شماره ۱۲۱۹ ـ پنجشنبه  ۵ مارچ  ۲۰۰۹

مجموعه چند کشور آسیایی و آفریقایی مسلمان، منطقه خاورمیانه را تشکیل داده است. ایران، ترکیه، سوریه، عراق، کشورهای حوزه خلیج فارس، سودان و … .کشورهای نام برده، مسلمان و  با پیشینه فرهنگی و تاریخی بسیار بالا و متعلق به تمدنهای اولیه بشری هستند، لیکن با پیشرفت دنیا و قدم گذاشتن به عصر تجدد و ترویج فرهنگ برهنگی، این منطقه نیز علیرغم کثرت وجود مسلمانان با مقوله فحشا سخت دست به گریبان است. یکی از مهمترین معضلات اجتماعی در این منطقه قاچاق زنان و دختران چه از خاورمیانه به دیگر نقاط دنیا و چه از دیگر کشورها ، به مقصد خاورمیانه می باشد. سازمان ملل اعلام کرد در دنیا ۳۰۰ میلیون زن در تجارت سکس کار می کنند و  سالانه یک میلیون زن و دختر به این  تجارت وارد می شوند که البته خاور میانه نیز از این مقوله مستثنا نیست.

آمار گزارش شده در سال ۲۰۰۵ نشان می دهد که از میان ۶۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار انسان که از مرزها به صورت قاچاقی عبور کرده اند ، ۸۰درصد زنان و دختران بوده اند که در این میان آمار زنانی که از کشورهای خاورمیانه خارج و یا به آن وارد شده اند، کم نیست.

در داخل حوزه خاورمیانه،  کشورهای ترکیه و امارات متحده عربی به دلیل کثرت توریست و آزادی بیشتر شهروندان غیر بومی، منبع اصلی جذب زنان از دیگر کشورهای این منطقه و خارج از این منطقه می باشند. البته گفتنی است که این دولتها با مقوله قاچاق زنان برخورد جدی می کنند، لیکن کسانی که از این راه کسب درآمد می کنند به نحوی ماهرانه به این کار می پردازند که حتی با سخت گیری های فراوان در مرزهای هوایی و زمینی، باز هم هر روزه این کشورها با چهره های جدیدی مواجه می شوند که در جامعه به کسب و کار و جلب مشتری مشغول می شوند. در میان زنانی که غیرقانونی وارد دوبی یا ترکیه می شوند، آمار زنان روسی بیش از دیگر ملیت ها است. سیل این زنان از مناطق ارمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان، قزاقستان، ‌ازبکستان و ترکمنستان به سوی اروپا، امریکا، ترکیه ، امارات، ایران،‌ پاکستان،‌ سوریه و یمن گسیل است. بر اساس آمار به دست آمده سالانه سه تا چهار هزار دختر قرقیزستانی،‌ هزار تا دو هزار دختر تاجیک و پنج هزار دختر قزاقستانی از این کشورها به مقاصد دیگر قاچاق می شوند. اغلب این دخترها بین سنین ۱۳ تا ۱۴ سال هستند و با پاسپورت جعلی کشور را ترک می کنند. البته مواردی از قاچاق دختران ۱۰ ساله نیز گزارش شده است. در ضمن قرقیزستان خود پایگاه قاچاق دختران از منطقه خاورمیانه، جنوب آسیا و چین به اروپا و امریکا محسوب می شود.


از سال ۲۰۰۲ به دلیل وضعیت اسف بار زنان ارمنی در امارات، دولت ارمنستان همکاری تنگاتنگی را با سازمان ملل درخصوص مبارزه با قاچاق زنان ارمنی شروع کرده  و تا کنون نیز ادامه دارد. در اغلب موارد، تحقیقات نشانگر این موضوع است که این زنان اغفال شده و مورد سوء استفاده قرار گرفته اند. در سرنوشت اکثریت آنها یک نقطه مشترک وجود دارد. آنان با مشکلات مالی عدیده ای در موطن خود روبرو بوده و علاوه بر خود مسئولیت والدین یا فرزندانشان را نیز به عهده داشته اند، ولی پولی که به دست می آورند حتی کفاف سیر کردن شکم افراد تحت تکفل آنها را نمی دهد. یا خانواده هایشان به قدری فقیر بوده اند که برای کمی پول جگرگوشه خود را فروخته اند. در این موارد این افراد از طریق دلالان سودجوی باند قاچاق انسان مورد شناسایی قرار گرفته  و سپس با رویای کسب و کار و درآمد بیشتر به امارات فرستاده می شوند. یک مقام دولتی اعلام کرد اغلب این زنان و دختران به قصد پرستاری و یا مستخدمی و کار در رستورانها وطن خود را ترک کرده اند، ولی به محض ورود به امارات، این افراد به دست باند سودجویان سپرده شده و یا به عبارت بهتر به این افراد فروخته شده  و پاسپورت آنان نیز گرفته شده است. این زنان سپس مجبور شده اند در خیابانها به کسب و کار بپردازند و در صورت خودداری از این مسئله مورد اعمال خشونت قرار گرفته و حتی جرأت مراجعه به پلیس را نیز ندارند، زیرا بدون پاسپورت یک فرد خلافکار محسوب می شوند، پس باید به هر عملی تن در دهند و هیچ راه گریزی نیز وجود ندارد. دختران روسی که به تعداد زیاد و با وضعی نامناسب در خیابانهای دوبی مشغول پرسه زدن هستند، می گویند که تمایلی به انجام این کار ندارند، ولی در بدو ورود به آنها گفته شده که بابت هر یک از آنان حدود ۲۰ هزار دلار پرداخت شده ‌که باید به رئیس شان برگردانند، به همین دلیل همیشه پول اندکی به آنها می رسد.

چندی پیش نخست وزیر ترکیه اعلام کرد که در کشورش ۴۰ هزار ارمنی اسکان دارند که اغلب آنان به کارهای پست جامعه اشتغال دارند و بسیاری از زنانشان نیز از راه های غیرقانونی کسب درآمد می کنند، لیکن به دلیل عدم وجود روابط دیپلماتیک بین این دو کشور، ‌ارمنیان ساکن ترکیه مصونیت شهروندان خارجی را ندارند و چون کشورشان از آنان حمایت نمی کند، در وضعیت رقت باری زندگی می کنند. سفر به ترکیه برای مردم ارمنستان از مرز زمینی بسیار راحت و مقرون به صرفه است، پس این زنان از طریق باندهای قاچاق اغفال شده و به راحتی به ترکیه منتقل می شوند و تازه در آنجا با سراب رویای کار و پولدار شدن روبرو می شوند. لیکن اغلب این زنان مجبورند از ترس آبرو تا آخر عمر در آن کشور بمانند. اغلب آنها نیز در آخر خود به عنوان رئیس این گونه باندها مشغول به فعالیت می شوند. از تعداد زنان روسی و کشورهای اطراف آن  که قاچاقی به امارات و ترکیه وارد شده اند، آمار دقیقی در دست نیست، ولی ظواهر امر نشان دهنده این موضوع است که این ملیت ها بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده باشند.

در امارات و ترکیه دخترانی از کشورهای آسیای جنوب شرقی، نپال،‌ سودان، ایران،‌ نیجریه، افغانستان، لیبی،‌ پاکستان و حتی اروپا و امریکا نیز به چشم می خورند که به دنبال آمال و آرزوهای خود به این مکانها کشیده شده و در گرداب حوداث غرق می شوند و هیچ اثری از آنان باقی نمی ماند.


از نپال گزارش رسیده است، دختران کم سن و سال این کشور که توسط والدینشان به قاچاقچی های انسان  فروخته می شوند؛ به کشورهای خاورمیانه و هند برده می شوند و گاه این کشورها را نیز به مقصد امریکا و اروپا ترک می کنند،‌ جایی که تجارت سکس بیداد می کند. در میان دختران نپالی حتی می توان به موارد بسیار کم سن و سال اشاره کرد. برای مثال برخی از آنان از سن شش، هفت سالگی به کشورهای دیگر منتقل شده و مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند و هم اکنون در سن ۱۴ یا ۱۵ سالگی از شدت ضعف و تحلیل رفتن قوای جسمانی با بیماری های مقاربتی چون ایدز دست و پنجه نرم می کنند و اغلب در این سنین نیز می میرند. گاه در میان دختران قاچاق شده کودکان کم سن و سالی نیز یافت می شوند که به دلیل کوچک بودن قابل استفاده نیستند. این کودکان در مناطقی مخفیانه نگهداری می شوند تا به سن مطلوب برسند  و در بازارهای خاورمیانه و هند عرضه شوند.


در این میان و با وجود مبارزه شدید دولت ایران با مقوله قاچاق دختران و سخت گیری های زیاد در باب خروج غیرقانونی زنان از کشور بویژه به مقصد امارات، روزانه شاهد به دام افتادن تعداد زیادی از دختران و زنان ایرانی در دام این سودجویان هستیم. در  ایران از میان زنان بیکار ۱۵ تا ۲۰ ساله ۴۳ درصد و از میان زنان بیکار ۲۰ تا ۲۹ ساله  ۲۸ درصد از این راه به امرار معاش می پردازند. و بسیاری از آنان تمایل به ادامه کار و زندگی در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دارند. مشتری اصلی باندهای قاچاق زنان ایرانی کشورهای قطر، کویت و امارات هستند.  سن دخترانی که بیشتر به این کشورها قاچاق می شوند  اغلب بین ۱۳ تا ۱۷ سال است، ولی در مواردی نیز دختران هشت تا ده ساله دیده شده اند. برخی باندها نیز دختران را به ترکیه و  از ترکیه  به مقصد امریکا و اروپا منتقل می کنند. چندی پیش از کشور ترکیه گزارش شد، یک دختر۱۶ ساله  ایرانی که به صورت غیرقانونی وارد آن کشور شده بود، توسط باند قاچاق انسان به قیمت ۲۰ هزار دلار به یک مرد اروپایی ۵۸ ساله واگذار شد.

گزارشات واصله حاکی از این مسئله است که در استانهای شرقی کشور این عملیات در سطح گسترده ای انجام میشود. دختران سنین ۱۲ تا ۲۰ سال به پاکستان قاچاق می شوند و به عقد مردان مسن پاکستانی در می آیند و پس از مدتی به مکانهایی به نام خرابات (kharabat)سپرده می شوند. بسیاری از خانواده های فقیر نیز دختران خود را به افغانها می فروشند که سرنوشت این دختران بینوا  نامعلوم است.

از میان کودکان خیابانی که در شهرهای کشورمان پرسه می زنند،‌ اکثریت را دختران تشکیل می دهند و متاسفانه عاقبت ۹۰ درصد از دخترانی که از منزل فرار می کنند به فحشا کشیده می شود که بسیاری از آنان با رغبت با باندهای قاچاق انسان از کشور خارج می شوند. حتی گزارش شده که یک زن قاچاقچی که بسیاری از دختران را به دام انداخته بود، دختر خود را نیز به قیمت ۱۱ هزار دلار واگذار کرد.

ولی در تمام دنیا و در میان زنانی که در این تجارت کار می کنند یا به عبارت دیگر در منجلاب برده داری مدرن فرو رفته اند ۸۹درصد تمایلی به این وضعیت زندگی ندارند و قربانی شرایط اجتماعی و اقتصادی  شده اند. این زنان اغلب با فشارهای اقتصادی و اعتیاد والدین مواجه بوده و اغلب از اعمال خشونت افراد خانواده یا صاحب کار خود در رنج بوده اند و به قصد  یافتن کار به دام افراد سودجو افتاده اند. در مواردی که دخترها توسط والدین فروخته می شوند، بدون استثنا خانواده ها  در فقر ، قرض ، طلاق و اعتیاد غوطه ور هستند. در مواردی نیز که دختران و زنان به میل خود به این مسئله تن در میدهند علاوه بر موارد فوق، شدت فشارهای خانوادگی و تعصبات خشک و اعمال قدرت های پی در پی،  موجب فرار دختران شده و آنان را به تباهی می کشد. از یک دیدگاه کلی فقر و عدم آگاهی در میان قبایل و مناطق روستایی و تحت فشار بودن زنان، ‌این قشر آسیب پذیر را شکار مناسب سودجویان کرده است که خود  مقدمه  ورود به تجارت سکس می باشد. در تمام دنیا و بویژه در آسیا زن به عنوان شهروند درجه دو و زیر دست مرد و وسیله بهره جویی او است. پس حتی مرد به خود این اجازه را می دهد تا این موجود بی ارزش را خرید و فروش کند. قاچاق زنان نه تنها منبع درآمد باندهای قاچاق می باشد، بلکه باعث افزایش درآمد هتل داران، شرکتهای حمل و نقل و به گونه ای توسعه صنعت توریسم می شود. همانگونه که در منطقه خاورمیانه دو کشور ترکیه و امارات به صورت عشرتکده ای درآمده اند و هر روزه از سراسر جهان توریست ها به این کشورها  سرازیر می شوند.

ولی آیا کسی به سرنوشت این قشر آسیب دیده  اهمیت می دهد. آیا از سلامت جسمی و روحی یک دختر  جوان که شاید روزانه مجبور باشد چند بار خود را عرضه کند چیزی باقی می ماند؟ اغلب این افراد در سالهای اولیه شروع کار خود به دلیل ابتلا به امراض مقاربتی و بویژه ایدز جان می سپارند. دیگرانی که از این مخاطرات جان بدر می برند پس از چندی قابل به ادامه کار نیستند و برای امرار معاش  مجبور به حمل و جابجایی مواد مخدر می شوند تا زمانی که در گمنامی و فقر جان سپارند.


سازمان ملل برای مقابله با این عمل غیر انسانی و برای احقاق حق این زنان و دختران تلاش بسیاری انجام داده است. با تبلیغات و اطلاع رسانی بیش از پیش سازمان ملل،  تمامی کشورهای دنیا این عمل را تقبیح کرده و مبادرت به انجام آن را جرم محسوب کرده و متخلفان را مجازات می کنند. همچنین از برنامه های دیگر این سازمان ارتباط تنگاتنگ سفارت خانه ها با کشورهای خود برای مبارزه و مقابله با قاچاق زنان و دختران است، ولی مهمترین بخش پروژه اطلاع رسانی است. ابتدا اینکه باید به زنان و دختران گوشزد کرد که فرار شروع آزادی نیست، بلکه شروع یک اسارت ابدی و راهی غیر قابل بازگشت است. از سوی دیگر برگزاری میزگردها، کنفرانسها و سخنرانی هایی با شرکت روانشناسان،  حقوقدانان و تامین مکانهای امن برای حمایت از دختران فراری و زنانی که اغفال شده اند و ایجاد تلفن اضطراری برای مبارزه با قاچاق زنان،  همچنین افزایش آگاهی های عمومی از طریق رسانه ها و آموزش بیشتر به کودکان در سنین مدرسه از دیگر برنامه های سازمان ملل برای مبارزه با قاچاق زنان و دختران در سراسر دنیا می باشد.