشد و نماینده‌ ی استانی ونکوور سال‌ها وزیر دادگستری دولت لیبرال بی سی بوده است. همان دولتی که قطع بودجه ‌هایش در سال های اخیر به بدتر شدن هر روز وضعیت ایست ‌سایدی‌ ها انجامیده است.

حال که سال ‌ها از زندگی قربانیان پیکتون گذشته و در جایی که مزرعه ‌ی او قرار داشت اکنون خانه های ویلایی متعدد ساخته ‌اند، بازماندگان آن‌ها و حامیان سیاسی ‌شان (مثل لیبی دیویس، نماینده ‌ی نیودموکرات شرق ونکوور در مجلس فدرال) می‌گویند باید به مبارزه ادامه داد. در میان این مبارزه اما نباید داستان آن زنان بی ‌گناهی که از لب تیغ گذشتند فراموش کنیم. حتی اگر امروز چندان از داستان‌ شان خبری نداشته باشیم.

همین فراموش کردن آن‌ها و به حاشیه راندن ‌شان توسط بستر اصلی جامعه است که پیکتون‌ها را ممکن می‌کند.

به همین مناسب است که شهروند در این شماره نگاهی دارد به زنان مقتول و یادشان را گرامی می‌دارد.

شش زنی که پیکتون به قتل‌شان محکوم شد:

مونا لی ویلسون: متولد ۱۳ ژانویه‌ی ۱۹۷۵، او یک پسر داشت و آخرین بار در نوامبر ۲۰۰۱ دیده شد.

سرینا آبوتسوی: متولد ۲۰ آگوست ۱۹۷۱، او بیمار بود و همه ی عمر ۲۹ ساله اش را نزد خانواده ای که سرپرستی اش را برعهده داشتند، زندگی می کرد. آخرین بار در آگوست ۲۰۰۱ دیده شد.

آندرا جوزبری: متولد ۶ نوامبر ۱۹۷۸ در ویکتوریا، او یک دختر داشت و آخرین بار در ژوئن ۲۰۰۱ دیده شد.

جورجینا فیت پاپین: متولد ۱۱ مارس ۱۹۶۴، او هفت فرزند داشت و آخرین بار در مارس ۱۹۹۹ دیده شد.

برندا ولف: متولد ۲۰ اکتبر ۱۹۶۸، او دو دختر داشت و آخرین بار در فوریه‌ی ۱۹۹۹ دیده شد.

مارنی فری: متولد ۳۰ اوت ۱۹۷۳ در کمپبل ریور، دخترش،‌ بریتنی، پنج سال پیش از ناپدید شدن او به دنیا آمد. او در محاکمه ‌ی پیکتون شهادت داد. مارنی آخرین بار در اوت ۱۹۹۷ دیده شد.

اتهام قتل عمد در مورد ۲۰ زن دیگر علیه پیکتون وارد بود:

کارا لوئیز الیس:معروف به «نیکی تریمبل». متولد ۱۳ آوریل ۱۹۷۱، آخرین بار در ژانویه ۱۹۹۷ دیده شد.

آندرا فی بورهاون: متولد ۱۹ ژانویه ۱۹۷۲ در آرمسترانگ، گم شدن او در ۱۸ مه ۱۹۹۹ گزارش شد اما از ۱۹۹۷ دیده نشده بود.

کری لین کاسکی: متولد ۱۴ اوت ۱۹۵۹، او سه دختر داشت و آخرین بار در ۷ ژانویه ۱۹۹۸ دیده شد.

وندی کرافورد: متولد ۲۱ آوریل ۱۹۵۶، او یک پسر و یک دختر داشت و آخرین بار در دسامبر ۱۹۹۹ دیده شد.

دبرا لین جونز: متولد ۱۹۵۷، او آخرین بار در دسامبر ۲۰۰۰ دیده شد.

تیفانی لوئیز درو: متولد ۳۱ ژانویه ۱۹۷۵، او سه فرزند داشت و آخرین بار در مارس ۲۰۰۰ دیده شد.

سارا ده وریز:‌ متولد ۱۲ مه ۱۹۶۹، مادرش مشکلاتی داشت که باعث شد در ۱۱ ماهگی به خانواده‌ ی دیگری سپرده شود. آخرین بار در ۲۱ آوریل ۱۹۹۸ دیده شد. از آن زمان به بعد، دفتر خاطرات و شعرهایش منتشر شده ‌اند. خواهرش کتابی به نام «Missing Sarah» در مورد او نوشته.

سنتیا فلیکز: متولد ۱۲ دسامبر ۱۹۵۴ در دیترویتِ آمریکا، او هم فرزند داشت و هم نوه. آخرین بار در دسامبر ۱۹۹۷ دیده شد.

انجلا ربکا جاردین: متولد ۲۳ ژوئن ۱۹۷۱، او بیمار روانی بود و رشد فکری ‌اش در سطح کودکی ۱۱ ساله بود. آخرین بار در ۱۰ نوامبر ۱۹۹۸ دیده شد.

دایانا ملنیک: متولد ۲۶ اوت ۱۹۷۵، آخرین بار در ۲۷ دسامبر ۱۹۹۵ دیده شد.

ژاکلین مک‌دانل: متولد ۶ ژوئن ۱۹۷۶، او یک دختر داشت و آخرین بار در ۱۶ ژانویه ۱۹۹۹ دیده شد.

دایانا روزمری راک: متولد ۲ سپتامبر ۱۹۶۷، او پنج فرزند داشت و آخرین بار در اکتبر ۲۰۰۱ دیده شد.

هیتر کاتلین باتملی: متولد ۱۷ اوت ۱۹۷۶، او دو فرزند داشت و آخرین بار در آوریل ۲۰۰۱ دیده شد.

جنیفر فرمینگر: متولد ۲۲ اکتبر ۱۹۷۱، در سنت کاترینِ انتاریو بزرگ شد و یک پسر داشت. پلیس می‌گوید آخرین بار در دسامبر ۱۹۹۹ دیده شد.

هلن می هالمارک: متولد ۲۴ ژوئن ۱۹۶۶، او یک دختر داشت و آخرین‌ بار در ۱۵ ژوئن ۱۹۹۷ دیده شد.

پاتریشیا جانسون: متولد ۲ دسامبر ۱۹۷۵، او یک پسر و یک دختر داشت و آخرین بار در مارس ۲۰۰۱ دیده شد.

هدر گابریل چیناک: متولد ۱۰ آوریل ۱۹۷۰ در دنورِ کولورادو، او دو دختر داشت و آخرین بار در آوریل ۲۰۰۱ دیده شد.

تانیا مارلو هالیک: متولد ۸ دسامبر ۱۹۷۵، او یک پسر داشت و آخرین بار در ۲۹ اکتبر ۱۹۹۶ دیده شد.

شری لی ایروینگ: متولد ۱۹ مارس ۱۹۷۳، آخرین بار در آوریل ۱۹۹۷ دیده شد.

اینگا مونیک هال: متولد ۱۹۵۲ در آلمان، دو دختر و دو نوه‌ی دختر داشت. آخرین بار در فوریه‌ی ۱۹۹۸ دیده شد .

جین دو (اسم مستعاری که معمولا روی آدم‌ های ناشناس گذاشته می‌شود):۲۷مین جسدی که در مزرعه‌ ی پیکتون پیدا شد و هرگز شناسایی نشده.

شش زن دیگر که دی.ان.ای‌شان در مزرعه‌ی پیکتون پیدا شد:

نانسی کلارک: متولد ۲۹ ژوئیه ۱۹۶۶، آخرین بار در ۲۲ اوت ۱۹۹۱ دیده شد و فردای آن روز گزارش ناپدید شدنش به پلیس ویکتوریا داده شد.

استفانی لین: متولد ۲۸ مه ۱۹۷۶، او در ونکوور بزرگ شد. در ژانویه‌ی ۱۹۹۷، ۲۰ سالش بود و تازه تنها پسرش را به دنیا آورده بود که در داون ‌تاون ایست ‌ساید ناپدید شد.

ژاکلین مرداک: متولد ۲۸ ژانویه‌ ی ۱۹۷۱، جوان‌ترین دختر خانواده ‌ی بزرگی از بومیان در فورت سنت جیمز.

او چهار فرزند داشت و آخرین بار در ۱۳ اوت ۱۹۹۷ دیده شد.

داون کری: متولد ۲۶ اکتبر ۱۹۵۸، عضو ملت نخستین «استولو» در نزدیکی چیلیواکِ بریتیش کلمبیا. یک پسر داشت و آخرین بار در نوامبر ۲۰۰۰ دیده شد.

شارون آبراهام: آخرین بار در ۲۰۰۰ دیده شد.

ایوان بوئن: متولد ۳۰ نوامبر ۱۹۶۷، او یک پسر داشت و آخرین بار در مارس ۲۰۰۱ دیده شد.