مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم جای جالبی است. تصورش را بکنید نمایندگانی از تمام دولتهای دنیا همه در نیویورک جمع میشوند …
شهروند ۱۲۴۹ پنجشنبه ۱ اکتبر ۲۰۰۹
امسال در مجمع عمومی سازمان ملل چه گذشت؟
مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم جای جالبی است. تصورش را بکنید نمایندگانی از تمام دولتهای دنیا همه در نیویورک جمع میشوند، زیر یک سقف مینشینند، در یک سالن برای جهانیان سخنرانی میکنند و خلاصه همه برای یکی دو روز هم که شده در نزدیکی هم هستند. اینجا فرصتی است که نمایندگان کشورهای دنیا اگر خواستند سلامی به همدیگر بدهند، و اگر میانهشان خوب باشد، چه بسا که چای دارچینی هم با هم بخورند. در ضمن اگر کسی بخواهد خبرسازی کند یا پیامش را به گوش دنیا برساند چه جایی بهتر از سازمان ملل؟
مجمع عمومی امسال سازمان ملل هم هفتهی قبل برگزار شد. باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، با سخنان پرشورش درباره ی دورهای جدید در روابط آمریکا با جهان و معمر قذافی، رئیسجمهوری لیبی، با یک ساعت و نیم پای منبر رفتن و بلغور کردن هر چه که به ذهنش میرسید از خبرسازان مجمع امسال بودند، اما هیچ کس مثل نمایندهی جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد، خبرساز نشد.
این دفعه احمدینژاد نیازی به کار خاصی برای خبرساز شدن نداشت و پیش از آمدن با بزرگترین بدرقه در ایران و استقبال در نیویورک روبرو شد.
یک لحظه سعی کنید حال و روز احمدینژاد را تصور کنید. رئیسجمهور کودتا اگر هم رمقی داشت، با تظاهرات چند صد هزار نفرهی مردم در روز قدس که نشان داد جبنش انقلابی مردم همچنان زنده است و پیش میرود آن هم از او گرفته شده بود، با حال زاری به نیویورک آمد. اما اگر مردم دلیر ایران احمدینژاد را این گونه بدرقه کرده بودند، خواهران و برادران مقیم خارج آنها هم برنامه ی خوبی چیده بودند تا حسابی از رئیسجمهوری اسلامی استقبال کنند: چندین هزار ایرانی با گرایشات مختلف سیاسی (از جمله با حضور گستردهی ایرانیان تورنتو) با شعارهای خود به دنیا فریاد زدند که این مرد رئیسجمهور منتخب هیچ جایی نیست (گزارش کامل شهروند را از تظاهرات ضد احمدی نژاد در همین شماره بخوانید).
اما وضع ایشان در سالن مجمع عمومی هم بهتر از این نبود.
شکی نیست که احمدینژاد به قول موسوی میتواند راحت در دوربین نگاه کند و جلوی چشم میلیونها نفر با وقاحت دروغ بگوید. در اینجا هم او کلی راجع به انتخابات "بسیار باشکوه و کاملا آزاد" منبر رفت و جمهوری اسلامی را "از مردمیترین حکومتهای مترقی جهان" خواند و بعد هم با حمله به مارکسیسم و لیبرالیسم و خلاصه تمام "اندیشههای غربی" آرزو کرد که امام زمان به همراه حضرت مسیح بیایند و او و دولتش را نجات دهند.
اما بیچاره احمدینژاد برای سالنی سخنرانی میکرد که نیمهخالی بود و تعداد بسیاری اصلا حاضر به حضور در ساعت سخنان او نشده بودند و هنوز دهن باز نکرده بود تعداد بیشتری هم به نشانهی اعتراض سالن را ترک کردند. از جمله نمایندگان کانادا که خوب از اعتراضات هزاران نفرهی ایرانیهای این کشور باخبراند، از اولین کسانی بودند که سالن را ترک کردند. نمایندههای فرانسه و بریتانیا و آلمان و آمریکا (یعنی جمعا ۴ عضو از ۶ عضو گروهی که قرار است با جمهوری اسلامی راجع به مسالهی هستهای مذاکره کنند) هم کمی بعد سالن را ترک کردند و البته کشورهای معترض به هیچ وجه محدود به اروپاییها و قدرتهای بزرگ نبودند. تا جایی که چشمان تیز شهروند فیلمهای سخنرانی و گزارشهای خبرگزاریها را دنبال کرده متوجه شدیم نمایندگان آرژانتین، استرالیا، کاستاریکا، دانمارک، مجارستان، ایتالیا، نیوزلند و حتی کشورهایی مثل لبنان و آلبانی ("کشورهای مسلمان") نیز کمی که از صحبت احمدینژاد گذشت، از سالن بیرون رفتند. البته فکر نکنید تمام کشورهای اروپایی سالن را ترک کردند: ما خود در فیلمها دیدیم که نمایندهی کشور اروپاییِ آندورا، با کمتر از ۱۰۰ هزار نفر جمعیت، در سالن نشسته بود و البته ظاهرا اصلا به سخنرانی کسی گوش نمیداد.
جالب اینجاست که احمدینژاد از معدود روسای دولت های جهان است که هر سال از فرصت حضور در نیویورک استفاده کرده است و پنج بار پیاپی در مجمع عمومی حضور یافته است. قبل از او حضور روسای دولت ایران در مجمع عمومی جمعا به سه مورد محدود میشود: محمدعلی رجایی (نخستوزیر وقت)، علی خامنهای (در هنگام ریاستجمهوری) و البته محمد خاتمی که با سخنرانی معروفش در سال ۲۰۰۰ در مورد گفتگوی تمدنها، شهرهی خاص و عام شد.
تلاش بیوقفهی احمدینژاد برای خبرسازی در نیویورک هیچوقت اینچنین به رسوایی بدل نشده بود. اگر احمدینژاد در اولین بار حضورش ادعا کرد "هالهی نوری" دورش را گرفته و تمام روسای کشورهای جهان هنگام سخنان او نمیتوانستند پلک بزنند، این دفعه تظاهرات چند صدهزار نفرهی تهران برای بدرقه، اعتراضات هزاراننفرهی ایرانیها در نیویورک برای استقبال و سالن نیمه خالی صحن سازمان ملل هنگام سخنرانیاش باعث شد سفر او به نیویورک به افتضاحی تمام و کمال بدل شود. تلاشهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای جبران این قضیه با مونتاژ تصاویر حضار هنگام سخنرانی اوباما با حرفهای احمدینژاد سعی کرد کمی کار را درست کند اما وقتی رسانههای بینالمللی همه از اوج گرفتن اعتراضات علیه احمدینژاد و دولتش میگفتند، دیگر چه کسی به حرف صدا و سیمای دولت گوش میدهد؟
اما انصافا اگر اخبار حول احمدینژاد نبود احتمالا معمر قذافی، رئیسجمهور لیبی، اخبار بیشتری را به خودش اختصاص میداد.
قذافی بیش از ۴۰ سال پس از کسب قدرت در لیبی برای اولین بار به روسای جهان افتخار داد که در نیویورک برایشان سخنرانی کند و چه سخنانی! قذافی امسال در حالی صحبت میکرد که لیبی ریاست دورهای مجمع عمومی را به عهده داشت و در عین حال ریاستش در اتحادیه آفریقا باعث شد سرهنگ به نمایندگی از این سازمان هم سخن بگوید. قذافی میخواست تمام این سالهای غیبت را جبران کند و حاضر به رها کردن تریبون نبود. او ۹۵ دقیقه صحبت کرد و به تمام کسانی که فکر میکردند داستان کارهای عجیب و غریب او به سر آمده ثابت کرد که از این خبرها نیست.
او، هر چه دل تنگش خواست مطرح کرد. سرهنگ گفت قتل کندی شاید کار اسرائیل بوده باشد، آنفولانزای خوکی را شرکتهای دارویی عمدا راه انداختهاند و بعد هم قرار است آنفولانزای ماهی از راه برسد، اروپا باید به آفریقاییها اجازهی مهاجرت انبوه دهد تا ثروتی را که از آنها دزیده پس بگیرند، از متحدین غربی خواست افغانستان را به حال خودش رها کنند، از این گفت که ماموران اعدام صدام حسین که سرشان پوشیده بوده شاید جرج بوش و تونی بلر بودهاند که شخصا صدام را اعدام کردهاند! درخواست کرد مقر سازمان ملل را به پکن یا دهلی ببرند تا مسافرت رهبران دنیا آسانتر شود، واتیکان را با طالبان مقایسه کرد و هر دو را "دولتهای مذهبی" خواند، و البته با تبریک به رئیسجمهور اوباما، "فرزند ما، فرزند آفریقا"، آرزو کرد او هم مثل خود جناب سرهنگ رهبر مادامالعمر شود. قذافی پس از نیویورک به ونزوئلا رفت تا در نشست آفریقا و آمریکای لاتین مشارکت کند و جالب اینجاست که در راه برگشت به کشورش قرار بود یک شب هم مهمان کانادا باشد و در سنت جانزِ نیوفاندلند اقامت کند، اما برنامههایش عوض شد.
از این اپیزودهای تلخ و شیرینِ مجمع عمومی که بگذریم طبیعی بود که صحنهدار اصلی امسال باراک اوباما، رئیسجمهوری تازهمنتخب آمریکا، باشد که برای اولین بار در این مجمع سخنرانی میکرد. همه مدتها، حتی پیش از انتخاب قطعی او، منتظر بودند ببینند اوبامای سخنران و پرشور و پرامید چه پیغامی برای دنیایی که بحران و رکود را از سر میگذراند، دارد.
اوباما به نوعی پیامهایی را که در نطق افتتاحیهاش داده بود به جهان تکرار کرد. او به روشنی از این گفت که با رفتن جرج دبلیو بوش، آمریکا اکنون عوض شده و خواهان روابط متفاوتی است. خلاصهی پیام او این بود که ما دوباره میخواهیم با همه همکاری کنیم و ادعا نداریم فقط خودمان مسائل را میفهمیم. ما برای رسیدگی به مشکلات جهان همکار میخواهیم.
و همکاری برای چه کارهایی؟
اوباما مشخصا به این مشکلات اشاره کرد: آمال هستهای ایران و کرهی شمالی (و کاهش کلی زرادخانههای هستهای)، مبارزه با تروریسم در پاکستان و افغانستان، حمایت از روند صلح خاورمیانه، جلوگیری از گرم شدن کرهی زمین و اصلاح اقتصاد جهان.
و اوباما خوب میفهمد که یکهتازی و قلدرمآبی برای آمریکا با این حال زار اقتصادی فرمول خوبی برای سرمایهداری و سلطه نیست. او گفت: "آنان که به آمریکا خرده میگرفتند که در جهان به تنهایی عمل میکند نمیتوانند اکنون ناظر و منتظر باشند که آمریکا به تنهایی مشکلات جهان را حل کند. وقتش رسیده که تمام ما سهم مسئولیتمان برای پاسخی جهانی به چالشهای جهانی را ادا کنیم".
لابد انتظار دارید کانادا به عنوان بزرگترین شریک تجاری آمریکا و همسایهی شمالی این کشور اولین کسی بوده باشد که به این
این سومین سال پیاپی است که هارپر به سازمان ملل نمیرود و این باعث عصبانیت بسیاری شده. از جمله تورنتو استار، بزرگترین روزنامهی کانادا، تیتر زد: "ترجیح دونات به دیپلماسی" و "اوباما میدرخشد، هارپر غایب است".
هارپر البته با حضور در نشست گروه ۲۰ که در حال حاضر در پیتزبورگِ آمریکا در حال برگزاری است کمی ایجاد خبر کرد چرا که اعلام شد کنفرانس سال آینده در هانتزویلِ کانادا که قرار بود نشست گروه ۸ باشد در عوض به اولین نشست جهانی گروه ۲۰ تبدیل میشود.
***
مجمع عمومی سازمان ملل تنها ارگانی است که تمام کشورهای دنیا در آن سهم مساوی دارند و به همین علت هم هست که قدرتی ندارد مگر نظارت بر بودجهی سازمان ملل، انتخاب اعضای غیردائمی شورای امنیت، دریافت گزارش از سایر بخشهای سازمان ملل و تصویب قطعنامههای پیشنهادی مجمع عمومی (که لازمالاجرا نیستند).
اما گرد آمدن تمام رهبران جهان فرصت خوبی است تا روندهای آیندهی جهان را ببینیم و البته فرصت خوبی برای معترضان تا به دنیا فریاد بزنند چه کسی نمایندهی آنها نیست.