بخش اول
جوامع جهان غرب علیرغم همه ی تفاوت های ظاهری که با یکدیگر دارند، در وجوه گوناگون از ویژگی های مشترکی برخوردارند که موجب متمایز شدن آنها از جوامع دیگر می شوند. این ویژگی ها که در تکاپوی گذر از شیوه ی زندگی سنتی به زندگی مدرن پدید آمده و تکامل یافته اند، روی سیستم فکری افراد این جوامع تاثیر می گذارند و از این راه الگوی رفتاری آنها را تعیین می کنند. این ویژگی ها سبب می شوند که افراد این جوامع از نظر اقتصادی کوشاتر، فردگراتر، فزون خواه تر، مصرف کننده تر و تنوع طلب تر بار بیایند. سیستم اقتصادی و اجتماعی در این جوامع طوری طراحی شده است که بتواند این خصلت ها را حفظ کند، گسترش دهد و فعال نگاه دارد.
فعالیت های اقتصادی خرد و کلان در جهان غرب در چهارچوب سیستمی اداره می شود که در آن اعتبار افراد و واحدهای اقتصادی در چرخش زندگی و امور آنها نقش تعیین کننده دارد. این سیستم افراد را به طور دائم وسوسه و ترغیب می کند که به پشتوانه ی اعتبار خود، پول قرض کنند و آن پول را خرج نمایند. در جهان غرب، اگر فردی اعتبار داشته باشد به آسانی مورد اعتماد موسسه ها و منابع مالی قرار می گیرد و به او وام داده می شود. در نتیجه، اغلب افرادی که در جهان غرب زندگی می کنند به نوعی بدهکارند. آنها بابت خانه های خود بدهکارند، بابت لوازم منزل خود بدهکارند، بابت اتومبیل های خود بدهکارند، بابت تحصیلات خود بدهکارند، بابت کسب و کار شخصی خود بدهکارند. اغلب افراد جهان غرب به بانک ها بدهی دارند، به شرکت های های کارت های اعتباری بدهی دارند، به فروشگاه ها بدهی دارند، به دانشگاه ها بدهی دارند، به دولت ها بدهی دارند. جهان غرب جهان خیل بدهکاران، و جهان معدود طلبکاران است. در این جهان، زندگی بدون بدهی یک آرزو به حساب می آید که خیلی ها هرگز به آن دست نمی یابند.
امکانات فراوان جهان غرب فرد را از یک طرف به سوی مصرف هر چه بیشتر سوق می دهد و از طرف دیگر در او شوق و اشتیاق ایجاد می کند که برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود فعالیتش را در عرصه های گوناگون زندگی شدت بخشد. این می تواند موجبات روی آوردن فرد را به اخذ وام از منابع مختلف فراهم آورد. اما درجهان غرب رقابت در همه ی عرصه ها شدید و نفس گیر است. در این میان کسی موفق تر خواهد بود که آگاه تر و به لحاظ مدیریت و تدبیر تواناتر از دیگران باشد. به همین خاطر است که مردم دنیای غرب در مقایسه با مردم دیگر نقاط دنیا، به آشنائی با فنون مدیریت و کنترل امور زندگی خود نیاز بیشتری احساس می کنند و برای فراگیری آن تلاش می ورزند. یکی از کارهای اصلی دولت ها در کشورهای جهان غرب این است که حجم بدهی مصرف کنندگان و تغییرات در اندازه و ترکیب آن را پیوسته زیر نظر بگیرند و از طریق اعمال سیاست های مناسب، آن را به مسیر دلخواه هدایت نموده و تحت کنترل درآورند.
گفتنی است که بدهکاری ضرورتا و به صورت خود به خود چیز بدی نیست. آنچه که مهم است این است که اولا پولی که قرض گرفته می شود به چه مصرفی می رسد، ثانیا نقش آن در تحلیل هزینه فایده ی مورد مصرف چگونه است، ثالثا حجم آن در مقایسه با دارایی و درآمد فرد بدهکار به چه میزان است و رابعا این که برنامه ی بازپرداخت آن بر چه اساس و به چه منوال می باشد.
بخش بعدی این مقاله را درشماره آینده مطالعه فرمائید.
پرسش ها و نظرات خود را از طریق ایمیل آدرس زیر با ما در میان بگذارد.
* آروین آریافر دارای دکتری در رشته اقتصاد، کارشناس ارشد بازار املاک و عضو رسمی انجمن مشاوران املاک انتاریو و کانادا است.
www.ArvinAryafar.com