گزارش هفتگیِ نه ما نه سینما:
در این جلسه، “نه ما نه سینما” میزبان منتقد شناخته شدهی سینما
پرویز جاهد بود. پرویز جاهد دارای مدرک دکترا از دانشگاه وست مینستر انگلیس است و با رسانهها و مجلاتی چون بی بی سی، رادیو زمانه و سینما چشم همکاری می کند. “نه ما نه سینما” با کمک کانون کتاب تورنتو پشتیبانی مالی سفر پرویز جاهد از لندن به تورنتو را بر عهده داشت. این جلسه شنبهی گذشته، ساعت ۰۰ :۶ عصر در ساختمان اویزی دانشگاه تورنتو، با حضور پرشور علاقهمندان به سینما و هنرمندانی چون لون هفتون (هنرپیشهی فیلم فت شیکر) برگزار شد. فیلم “اپنینگ نایت” ساختهی جان کاساواتیس در این جلسه به نمایش درآمد و سپس جاهد به معرفی این کارگردان و سبک سینمایی او به همراه توضیحاتی دربارهی فیلم پرداخت.
جان کاساواتیس متولد ۱۹ دسامبر۱۹۲۹در شهر نیویورک و درخانوادهای یونانیتبار است. وی پس از تحصیل در رشتهی هنر به تدریس روش های بازیگری پرداخت. این تجربیات ایدهی ساختن فیلم سایهها را به او داد. اگرچه این فیلم نتوانست توجه زیادی در آمریکا جلب کند؛ اما جایزهی جشنوارهی ونیز در سال بعد را از آن خود کرد. کاساواتیس پس از این فیلم به بازی در فیلم های مختلف در سینمای هالیوود پرداخت و با هزینهای که از بازی دراین فیلمها به دست آورد به یک فیلم ساز مستقل تبدیل شد. سرانجام بیماری کبدی بر اثر مصرف زیاد الکل باعث مرگ او در سن ۵۹ سالگی گشت. کاساواتیس هم اکنون به عنوان یک پدرخوانده در سینمای مستقل شناخته شده است. از جمله فیلم های کاساواتیس می توان به دردسر بزرگ، زنی تحت تاثیر(مدهوش)، جریانهای عشق، و قتل یک شهروند چینی اشاره کرد. فیلم اپنینگ نایت ساختهی سال ١٩٧٧ دربارهی هنرپیشهی زنی ست که در حال تمرین برای بازی در یک تئاتر است. در این تئاتر زنی که حاضر به پذیرفتن بالا رفتن سن خود نیست با مرگ تصادفی دختر جوانی روبرو می شود که باعث آشفتگی های شخصی و حرفهای در زندگی وی می شوند.
پرویز جاهد بعد از معرفی مختصر کاساواتیس به نبود فیلمهای او در ایران تا سالهای اخیر اشاره کرد و این موضوع را دلیل ناشناس ماندن و کمبود مقالههای فارسی دربارهی او دانست. به گفتهی پرویز جاهد همسر کاساواتیس نقش مهمی در زندگی هنری او داشته و در بسیاری از فیلمهایش از جمله فیلم این هفته نقش محوری ایفا کرده است. جاهد همچنین به اهمیت اجرا در فیلمهای کاساواتیس پرداخت و اشاره کرد که یک نوع تعامل بین بازیگر و نقش وجود دارد که نوعی وحدت بین متن، نقش و صحنه به وجود می آورد. این موضوع باعث می شود نتوان تشخیص داد دیالوگهای فیلم تا چه حد از متن فیلمنامه و تا چه حد بداهه هستند. فیلمهای کاساواتیس معنا گریز بوده و فاقد روایتی مستقیم هستند؛ بنابراین شخصیتها در آن قابل تعریف نمی باشند. جاهد موسیقی جاز را یکی از عناصر اصلی فیلمهای کاساواتیس دانست که به علت ساختار آزادی که این نوع موسیقی دارد با فرم جاری در فیلمهایش همخوانی دارد. سپس جاهد به مقایسهی سینمای کاساواتیس با سینمای هالیوود پرداخت و آن را نوعی جهش در سیستم روایی موجود دانست که مورد توجه منتقدان واقع شده است. سبک فیلمسازی کاساواتیس درعین پیروی از جریان موج نوی سینمای آمریکا در دهه ی هفتاد، ضد سینمای هالیوود نبوده و در واقع بین این دو سبک سینمایی قرار می گیرد. همچنین جاهد مهارت کاساواتیس در نشان دادن زندگی روزمرهی آمریکایی را ویژگی منحصر به فرد دیگری در فیلمسازی وی دانست.
جاهد سپس به بررسی فیلم اپنینگ نایت پرداخت و آن را نمایی از تز اصلی کاساواتیس از جمله هویت، عشق و پیری دانست؛ اگرچه، تمرکز این فیلم بیشتر بر روی بالا رفتن سن است. دختر جوانی که بر اثر تصادف می میرد در واقع دوران جوانی شخصیت حیران زدهی فیلم بوده که با گذشته و آیندهی خود در ستیز است. او در یک موقعیت حساس قرار گرفته که در آن بین گذشته و آیندهی خود باید تنها یکی را انتخاب کند و از آنجا که نه همسر، نه عشق و نه بچهای دارد؛ تنها در تئاتر می تواند هویت خود را جستجو کند. تئاتر برای او نوعی سکس محسوب می شود و وسیلهای است برای برقراری ارتباط او با دیگران و ارضای خویش.
در جلسهی آیندهی “نه ما نه سینما” فیلم سرخ و سفید از میلکوس یانسکو به نمایش درمی آید و محمود خوشچهره به نقد و بررسی این فیلم می پردازد.
namanacinema@gmail.com