پس از برگزاری اعتصاب غذا و تجمعی که به دعوت «جنبش چند صدایی مردم ایران برای تغییر»  و «کمیته همبستگی با مقاومت مردم ایران»   …


شهروند ۱۲۴۵  پنجشنبه ۳ سپتامبر  ۲۰۰۹


 

پاسخی از سوی گروه برگزارکننده


 

پس از برگزاری اعتصاب غذا و تجمعی که به دعوت «جنبش چند صدایی مردم ایران برای تغییر»  و «کمیته همبستگی با مقاومت مردم ایران»  در روز ٢۵ جولای ٢٠٠٩ در تورنتو، برگزار شد،  دوستانی در دو مقاله در شهروند، به مشکلی که در آن مراسم در پیوند با سخنرانی آناهیتا رحمانی پیش آمد، انتقاد و اعتراض کرده اند.

برنامه اعتصاب غذای یک روزه در حمایت از زندانیان سیاسی در ایران که در صورت همراهی شرایط آب و هوا قرار بود  شامل مجموعه ای از سخنرانی، نمایش فیلم، اسلاید، موزیک و شعرخوانی باشد، مشخصا حول محور اعتراض به دستگیریهای گسترده، حبس و شکنجه زندانیان و خواست آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان در درگیریهای اخیر در ایران سازماندهی شده بود. دقیقاً در پیوند با محور برنامه و برای تأکید بر بازسازی حافظه تاریخی و یادگیری از تجارب تاریخی کسانی که سالیانی را به طور مستقیم در سه دهه گذشته در زندان بسر برده بودند، از دو زندانی سیاسی سابق، رضا رئیس دانا و آناهیتا رحمانی دعوت به سخنرانی شده بود.

 متأسفانه در میانه سخنرانی شفاهی آناهیتا رحمانی (که با متن کتبی منتشر شده در شهروند دارای تفاوت هایی در لحن و برخی واژه ها بود)، نکاتی مطرح شد که از سوی بخشی از شرکت کنندگان نامناسب و اهانت آمیز تلقی شد. با برخاستن صداهای اعتراض از میان جمع و در میانه جو تهییج شده از سوی موافقان و مخالفان ادامه آن سخنان، صدای بلندگو نیز توسط یکی از شرکت کنندگان در آن مراسم برای لحظاتی قطع، و سپس، با اطلاع یافتن مسئولان برگزاری، مجدداً وصل شد. درخواست یکی از مسئولان مراسم از سخنران برای رعایت و چشمپوشی از چنان لحن یا واژه هایی، صرفا به منظور حفظ سلامت فضای گفت و شنید، و مراعات امنیت و احترام طرفین صورت گرفت.

شرکت کنندگان در آن مراسم بخوبی شرایط آب و هوا و نحوه تردد و تداخل امور زیر باران سیل آسا را به یاد دارند. با این حال، اکنون بدون هیچ نیازی به توضیح زیر و بم اتفاقات و احساساتی که ظرف کمتر از چند دقیقه منتهی به اعتراض برخی و قطع و وصل مجدد بلندگو شد، به عنوان برگزارکنندگان آن مراسم به خطا بودن این عمل اذعان می کنیم و مسئولیت مجموعه آن اتفاق را می پذیریم، زیرا باور داریم گذشته از هرگونه عوامل و شرایط درگیر در آن زمینه، برگزارکنندگان یک برنامه و دعوت کنندگان از سخنرانان و شرکت کنندگان، مسئول حفظ احترام و امنیت سخنرانان و مخاطبان برنامه خود هستند.  با همین باور، از دوستان فعال و درگیر در مسائل سیاسی ایران نیز دعوت می کنیم که آنان نیز خود را حافظ احترام افراد و نیروهایی بدانند که حاضر به همکاری با آنان (حتی در حد ایراد سخنرانی برای آنان، یا گوش فرا دادن به سخنان آنان) شده اند.

از آنجا که «جنبش چند صدایی» جمع جوان و نوپایی است، ممکن است بسیاری از خوانندگان هفته نامه شهروند در تورنتو (و بی تردید آنانی که در اقصا نقاط دنیا از طریق ایمیل آن دو مقاله را دریافت کرده اند) با نگرشی که باعث تشکیل این جمع شد، آشنایی نداشته باشند. بر این مبنا، لازم به توضیح می دانیم که بر خلاف آنچه در دو مقاله منتشر شده در شهروند القاء می شود، نه مسئولان و برگزار کنندگان مراسم، نه بخش بزرگی از شرکت کنندگان و مخاطبان،  مشکلی با طرح شدن  دیدگاه های مختلف سیاسی و عقیدتی سخنرانان نداشتند. جنبش چند صدایی که در دومین بیانیه خود می نویسد: «دور نخواهد بود که اعتراضات خیابانی در شهرهای پراکنده به هم بپیوندد، به اعتصاب های سراسری فرا روید، رهبران خود را نیز منسجم تر و صریحتر در کنار خود داشته باشد، و تکلیف ایران را با «دیکتاتور»های بزرگ و کوچک، روشن کند.»، نمی تواند با آن محتوا مشکلی داشته باشد. یا آنجا که می نویسد «صدا و خون دانشجویان، دختران و پسران شجاع و آزاده ی ایران، به هر گام و هر صدای ما نیازی عاجل دارند. هر که هستیم، با هر نگاه، هر اندیشه، هر صدا، پژواک فریاد آنان باشیم، با هزاران زبان، هزاران دست، هزاران صدا»،  مشکلی با طرح دیدگاه های مختلف، از جمله متن مکتوب سخنرانی آناهیتا رحمانی (چنان که در شهروند منتشر شده است) نمی تواند و نمی توانست داشته باشد. در همان مراسم سخنرانان دیگر از جمله دکتر سعید رهنما، دکتر هایده مغیثی، دکتر عزت مصلی نژاد و رضا رئیس دانا، با روشن ترین سخنان و مثالها، به تاریکترین وجوه نظام حاکم بر ایران در مقاطع گوناگون اشاره کردند و به «افشاگری از کلیت نظام جمهوری اسلامی» پرداختند و نه مسئولان و برگزارکنندگان و نه حاضران در برنامه دچار «هراس» نشدند و دست به «سانسور افشاگری» نزدند. «جنبش چندصدایی»، تشکلی ایدئولوژیک یا سازمان و حزبی با برنامه ای سیاسی نیست. تشکلی است جوان و نوپا، که با توجه به بیانیه ها و نحوه و زمان اعلام وجود آن، در برابر حرکتهای دیگری پدید آمده است که تنها به یک صدا، یک رهبری، یک نوع فعالیت، یک دیدگاه، و یک کلیت واحد باور دارند. از تبادل نظرات استقبال می کند و در عین حال، وظیفه و محدوده خود را، با شعارهای ایدئولوژیک و اهداف سازمانی قابل تعریف نمی داند.

در واقع اکنون پرسش اصلی این نیست که "مقصر" در راه اندازی «هیاهوی» روز ٢۵ جولای و تداوم آن در هفته نامه شهروند و ایمیل های دور دنیا کیست؛ بلکه نیاز به کنکاش در نوع انرژی و فرهنگی است که چنین هیاهوهایی را پدید می آورد و سیراب می کند. متاسفانه، نویسندگان مقاله دوم منتشره در شهروند، برگزارکنندگان آن مراسم را محکوم به «ضدیت هیستریک با چپى را … که خواهان سرنگونى کلیت رژیم جمهورى اسلامى می باشد…» می کنند،  اما به باور ما، آنچه که این مجموعه اتفاقات و برخوردها، را به هم پیوند می دهد، همان روح «هیستریک» است،  که سرعت در قضاوت و حکم مردودیت و محکومیت زدن بر طرف مقابل (با هر ایده و نگاه)، از ویژگی های بارز آن است.  اتفاقاً در مقابله با چنین فرهنگی است که ایده «جنبش چند صدایی» پا گرفته است.  ناگفته پیداست که هیچ ایده ای در زمانی کوتاه به تمام و کمال به واقعیت نخواهد پیوست و بی گمان چنین توقعی از گروهی نوپا که عمر آن از دو ماه هم نمی گذرد، در بهترین وجه، ساده انگاری است. فاصله ای طولانی است بین انتخاب و پذیرش ایده چند صدایی و زندگی و عملکرد به شیوه چند صدایی.  بر این مبنا، همانگونه که ما مسئولیت خطاها و کمبودهای خود را در گذشته و آینده می پذیریم، دیگر گروه ها و افراد درگیر و علاقه مند به مشارکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی را نیز دعوت به قبول مسئولیت در قبال نقش و عمل خود و خطاهای خود می کنیم.

با امید به آزادی تمامی زندانیان سیاسی، تحت عنوان هر گونه دسته بندی، با هر دیدگاه و آرمان.


 

"جنبش چند صدایی برای تغییر در ایران" و سایر دست اندرکاران و برگزارکنندگان اعتصاب غذا