ترجمهی حمید پرنیان
دارم چالاک و سرزنده قدم میزنم (زیر باران)، سرم پایین است و سعی میکنم که نگذارم این سرمای سوزنی بخورد به پوستِ صورتام (چترها را باید بَست)؛ تا خانه فقط چند کوچه باقی مانده. برفابهای سردِ ماهِ فوریه وادارمان میکند که در و پنجره را ببندیم و بچپیم لای پتو (زیر باران باید رفت)، شاید برای همین است که احساس میشود این زمستان، زمستان درازی است (درونام چهقدر تنهاست). یا شاید به خاطرِ همان حسِ مُبهمِ تنهایی است (کسی تنهاست) یا حسِ دلتنگی برای وطن است و من نمیتوانم بهروشنی تعریفاش کنم، مگر نه این است که اینجا همانقدر حسِ خانه را به من میدهد که هر جای دیگر (قایقی خواهم ساخت … دور خواهم شد از این خاکِ غریب). اما درست جایی میانِ چکچکِ قطرههای باران و برفآبهای پیادهرو که زیرِ پوتینهام احساسشان میکنم، نَمنَم موزیکی به گوشام میرسد که شبیه پژواکی است از دوردستها و بعد ترانهاش توی سرم میچرخد که اول به شکلِ زمزمه است و بعد مثل حقیقت، روشن و پرقدرت میشود (فکرها را، خاطرهها را، زیرِ باران باید بُرد. دوست را زیر باران باید دید. عشق را زیر باران باید جُست).
این شعرها از سهراب سپهری است، یکی از برجستهترین شاعرانِ شعرِ نوی ایران، و موزیکی که این شعرها را تصویر کرده بود ساختهی گروهِ «دایره» در تهرانتوست.
«دایره» گروهی تلفیقی است که شعرهای مطرحِ بزرگانِ ادبیات (نظیر مولانا و شاملو و سپهری) را با آمیزهای بِکر از موزیکهای کلاسیک و معاصر درآمیخته است. شهاب برادران که موسیقیدانِ باتجربه و کارآزمودهای است، آهنگها را مینویسد و موسیقی را تنظیم میکند و گیتارِ الکتریک و کلاسیک مینوازد و بعضی از همخوانیهای این گروه را انجام میدهد. صدای دلربای سارا نژاد و مونا کتابیان نیز تکمیلکنندهی این گروهِ سهنفره است.
شهاب اما موسیقیدانِ موسیقیدان است، یعنی موسیقی را با موسیقی انتقال میدهد، وقتی ازش میخواهم که قطعهای را توصیف کند که توسطِ گروهِ «دایره» تولید شده، شروع میکند به زمزمهکردن آهنگها تا ریشههای موسیقاییِ مختلفی را توضیح دهد که در آفرینشِ کارش استفاده کرده، و نشان دهد که این آهنگها با درآمیختنِ ملودیها و هارمونیهای گوناگونی خلق شدهاند.
سارا که میبیند قیافهی من بُهتزده است، میگوید «ما واقعا هنوز نتوانستهایم کارمان را در یک مقوله [یا ژانر] قرار دهیم».
مونا اضافه میکند که «مردم وقتی دربارهی کارِ ما صحبت میکنند میگویند ما شبیه هیچکسِ دیگری نیستیم».
شهاب حالا از زمزمهکردن به حرفزدن آمده؛ «بیسِ موزیکِ ما پیانو و گیتار و درام و سازهای ضربیای که مولفههای سازهای کلاسیکِ ایرانی را دارند، مثل کمانچه و سه تار و کوزه، و همچنین سازهای سنتیِ غربی مثل ویلون».
سارا تاکید میکند که «موزیک ما سنتی نیست، ما با استفاده از موزیکی جدید داریم شعر کلاسیک را از نو خلق میکنیم».
مونا ادامه میدهد «شعر ما در ایران تاریخِ غنیای دارد».
سارا در موافقت با مونا میگوید «این شعرها زمان ندارند و مسئولیتِ ماست که آنها را [به دیگران] منتقل کنیم».
مونا نیز حرفِ سارا را تایید میکند «مسئولیتِ سنگینی است، اما همین ترانهها دلیلِ اصلیای است که من اینقدر با این کار رابطه برقرار میکنم».
مونا و سارا تمایل دارند که در توافق با هم حرف بزنند، فکر و جملههای یکدیگر را فوری و بدونِ تامل کامل کنند؛ وقتی داری به حرفزدنشان گوش میدهی، مدام یادِ هارمونی همخوانی آنها میافتی.
گروه «دایره» تا اندازهی زیادی مدیونِ رضا مقدس (استودیوی بمآهنگ) است که تشویقشان کرد تا در سال ۲۰۱۱ این گروه تشکیل دهند. شهاب میگوید «رضا همان جرقهی اولی را برای ما زد که نیاز داشتیم و کمک زیادی کرد تا شروع کنیم».
نخستین اجرای این گروه در موزهی رویالِ آنتاریو و در روز «میراثِ ایرانی» سال ۲۰۱۲ بود. نخستین اجرای آنها مقابلِ بیش از ۴۰۰ نفر موفق بود، سارا تایید میکند که «همانجا بود که اکثرِ طرفدارانِ خود را پیدا کردیم».
این گروه تا به امروز دو آلبوم بیرون داده؛ «چیزی نگو» (۲۰۱۱) که آلبومِ تکنوازی کلاسیکِ شهاب برادران بر اساس شعری از مولاناست و در ۸۰۴مین روز تولدِ مولانا بیرون داده شد. این آلبوم را شهاب برادران نوشته و تنظیم و تولید کرده و سارا نژاد نیز همخوانی دارد.
«ورای دریاها» (۲۰۱۲) اولین آلبومِ گروهی است که تحت عنوان گروهِ «دایره» بیرون داده شد. موزیکِ این آلبوم ترکیبی از جاز و پاپ است و ترانههایاش شعرهای سهراب سپهری است. «ورای دریاها» با همکاری نیما اورنگ، رضا مقدس، استیو فروگیا، و کوشا نخعی تولید شده.
کارهای گروهِ «دایره» همیشه با فرهنگ و شعر گره خورده است؛ در واقع اولین کنسرتشان در نوامبر ۲۰۱۲ بود که در شبِ «یادبود سهراب سپهری» برگزار شد. هنرمندانی نظیر غلامحسین نامی، رضا مقدس، استیو فروگیا، کوشا نخعی و سلیمان واثقی (که برای دوستدارانِ موسیقیِ ایرانی با نام «سُلی» شناخته شده است) در این کنسرت حضور داشتند.
گروه «دایره» با گروه «نیمهها» و دیگر موسیقیکارهای تورنتو، در کنسرتِ «میوهی عجیب» همکاری داشت؛ این کنسرت در مرکز «هنرهای نمایشی» ریچموندهیل برگزار شد و تمامِ بلیتهایاش فروش رفت. سارا توضیح میدهد که «ما واقعا از همکاری با نیمهها لذت بردیم، در واقع داریم یک طرحِ مشترک برای [جشنوارهی] تیرگان میفرستیم تا یکبار دیگر در جشنوارهی جولای ۲۰۱۳ در هاربرفرانت کنسرتِ مشترکی بگذاریم. واقعا هیجانزده هستیم تا به همه نشان دهیم که صحنهی موسیقیِ ایرانیانِ تورنتو چگونه است».
گروه «دایره» در مراسم بزرگداشت دکتر عطا صفوی در ۳ مارچ در بنیادِ پریا اجرا داشتند. رضا مقدس، آراز نایب پاشایی و سامان شاهی نیز این گروه را روی صحنه همراهی کردند.
اگر تا الان فرصت نکردهاید که موسیقی و صدای این گروه را بشنوید، چیز مهمی را دارید از دست میدهید. موسیقیای که «دایره» میآفریند شبیه شعرهایی است که اساسِ آهنگهایشان هستند. موسیقیای است که همهی گوشههای خالیِ ذهنتان را پر میکند و در حجرههای فراموششدهی حافظهتان پژواک مییابد و قلبتان را لمس میکند. شبیه یک سرزمینِ ساختگیِ مادری است، شبیه تنهاییِ یک عشقِ بیجواب است، شبیه عُمقِ اندیشههاست که شبیه آسمانی بیابر وسیع و روشن است.
در یک شبِ سردِ فوریه، وقتی هنوز بهار در دوردستهاست، و تنها چیزی که میتواند روحِ شما را گرم کند شعلهی شمعِ شعر و موسیقی است، گروه «دایره» موسیقیای مینوازد که در میانهی مصاحبت دوستان و بطری شرابِ قرمز و امید به آمدنِ بهاری سبز، جاری میشود و فضا را روشن میسازد.
(عباراتی که در پرانتز قرار دارند از شعرهای سهراب سپهری است که در ترانههای آلبوم «ورای دریاها»ی گروه «دایره» استفاده شدهاند)
برای اطلاعات بیشتر به صفحهی فیسبوکی گروه «دایره» مراجعه کنید:
http://www.facebook.com/TheCircleMusicBand?ref=ts&fref=ts
یا اگر قصد سفارشدادنِ نسخهای از سیدی این گروه را دارید، به وبسایتشان بروید:
www.circlemusicband.com