سخنرانی دکتر عباس میلانی در تورنتو

 شهروند ـ فرح طاهری: روز شنبه، ۲۶ ژانویه ۲۰۱۳، پرشین سیرکل میزبان دکتر عباس میلانی در بنیاد پریا بود.

دکتر محمد تاج دولتی از سوی پرشین سیرکل به حاضران خوشامد گفت و سخنران را معرفی کرد.

عباس میلانی، مورخ، ایران شناس و نویسنده ساکن آمریکا، استاد علوم سیاسی و مدیر برنامه مطالعات ایرانی در دانشگاه استانفورد و یکی از سرپرستان پروژه ی دمکراسی ایران در موسسه هوور در استانفورد است.

از تألیفات و ترجمه های او ترجمه ی”مرشد و مارگاریتا” اثر میخائیل بولگاکف، “ریگان و پایه‌های قدرت او”، “معمای هویدا”، “ایرانیان نامدار”، “شاه” و “تجدد و تجدد ستیزی در ایران” را می توان نام برد.

عباس میلانی در تورنتو از سیاست های اوباما در دور دوم ریاست جمهوری اش در قبال ایران گفت

دکتر عباس میلانی در آغاز از میزبانان خود آقای احمد تبریزی مدیر بنیاد پریا و همسرش خانم فریده تبریزی تشکر کرد.

میلانی با اشاره به اینکه خود از طرفداران اوباما بوده، در مورد سیاست خارجی اوباما ذکر نکته ای را لازم دانست و گفت: الان در دوران گذار هستیم و تیم جدید دولت اوباما دارد شکل می گیرد. اینکه چه کسانی انتخاب می شوند، تأثیرگذار است.

او سخنرانی اوباما را در مراسم تحلیف دومین دور ریاست جمهوری اش مهم توصیف کرد و آن را از صریح ترین و سیاسی ترین و روشن ترین سخنرانی های تحلیف روسای جمهوری خواند و گفت: محور اصلی سخنان اوباما سیاست داخلی آمریکا بود ولی بی ربط به سیاست خارجی آمریکا به طور کلی و ایران به طور اخص نیست. یکی دو اشاره ی غیرمستقیم هم به ایران داشت.

به گفته ی میلانی، هر دولتی منافع ملی خودش را دنبال می کند. “ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم دولت آمریکا در سیاست گذاری اش منافع ایران را درنظر داشته باشد. تعیین آینده ی ایران، بیش از هر کس، در دست خود ایرانیان است. اینکه ما فکر کنیم آمریکا بیاید برای ما دولت جدیدی بیاورد، هم اجازه ی دخالت خارجی دادن است و هم انتظار نادرستی ست چون دولتی خواهند آورد که منافع خودشان را تأمین کند نه منافع ما را.”

جلسه سخنرانی عباس میلانی در بنیاد پریا ـ ژانویه ۲۰۱۳

سخنران افزود: آمریکا در بیست سال اخیر در سیاست خارجی اش [با ایران] به یک اشتباه تاکتیکی و استراتژیکی زیانباری دچار شده است. اینکه تمام مسائل فیمابین را به مسائل اتمی محدود کرده است.

من همیشه گفته ام آمریکا باید با دولت ایران مذاکره کند، مذاکره نکردن سیاست نیست و کشورها معمولا باهم قهر نمی کنند، ولی اگر قرار است مذاکره کنند، محور مذاکره باید همانقدر مسائل حقوق بشر باشد که در مورد مسائل اتمی. تقلیل دادن محور مذاکرات به مسئله اتمی، آوانسی به رژیم جمهوری اسلامی داده و بازی را به صحنه ای برده که توانسته به شیوه های مختلف اهداف خودش را دنبال کند.

میلانی با اشاره به مذاکرات غیرشفاف این دو گفت: اگر در این بیست سال مذاکرات علنی صورت نگرفته، به هیچ وجه به آن معنا نیست آمریکا با ایران مذاکراتی نکرده. مذاکرات متعدد و پشت پرده ی زیادی در زمینه های مختلف داشته اند. جمهوری اسلامی به رغم شعارهای ضدآمریکایی اش، بر سر افغانستان به آمریکا کمک کرده. چقدر آقای خمینی علیه ریگان و اسرائیل صحبت می کرد، در همان دوران مذاکره و خرید و فروش می کردند. ایران و آمریکا در تمام سال های بعد از پایان گروگانگیری در لاهه، دائم باهم مذاکره می کردند. یکی از قاضی های آمریکایی که الان در استانفورد است می گفت ما به طور روزمره با نماینده ایران مذاکره می کردیم.

میلانی با اشاره به اینکه “الان به مقطع حساسی رسیده ایم. این سیاست جدیدی که اوباما در دور اول آغاز کرده، در دور دوم باید به یک فرجامی، برسد، به دلایل حساسیت آمریکا روی مسئله ی اتمی جمهوری اسلامی پرداخت و از اهمیت قرارداد ان پی تی گفت که در طول شصت سال موفق شده کشورهای صاحب بمب اتمی را به یازده کشور ثابت نگه دارد، گرچه اسرائیل و پاکستان و هندوستان که صاحب بمب اتمی هستند، قرارداد ان پی تی را امضا نکرده اند. به گفته ی میلانی، همه معتقدند اگر ایران به طرف بمب اتم برود، عربستان سعودی و ترکیه و مصر و دیگر کشورها هم به آن سو خواهند رفت و یکی از حساس ترین مناطق دنیا تبدیل خواهد شد به منطقه ای با کشورهایی با بمب اتم و حکومت های خودکامه.

محمد تاج دولتی بخش پرسش و پاسخ با آقای میلانی را اداره کرد

میلانی تأکید کرد، تجربه ی خود ما با عراق نشان می دهد، که اگر عراق بمب اتم داشت، در جنگ با ایران حتما از آن استفاده می کرد، کما اینکه از هر سلاحی که داشت استفاده کرد.

میلانی همچنین دولت آینده ی اسرائیل را از دیگر نکات تأثیرگذار بر سیاست خارجی آمریکا دانست و افزود: اوباما در سخنرانی تحلیف به چند نکته ی مهم اشاره کرد. پذیرفت اقتصاد آمریکا دچار یک بحران ساختاری ست. می تواند برگردد به سیاست های دوران ریگان به بعد، یا برگردد به سیاست های دوران روزولت تا ریگان.

میلانی، مشخصه های اقتصادی این دوره ها را تشریح کرد و نظر اوباما را در مورد به چالش کشیدن اقتصاد دوران ریگان و راه برونرفت از این بحران گفت.

او افزود: اوباما همچنین اشاره کرد که آمریکا موقعیت برتر خودش را در سطح بین المللی، در حوزه های اقتصادی، تکنولوژی، نوآوری های صنعتی و تولید دارد از دست می دهد. و تأکید کرد که اگر در داخل نتوانیم موفق باشیم، در سطح جهانی نیز موفق نخواهیم بود.

میلانی با اشاره به سیاست های بوش، گفت: اوباما به صدور دمکراسی باور نداشت و می گفت، اگر [مردم] کشورها خودشان برای دستیابی به دمکراسی حرکت کنند، ما کمکشان می کنیم.

میلانی درخصوص عدم پشتیبانی اوباما از جنبش مردم ایران در سال ۲۰۰۹، پس از انتخابات ریاست جمهوری گفت: اوباما چون فکر می کرد می شود هنوز با ایران به یک توافق قطعی برسد، در اعلام دفاع از جنبش سبز تعلل کرد و وقتی هم با تأخیر اعلام کرد، دودل و غیرقاطع بود. وقتی رژیم به طرف سرکوب بیشتر جنبش سبز رفت و تأخیر و تعلل در کار مذاکره در زمینه ی اتمی هر روز بیشتر و بیشتر شد، اوباما تصمیم گرفت راه حلی متفاوت از معارضه مستقیم با ایران پیش بگیرد که آغاز تحریم ها بود که به گمان من در دو ماه آینده تحریم ها بیشتر هم خواهد شد و قیمت دلار هم بالاتر خواهد رفت، به خاطر اینکه با رفتارهای جمهوری اسلامی، انتخابی که اوباما دارد این است که یا این فشارها را ادامه دهد یا با اسرائیل همسو شود، که من غیرممکن می دانم که آمریکا به ایران حمله کند. تقریبا غیرممکن می دانم اسرائیل بدون موافقت آمریکا به ایران حمله کند. غیرممکن می دانم که اوباما با چنین حمله ای موافقت کند. و در عین حال این را هم غیرممکن می دانم که بدون یک توافق جدی این فشارهای اقتصادی را کم کند. چون شواهدی هست که جمهوری اسلامی می خواهد با آمریکا توافق هایی کند و این محاصره اقتصادی را بردارد، اما الان طرفی که نمی خواهد کار به این سادگی انجام شود، آمریکا و اروپاست و دلیلش هم ساده است. می گویند در گذشته ایران دروغ گفته، وقتی در فشار بوده عقب نشینی تاکتیکی کرده و وقتی از گرفتاری درآمده برگشته کارهای گذشته را با سرعت بیشتر ادامه داده.

میلانی با تائید نظر غرب در مورد برنامه بمب اتمی ایران گفت: من اصلا باور ندارم حرف رژیم را که فقط برای تولید برق می خواهند به انرژی هسته ای دست پیدا کنند. اینها خیلی بی کفایت تر و بی درایت تر و فاسدتر از آنی هستند که حتی بدترین مخالفانشان می گویند. اگر به راستی برنامه فقط برای انرژی ست، برنامه ی انرژی اتمی ایران در سال ۱۹۷۸ تقریبا تا هفتاد درصد کامل بود. زیمنس، فرانسوی ها و آمریکایی ها همه مشتاق بودند که این برنامه کامل شود. روزنامه جمهوری اسلامی در شماره چهارمش دو مقاله در مورد برنامه اتمی نوشته و به خاطر آغاز این برنامه چه حملاتی که به شاه نکرده. برنامه را متوقف کردند، تأسیسات مورد حمله ی عراق قرار گرفت، بعد تصمیم گرفتند که به چنین برنامه ای نیاز دارند. حداقل چهل کشور مختلف برنامه اتمی دارند، همه که نوکر آمریکا نیستند، چرا فقط با ایران این چنین رفتار شده. رفتار ایران، رفتار کشوری ست که حداقل می خواهد تمام تکنولوژی لازم را برای ساخت بمب اتم داشته باشد، از اورانیوم غنی شده، تا دستگاه تبدیل اورانیوم به بمب، تا سیستم موشکی. نشانه هایی ست که اینها سعی کرده اند چه خریدهایی در این رابطه بکنند که وقتی اینها را کشورهای غربی کنار هم گذاشتند، فهمیدند برنامه فقط انرژی هسته ای نیست. الان ایران حاضر است امتیازهایی بدهد، ولی برای غرب دیگر حرف های ایران قابل اعتماد نیست و امکان سازش دشوار شده است. اینکه بعضی ها می گویند چاک هگل، وزیر دفاع شود، سیاست آمریکا در قبال ایران تغییر می کند، وهمی بیش نیست. با اینکه آقای جان کری و چاک هگل مخالف حمله به ایران هستند، که به نظر من درست است چون حمله به ایران یک قربانی دارد، مردم ایران و یک برنده دارد، رژیم ایران.

دکتر میلانی در پایان چنین جمع بندی کرد: در این شرایط که هیئت حاکمه موجود به لحاظ بی کفایتی و فساد باورنکردنی، نه براساس گزارش مخالفان، که براساس گزارش هایی که از داخل ایران می آید، ظرف همین دو هفته چهارده میلیارد دلار گم شده، در این فضای غم انگیز بحران زده، عقبگرد برای آقای خامنه ای دشوارتر است. این که در آینده ی بسیار نزدیکی فشارهای اقتصادی پایان بگیرد، بعید است. دوران دوم اوباما با فشارهای بیشتری همراه خواهد بود تا اینکه جام زهر را، به رغم خطرهای جدی ای که برای نوشندگانش دارد، بنوشند.

پس از سخنرانی آقای میلانی بخش پرسش و پاسخ برگزار شد و در پایان رئیس بنیاد پریا، آقای تبریزی، از قبول دعوت و حضور دکتر میلانی سپاسگزاری کرد.