شماره ۱۲۰۷ ـ پنجشنبه ۱۱ دسامبر ۲۰۰۸
الهام بخش نگارش این مقاله، نامه ی محبت آمیز و در عین حال انتقادی آقای علی ارشادی فر، یکی از خواننده های گرامی شهروند است که خطاب به نگارنده ی این سطور و به نشانی دفتر شهروند فرستاده شده بود.
ایشان ضمن تایید این که مطبوعات رکن چهارم مشروطیت و دمکراسی است، اضافه کرده بودند که: “. . . صد البته چنین باید باشد، به شرطی که روابط جای ضوابط را نگیرد و مصلحت اندیشی فردی جای مصلحت اندیشی عمومی را نگیرد.” در پاسخ این سخن سنجیده و برحق ایشان فقط کافی است بگوییم که: “جانا سخن از زبان ما می گویی” و در این مورد اختلاف نظری با هم نداریم. در نامه ی مورد بحث به طور تلویحی اشاره شده بود که شهروند، شرایط یاد شده را، آن چنان که مورد انتظار بوده، رعایت نکرده است و برای نمونه نوشته بودند که: “خانم زیبا کرباسی و خانم قهرمان چیزهایی را به نام شعر به خورد خوانندگان می دهند که قواعد شعری و . . . . در آنها رعایت نشده است. ولی در عین حال در داخل پرانتز اضافه کرده بودند که منظورشان از “قواعد شعری” “عروض و قافیه یا بحور نیست!” با توجه به ذکر این استثنا، منظورشان از عدم رعایت قواعد شعری، به درستی برایمان روشن نیست. شاید بهتر بود درباره ی آن شعرها، نقدهای مفصل تری می نوشتند و با آوردن مثالهای خاص، روشنگری بیشتر و دقیق تری می کردند. تردیدی ندارم که در درجه ی اول سرایندگان آن شعرها و بعد هم بیشتر خوانندگان، مشتاق آگاهی از این گونه اظهارنظرها هستند چرا که به گفته ی سعدی: “متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش اصلاح نپذیرد.”
به طور کلی، باور ما این است که در کار آفرینش ادبی ـ هنری، بویژه در سرودن شعر، پای بندی به قواعد خاص، چندان مهم و الزامی نیست. تازگی سخن و نوآوری که لازمه اش انصراف خاطر از تقلید آثار پیشینیان است، انتخاب و کاربرد واژه هایی که هر کدام حوزه ی معنایی و بار احساسی و عاطفی متناسب با بیان منظور دارند، پدید آوردن ترکیب های ساده، رسا و دل نشین از آن واژه ها و پرداختن به هزاران نکته ی ظریف دیگر، تنها در قلمرو خلاقیت، ابتکار، سلیقه و قضاوت شخصی آفریننده ی هر اثر است و بس! ما، شهروندیان داور نیستیم، در تحلیل نهایی، قضاوت جمعی و قبول خاطر انبوه مردم است که اثری را محبوب و جاودانه می کند و یا آن را به دست فراموشی می سپارد. گذشت زمان، خواسته ها، باورها، آرمانها، جمع بندی ها و نتیجه گیری های خواننده ها است که درست مانند یک صافی، غربال یا سنگ محک، نهایتا سره را از ناسره و در و گوهر را از سنگ ریزه جدا می سازد و آنها را ارزش گذاری می کند. نقش اصلی ما، علاوه بر خبررسانی، برقراری ارتباط و داد و ستد فرهنگی بین نویسندگان، هنرمندان، متفکران و سیاستمداران و غیره از یک طرف و خوانندگان نشریه از طرف دیگر است و عمدتا برقراری ارتباطی از این گونه است که اساسی ترین بخش مسئولیت روزنامه نگاری ما را تشکیل می دهد.
آقای ارشادی فر، در بخش دیگری از نامه خود گله کرده بودند که برخی از نوشته های خوانندگان چاپ نمی شود و سر از زباله دان در می آورد که این روش را نمی پسندند. واقعیت این است که ما هیچ نوشته ای را دور نمی اندازیم! در حقیقت، این نوشته ها بخشی از سرمایه ی فرهنگی یا (intellectual Property) نشریه هستند، برایمان ارزش بسیار بالایی دارند. آنها را با علاقه و دقت می خوانیم، مورد بحث و گفت وگو قرار می دهیم و گل چینی از آنها را در زمان مناسب منتشر می کنیم.
در موارد کاملا استثنایی که به فرض، نوشته ای توهین آمیز به نظر برسد و برای حسن شهرت برخی اشخاص حقیقی یا حقوقی زیان بخش باشد یا این که اصولا محتوای نوشته ای حامل پیام و معنای چندان مهمی نباشد، برخلاف میل باطنی خود، ناگزیر از عدم انتشار آن می شویم. ولی حتی در این گونه موارد هم، با وجود کادر محدود و گرفتاریهای شغلی روزانه، حتی الامکان سعی می کنیم با نویسنده های آن گونه مطالب تماس بگیریم و آنها را از دیدگاه های خود آگاه سازیم.
اساسا ما برای بقای نشریه و تداوم خدمت فرهنگی مان متکی به دو منبع هستیم؛ نخست منابع محدود مالی که هزینه های روزافزون تولید و پخش نشریه و گذران زندگی ساده ی کادر سخت کوش آن را تامین می کند. این بخش از منابع، مرهون همت آگهی دهندگان فرهنگ پرور نشریه است که از پشتیبانی آنها سپاسگزاریم و خبر خوشی که برای آنان داریم این است که شکل یا مدل پیشرفته تر و جدید اینترنتی ما، از این پس کالاها و خدمات آنها را در سطحی به مراتب گسترده تر و چشمگیرتر از پیش، معرفی و مطرح خواهد کرد و بسیار امیدواریم که این تغییر نقش مهمی در موفقیت شغلی و بازرگانی آنها ایفا نماید. منبع مهم دیگر، دارایی معنوی یا غیرمادی ما است. اقلام این دارایی شامل انبوه مقاله های سیاسی، اجتماعی، هنری، علمی، ادبی، پزشکی، تغذیه، ورزشی، اقتصادی و غیره، خبرها، عکس ها، داستانها، شعرها، طنزها و گزارش رویدادها و گفت و گوها، تهیه شده توسط همکاران و همچنین نامه ها و نظریات خوانندگان خوب و با وفایمان است که مجموعا، به ما توان انجام خدمات فرهنگی مان را می دهد. اهمیت بخش اخیر را هرگز دست کم نگرفته ایم و نمی گیریم. بنابر این امیدواریم خواننده های مهربان و عزیز مانند آقای ارشادی فر، از ما آزرده خاطر نباشند و باز هم با ارسال نوشته هایشان، ما را در بهبود، پیشرفت و تکامل کارمان یاری نمایند.
golpayegani@sympatico.ca