در دو دهه گذشته طیفی از شاگردان آیت‌الله مصباح یزدی و دانش‌آموختگان موسسه وابسته به وی (موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی قم) به …


شهروند ۱۲۴۵  پنجشنبه ۳ سپتامبر  ۲۰۰۹


 

بخش دوم


 

شاگردان مصباح در آمریکای شمالی؛ فارغ التحصیلان کانادا  


 

در دو دهه گذشته طیفی از شاگردان آیت‌الله مصباح یزدی و دانش‌آموختگان موسسه وابسته به وی (موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی قم) به آمریکا و کانادا آمده و به تکمیل تحصیلات خود در حوزه‌هایی چون فلسفه، کلام و روانشناسی پرداخته ‌اند. مشهورترین چهره ی این طیف را باید حجت ‌الاسلام دکتر مرتضی آقاتهرانی نماینده کنونی تهران در مجلس و از چهره ‌های مهم حامی دولت دانست که تا پیش از عزیمت به غرب، استاد اخلاق طیفی از طلاب حزب ‌اللهی مدرسه معصومیه قم بود. او در میانه دهه ۷۰ به آمریکا رفت تا دکترای خود را در رشته فلسفه اخذ کند. او در سال‌های تحصیل، به اقامه نماز جمعه در یکی از مساجد نیویورک می‌پرداخت و مسئولیت‌های تبلیغی و فرهنگی نیز به وی محول شده بود. او پس از بازگشت به ایران، درس اخلاق و سخنرانی‌های خود را از سر گرفت و با روی کار آمدن احمدی‌نژاد تا استاد اخلاق کابینه ارتقا یافت. طرح از احمد سخاورز

علاوه بر آقاتهرانی چهره‌ های دیگر موسسه وابسته به آیت ‌الله مصباح همچون ناصر سقای بی‌ ریا (مشاور محمود احمدی‌نژاد در امور روحانیت)، احمد رهنمایی، شاملی، زارعان، محمدرضا حجازی و. . . در دانشگاه مک گیل کانادا تحصیل کردند. اگرچه وجهه و پیشینه ی حوزوی شاگردان فرنگ رفته آیت‌الله مصباح به اندازه کسانی چون حائری یزدی، محقق داماد، محسن کدیور و مدرسی طباطبایی نیست، اما به دلیل نزدیکی فکری و سیاسی آنان به دولت نهم، این جریان از اثرگذاری ویژه ‌ای در قدرت سیاسی در ایران برخوردار شده و توانسته به نبض مدیریتی حوزه هم نزدیک شود.

فتوای قتل های زنجیره ای ۶۷ را مصباح یزدی صادر کرده، نکته ای که وی هیچگاه تکذیب نکرده است. مصباح که این روزها در تئوریزه کردن دیکتاتوری ولایت فقیه سخت در تلاش است می گوید اطاعت از رئیس جمهوری، اطاعت از خداست. مصباح معتقد است که ولایت مطلقه فقیه، عین دموکراسی ست.


 

مقایسه ای بین  کانادا یا جمهوری اسلامی، کدامیک دیکتاتوری ست؟


 

مصباح یزدی و همفکران وی مانند جنتی بقیه کشورها، مخصوصا غرب را به دیکتاتوری و ضدیت با اسلام معرفی می کنند، برای اینکه ببینیم این موضوع تا چه حد صحت دارد با هم چند مقایسه می کنیم:


 

پاسخگویی مقامات  به شهروندان


 

۱ـ روز ۵ شنبه ۱۳ اگوست نخست وزیر کانادا، هارپر به یک پیک نیک محافظه کاران در شهر مارکهام رفت. قرار بود از وی در مورد مازیار بهاری روزنامه نگار ایرانی کانادائی بپرسیم، موفق نشدیم زیرا سئوال و جوابی در برنامه نبود. صبح جمعه  برای  نخست وزیر ای میلی زدم و با تشکر از مواضع دولت کانادا برای حمایت از جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران، نگرانی خود را از ادامه زندانی بودن مازیار بهاری با توجه به قتل زهرا کاظمی که همچنان پرونده قتل مظلومانه اش روی میز قاضی مرتضوی خاک می خورد، بیان کردم. در ضمن با توجه به نفوذ سیاسی فرانسه و انگلیس که منجر به تضمین آزادی اتباع و کارمندانشان در ایران شده بود، از نخست وزیر پرسیدم چرا کانادا نتوانسته است برای آزادی وی کاری انجام بدهد؟ و تقاضا کردم در مورد پرونده وی جامعه ایرانی کانادائی را مطلع کند.

چند ساعت نگذشته بود که جوابی از دفتر وی رسید که  موضوع را به وزیر امور خارجه ارجاع داده است. البته دفتر وزیر امور خارجه هم ای میلی در پاسخ من  فرستاده بود و اشاره کرده بود که کانادا پیگیر قضیه است ولی به سفارت کانادا اجازه حضور در دادگاه را نداده اند. به دلیل عدم شناخت تابعیت دوگانه توسط ایران، پیگیری کار، سخت است، ولی کانادا از راه های دیگر نیز پیگیر آزادی بهاری ست و سفارت با خانواده بهاری در ارتباط است.

همین مورد نامه نگاری اینترنتی،  تفاوت عمده در فرهنگ دموکراسی بین کانادا و ایران را به وضوح نشان می دهد.

ممکن  است اعتبار جامعه ایرانی کانادائی و پیگیری های مستمر من در امور ایرانیان، به عنوان یک عضو رسانه  قومی، تا حدی در پاسخ گوئی  موثر بوده باشد، ولی شکی ندارم که این پاسخگویی در نتیجه ی باور نخست وزیر کانادا به دمکراسی ست. با پاسخ گویی به منِ ایرانی تبارِ مسلمان، جدای از سیاسی کار کردن، به باورهای خودش نیز پاسخ می گوید. باوری که در ایران نه در بین حاکمان است نه در کارمندان دولت و نه در بخش خصوصی و به طور عام در  اپوزیسیون خارج  کمتر وجود دارد.

در کشور ولایت فقیه، ولی فقیه به نامه اعتراضی رفسنجانی نفر دوم نظام و رئیس  بالاترین نهادهای کشور، مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت، درمورد هجوم تبلیغاتی احمدی نژاد علیه وی و خانواده اش در جریان انتخابات خرداد، بی اعتنائی می کند. به همین روش، رفسنجانی هم ظرف ۱۰ روز به نفر چهارم این نظام یعنی حجت الاسلام کروبی در مورد موضوع تجاوز به زنان و مردان زندانی پاسخ نمی دهد.

به همین دلیل است که ولی فقیه اجازه نمی دهد که نامزد ریاست جمهوری ای  که به گفته ی مقامات ۱۳ میلیون رای آورده است، چند دقیقه ای  از رسانه هایی که با بودجه عمومی اداره می شود، با هوادارانش گفتگو کند. این یک اپیدمی است. کسی در آنجا، مردم را آدم حساب نمی کند که پاسخ بدهد آنها "اعوام کل الانعام"هستند. عبارتی که بسیاری از روحانیون تا همین سالهای اخیر استفاده می کردند. چنین تفکری برای پاسخگوئی به مردم وجود ندارد. پاسخگویی به مردم و دیگران یعنی روی مردم را بازکردن.

۲ ـ وقتی یک زن کانادایی سومالیایی تبار در کنیا به دلیل عدم تطابق عکس ۴ سال قبل پاسپورتش با چهره فعلی، توسط سفارت کانادا در کنیا تایید نمی شود رسانه های اصلی مانند تلویزیون و رادیو  سی بی سی که با بودجه عمومی اداره میشوند، به مدت چند هفته آن را خبر اول خود می کنند و زمانی که افکار عمومی واقعیت را در می یابد، نخست وزیر پاسخگوئی می کند.

وزیر امنیت کانادا "پیتر وان"  روز یکشنبه ۱۶ آگوست اعلام می کند که اداره مرزبانی به زودی تحقیقی در مورد علت اتفاق این حادثه انجام خواهد داد و  گزارشی در این زمینه منتشر خواهد کرد.

همانگونه که مشاهده می شود ارتباط مستقیم بین آزادی رسانه ها و موضع گیری دولت در تصحیح اشتباهات و جلوگیری از آن است. بعضی وقتها این اطلاع رسانی ها باعث تغییر دولتها می شود امری که در ایران مشاهده نمی شود.


 

در ایران هیچ مقامی هیچ مسئولیتی را نمی پذیرد


 

۶۹ نفر در تظاهرات مسالمت آمیز میلیونها جوان ایرانی در اعتراض به نتیجه انتخابات کشته و صدها نفر دستگیر شده اند. یکی از مخوف ترین بازداشتگاه های جهان به نام "کهریزک" که زیر نظر شهربانی و سرادار رادان و حسین فدائی نماینده مجلس (پیرو ولایت فقیه)کار می کرد، افشا و بسته شد. 

زمانی که حجت الاسلام کروبی در نامه ای از  حکایت شرم آور تجاوز به زن و مرد در این بازداشتگاه خبر می دهد، به جای پاسخگویی و تشکیل کمیته حقیقت یاب مستقل و با شرکت همه گروه های ذینفع، در یک برنامه تنظیم شده سراسری در نمازهای جمعه کروبی را به زندان، شلاق و .. تهدید می کنند.

پاسخ کروبی به امامان جماعت  در صفحه اول روزنامه اش، روزنامه اعتماد ملی، چاپ می شود ولی برخلاف قانون اساسی و قانون مطبوعات جمهوری اسلامی روزنامه روز یکشنبه ۱۶ اگوست  توقیف موقت می شود.

به راستی وقتی با کروبی که روزنامه دارد با چند میلیون تیراژ و حزبی دارد و تشکیلاتی با چند هزار عضو و روحانی ست و کسی که نماینده خمینی در مذاکرات با مقامات آمریکائی در مورد آزادی گروگانهای سفارت آمریکا در ایران بوده، چنین رفتار می شود، آیا یک شهروند معمولی می تواند از آنچه که بر سر او و یا خانواده اش رفته است سخن بگوید و مورد تهدید و دستگیری و شکنجه و زندان قرار نگیرد؟


 

آزادی مذاهب و ادیان


 

آزادی مذاهب و ادیان نکته ای بسیار مهم در تفاوت بین کانادا و ایران است.

روز شنبه ۱۵ اگوست، ۲۲ گروه و مسجد شیعه در میدان شهرداری تورنتو در ساعت ۴ بعداز ظهر گرد آمدند و نیمه شعبان روز تولد امام ۱۲ شیعیان را جشن گرفتند.

آیا در سرزمین ولایت فقیه به ادیان دیگر اجازه گردهمائی می دهند بدون اینکه توسط گروه های چماقدار که توسط نهادهای وابسته به ولایت فقیه حمایت می شوند، مورد حمله قرار بگیرند. حمله به حسینیه های دراویش گنابادی که در زمین های خودشان، مراسم می گیرند هر ازگاهی قربانیانی می گیرد چه برسد به ادیان غیر رسمی و اندیشه های غیر مذهبی. حتی به اهل سنت در تهران اجازه ساخت مسجد نمی دهند.


 

ادامه دارد


 

Ssultanpour@yahoo.com