زنان باید در پروژه های ملی شرکت کنند
با ساغر غیاثی در کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران در کلن آشنا شدم. او امسال برنده ی جایزه ی زنده یاد حامد شهیدیان است که از سال ۲۰۰۶ در کنفرانس بنیاد در مونترال اختصاص آن به پژوهش های فمینیستی انتقادی اعلام شد.
ساغر غیاثی، مدافع حقوق زنان و حقوق بشر در حال حاضر به عنوان کارآموز در دفتر دوبلین سازمان حقوق بشری “فرانت لاین دیفندرز” با هدف توسعه فعالیت های این سازمان در حوزه فعالیت مدافعان حقوق بشر ایرانی، مشغول به کار است. لیسانس خود را از دانشگاه آزاد تهران در مدیریت بازرگانی دریافت کرد و فوق لیسانس را در مطالعات زنان دانشگاه ترینیتی کالج دوبلین به اتمام رساند.
او به عنوان هماهنگ کننده و مسئول امور مالی “گروه حقوق بشری ایران”، داوطلبانه با سازمان عفو بین الملل همکاری داشته و از اعضای اولیه پروژه ی “مانیفست زنان لانگفورد” است؛ پروژه ای که در ایرلند به دنبال یک ساختار جدید و دموکراتیک با هدف تسهیل مشارکت سیاسی زنان و افزایش حضور آنان در حیطه های تصمیم گیری است.
ساغر همچنین فعالیت در کمیته راهبردی حمایت از پناهجویان/ پناهندگان ساکن استان لانگفورد و همچنین عضویت در گروه مشورتی پروژه آموزشی “مرکز بحران های تجاوز جنسی دوبلین” را در کارنامه دارد. در حوزه ی علمی نیز مقالاتی در رسانه های فارسی به چاپ رسانده است.
ساغر ۳۹ ساله، پنج سال است که از ایران خارج شده و در ایرلند زندگی می کند.
پژوهش ساغر غیاثی با عنوان “نقد و بررسی اثرات متقابل بین ناسیونالیسم و فمینیسم در ایران مدرن” در کنفرانس امسال بنیاد پژوهش های زنان ایران برنده ی جایزه حامد شهیدیان شد.
با او گفت وگوی کوتاهی بیرون سالن داشتم و از او خواستم از پژوهش اش برایمان بگوید.
تحقیق من این بود که چه تعامل و تقابلی بین پدیده ی ناسیونالیسم و فمینیسم در ایران مدرن بوده. لازمه که از فمینیسم تعریفی ارایه کنم ٬ چون اساسا یک ترم مناقشه برانگیز است و تعاریف متعدد دارد. اما من با چه مفهومی استفاده کردم؟ به این مفهوم که زنان بر اساس جنسیتشان مورد تبعیض واقع می شوند و این تبعیض در جای جای زندگی زنان از خانه گرفته تا فضاهای عمومی مشهود است. فمینیسم در واقع گفتمان و کنشی است که می خواهد این وضعیت را برای زنان تغییر دهد تا بهبودی در وضعیت شان حاصل شود. در طول فازهای مختلف تاریخی ، انقلاب مشروطه ، رژیم های سیاسی پهلوی و جمهوری اسلامی زنان به مبارزات ملی پیوند خوردند. اگر بخواهیم از دوران مشروطه مثال بزنیم زنان حتی در درگیری های خیابانی شرکت کردند، در تحریم کالاهای خارجی، در تاسیس بانک ملی و این حضور به قدری پررنگ بوده که وقتی می خواستند مردان را برای حمایت بیشتر تشویق کنند، می گفتند : «خجالت بکشید شما از زنها هم کمتراید». چون اساسا این فعالیت ها به عنوان فعالیت های مردانه تعریف می شد و برای تجلی حرکت های مردانه ، احساسات مردانه تحریک می شد و هر کجا که مردان موفق نشدند تا توان بالقوه مردانهشان را به فعلیت درآورند به زنان تشبیه می شدند . اما در انقلاب مشروطه زنان از حق رای برخوردار نشدند . در دوران جنگ ایران و عراق از زنان انتظار می رفت دست از نقشهای سنتیشان بکشند وبا مشارکت ملی وارد حیطه سیاسی و عمومی شوند.
به هر حال زنان در تمام مقاطع تاریخی حضور پررنگی داشتند، اما بعد از اینکه پیروزی هایی حاصل شد زنان را به خانه فرستادند ، به طور مداوم آزادی زنان انکارشد به صورت ابزارهای سیاسی مورد سوءاستفاده قرارگرفتند٬ پدیده ای تکراری که نه تنها در ایران بلکه در خیلی از کشورها شاهد آن بودیم.
اما از طرفی زنان از پروژه های ناسیونالیستی برای پیشبرد اهداف خود سود بردند. وقتی زنان در دوران مشروطه به خیابان ها می آمدند درواقع وارد فضای عمومی می شدند٬ با این امکان که صدایشان را بلند کنند. این پروژه ها فرصت های بیشتری برای زنان ایجاد کرد که از خانه ها خارج شوند. مثلا در بحث آموزش٬ با این توجیه که مادران مدرسه ندیده نمی توانند شهروندان قابلی بپرورانند.به حق آموزش دست پیدا کردند.اینکه یک زن به عنوان یک مادر باید نسل آینده را تربیت کند مبنای یک پروژه ی فمینیستی قرار گرفت و فمینیست های ایرانی نیزمانند فمینیست های انگلیسی، ایرلندی و فرانسوی از این فرصت سود جستند.
چه نتیجه گیری از تحقیق ات کرده ای؟
ـ در نهایت اینکه زنان باید در پروژه های ملی شرکت کنند، اما از طریق موسسات و کنش های مستقل ٬ مطالبات خودشان را پی گیری کنند.
یک مثال بزن
ـ مثلا همین مسئله دموکراتیزه کردن ایران، آزادی هایی که ما دنبالش هستیم، اپوزیسیون ایران ….
اینها که همه سیاسی شد
ـ ببینید در زمان انقلاب سازمان های زنان مستقل از احزاب سیاسی فعالیت نمی کردند. مثلا هر بار حزب توده سرکوب می شد٬ شاخه مربوط به زنان هم سرکوب می شد. ما باید سعی کنیم صدای مستقل جنبش زنان را حفظ کنیم. اگر زنان می خواهند به صورت فردی در احزاب و شوراها فعالیت کنند مشکلی نیست اما نه تحت عنوان جنبش زنان، جنبش زنان باید با حفظ استقلال به طرح مطالبات اش بپردازه واز لنز حقوق زنان به سیاست نگاه کنه درحالیکه قبل از انقلاب برعکس بود و از لنز سیاست به حقوق زنان نگاه می شد.
***
ساغر برای دومین بار است که در کنفرانس بنیاد شرکت می کند. بار اول سال ۲۰۱۱ در هلند در کنفرانس بوده و از این تجربه اش چنین یاد می کند: برایم خیلی جالب بود. من ده سال در مدیریت صنعتی در ایران کار کرده بودم و تحصیلاتم بازرگانی بود. وقتی به کنفرانس آمدم بر سر یک دوراهی گیر کرده بودم ٬ اینکه تحصیلات خودم رو در رشته مطالعات زنان ادامه بدهم و یا اینکه در رشته مدیریت؟ و خوشبختانه کنفرانس بنیاد این حس را در من ایجاد کرد که کارم رو در حوزه حقوق زنان هم به صورت آکادمیک و هم به صورت کنشگری ادامه بدهم.
ساغر در مورد کنفرانس امسال گفت: کلا برنامه ها خیلی خوب بود. علیرغم سرکوب ها در ایران [اعضای کمیته] توانستند هماهنگ کنند تا ما سخنرانانی از ایران داشته باشیم٬ خیلی خوب بود. اینکه ارتباطی بین بچه های داخل و خارج برقرار بشه و از کارهای هم باخبر بشیم خیلی ارزشمنده.
ساغر با اشاره به اعتراضات صورت گرفته به سخنرانان از ایران گفت: ما باید شرایط آنها را درک کنیم. شرایط در ایران شرایط سختی ست.و متاسفانه بخاطر همین شرایط سخت هر روز کف مطالبات جنبش زنان پایین ترمی آید.اما این نباید مانع بشه که منتقد جنبش فمنیستی در ایران نباشیم. مثلا سوالی که همیشه طرح میشه اینه که آیا مبارزه با حجاب اجباری از اولویت های جنبش زنان ایران است ؟ شخصا فکر می کنم که جنبش زنان در این حیطه ضعیف عمل کرده. الان طبق آماری که نیروی انتظامی منتشر کرده، سالانه هزاران دختر و زن ایرانی به جرم بدحجابی به دادسراها کشانده می شوند و برایشان پرونده ی قضایی تشکیل می شود . درسته که حجاب مشکل همه نیست، اما همین الان ما هزاران زن و دختری را داریم که با حجاب اجباری مقابله می کنند٬اینها آدم های معمولی هستند که حاضرند برای حق انتخاب پوشش مبارزه کنند اما هنوز هیچ کمپین قوی نداریم که این کنش های فردی را تحت عنوان “کمپین مقابله با حجاب اجباری” سامان بده.
ساغر می گوید، در ایران که بودم حجاب اولویت اصلی من بود٬ به عنوان یک فرد مجرد ٬ مشکل طلاق و حضانت بچه نداشتم٬ به فکر رئیس جمهور شدن هم نبودم، مشکل شهادت در دادگاه نداشتم.
می گویم، فکر نمی کنی الان آنها که در کشور هستند، اولویت هایشان را خودشان بهتر تشخیص می دهند. می گوید، ولی آنها که نماینده جنبش زنان نیستند. می گویم، خودشان هم چنین ادعایی نکردند. می گوید…….
و بر سر حجاب و اینکه در ایران برای جنبش زنان بایستی اولویت باشد یا نه، کمی گفت وگو کردیم.
با سلام امروز شما را در برنامه فمینسم پرگار دیدم و از صحبتهایتان استفاده کردم. شنیدم اما که گفتید در پارلمان های سراسر دنیا تعداد زنان کمتر از مردان است. آیا این طبیعی نیست که زنان به مسایل سیاسی علاقه کمتری داشته باشند تا مردان؟ وضعیت بیولوژیکی، عادت ماهانه، زایمان، شیر دهی، برآوردن نیاز عاطفی فرزندان و بسیاری تفاوتهای دیگر باعث می شود که تعداد زنها در پارلمان ها کمتر از مردان باشد درست مانند جبهه های جنگ، معادن، نیروی دریایی و هوایی و غیره. چیزی که هست این تفاوتها نباید منجر به بیعدالتی و نابرابری بین این دو جنس شود. با تشکر