طرح مانا نیستانی

طرح مانا نیستانی

افزایش بیماری های روانی اجتماعی، ارمغان اجبار به داشتن فرزند بیشتر

 

مقدمه

در راستای بازنگری سیاست های جمعیتی،۵٠ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده را در ۵٠ ماده تهیه و خواهان تصویب آن شدند. این نوشتار کوتاه بر آن است که این طرح برآمده از اندیشه قرون وسطایی را، باتوجه به معیارها و اصول علمی به نقد بکشد.

 

خانواده و سلامت روانی اجتماعی

از اواخر قرن ۱۹ دانشمندان با تحقیق و پژوهش‌های اجتماعی و بررسی آمارهای کیفری تحلیل وضع محیط خانوادگی را در بروز جرایم تأیید و اذعان داشته‌اند که وضع محیط خانوادگی رابطه مستقیم با بروز حالت خطرناک و ارتکاب جرم دارد.

از سوی دیگر تقریبا همه رویکردهای روانشناسی نیز در امر تاثیر زیربنایی خانواده بر سلامت روانی کودکان و نوجوانان اتفاق نظر دارند. آنها معتقدند که زیربنای خانواده بایستی متکی بر اصولی باشد که نیازهای اساسی جسمی، روانی و اجتماعی فرزندان را برآورده نموده، زمینه های رشد و ارتقای نسل آینده را فراهم کند.

هردوی این دو گروه نظریه پردازان اجتماعی و روانشناختی به عواملی مانند سطح تحصیلات والدین، وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده و نیز نوع روابط درونی و بیرونی اعضای خانواده، به عنوان مهمترین عوامل تاثیرگذار بر سلامت روانی اجتماعی فرزندان تاکید دارند.

 این تحقیقات نشان می دهد که خانواده هایی که در آنها سطح تحصیلات پدر و مادر بالاتر بوده است به دلیل افزایش آگاهی والدین از روش های صحیح فرزند پروری و طلب نمودن به موقع کمک به محض بروز مشکل، فرزندان کمتر دچار اختلالات روانی و نیز بزهکاری های اجتماعی شدند. همچنین خانواده هایی که از سطح بالاتری از رفاه اجتماعی برخوردار بودند بیشتر قادر بودند که نیازهای اساسی فرزندان خود را برآورده نموده و به دلیل عدم دغدغه معاش حداقلی، وقت بیشتری را با فرزندان خود صرف و زمینه های سلامت روان آنها را بیشتر فراهم کرده اند. همچنین خانواده هایی که روابط بهتری با هم داشتند و قادر بودند که به مبادله عشق و محبت بپردازند فضای امن و سالمی را برای فرزندان فراهم کردند که به دنبال خود فرزندان سالم تری را از نظر روانی و اجتماعی تحویل جامعه دادند.

 

خانواده و بیماری های روانی اجتماعی

 در عوض در خانواده هایی که سطح تحصیلات پایین بوده با فقر دست به گریبان هستند و روابط بین والدین نامطلوب است،‌ احساس طرد شدگی، بی‌تفاوتی، جر و بحث و خشونت های شدید مشاهده می‌شود. اثرات روانی محیط متشنج خانوادگی در دوران طفولیت و دوران بلوغ با انواع اختلالات و بیماری‌های روانی ظاهر می‌شود.

در این خانواده ها کودک به علت نداشتن آرامش روانی به تحصیل و کار خود بی‌علاقه شده و دایم مضطرب و پریشان است و ثبات ندارد. آثار این ناراحتی‌ها بعدا در سنین بلوغ و بزرگسالی به صورت عصیان، پرخاشگری، سرکشی از مقررات و قوانین اجتماعی و یا بی‌تفاوتی و انزوا و گوشه گیری ظاهر و منجر به ارتکاب جرایم مختلف می‌شود.

عوارض طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده

– ازدواج با تحصیلات پایین:

 در این طرح بدون توجه به پیش نیازهای لازم برای فرزندآوری، با مجبور کردن دختران به ازدواج در سن کم و نیز کوتاه کردن دوره تحصیل دختران امکان رشد آگاهی و شخصیتی آنها محدود شده و به دنبال آن شاهد عوارض کم سوادی در بروز بیماری های روانی و اجتماعی فرزندان خواهیم بود.

– فقر و کاهش سطح درآمد خانواده:

 بنا به اعلام رسمی دولت اکنون ۱۵ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند که اگر به این آمار کسانی که درست روی خط فقر زندگی می کنند اضافه کنیم و نیز آمارها اصلاح شوند عددی بسیار بزرگتر از تعداد فقرا در کشور کشف می شود. وادار کردن این تعداد عظیم که در حال حاضر حتی قادر نیستند قوت لایموت خود را فراهم کنند، به داشتن فرزند بیشتر، یعنی تکثیر فقر و سوءتغذیه. همچنین باز داشتن زنان از بازار کار به دلیل محدودیت های ایجاد شده و نیز درگیر شدن آنها با فرزندان بیشمار،  درصد فقر را در خانواده همچنان افزایش می دهد.

– تهدید سلامت جسمی و روانی مادر و کودک

– پزشکان و متخصصان بهداشت روانی بر این باورند که عدم تمایل به داشتن فرزند درصد ابتلا به افسردگی بعد از زایمان را افزایش می دهد. همچنین عدم فاصله گذاری مناسب حداقل سه سال بین فرزندان و نیز بارداری در سن زیر ۱۸ سال و بالای ۴۰ سال برای سلامت مادر و کودک خطرناک است. جمع آوری وسایل جلوگیری و وادار نمودن خانواده ها به داشتن فرزندان بیشتر بدون توجه به شرایط ذکر شده، احتمال تولد کودکان ناخواسته و بیمار جسمی و ذهنی را در مادر و کودک افزایش می دهد که به طور طبیعی مشکلات افزوده شده سلامت پدر را هم تهدید می کند.

-آشفتگی روابط خانواده:

افزایش تعداد نان خورهای خانواده بدون افزایش سطح درآمد،  فشار مضاعفی را به پدر وارد خواهد کرد و او را وادار می کند که یا بیش از پیش کارکرده و غایب باشد  و یا به نیازهای فرزندان بی توجهی کند که در هر دو صورت خانواده را دچار تنش می کند. همچنین خودداری زن از برقراری روابط جنسی برای جلوگیری از بارداری منجر به روی آوری مردان به روابط خارج از ازدواج شده و مشکلات را دو چندان می کند. از دیگر سو کلافگی مادر به دلیل درگیر شدن با  تعداد زیاد بچه ها همراه با فقر و کم سوادی روز افزون، خانواده را دچار روان پریشی نموده و عوارض روانی و اجتماعی در پی خواهد داشت. همچنین وادار کردن زن به زندگی مشترک به هرکیفیتی به پریشانی، ازهم گسیختگی و بیماری های روانی اجتماعی زنان، کودکان  و به تبع آن مردان دامن خواهد زد.

نهایت این که:

سیاست گذاران طرح جامع خانواده و جمعیت با تفکر ماکیاولیستی و ابزارگونه به انسانها، نوزادان در گهواره امروز را سربازانی فرض می کند که بیست سال دیگر جنگ رفته و آرمان های آنها را در دنیا می گسترانند.  در حالی که وقت آن رسیده است که آقایان بپذیرند که سربازان پا پرهنه ای که اندلس و ایران را فتح کردند، فرزندان نسل آیفون و آی پد نبودند، بنا براین پیچیدن نسخه هزاروچهارصد سال پیش برای قرن ۲۱ نه تنها درد بی درمان آنها را شفا نمی دهد، بلکه نسلی بیمار و بزهکار را به ارمغان خواهد آورد.

 * دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.