شهروند ۱۲۳۳ ـ پنجشنبه ۱۱ جون ۲۰۰۹

سازمانهای “دست ساز” غالبا پدیده ی دهه پایانی جنگ سرد هستند. در دهه های پیش از آن، اینگونه سازمانها بیشتر مخفی و زیرزمینی بودند و به کارهایی از قبیل حملات تروریستی، هواپیماربایی، آدم ربایی و … دست می زدند. به عنوان نمونه می توان از سازمانهایی مانند بریگاد سرخ و بادر ماینهوف در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی قرن گذشته در اروپا نام برد.

در دهه پایانی جنگ سرد، این سازمانها تغییر شکل دادند و به صورت جنبش هایی سازماندهی شدند تا با جذب حمایت بخش هایی از توده مردم، در معیاری وسیع تر و شرح وظایفی گسترده تر فعالیت کنند. به عنوان نمونه اینگونه سازمانها می توان از القاعده نام برد که با کمکهای آموزشی و لجستیک سازمان سیا و پول عربستان سعودی برای رویارویی با ارتش اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان پا گرفت و پس از توفیق در انجام ماموریتی که به عهده داشت، به مقابله و دشمنی با ارباب دیروز خود پرداخت و فجایعی آفرید که هنوز هم ادامه دارد. نمونه دیگر از اینگونه سازمانها طالبان است. پسران مجاهدینی که در جنگ با ارتش اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی کشته می شدند، از سن ۸ـ۷ سالگی در مدارس قرآنی که با پول عربستان سعودی و سازماندهی اطلاعات ارتش پاکستان (ISI)  اداره می شد تعلیم داده شده ـ یا در واقع مغزشویی شدند ـ تا سالها بعد با رهبری ملایی بی سواد و عقب مانده به نام ملاعمر، بر سرنوشت مردم افغانستان حاکم شوند.

یکی دیگر از این سازمانهای “دست ساز” حزب الله لبنان است که در نزدیک به سه دهه با پولهایی که به حق می باید صرف بازسازی خرمشهر و دیگر شهرها و مناطق جنگ زده یا شهر مصیبت دیده بم می شد، سازماندهی شده و رشد یافته و زیر پوسته ادعاهایی بزرگ و توخالی، به افزایش تنش و آشوب آفرینی مشغول است.

حزب الله لبنان در سالهای آغازین دهه ۸۰ میلادی قرن گذشته به فرمان آیت الله خمینی و کارگزاری آخوندی به نام علی اکبر محتشمی پور، که در آن زمان سفیر ایران در سوریه بود و اکنون مسئول کمیته صیانت آرای ستاد انتخاباتی (انتصاباتی) میرحسین موسوی خامنه ای ـ با رهبر معظم انقلاب یعنی سید علی حسینی خامنه ای اشتباه نشود! ـ  است و کمکهای آموزشی و لجستیکی و تسلیحاتی شاخه برون مرزی سپاه پاسداران یعنی سپاه قدس ایجاد شد. آقای حسن عباسی، که خود را استراتژیست ارشد نظام ولایت مطلقه فقیه می نامد و استاد دانشگاه امام حسین سپاه پاسداران است، چند سال پیش در یک سخنرانی که نوار آن در خارج از کشور پخش شد در حالی که دستهای خود را به هوا بلند کرده بود می گفت: “حزب الله لبنان با این دستها ساخته شده است”!

منظور از نوشتن شرح بالا تاکید بر این نکته است که حزب الله لبنان صد درصد “دست ساز” حکومت آخوندی به قدرت رسیده در کشور ما بوده است. حتی اگر بخواهیم معیار وابستگی به بیگانه ی حزب الله لبنان را با یک نمونه آشنا برای ایرانیان یعنی حزب توده مقایسه کنیم، حزب الله لبنان در وابستگی به بیگانه گوی سبقت را از حزب توده می رباید. حزب توده زمانی که در روزهای پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ تشکیل شد، دست کم یک هسته اولیه داشت که در زندان رضاشاه شکل گرفته بود و این هسته بود که به دنبال جلب حمایت مالی، لجستیکی و معنوی اتحاد جماهیر شوروی رفت، اما حزب الله لبنان حتی چنین هسته اولیه چند نفره را نیز نداشت و حجت الاسلام محتشمی پور به فرمان آیت الله خمینی برپاسازی آن را از صفر شروع کرد.

نکته ی مهم دیگر درباره تاسیس حزب الله لبنان زمان آن است.

حزب الله لبنان در سالهای آغازین دهه ۸۰ میلادی قرن بیستم، در میانه ی جنگ داخلی لبنان (۱۹۹۰ـ۱۹۷۵) تشکیل شد. زمانی که نابسامانی های جنگ داخلی، لبنان کوچک و زیبا را ـ که پایتخت آن بیروت، یک دهه پیش از آن عروس خاورمیانه نامیده می شد ـ شخم زده بود و آیت الله خمینی از این زمین شخم زده برای کاشتن بذر تنش و آشوب استفاده ـ یا در واقع سوء استفاده ـ کرد.

زیان و خسارتی که مردم نگونبخت ایران از تشکیل و پرواربندی حزب الله لبنان تاکنون تحمل کرده اند، تنها محدود به میلیاردها دلاری که صرف این سازمان شده نیست. زیان شاید گزاف تر از آن میلیاردها دلار، باج هایی است که حکومت آخوندی در نزدیک به سه دهه گذشته به سوریه داده است تا جواز پدرخواندگی حزب الله را از آن بگیرد. جمع این باج ها، که به صورت نفت رایگان، پول نقد، ساخت کارخانه های مختلف، اسلحه و مهمات و … به سوریه پرداخت شده نیز خود سر به چندین میلیارد دلار می زند. لبنان از سالهای میانی دهه ۷۰ میلادی در اشغال نظامی ـ امنیتی سوریه بود و از این رو، حکومت آخوندی برای تشکیل حزب الله و پرواربندی آن به اجازه سوریه نیاز داشت و این کشور نیز از آن نیاز نهایت سوء استفاده را کرد.

پس از پایان جنگ داخلی، در سال ۱۹۹۲ یک میلیاردر خودساخته ی لبنانی به نام رفیق الحریری که پیوندهای نزدیکی با خاندان سلطنتی سعودی داشت، به نخست وزیری رسید. رفیق الحریری در پنج دوره متناوب نخست وزیری خود ـ بین سالهای ۱۹۹۲ ـ ۱۹۹۸  و ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ ـ کوشش فراوانی برای ترمیم ویرانی های جنگ داخلی لبنان کرد. او که نزدیک به غرب و مخالف سرسخت اشغال لبنان توسط سوریه بود، در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ در یک بمب گذاری در لبنان کشته شد و همه انگشت ها به عنوان عامل قتل او به سوی سوریه اشاره رفت. چند ماه پس از ترور رفیق الحریری، سوریه بر اثر فشارهای بین المللی، پس از ۲۹ سال اشغال نظامی، ناگزیر به ترک لبنان شد. حدود یک سال بعد، در جولای ۲۰۰۶ بر اثر تحریکات حزب الله لبنان، اسرائیل به لبنان یورش برد و طی ۳۳ روز بمباران شدید و وحشیانه موجب ویرانی مجدد این کشور، کشته شدن صدها تن و آوارگی و خانه خرابی بیش از یک میلیون نفر ـ یک چهارم کل جمعیت لبنان ـ گردید. در روزهای آن حملات وحشیانه، سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که حتی اگر تنها دو درصد احتمال می داد که تحریکاتش موجب واکنشی چنان شدید از سوی اسرائیل می شود، هرگز به آن کارها دست نمی زد!

حمله ۳۳ روزه اسرائیل به لبنان با صدور یک قطعنامه سازمان ملل که در آن خواستار توقف بمباران ها و همچنین خلع سلاح حزب الله لبنان شده بود پایان یافت و یک نیروی حافظ صلح سازمان ملل در منطقه مرزی بین لبنان و اسرائیل مستقر شد. حزب الله لبنان که با دستپاچگی قطعنامه سازمان ملل را پذیرفته بود، پس از پایان حملات اسرائیل، از انجام آن و خلع سلاح خود سر باز زد. با پایان گرفتن حملات اسرائیل، حکومت آخوندی با بذل و بخشش صدها میلیون دلار به ترمیم ویرانی ها پرداخت و از جمله به هر خانه ای که در اثر بمباران آسیب دیده بود حدود ۱۲ هزار دلار پرداخت کرد!

در نوامبر ۲۰۰۷، دوره ریاست جمهوری امیل لحود ـ رئیس جمهوری هوادار سوریه لبنان ـ به پایان رسید. در ساختار سیاسی لبنان، بنابر قوانین، رئیس جمهوری از میان مسیحیان مارونی، نخست وزیر از مسلمانان سنی و رئیس مجلس از میان شیعیان توسط مجلس لبنان برگزیده می شوند. تشکیلات سیاسی لبنان در سالهای اخیر به دو ائتلاف عمده تقسیم شده است:

۱ـ ائتلاف موسوم به ۱۴ مارس به رهبری سعد حریری ـ فرزند رفیق حریری ـ که هوادار غرب و مخالف نفوذ سوریه و ایران در لبنان است شامل جنبش آینده، حزب سوسیالیست پیشرو، نیروهای مسیحی لبنان و حزب فالانژهای مسیحی و؛

۲ـ ائتلاف ۸ مارس به رهبری حزب الله شامل گروههای جنبش شیعه امل به رهبری نبیه بری و جنبش میهنی آزاد به رهبری ژنرال مسیحی میشل عون.

با پایان گرفتن دوره ریاست جمهوری امیل لحود، به دلیل مخالفت و کارشکنی ائتلاف ۸ مارس، انتخاب رئیس جمهوری جدید به بن بست خورد و حدود شش ماه یک بحران سیاسی پدید آورد. سرانجام در بهار سال گذشته، با پادرمیانی قطر این بحران با مشارکت یافتن ائتلاف۸ مارس در دولت لبنان و اعطای حق وتو به این ائتلاف برای تصمیم گیریهای دولت پایان یافت و ژنرال مسیحی میشل سلیمان ـ رئیس پیشین ارتش لبنان ـ به ریاست جمهوری برگزیده شد.

از چند ماه پیش، روز ۷ جون برای برگزاری انتخابات مجلس لبنان تعیین شد. مجلس لبنان دارای ۱۲۸ کرسی است که ۶۴ تای آن به مسلمانان (سنی و شیعه) و ۶۴ تای دیگر به مسیحیان تعلق دارد. در انتخابات جاری، نظام ولایت مطلقه فقیه، با تمام قوا به حمایت از حزب الله لبنان و ائتلاف ۸ مارس پرداخت و گفته شد که حدود یک میلیارد دلار برای این کار اختصاص داده است. چند هفته پیش، سید حسن نصرالله، رهبر حزب اله لبنان، اعلام کرد که در صورت پیروزی حزب الله در انتخابات، حکومت آخوندی ارتش لبنان را به سلاحهای پیشرفته مجهز خواهد کرد!

یکشنبه گذشته ـ ۷ جون ـ این انتخابات با نظارت ۲۰۰ ناظر بین المللی، به سرپرستی جیمی کارتر، رئیس جمهوری اسبق ایالات متحده برگزار شد و برخلاف انتظار و امیدواری خوشبینانه مقام معظم رهبری، حزب الله لبنان و ائتلاف ۸ مارس نه تنها در آن پیروز نشد، که حتی تعداد کرسی هایش در مجلس لبنان نیز کاهش یافت. در نخستین ساعت های بامداد دوشنبه، ۸ جون، سعد حریری رهبر ائتلاف ۱۴ مارس، در حالی که ۹۵ درصد آراء شمارش شده بود، پیروزی ائتلاف خود را اعلام کرد. بنابر نتیجه قطعی شمارش آرا ائتلاف ۱۴ مارس ۷۱ کرسی و حزب الله و متحدانش ۵۷ کرسی مجلس لبنان را به دست آورده اند.

شبکه تلویزیونی پرس تی وی (شبکه انگلیسی زبان صدا و سیمای جمهوری اسلامی) روز دوشنبه اعلام کرد: “در حالی که همه تحلیل ها از پیروزی حزب الله لبنان در انتخابات پارلمانی حکایت داشت، متحدان این حزب و دوستان جمهوری اسلامی شکست عجیبی خوردند و تعداد نمایندگان آنها حتی از دوره قبل نیز کمتر شد”!

سعد حریری رهبر ائتلاف پیروز در انتخابات گفت: “پیروزی امروز بیانگر خواست ملت لبنان در برقراری نظام موسسات و دولتی قوی و مدرن با ارتشی مجهز و اعمال قانون اساسی بود.”

با این همه، به نظر نمی آید که حزب الله لبنان آمادگی پذیرش تبعات ناگزیر شکست خود  و تن دادن به “خواست ملت لبنان در برقراری … دولتی قوی با ارتشی مجهز و اعمال قانون اساسی” را داشته باشد. به گزارش خبرگزاری فرانسه: “گروه حزب الله لبنان که در انتخابات پارلمانی این کشور شکست سنگینی متحمل شده است، روز دوشنبه اعلام کرد هرگز درباره خلع سلاح نیروهای خود با دولت آینده لبنان وارد مذاکره نخواهد شد”!

آینده هر چه که باشد، یک چیز مسلم است: با شکست سنگین حزب الله و متحدانش در انتخابات پارلمان لبنان، یک میلیارد دلار هزینه شده در مبارزات انتخاباتی و چندین میلیارد دلاری که حکومت آخوندی تاکنون صرف تشکیل و پرواربندی حزب الله لبنان کرده است دود شد و به هوا رفت!


 

ایمیل نویسنده:

shahbaznakhai@live.ca