مروری بر تعالیم آئین بهائی

خوانندگان عزیز در شماره گذشته قسمت اولِ پیامِ بیت العدل اعظم، مرجع جهانی بهائیان، در خصوص خط مشی بهائیان در امور سیاسی تقدیم شد. در آن ملاحظه فرمودید که به منظوررسیدن به اهداف یگانگی عالم، به ترکیب و سازندگی وبکارگیری فرایندهای آموزشی ویادگیری مربوط به آن تاکید فراوان شد. با امید اینکه تا به اینجا مطالب مورد توجه عزیزان قرار گرفته باشد، در این شماره به بقیه این پیام میپردازیم

“….. مسیر کلّی این فرایندِ یادگیری از طریق یک سلسله نقشه‌های جهانی هدایت می‌شود که جهت و چارچوب آن را بیت العدل اعظم تعیین می‌کنند.  واژۀ کلیدی این نقشه‌ها پرورشِ قابلیّت است. هدفْ بالا بردن سطح توان‌مندی سه شرکت‌کننده در این اقدام جمعی یعنی افراد، جامعه و مؤسّسات می‌باشد تا پایه‌های حیات روحانی را در همه جا – از دهکده‌های بی‌شمار در مناطق روستایی گرفته تا محلّه‌های شهرهای بزرگ – تقویت نمایند، رفع برخی از نیازهای اجتماعی و اقتصادی ساکنین محل را وجهۀ همّت خود قرار دهند، در گفتمان‌‌های رایج مشارکت نمایند و در عین حال انسجام لازم در روش‌ها و رویکردها را حفظ کنند.

درک ماهیّت آن روابطی که فرد، جامعه و مؤسّسات اجتماع، یعنی ‌‌‌‌سه بازی‌ گری را که همواره در صحنۀ تاریخ گرفتار کشمکش بر سر کسب قدرت بوده‌اند به هم پیوند می‌دهد، مسئله‌ای مهم و اساسی در فرایند یادگیری است. در این بستر، پیش‌فرضی که روابط بین سه اجرا‌کنندۀ مزبور را لزوماً تابع مستلزمات رقابت می‌داند و قدرت‌های عظیم و نهفتۀ روح انسانی را نادیده می‌گیرد کنار گذاشته شده‌ و به جای آن پیش‌فرضی واقع‌بینانه‌تر اتّخاذ گردیده مبنی بر اینکه تعاملِ دوستانه و هماهنگِ این سه می‌تواند مروّج تمدّنی باشد که شایستۀ بشری بالغ است. الهام‌بخش اقدامات بهائیان برای یافتن مجموعۀ نوینی از روابط بین این سه اجرا‌کننده، بینشی از اجتماع آینده است که حضرت بهاءالله قریب یک قرن و نیم پیش در یکی از الواح خود به آن اشاره فرموده‌ عالم بشری را به هیکل انسان تشبیه می‌نمایند که هم‌ کاری و تعاون اصل حاکم بر نظام آن است. همان‌ گونه که پیدایش قوّۀ عاقله در عالم وجود نتیجۀ هم‌بستگی و اتّحاد پیچیدۀ میلیون‌ها سلّول است که با تشکیل بافت‌ها و اعضای مختلف توان‌مندی‌های متمایز را ممکن می‌سازند تکامل تمدّن بشری را نیز می‌توان نتیجۀ مجموعه‌ای از تعاملات بین اجزای منسجم و متنوّع نوع انسان دید، انسانی که توانسته ‌است از مقصد کوته‌بینانۀ تمرکز در موجودیّت خود فراتر رود. همان طور که زیستایی هر سلّول و هر عضو به سلامت تمامی بدن وابسته است به همین ترتیب رفاه هر فرد، هر خانواده و هر ملّت را باید در رفاه تمامی نوع بشر جستجو نمود. بر اساس چنین بینشی و با آگاهی بر لزوم اقدامات هماهنگ برای حصول نتایج سودمند، هدف مؤسّسات تسلّط بر افراد نیست بلکه پرورش استعدادها و هدایت آنان است. افراد نیز به ‌نوبۀ خود این هدایت را با میل و با ایمانی منبعث از درک و آگاهی می‌پذیرند نه با اطاعت کورکورانه. وظیفۀ خطیر جامعه ایجاد و حفظ محیطی است که در آن توانایی افرادی که مایلند خلّاقیّت خود را مسئولانه و در جهت مصالح عمومی و بر طبق نقشه‌های مؤسّسات ابراز نمایند از طریق اقدامات مشترک مضاعف ‌شود.

برای شکل‌گیری مجموعۀ روابط فوق‌الذّکر به صورت الگویی از زندگیِ مبتنی بر اصل یگانگی نوع بشر، برخی از مفاهیم اساسی باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. عمده‌ترین آنها مفهوم قدرت است. بدیهی است که قدرت به معنای وسیله‌ای برای سلطه‌جویی و گرایش‌‌های ملازم آن مانند رقابت، مجادله، تفرقه‌جویی و تفوّق‌طلبی باید کنار گذارده شود. البتّه این بدان معنی نیست که کارکرد قدرت انکار شود زیرا حتّی در مواردی که نهادهای اجتماع مأموریّت و اختیارات خود را با رأی مردم کسب می‌کنند قدرت در اِعمال حاکمیّت و مرجعیّت مدخلیّت دارد. امّا قدرتْ عنصری محدود نیست که باید ضبط و تصرّف شود و مجدّانه محافظت گردد.  قدرت، در اصل، قابلیّتی است نامحدود برای ایجاد تقلیب و تحوّل که در تمامیّت نوع انسان جای دار فرایندهای سیاسی مانند سایر فرایندهای زندگی نباید از تأثیر قوای روح بشری از جمله قدرت وحدت و یگانگی، قدرت عشق و محبّت، قدرت خدمت خاضعانه، و قدرت اَعمال خالصانه بی‌بهره بماند. آیین بهائی همانند دیگر ادیان امیدوار است که نوع بشر از این قدرت‌ها بهرۀ بیشتری گیرد. شکوفا نمودن، تشویق کردن، جهت بخشیدن، هدایت کردن و قادر ساختن از جمله واژه‌هایی هستند که با این‌ مفهوم از قدرت بستگی دارند.

جامعۀ بهائی ادّعای کمال ندارد و به خوبی نیز آگاه است که راه درازی در پیش دارد تا تجربیّاتش منجر به کسب بصیرت‌های لازم در بارۀ این روابط گردد. داشتن آرمان‌های والا با پیاده کردن آنها در زندگی روزمرّه بسی متفاوت است. چالش‌های بی‌شماری در راه است و درس‌های بسیاری باید آموخت. ناظری بی‌طرف در نگاهی کوتاه ممکن است مساعی جامعۀ بهائی در جهت مقابله با این چالش‌ها را آرمان‌گرایانه بخواند ولی متّهم ساختن بهائیان به بی‌تفاوتی نسبت به امور کشورشان توجیه ‌پذیر نیست تا چه رسد به تهمت بی‌وطنی. اگرچه ممکن است مجهودات بهائیان برای برخی خیال ‌پردازانه انگاشته شود امّا توجّه و علاقۀ عمیق‌شان به مصالح نوع بشر را نمی‌توان نادیده گرفت. به علاوه در حالی که به نظر نمی‌رسد هیچ ‌یک از ترتیبات کنونی جهان قادر باشد جامعۀ بشری را از غرقاب اختلاف و جدال نجات بخشد و رفاه و سعادتش را تأمین نماید، چرا اقدامات گروهی از شهروندان یک مملکت به منظور درک عمیق‌تر خود از ماهیّت آن روابط بنیادینی که تعیین کنندۀ آینده‌ای است که نوع انسان به سویش در حرکت است باید زیر سؤال برده شود؟ چه ضرری از این اقدامات می‌تواند حاصل ‌شود؟

حال در چارچوب ارائه شده در فوق، می‌توان دومین بُعد مجهودات جامعۀ بهائی برای کمک به فرایند تمدّن‌سازی، یعنی مشارکت این جامعه در امور اجتماع را بررسی نمود. آنچه را که بهائیان به منزلۀ یک جنبه از کمک خود به این فرایند می‌دانند البتّه نمی‌تواند با جنبۀ دیگر آن مغایرت داشته باشد بدین معنی که فی‌المثل آنان نمی‌توانند در صدد یافتن الگوهایی فکری و عملی برای متجلّی ساختن اصل وحدت و یگانگی در جامعۀ خود باشند ولی هم‌زمان در میدانی فعّالیّت کنند که مفروضاتی کاملاً متفاوت در بارۀ زندگی اجتماعی انسان را دنبال می‌کند. برای دوری جستن از این دوگانگی و تضادّ، جامعۀ بهائی بر اساس آموزه‌های آیین خود عناصر اصلی رویکردی را به ‌تدریج تنظیم کرده است که مشارکت اعضایش در حیات اجتماع را شکل می‌دهد. اوّلین و مهم‌ترین وظیفۀ بهائیان، چه فردی و چه جمعی، کوشش در اجرای این تعلیم حضرت بهاءالله است که می‌فرمایند:  “باید با جمیع اهل عالم به روح و ریحان معاشرت نمایند چه که معاشرت سبب اتّحاد و اتّفاق بوده و هست و اتّحاد و اتّفاق سبب نظام عالم و حیات امم است.” حضرت عبدالبهاء با ارائۀ توضیحات بیشتری در این مورد می‌فرمایند :” نوع انسان محتاج تعاون و تعاضد است محتاج مراوده و اختلاط است تا کسب سعادت و آسایش کند و راحت و آرایش یابد”، “آنچه سبب ائتلاف و تجاذب و اتّحاد بین عموم بشر است حیات عالم انسانیست و آنچه سبب اختلاف و تنافر و تباعد است علّت ممات نوع بشر است” و هم‌چنین “هر چه الفت و محبّت بین بشر مزداد شود سعادتش بیشتر شود و هر چه نزاع و جدال به میان آید سبب ذلّت شود.” حتّی در بارۀ دین می‌فرمایند: “دین باید سبب محبّت و الفت باشد اگر دین سبب جدال و عداوت شود البتّه عدم آن بهتر است.” بدین ترتیب بهائیان دائماً می‌کوشند تا به نصیحت حضرت بهاءالله گوش فرادهند که می‌فرمایند:  “از بیگانگی چشم بردارید و به یگانگی ناظر باشید.”   آن حضرت به پیروان خود توصیه می‌فرمایند که “امروز انسان کسی است که به خدمت جمیع من علی الأرض قیام نماید.” نصیحت حضرتش آنست که “هر روز را رازی است و هر سر را آوازی.  درد امروز را درمانی و فردا را درمان دیگر.  امروز را نگران باشید و سخن از امروز رانید.”  حضرت بهاءالله در اهمّیّت وحدت و یگانگی می‌فرمایند:  “نور اتّفاق آفاق را روشن و منوّر سازد.”

با توجّه به این‌ گونه عقاید و افکار، بهائیان می‌کوشند تا حدّی که امکانات‌شان اجازه دهد با تعداد فزاینده‌ای از جنبش‌ها، سازمان‌ها، گروه‌ها و افراد هم‌کاری نمایند و به اقدامات مشترکی بپردازند که بر اتّحاد و یگانگی می‌افزاید، رفاه عالم انسانی را ترویج می‌دهد و به هم‌بستگی جهانی کمک می‌نماید. آثار بهائی پیروان این آیین را به مشارکت فعّالانه در جوانب بی‌شماری از زندگی معاصر فرا می‌خواند. بهائیان برای انتخاب میادین مشارکت خود موظّفند که این اصل مندمج در تعالیم بهائی را نیز مدّ نظر داشته باشند که وسیله باید با هدف توافق و تطابق داشته باشد و نمی‌توان از راه‌های ناشایست به اهداف متعالی دست یافت. به خصوص ممکن نیست بتوان وحدتی پایدار را از طریق مجهوداتی بنیان نهاد که اختلاف را ترویج ‌می‌دهد و یا مبتنی بر این باور است که تعاملات بشری کلّاً و ذاتاً بر شالودۀ تضادِّ منافع استوار می‌باشد. در اینجا باید متذکّر شد که با وجود محدودیّت‌های ناشی از پای‌بندی به این اصل، جامعۀ بهائی دچار کمبود موقعیّت برای هم‌کاری نبوده است؛ چه بسیارند مردمانی که امروزه در سراسر جهان در جهت تحقّق اهدافی که مورد نظر بهائیان نیز هست مجدّانه در تلاش‌اند. بهائیان هم‌چنین می‌کوشند تا در هم‌کاری‌های خود با دیگران از مرزهای مشخّصی فراتر نروند مثلاً هیچ اقدام مشترکی را فرصتی برای تحمیل عقاید مذهبی خود نشمرند و از خود‌برحقّ‌بینی و سایر جلوه‌های نامطلوبِ هیجانات مذهبی احتراز ‌جویند. امّا درس‌هایی را که از تجربیّات خود آموخته‌اند بی‌دریغ در اختیار اطرافیان‌شان می‌گذارند و بینش‌هایی را که دیگران اندوخته‌اند با خوشنودی در مساعی جامعه‌سازی خود به کار می‌گیرند.

پس از بیان مطالب فوق سرانجام به مسئلۀ فعّالیّت‌های سیاسی می‌پردازیم. اعتقاد بهائیان بر اینکه نوع بشر با گذشتن از مراحل اوّلیّۀ تکامل اجتماعی اکنون به آستانۀ بلوغ خود رسیده است؛ ایمان‌شان به اصل وحدت نوع بشر یعنی خصیصۀ بارز دوران بلوغ نوع انسان و آگاهی‌شان بر اینکه این اصل مستلزم نواندیشی کامل در بارۀ روابطی است که به اجتماع تداوم می‌بخشد؛ تمسّک‌شان به یک فرایند یادگیری که با الهام از اصل یگانگی سعی در درک عمیق‌تری از ماهیّت مجموعه‌ای نوین از روابط بین فرد، جامعه و مؤسّسات دارد؛ اعتقادشان به اینکه مفهوم جدیدی از قدرت – فارغ از حسّ سلطه‌جویی و گرایش‌های ملازم آن مانند رقابت، مجادله، تفرقه‌جویی و تفوّق‌طلبی – زیربنای این مجموعۀ روابط مطلوب است؛ و بینش‌شان از بنا نهادن جهانی که از تنوّع فرهنگی بهره‌مند و از هر نوع نفاق فارغ است؛ اینها از جمله عناصر اساسی چارچوبی هستند که رویکرد آیین بهائی نسبت به سیاست را، به نحوی که در زیر بیان می‌گردد، شکل می‌دهد.

بهائیان در پی کسب قدرت سیاسی نیستند.  در دولت‌های متبوع خود قطع نظر از نوع حکومت، پست‌های سیاسی را نمی‌پذیرند هرچند مسئولیّت‌هایی را که صرفاً جنبۀ اداری دارد قبول می‌کنند. به احزاب سیاسی وابستگی ندارند، در سیاست حزبی دخالت نمی‌کنند و در برنامه‌های وابسته به دستورالعمل‌های تفرقه‌انداز هیچ گروه‌ یا حزبی شرکت نمی‌جویند. در عین حال به کسانی که با نیّت خالص برای خدمت به کشور خود در اقدامات سیاسی مشارکت می‌نمایند و یا آمال سیاسی را دنبال می‌کنند احترام می‌گذارند. رویکرد جامعۀ بهائی در مورد عدم مشارکت در این گونه فعّالیّت‌ها به منزلۀ اعتراضی بنیادین نسبت به امر سیاست به معنای واقعی آن نیست زیرا نوع بشر مآلاً از طرق سیاسی امور خود را سازمان می‌دهد. بهائیان در انتخابات مدنی شرکت می‌کنند ولی تنها در صورتی که این عمل مشروط به وابستگی آنان به احزاب سیاسی نباشد. بهائیان دولت را نظامی برای حفظ رفاه و پیشرفت صحیح اجتماع تلقّی می‌نمایند و در هر کشوری که زندگی ‌می‌کنند اطاعت از قوانین آن را، بدون زیر پا نهادن عقاید دینی‌شان، وظیفۀ خود می‌دانند. در هیچ توطئه و دسیسه‌ای برای براندازی هیچ دولتی شرکت نمی‌جویند و در روابط سیاسی دوَل مختلف دخالت نمی‌نمایند. این بدان معنی نیست که بهائیان از فرایندهای سیاسی جهان امروز بی‌اطّلاع‌اند و بین حکومت‌های عادل و ظالم تمایز قائل نمی‌شوند. رهبران جهان در قبال مردم کشور خود که گران‌قدرترین ذخایر هر مملکت شمرده می‌شوند وظایف سنگین و مقدّسی بر عهده دارند. بهائیان در هر کجا که ساکن باشند می‌کوشند که موازین عدالت را رعایت نمایند و برای اصلاح نابرابری و بی‌عدالتی نسبت به خود و دیگران، در قالب قوانین موجود، فعّالیّت ‌کنند ولی از هر نوع اقدام خشونت‌آمیز نیز اجتناب می‌ورزند. محبّتی که بهائیان در قلوب‌شان نسبت به تمام نوع بشر می‌پرورانند هیچ مغایرتی با احساس علاقه و وظیفه نسبت به ‌وطن‌شان ندارد.

این رویکرد یا این راه‌برد، همراه با آنچه در فوق بیان شد جامعۀ بهائی را قادر می‌سازد که در دنیایی که ملل و قبایل به ضدّیّت در مقابل یکدیگر ایستاده‌اند و ساختارهای اجتماعی در همه جا مردم را منقسم و از هم جدا می‌سازد، هم‌بستگی و یک‌پارچگی خود را در مقام یک موجودیّت جهانی حفظ کند و اجازه ندهد که اقدامات بهائیان در یک کشور موقعیّت هم‌کیشان‌شان را در سایر نقاط به خطر بیندازد. با اجتناب از درگیر شدن در منافع و اهداف متضاد ملل و احزاب سیاسی، جامعۀ بهائی قابلیّت خود را برای کمک به فرایندهای صلح و وحدت افزایش ‌می‌دهد.

دوستان عزیز:  این مشتاقان به خوبی واقفند که طیّ طریق در این مسیر طولانی که شما عزیزان سالیان دراز آن را با مهارت و تدبیر پیموده‌اید وظیفه‌ای خطیر و مسئولیّتی سنگین است. پیمودن این راه مستلزم حفظ تمسّکی به اصول اخلاقی است که تزلزل نپذیرد، خواهان درست‌کاری و صداقتی است که تضعیف نشود، خواستار درکی روشن است که به تیرگی نگراید و لازمه‌اش عشقی به وطن مألوف است که بازیچۀ دست دسیسه‌گران نگردد. اکنون که هم‌میهنان شریف شما به بی‌عدالتی‌های وارده بر جامعۀ بهائی وقوف یافته‌اند و بدون شک امکان مشارکت شما در حیات اجتماع بیش از پیش فراهم خواهد شد، دعای این جمع به درگاه حضرت پروردگار آن است که به مدد تأییدات الهی موفّق شوید که چارچوب ترسیم شده در این صفحات را برای همسایگان، دوستان، هم‌کاران و آشنایان خود تشریح نمایید تا در تشریک مساعی با آنان موقعیّت‌های فزاینده‌ای برای کمک به بهزیستی و رفاه هم‌وطنان خود بیابید بدون آنکه بر هویّت شما در مقام پیروان نفس مقدّسی که یک قرن و نیم پیش عالم انسانی را به استقرار صلح عمومی و نظمی بدیع و جهانی دعوت فرمود خدشه‌ای وارد آید.”     انتهی

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:     پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵         ،      ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com                                                               وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی  :      www.reference.bahai.org/fa